شنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 3 May, 2025
بازیگری در سریالهای عاشورایی

تلویزیون طی سالهای گذشته در ایامی مثل محرم، ساخت سریالهای مناسبتی قابل قبولی را به ثبت رسانده که نمونه شاخص آن «شب دهم» حسن فتحی است که بهطور خاص به موضوع محرم میپرداخت و استقبال بینظیری هم از آن شد.
شاید بتوان گفت پس از ساخت سریال شب دهم و استقبال از آن، تلویزیون به ساخت سریالهای مناسبتی مطمئن گردید و تولید مجموعهها در مناسبتهای ملی و مذهبی مانند نوروز، ماه رمضان، دهه فجر و... هم مرسوم شد. پس از شب دهم حسن فتحی، مجموعههایی چون معصومیت از دست رفته، روزهای اعتراض، پریدخت، بانو، خون بها، تا رهایی، فرات و یلدا هم سریالهایی هستند که در دهههای محرم سالهای بعد پخش شد و توانست از مخاطب تلویزیونی نمره قبولی بگیرد.
از آنجا که پا به پای محرم و عاشورا، تعزیه و شبیهخوانی به ذهن ملت شیعه متبادر میشود، توقع میرود در سریالهای مناسبتی این دهه، جایی برای تعزیه و ترویج این شیوه نمایشی در نظر گرفته شود که شاید بتوان گفت در میان سریالهای ذکر شده، فقط شب دهم و یلدا این موضوع را مد نظر قرار داده است. با توجه به اینکه تعزیهخوانها و شبیهگردانان بیشتر رویکرد نمایشی دارند و کمتر با قاب تصویر آشنا هستند، و از آنجا که نشان دادن یک تعزیه برای چند دقیقه در نمای لانگ و بدون کات نمیتواند جذابیت بصریای را که مد نظر فیلمساز است، تامین کند، کمتر کارگردانی در تولید فیلم خود به این سمت و سو میرود مگر اینکه خودش سابقه تئاتری داشته باشد. در هر دو فیلم نامبرده، کارگردانها، یعنی فتحی و میرباقری در زمینه تئاتر نیز فعالیتهای به یادماندنی دارند و با شناخت تعزیهگردانها و بازیگران خوب تئاتر همچون رویا تیموریان، پرویز پورحسینی، آتش تقیپور (در سریال شب دهم) و حمیدرضا آذرنگ، الهام پاوهنژاد، کاظم هژیرآزاد، اسماعیل خلج و سیدمهرداد ضیایی (در مجموعه یلدا) به ارائه آثار تلویزیونی پرداختهاند.
البته سریالهای مناسبتی لزوما نباید موضوع تعزیه و عاشورا را مد نظر داشته باشند و گاه به مسائل اخلاقی و انسانی در عصر معاصر که هر کدام بهگونهای به اهداف قیام عاشورا برمیگردد، میپردازند.
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا تعزیه فقط یک نمایش آیینی است که برای اجرای آن به تکیه و تماشاگران عزادار نیاز است و نمیتوان از شیوه همیشگی آن خارج شد و آیا نمیتوان از فرم، محتوا یا عناصر سازنده آن به صورت جداگانه در هنرهای نمایشی همچون تئاتر، فیلم و سریال استفاده کرد و سود جست؟
تعزیه در لغت به معنی سوگواری و عزاداری و برپاداشتن یادبود عزیزان درگذشته است؛ ولی در اصطلاح به نوعی نمایش مذهبی با آداب و رسوم و سنتهایی خاص اطلاق میشود و بر خلاف معنی لغوی آن غمانگیز بودن شرط حتمی آن نیست و ممکن است گاهی خندهدار نیز باشد. گرچه این نوع نمایشها در آغاز بهمنظور یادآوری مظلومیت شهیدان دین و مذهب بر پا شده، اما نوع شاد آن بعدها و در نتیجه تکامل این هنر به آن اضافه شد.
همانگونه که یونانیان از نمایش آیینی نیایش و بزرگداشت دیونیوس یا باکوس، خدای تاکستانها و باروری و شور و جذبه عارفانه، در ساختن نمایشهای کلاسیک تراژدی و کمدی خود بهره بردند، ایرانیان شیعه نیز در پدید آوردن شبیهخوانی و نمایش واقعههای مذهبی و حدیث مصائب رهبران دینی به سنت نمایشهای آیینی نیاکان خود چشم داشته و از شیوه اجرای مناسک و آیینهای کهن و پارهای از عناصر اسطورهای و حماسی سازنده نمایشهای آیینی استفاده کردهاند. به نوشته سعید ابوالنقه، نویسنده مصری، ایرانیان با پیشزمینه هنر تئاتر که در جامعهشان داشتند، توانستند از شهادت امام حسین(ع) و اصحابش درامهای مذهبی بیافرینند، در صورتی که عربها هیچگاه به این اندیشه نیفتادند که از این وقایع ـ که در جامعه آنها روی داده ـ بهره بگیرند، زیرا در میانشان هنر نمایش، سنت نبوده است. با دیدن تعزیه، به نظر بنجامین میتوان منظرهای از نمایشنامههای درام و تراژدی را که یونانیان در چند هزار سال پیش درآمفی تئاترهای خود نمایش میدادند، در ذهن مجسم کرد، چون وصفی که آنها از تئاترهای کهن یونان کردهاند، کاملا شبیه تکیه دولت در تهران است.
از خصوصیات تعزیه این بود که موافقخوانها یا مخالفخوانها هر یک نقش خود را با خواندن اشعار مذهبی در یکی از دستگاهها و آوازها اجرا میکردند و مخالفان در جواب و پرسش با موافقان نیز با مراعات بحر و قافیه در اشعار، اشتلمخوانی میکردند. همچنین شمایل آنها با اصل نیز تناسب داشت. مثلا شبیه علیاکبر، جوان هجده یا نوزده و بیستساله، خوش قیافه و نیکو اندام بود که آواز را بخوبی آموخته بود.
روی هم رفته، تعزیه را میتوان در سه دسته کلی برشمرد:
۱) تعزیه دوره ۲) تعزیه زنانه ۳) تعزیه مضحک.
با توجه به آنچه ذکر شد، میتوان به چند نکته اشاره کرد. اول اینکه تعزیه را بهعنوان فرم اجرایی، الزاما نه در رابطه با بزرگان شیعی و نشان دادن حوادث عاشورا، که در مورد هر داستان تراژیک یا کمیکی میتوان به کار برد. دوم اینکه تعزیه یک فرم ثابت نیست که نتوان پا را فراتر از آن نهاد. همانطور که گفته شد، تعزیهزایش داشته و قابل ترکیب و تجزیه شدن است. سوم اینکه موضوعات بیشماری را میتواند دربرگیرد. علاوه بر مسائل تاریخی، مسائل اخلاقی انسان معاصر، زنان، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را میتواند مد نظر بگیرد. نمونه عملی آنچه گفته شد را در داستان دو سریال نامبرده میتوان به طور اجمالی مرور کرد.
«شب دهم» سریال مناسبتی در محرم سال ۱۳۸۰ که مصادف با عید نوروز بود پخش شد و استقبال بسیار خوبی داشت به طوری که بهترین سریال مناسبتی محرم تا به امروز بوده است.
خلاصه سریال این است که جوان شروری به نام حیدر خوشمرام(حسین یاری) عاشق یکی از شاهزادههای قجری(کتایون ریاحی) میشود. حیدر خوشمرام که از لوطیهای طهران قدیم هست میخواهد با این شاهزاده ازدواج کند اما شاهزاده نمیپذیرد. اما با اصرارهای حیدر خوشمرام مواجه میشود و وقتی میبیند این شخص دستبردار نیست، شرط میگذارد اگر بتواند ده شب تعزیه در زمان حکومت نظامی رضاخان برگزار کند با او ازدواج خواهد کرد. دلیل این شرط شاهزاده بعدها مشخص میشود که به دلیل خاطراتی است که از این مراسم در دوران کودکی خود داشته است. حیدر به اتفاق دوست خوب خود، یاور و بقیه نوچه هایش این مراسم را برگزار میکنند تا اینکه در شب دهم و پایانی اتفاقات تلخی رخ میدهد و عاشق به معشوقش نمیرسد. این مجموعه تلویزیونی با استفاده از درامی عاشقانه، برههای تاریخی را نشان میدهد که بر تعزیه گذشته است و دیکتاتور زمان که بدرستی آن را دلیل همبستگی مردم و آگاهسازی از مسائل سیاسی و در نتیجه عامل روشنگری جامعه میداند، همه هم و غمش ممانعت از برگزاری این مراسم است. سریال «یلدا» نیز داستان حاج محمد زاهدی است که عمری است مراسم تعزیه امام حسین(ع) را در شهر بسطام برگزار میکند و از سرشناسان شهر است. ولی فرزندان او هرکدام در گوشهای از کشور خود را مشغول داشتهاند تا اینکه قبل از مرگ وصیت میکند ارثیهاش در صورت برگزاری مراسم تعزیه توسط فرزندانش به آنها خواهد رسید. این سریال، تعزیه را بهعنوان یک آیین دینی مطرح میکند که میتواند انسان مادیگرا را به معنویات درونیاش ارجاع داده و روح او را صیقل دهد و بهدلیل طبیعت جمعی که درون خود دارد، انسان منزوی و تنها مانده را به آغوش همکیشان و همنوعان خود بازگرداند.
بنابر آنچه گفته شد، سریالهای مناسبتی این دهه میتواند با عنایت به این فرم و شیوه نمایش آیینی و سنتی از فرم و محتوای آن در تکنیک ساخت یا در موضوعات داستانی خود، بیشتر سود ببرد و این میراث را به فراموشی نسپارد.
یادمان باشد کارگردانان بزرگی همچون بهرام بیضایی با شناخت نمایشها و آیینهای سنتی و استفاده از المانهای آنها آثاری به یادماندنی و قابل قبول از خود به جای نهادهاند.
مریم رها
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست