جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه تئاتر را یک بار برای همیشه تعریف کنیم


جایگاه تئاتر را یک بار برای همیشه تعریف کنیم

دل نوشته های حسین پارسایی, رئیس مرکز هنرهای نمایشی

از حسین پارسایی رئیس مرکز هنرهای نمایشی درباره دلایل اصلی مشکلاتی که تئاتر کشور این روزها با آن دست به گریبان است سوال کردیم او نیز به تفصیل آنها را برشمرد. حسین پارسایی که سال‌هاست علاوه بر فعالیت هنری در بخش‌های مدیریتی فرهنگی فعالیت می‌کند.

امیدوار است با طرح این مباحث، مسوولان متوجه مسائل و مشکلات ریشه‌ای تئاتر شوند و برای حل آن قدمی جدی بر‌دارند. این متن از یک گفت‌وگوی کوتاه به صورت یادداشت تبدیل شده و از آنجا که به‌ندرت یک مدیر ارشد فرهنگی مشکلات واقعی را مطرح می‌کند قابل توجه و خواندنی است.

● تئاتر جدی است و ما نمی‌دانیم

با بررسی مناسبات فرهنگی هر جامعه‌ای دیده می‌‌شود که در آن یک عرضه و تقاضا وجود دارد. نیازهای طبیعی شهروندان توسط مسوولان و آگاهان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ارزیابی می‌شود. وقتی ۵ درصد از مجموع اعتبارات یا درآمدهای کل کشور به فرهنگ اختصاص می‌یابد طبیعی است که به تئاتر حدود نیم درصد از این ۵ درصد اختصاص پیدا می‌کند، تئاتر که به اعتقاد ما هنری زنده، تاثیرگذار و مادر همه هنرهاست. تصور کنید چگونه می‌خواهیم از این فیلتر تنگ و باریک عبور کرده و به عرصه‌ای وارد شویم که تاثیرات فرهنگی و اجتماعی عمیق و موثری داشته باشد.

بنابراین ابتدا باید جایگاه فرهنگ و سپس جایگاه تئاتر را در کشورمان مشخص کنیم. مجموعه تئاتر شهر در کوران حوادث مورد توجه قرار نگرفت چون تئاتر ما به درستی ارزشگذاری نشده است، در نتیجه وقایع پیرامون آن هم حائز اهمیت نیست.

تلاش هنرمندان بی‌نتیجه است

در این شرایط معتقدم تلاشهایمان نتیجه نمی‌دهد به دلیل اینکه ما بخش کوچکی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهیم در حالی که در جوامع پیشرفته تئاتر اتفاق بزرگی در عرصه فرهنگ و هنر است و اساساً وقتی می‌خواهند نمودار قابل توجهی از شاخص‌های فرهنگشان را در معرض دید مهمانانشان قرار بدهند آنها را به تئاتر دعوت می‌کنند. در کشور ما با همه تنگنظری‌ها و کمبود امکانات و اعتبارات، هنرمندان و آثار شاخصی‌ داریم که می‌توانند به عنوان یک نماد ملی و چهره فرهنگی در کشور مطرح شوند. بنابراین با چند سالن تقریبا دولتی و مسائلی مانند ساخت و ساز، تعمیرات، کسر بودجه و تاخیر در پرداخت آن این سوال مطرح می‌شود که تئاتر چیست و جایگاه‌اش کجاست. چه نیازهایی دارد و چه طور باید برای آن برنامه‌ریزی کرد تا بتوان به چشم‌انداز درستی از این هنر رسید. با این توضیح قبل از آسیب‌شناسی تئاتر و بررسی مشکلات آن باید آسیب‌های جدی‌تری که مانع ورود تئاتر و معرفی چهره واقعی آن در عرصه فرهنگ شده است را مورد بررسی قرار داد.

● تئاتر ایران باید تکثیر شود

معمولا پدیده‌های سیاسی و اجتماعی که بیشتر نیازهای اولیه مردم را شکل می‌دهند مانع توجه به نیازهای روحی و روانی‌شان شده است. این می‌شود که ما اهالی تئاتر متمرکز شدیم در چهارراه ولیعصر و در ساختمان تئاتر شهر در نتیجه به محض وقوع چند ماه تعطیلی در این جغرافیا موجودیت تئاتر به خطر می‌افتد و چون عادت به تکثیر نداریم تا خودمان را در دسترس دیگران قرار بدهیم. به خودمان کمتر سخت‌ می‌گیریم. تصور کنید اگر این نقطه مشترک را تکثیر کنیم به ۱۰ نقطه در تهران و ۱۰۰ نقطه در کل کشور تا تئاتر کشور فقط در تهران نباشد و تئاتر تهران هم فقط در تئاتر شهر نباشد، آنگاه اگر خدای ناکرده ساختمان تئاتر شهر دچار مشکل شود تئاتر کشور را فلج نمی‌کند.

● احیای فضاهای نمایشی در کل کشور

هنرمندان باید با یک برنامه‌ریزی درست و با یک حمایت تضمینی از هم‌اکنون به فکر احیای فضاهای نمایشی به غیر از تئاتر شهر باشند تا در درازمدت پلاتوهای کوچک را که خیلی هم استاندارد نیستند به عنوان محلی برای نمایش‌های حرفه‌ای در نظر نگیریم و بتوانیم نمایش‌های حرفه‌ای را در نقاط مختلف شهر و سراسر کشور اجرا کنیم.

● تئاتر مردمی به حرکت فرهنگی‌مان شتاب می‌دهد

در این رهگذر باید به یک تئاتر مردمی هم بیندیشیم و بررسی کنیم که نیازهای اساسی مردم در عرصه تئاتر چیست؟ و با چه زیبایی‌شناسی باید به سراغ آن برویم. بنابراین در کنار توسعه فضای نمایشی توجه به نیازهای فرهنگی، روحی و روانی تماشاگری که یک شهروند علاقه‌مند به حوزه نمایش به حساب می‌آید باید وسیع‌تر و با مطالعه بیشتر صورت بگیرد تا با فقر تماشاگر روبه‌رو نباشیم. این تعطیلی می‌تواند مجالی باشد تا علاوه بر احیای سایر نقاط در تهران کمی هم تئاتر شهرستان‌ها را مورد توجه قرار بدهیم.

● نقش مهم رسانه ها

با وجود حرکت روبه‌رشد روزنامه‌ها در سال‌های اخیر در راستای اختصاص صفحه‌ای اختصاصی به تئاتر، باز هم پاسخگوی همه اخبار تئاتر نیستند. لذا هنرمندان شهرستانی دیده نمی‌شوند و تمام مطالب به هنرمندان تهرانی اختصاص پیدا می‌کند، این رویدادها کمک می‌کند تا به تاثیرات مثبت این اتفاقات هم توجه کنیم.

تالارهای محراب، سنگلج و تئاتر شهر پس از نوسازی با همه عوارض منفی و تاخیرها بالاخره بازگشایی می‌شوند و سالیان سال مورد استفاده قرار می‌گیرند و دیگر اینکه تحرکی در تئاتر شهرستان‌ها به وجود آمده است.

● آرزویی که باید پاک شود

اگر کعبه آمال هنرمندان شهرستانی حضور در تهران و در تئاتر شهر بود اما آب پاکی را روی دست آنها ریختیم که هر شهری باید چراغی را تحت عنوان تئاتر شهر روشن کند و هنرمندان باید بتوانند در حیطه استان خودشان در سطوح مختلف فعالیت کنند. این اتفاق با حذف جشنواره‌های استانی و بخش رقابتی از ۲ سال پیش شکل گرفت و نتیجه این شد که امسال شاهد ۴۰۰ اجرای عمومی در کل کشور بودیم که پس از آن به جشنواره منطقه‌ای راه یافتند و بدون حواشی ناشی از اختلافات بخش رقابتی، نخبگان در جشنواره منطقه‌ای مورد تقدیر و ستایش قرار گرفتند و در نهایت آثار برگزیده و منتخب به جشنواره تئاتر فجر می‌آیند و این که چشم‌انداز ایده‌آل برای تئاتر شهرستان‌هاست.

● تئاتر شهرستان نیازمند آموزش است

در کنار اینها آموزش، به صورت کوتاه مدت و درازمدت نیازهای آموزشی و جایگاه واقعی هنرمندان تئاتر شهرستان را پدیدار کرد که اتفاق مبارکی بود. همچنین مجتمع‌های بسیاری در شهرهای مختلف در حال احداث است که رفته رفته در اختیار هنرمندان قرار می‌گیرد. نقطه پایانی این تحولات انجمن هنرهای نمایشی ایران است که مراحل پایانی صدور مجوز را طی می‌کند و به محض ابلاغ کتبی هنرمندان شهرستانی در خانه صنفی خودشان مستقر می‌شوند. مرکز هنرهای نمایشی علاوه بر ارتباط با ادارات کل، با انجمن‌ هنرهای نمایشی و هنرمندان سراسر کشور بدون هیچ واسطه‌ای ارتباط برقرار می‌کند. به اعتقاد من کنار هم قرار گرفتن همه این موارد، نشان از یک تحرک واقعی در درون خانواده تئاتر و بی‌مهری در بیرون این مجموعه دارد که بخشی معطوف به بودجه و اعتبارات و بخشی هم مربوط به نگاه‌های سلیقه‌ای است که تئاتر را در تنگنا قرار می‌دهد و مانع بروز خلاقیت‌های نمایشی هنرمندان و به ویژه هنرمندان جوان می‌شود که امروز بدون هیچ چشمداشتی و بی‌پروا وارد صحنه تئاتر شده‌اند.

● کمبود فضاهای آموزشی

هنرمندان خارجی وقتی به ایران می‌آیند از این همه نیروی جوان و خلاق با گرایش‌ها و گونه‌های مختلف نمایشی که با یک نگاه مدرن به فعالیت می‌پردازند، حیرت می‌کنند.

من نگرانم از این لحاظ که مبادا این همه انرژی و توانمندی به جهت برخی کج سلیقگی‌ها رو به سردی برود. ما تا به امروز در فضاهای نمایشی توسعه نداشیم به جز جهش قابل توجهی که در بودجه صورت گرفت. اما به همان نسبت فارغ‌‌التحصیل و گروه‌های نمایشی شکل گرفتند و این یک تهدید جدی برای مرکز هنرهای نمایشی است که در آینده نتواند پاسخگوی نیازهای واقعی هنرمندان تئاتر باشد. در واقع افق ما جهانی شدن تئاتر ایران با رعایت استانداردهای جهانی است.

● حواشی فرهنگی رشد تئاتر را کند می‌کند

اینها دلمشغولی‌ها و حتی گاهی دل‌نوشته‌های من است. خانواده تئاتر و ما که توفیق خدمتگزاری پیدا کردیم تقریباً در یک ریل مشترک قرار گرفته و تکلیفمان را هم می‌دانیم. مسیرمان هم روشن است حال اگر این واگن متعهد که به وحدت رویه ‌رسیده است و می‌خواهد به آرمانهایش دست پیدا کند هرازگاهی متوقف شده، از مسیر منحرف شود یا در واقع به سختی از لابه‌لای سنگلاخ‌های این ریل فرنگی عبور کند سرعتش کند می‌شود و ما نمی‌توانیم به عنوان یک جهش در عرصه تئاتر به آن نگاه کنیم در حالی که تئاتر دنیا به سرعت تجربه‌های نو را کسب و از تمام ایسم‌ها و تکنیک‌ها عبور کرده و به تکنولوژی جدید دست پیدا می‌کند. حال اگر مسائل حاشیه‌ای و فرهنگی برای ما مانع ایجاد کند، در نیازهای اولیه خودمان هم می‌مانیم.

● هنوز پایمان به زمین نرسیده

اینها مشکلاتی است که اگر با کمک اهالی تئاتر و توجه اخیر رهبر معظم انقلاب نسبت به حوزه فرهنگ و حمایت وزیر محترم فرهنگ و ارشاد برای ارتقای بودجه مرتفع شود، می‌توان گفت قدم بعدی را برداشتیم و گرنه برای قدم بعدی هنوز پای ما به زمین نرسیده است. ما می‌بایست با بدنه اداری و تشکیلاتی تئاتر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تماس باشیم تا هنرمند و متولی را در یک جهت به تحرک وا داریم. همه اتفاقات در حوزه تئاتر قابل نقد و ارزیابی است.

● نگران جشنواره‌ها هم هستیم

حدود ۳۰ جشنواره نمایشی با حال و هوای متفاوت با متولیان مختلف در کشور در حال برگزاری است که این هم یکی از نگرانی‌های ما در عرصه تئاتر است. امید دارم که ضمن پرهیز از برگزاری جشنواره‌های غیر ضروری و موازی به سازمانی در امر برگزاری جشنواره‌ها فکر کنیم که در جهت تقویت و کامل کردن یکدیگر باشند. اگر قرار باشد ما در راستای چشم انداز توسعه تئاتر حرکت کنیم طبیعی است برخی از این جشنواره‌ها می‌توانند ترکیب، تقویت و یا تعطیل شوند.

● سالی که پر امید است

امیدوارم که سال ۸۶ در واقع سکویی باشد برای تجربه‌اندوزی و دریافت‌های نو از وقایعی هر چند تلخ اما راهگشا برای سال ۸۷ . از ابتدای سال تاکنون، سال پر افت و خیزی برای تئاتر داشتیم و شاید از این منظر است که تئاتر نقل محافل شد و مورد بررسی قرار گرفت. امیدوارم دستاورد نهایی ما از دو سال گذشته و به ویژه سال ۸۶، ثبات و ساماندهی برای عرصه تئاتر باشد.