زندگی به سبک کلاه قرمزی

باربی، مرد عنکبوتی، بن‌تن، لاک‌پشت‌های نینجا، بت من، باب اسفنجی، میکی موس و چند تای دیگر از این اسم‌ها که همگی‌شان محصولاتی را به ذهن ما می‌آورد که توی تمام زندگی بچه‌های …

باربی، مرد عنکبوتی، بن‌تن، لاک‌پشت‌های نینجا، بت من، باب اسفنجی، میکی موس و چند تای دیگر از این اسم‌ها که همگی‌شان محصولاتی را به ذهن ما می‌آورد که توی تمام زندگی بچه‌های امروزی می‌بینیم، ولی آن زمان‌ها یعنی اوایل دهه ۷۰ که ما تازه وارد میدان پر تلاش مصرف کنندگی شده بودیم، هنوز خیلی این چیزها باب نبود، همان وقت‌ها بود که یکی دو تا بچه توی مدرسه پیدا می‌شدند که کیفی داشتند با عکس کلاه قرمزی رویش، یا روی جورابشان کلاه قرمزی داشت.

بچه‌های زیادی هم بودند که عکس برگردان‌هایی با شمایل کلاه قرمزی را روی دفتر و کتابشان می‌چسباندند. از این جور اتفاق‌ها در مدل ایرانی‌اش کم افتاد، یک بار دیگر با عروسک زی‌زی گولو هم ما این تجربه را داشتیم ولی دیگر از این دست برنامه‌ها، کارتون‌ها یا سریال‌ها پیدا نشدند تا بیایند و با تبلیغ خودشان و فرهنگ مخصوص به خودشان، تکانی هم به محصولات دیگر بدهند.

اما تا دلتان بخواهد کیف و کفش و لباس و عروسک از باربی و بت من و بن‌تن و دیگران داشتیم و داریم که بی‌حساب و کتاب توی دست بچه‌ها می‌چرخند و فرهنگ استفاده و سبک زندگی خودش را هم تبلیغ می‌کنند. اتفاقی که در تمام این سال‌ها که ما نگران تهاجم فرهنگی غربی بودیم داشت می‌افتاد و ما فقط حرفش را می‌زدیم، اتفاقی که اصلا هم شبیه تهاجم نبود، بلکه محصولات شیک و جالبی بودند که همه از آن‌ استقبال می‌کردند، توی این سال‌ها ما نفهمیدیم که اگر قرار باشد پیام فرهنگی ماندگار شود باید به یک محصول تبدیل شود، یک محصول که توی دست‌ می‌چرخد و در زندگی تأثیر می‌گذارد و فرهنگ خودش را به صورتی ملموس و زنده وارد روزمره مردم می‌کند و ضمن تلفیق با زندگی آن‌ها، ماندگار می‌شود و این طور است که این روزها این محصولات فرهنگی در این سطح وسیع وارد زندگی مردم شده‌اند.

خیلی‌ها دارند توی کشورشان تلاش می‌کنند که از این پتانسیل بی‌نظیر یعنی صنایع فرهنگی استفاده کنند ولی ما کمتر یادمان می‌افتد که با همین کلاه قرمزی و شیطنت‌هایش و همین نصیحت‌های کوچک و بزرگ آقای مجری و این تکه‌کلام‌ها و با همین عروسک‌های وطنی هم می‌شود صنایع فرهنگی تولید کرد و از پتانسیل فرهنگی هم به نفع صنعت استفاده کرد و هم فرهنگ را بیشتر جا انداخت و پررنگ‌ترش کرد.