پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

افتتاح های نمایشی بیماری فراجناحی مسئولان


افتتاح های نمایشی بیماری فراجناحی مسئولان

نمی دانم چرا هر زمان خبر افتتاح طرح های ملی, بین المللی و منطقه ای مهم را در رسانه های مختلف, اعم از مطبوعات, رادیو و تلویزیون می شنوم, ناخودآگاه تمام سلول های فعال در حیطه مشاعر اجتماعی مغزم لرزیدن آغاز كرده, می هراسم كه باز آیا چه شده كه این قصه پدید آمده است

نمی‌دانم چرا هر زمان خبر افتتاح طرح‌های ملی، بین‌المللی و منطقه‌ای مهم را در رسانه‌های مختلف، اعم از مطبوعات، رادیو و تلویزیون می‌شنوم، ناخودآگاه تمام سلول‌های فعال در حیطه مشاعر اجتماعی مغزم لرزیدن آغاز كرده، می هراسم كه باز آیا چه شده كه این قصه پدید آمده است؟ اشكال از من نیست و این درد و لرز، صد البته تنها متعلق به من نیست.

طبق عقیده كارشناسان و محققان صنعت و تكنولوژی، در دنیای امروز افتتاح طرح‌ها و پروژه‌های كوچك و بزرگ هر كشوری حکایت از پویندگی آن كشور و اراده جدی مردم و مسئولان آن برای نهادینه كردن توسعه و قرار گرفتن در میان كشورهای پیشرفته است. آغاز به كار هر طرح نشان از برنامه‌ریزی بلندمدت و دورنگرانه متخصصان و كارشناسان، که تحت نظام مدیریتی قوی و كارآمد، با استفاده از نیروهای زبده و حتی‌الامكان بومی، برنامه‌ای را به انجام رسانیده آن را تا مرز آغاز به كار پیش برده‌اند، دارد.

اما متأسفانه این قاعده در ایران كاملا برعكس شده است. هر طرحی كه افتتاح می‌شود با الهام از تجربیات صدها و هزاران پروژه بر زمین مانده، میلیاردها ریال و ارزی است كه در قالب اجرای مقدماتی و زمان بر آن پروژه صرف شده و به مانند بسیاری دیگر از طرح ها ناقص و بی سرانجام بر زمین مانده به تاریخ می‌پیوندد.

چه بسیار طرح‌هایی كه برخلاف گفته یكی از مقامات كشور كه زمان اجرای آنها را به اندازه سن بچه‌های بیست ساله خود دانسته، قدمتی چندین دهه‌ای و به نیم قرنی دارند. و باز هم به پایان نرسیده اند. البته ما بی‌انصاف نیستیم و در گذشته نیز نشان داده شده كه مردم ما فهیم‌ترین مردمانند و دردهایی مانند نبود بودجه، تحریم‌های جهانی و خیانت‌ كشورهای طرف قرارداد را به راحتی پذیرفته و درك می‌كنند. اما كلاه شرع و سرپوش وجدانمان را قاضی كنیم كه آیا در بسیاری از طرح‌ها علت ناكامی این است؟ این چه گره كوری است كه به طور معجزه‌آسا، در ابتدای مسئولیت و تصدی پست هر مقامی به ناگاه و تا اندک زمانی بعد باز شده و در حالی كه همگان فرحناك و سرمست از این گره‌گشایی‌اند، باز هم در انبان گره‌های تل انبار شده كشور نهان شده باز در انتظار معجزه دیگری می‌ماند؟

آیا یكی از مشكلات عمده در عدم موفقیت بسیاری از طرح‌ها، سیاسی‌كاری مدیران و مسئولان نیست؟ آیا طاعون سیاست‌زدگی كه حتی در اتفاقاتی مانند زلزله بم و كمك به مردمان باقی‌مانده از حادثه، رخ می‌نمایاند و برخلاف روزهای وقوع حادثه الان، این شهر به دیار مردگان تبدیل شده، موجب نشده كه پرژه هایی مانند آب شیرین قم و آب سالم آشامیدنی مشهد كه ارتباط مستقیم و بدون واسطه با سلامتی و حفظ جان مردم دارد، بر زمین مانده، هم‌چنان در انتظار انتخابات و مقاطع كارگشای! دیگری برای بهره‌برداری دوباره قرار گیرد؟

امیدوارم هیچ كدام از جناح‌ها و گروه‌های سیاسی دلزده نشوند. چراكه آفت سیاست‌زدگی در آغاز به كار پروژه‌ها و یا به اصطلاح افتتاح‌های نمایشی، گریبانگیر تمام جناح‌ها و بالتبع مدیران و سیاستگزاران آنهاست و هیچ قصد و غرضی، از بالابردن و یا به خاک انداختن جناح و یا شخص خاصی نیست.

هاشمی رفسنجانی، در زمان ریاست‌جمهوری خود دو بار کارخانه پنیر گلپایگان را افتتاح كرد. اما از قضای روزگار طرح همچنان و با آغوش باز، در انتظار قدوم دیگر مسئولان آینده نظام، برای آغاز به كار و افتتاحی دیگر باقی ماند!

سیدمحمد خاتمی، فرودگاه امام و پتروشیمی مارون را افتتاح كرد و به نظرم ماشین زمان و تدبیر ایام با او موافق نبود. چراكه تا به حال نه تنها این طرح به بهره‌برداری واقعی نرسیده، بلكه ابعاد شیرین‌كاری های سازندگان و برنامه‌ریزان آن، روز به روز آشكار تر و عمق فاجعه مشخص ترشده است.

محمود احمدی‌نژاد هم با دستان معجزه‌آسای خود، پتروشیمی درمانده و مرده ماهشهر را افتتاح كرد و این مجتمع، با احترام و ادب به ریاست محترم جمهوری، تا ۲۴ ساعت آینده هم به کار خود ادامه داد. اما حیف و صد حیف كه پس از آن نفس برید و هم چنان، در انتظار امداد رئیس‌جمهور بعدی مانده است.

موارد و مصادیق بسیار است به حدی كه می‌توان آنها را «لا تعد و لا تحصی» دانست. اما بینی و بین‌الله تا كی؟

آیا بهتر نیست كه مسئولان بزرگوار ما برای رضای خدا چند روزی از سیاست‌زدگی دوری کرده و طرح‌ها را به معنی واقعی كلمه افتتاح كنند. و برای اطمینان و یقین به ادامه فعالیت هر پروژه‌ای، آن را چند روزی مورد بهره‌برداری آزمایشی قرار دهند و پس از آن‌كه امتحان خود را پس داد و قضا و بلایی از آسمان و زمین و دریای سیاست! بیرون نیامد، آن را به طور رسمی گشایش كرده و روبان‌های بی‌گناهی را كه با این كارهای آقایان، بی‌خاصیت‌تر از سیب‌زمینی شده‌اند، پاره كرده سنگ بنای یادبود خود را هم در آنجا نصب كنند. افتتاح آزمایشی ایستگاه متروی امام حسین و یا اقدام شهردار سابق و رئیس جمهوری فعلی در افتتاح یکی از پروژه های حمل و نقل شهری، می تواند نمونه خوبی برای این قبیل افتتاح ها باشد.

به نظر، حتی برای ادامه مدیریت و نگه داشتن پست و مقام برخی مسئولان هم كه شده، اگر هر از چند گاهی طرحی را افتتاح كرده و گرهی از کار مردم گشوده شود، بد نبوده، ضامن بقای مدیریت و مسئولیت آنها در آینده هم خواهد بود.

مهدی سلیمی