یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
آسیب شناسی نگاه به زن و خانواده
تولد بانوی یگانه جهان، فاطمه زهرا(س) نوید بخش آغاز رستاخیزی است كه جهانیان را به عالمی دیگر رهنمون می گردد؛ عالمی كه به شعاع یك زن روشنی می یابد به محبتش گرما می گیرد و به ولایتش سامان و جریان می یابد و در این میان زن مسلمان ما در سده ای كه دیگران به پنداری غلط، «قرن زنانش» نامیده اند، مصمم است تا آن گونه كه طلوع خمینی كبیر(ره) را به آغازی بر یك تحول مبارك بدل نمود، با بازخوانی شخصیت زن از سنت نبوی و سیره فاطمی، بابی به جهان جدید بگشاید و به درستی محوریت زن در قرن جدید را اثبات نماید.
هم زمانی میلاد فاطمه زهرا(س) با سال پیامبر اعظم (ص)، فرصتی است فرخنده كه می تواند هم زمان، دو نتیجه مبارك به ارمغان آرد: نخست، بازخوانی سیره نبوی به منظور بازسازی ذهنیت ها و دوم، بازبینی عملكردها و ایجاد نقطه آغازینی بر اتحاد امت اسلام: در موضع عینیت بر محور آموزه های نبوی. تأمین این دو غرض بسته به آن است كه پاسخ پرسش های اساسی خود را از متن سیره نبوی به دست آوریم و بتوانیم براساس آن، به تبیینی شفاف از جایگاه و شخصیت زن، مسئولیت های فردی، خانوادگی و اجتماعی وی دست یابیم.
در این مجال برآنیم تا با مقایسه ای میان «فرهنگ اسلامی و سنت نبوی» و واقعیت های موجود، به آسیب شناسی اجمالی موضوع زن و خانواده بپردازیم و پرسش های اساسی و بایسته های كارشناسی را در حد اجمال و وسع خود، مورد اشاره قراردهیم.
□□□
● آسیب شناسی دفاع از حقوق زنان
هرچند به بركت انقلاب اسلامی حس خودباوری و استقلال فرهنگی در میان فرهیختگان شكل گرفت؛ اما هنوز مدت زمانی باقی است تا تأثیرگذاری های خود را در ایجاد یك جریان بالنده، با ادبیات نظام مند و نخبگان كارآمد- كه الگویی جدید برای تحلیل و سیاستگذاری ارائه نمایند- برجای گذارد.
جریان دفاع از حقوق زنان در كشور ما، در ضمن برخورداری از ویژگی های مثبت- همچون دیگر كشورهای اسلامی- به فقدان نگاه فعال نسبت به زن مبتلاست. حاكمیت نگاه انفعالی، آثار خود را در محورهای زیر به جای گذاشته است:
۱) مسئله شناسی ها:
مسائل و مشكلات زن مسلمان و زن ایرانی چیست؟ در پاسخ به این پرسش اغلب نگاه مسئله شناسانه لیبرالیستی و فمینیستی، به این شكل تأثیرات خود را بر ذهن جامعه كارشناسی ما برجای می گذارد كه مسائل خود را از دریچه نگاه دیگران تحلیل كنیم و برنامه های پژوهشی مان را نیز بر همان اساس تنظیم كنیم. متأسفانه منتقدان نیز بر سر همین مسائل، به بحث و جدل می پردازند و استعداد خود را در طرح مسائل نو و بازكاوی عینیت اجتماعی به كار نمی گیرند.
۲) شاخص سازی ها:
شاخص های رشد و توسعه زنان چیست؟ امروزه شاخص های جهانی كه نهادهای بین المللی ترویج و توصیه می كنند، ملاك ارزیابی وضعیت زنان قرار گرفته است و در این میان كم تر نشانی از شاخص های بومی در تحلیل وضعیت زنان مشاهده نمی شود و حتی متأسفانه نیاز به تنظیم چنین شاخص هایی نیز چندان احساس نمی شود.
براساس همین شاخص هاست كه كشور ما در احراز رتبه جهانی حمایت از زنان در برخی موارد در رتبه ۱۵۱از میان ۱۹۰كشور جهان قراردارد۱؛ چه اینكه با پذیرش چنین شاخص هایی است كه اینكه با پذیرش چنین شاخص هایی است كه احساس حقارت و خودكم بینی بر اندیشه تحلیل گران و مدافعان حقوق زنان حاكم می شود و آنان را ناگزیر از پیروی كشورهای غربی می كند؛ این در حالی است كه كشورهایی كه بهترین رتبه های جهانی را دارا هستند با بحران های وحشتناكی روبرو می باشند؛ برای مثال كشور سوئد و نروژ با دارا بودن رتبه های اول، با فروپاشی كامل خانواده مواجه اند؛ چه اینكه ۵۵درصد فرزندانی كه در سالیان اخیر در این دو كشور متولد شده اند نامشروع و ۶۳درصد اهالی استكهلم دارای پیوندهای توافقی خارج از چارچوب ازدواج می باشند۲.
۳) تعاریف و مفاهیم بنیادین و كاربردی:
تحلیل وضعیت زنان براساس پذیرش چه مفاهیم و چه تعاریفی انجام می شود؟ بی تردید می توان مهم ترین نمود نفوذ و هجوم فرهنگ بیگانه را در حاكمیت مفاهیم و آموزه های بنیادین دانست كه جهت گیری كلی علوم انسانی، ادبیات كارشناسی و گفتمان علمی را ایجاد كرده اند. پذیرش این حاكمیت به معنای پذیرش چارچوب تحلیلی است كه دیگران برای ما تنظیم كرده اند و منازعات علمی را به امور جزئی، در ضمن پذیرش همان كلیات، تقلیل داده اند؛ بنابراین با پذیرش مفاهیمی چون: آزادی، برابری، نسبیت اخلاقی، فردگرایی و پذیرش تعاریف حاكم بر علوم اجتماعی، شاهد بروز چند طیف فكری هستیم: گروهی با پذیرش تعاریف و مفاهیم حاكم، به تعارض میان یافته های علمی و آموزه های دینی رسیده، راه حل را در محدود كردن دین به حیات فردی و حاكمیت نگاه علمی بر اداره جامعه یافته اند و گروهی نیز با پذیرش اصل دخالت دین در حیات اجتماعی با طرح شعار اجتهاد در اصول، به قرائتی از دین توسل جسته اند كه هماهنگی بیشتری با یافته های علوم انسانی داشته باشد و گروه سوم كه خود را اصول گرا می دانند، با تقلیل دین به گزاره های جزئی و با نام اقتضائات و شرایط زمانی۳ گزاره های دینی را با ادبیات حاكم، هماهنگی و با این روش به گمان خود روزآمدی فقه را اثباتی می نمایند.
با توجه به آنچه گفته شد، روشن است كه حركت دفاع از حقوق زنان در كشور ما، به گونه ای انفعالی پی گیری شده است.
امروزه دفاع از حقوق و شخصیت زن به دو دلیل بیش از هر زمان دیگری احساس می شود؛ اول این كه مسائل اصلی زنان در پشت هاله ای از نگرش های غلط پنهان مانده و دوم آن كه اصلاحاتی كه در دفاع از زنان انجام می پذیرد، بیش از پیش بر آسیب ها افزوده است.
در مقایسه ای كوتاه بین شرایط كنونی دفاع از حقوق زن با تحولاتی كه اسلام دراین زمینه به وجود آورد، به خوبی روشن می شود كه حركت پیامبر اسلام(ص)، حركتی هدفمند و از سراعتقاد بوده است؛ چرا كه او در این راه هم با عقاید جاهلیت عربی درباره زن مبارزه كرد و هم با فرهنگ وارداتی روم كه در پرستش بت های مؤنث تجلی پیدا می كرد.
▪ در چنین شرایطی پیامبر هم به نقد سنت های موجود پرداخت و هم به ترسیم جایگاه و شخصیت زن از منظر اسلام. این حركت از چند طریق دنبال شد:
۱) همتا دانستن زن و مرد: برابری زن و مرد در انسانیت و در دستیابی به كمالات انسانی از اصول نگرش اسلام است كه قرآن كریم ۴، پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت (علیهم السلام) به تبیین آن پرداخته اند. آیاتی از قرآن كریم كه یكسان به زن و مرد وعده بهشت می دهد و آنان را چون مردان در اقامه نماز، اعطای زكات، پذیرش سرپرستی خدا و رسول (ص) و اصلاح جامعه اسلامی در قالب امر به معروف و نهی از منكر مسئول می شمارد ۵ و برایمان و تسلیم، صداقت، صبر، خشوع و عفت زن و مرد ارزشی یكسان می گذارد ۶، نشانگر یكسان نگری اسلام است؛ چنان كه آیات الهی كه بر ایذای زنان مؤمن و افترا به آنان برمی آشوبد ۷، پیامبر(ص) را به استغفار برای زنان و مردان مؤمن فرا می خواند ۸ و توبه آنان را قبول می كند؛ ۹ افزون بر آن كه گفتار پیامبر(ص) كه زنان را همتای مردان شمرده است ۱۰، در كنار سیره كرامت مندانه آن بزرگوار، حاكی از برابری زن و مرد در ارزشمندی است.
۲) توجه به ارزش دختران و تشویق به پرورش و حمایت از آنان: شیوه پیامبر(ص) آن بود كه از یك سو به ارزش و جایگاه ویژه دختران در زندگی توجه دهد و به تأثیر آنان به عنوان مونس، اهل مدارا و نیكی، با خیر وبركت، اهل پاكیزگی و سبب طراوت زندگی اشاره كند ۱۱ و از سوی دیگر با بیان رزاقیت خداوند، احساس سنگینی در نگهداری آنان را برطرف نماید؛ ضمن آن كه علیه سنت دختركشی به عنوان عملی سنگدلانه بشورد ۱۲ و اكرام زنان و دختران را در قالب عباراتی كه بهترین مردم را خیرخواه ترین آنان در حق زنان می داند، اهانت به زنان را نشانی از پستی بشمارد و بر حمایت از دختران و زنان، بهشت را پاداش قرار می دهد و آن را وجهه همت مردان قرار دهد. .۱۳
۳) بیعت با زنان: پیامبر اكرم(ص) در چند نوبت از زنان بیعت گرفته است. در بیعت «عقبه» كه قبل از هجرت انجام گرفت، سه زن حضور داشتند. در فتح مكه نیز قرآن كریم، پیامبراكرم(ص) را به گرفتن بیعت از زنان (در صورت تمایل آنان) فراخوانده است. ۱۴ نكته جالب آن كه با وجودی كه بیعت به معنای تعهد، به همكاری و تبعیت از حاكم اسلامی، ماهیتی سیاسی و اجتماعی دارد، در مورد زنان بیشتر رنگ وبوی اخلاقی و خانوادگی به خود گرفته است و زنان متعهد شده اند برای خدا شریك قرار ندهند؛ خود را به دزدی و زناآلوده نكنند؛ فرزندكشی نكنند؛ فرزند دیگران را به شوهران خود منسوب ننمایند و در كارهای خیر با پیامبر(ص) مخالفت نكنند. دراینجا دو نكته جلب توجه می كند: اول آن كه در جامعه ای كه گاه زن را در زمره كالا دست به دست می كنند، سخن از بیعت زنان، انقلاب فرهنگی به حساب می آمد و دوم آن كه گویا الگوی مشاركت زنان در اصلاح جامعه، از نگاه اسلام، الگویی جنسیتی و با محوریت عفاف و حفظ كیان خانواده است.
۴) توجه به شخصیت های ویژه:سخنان گهربار پیامبر اكرم(ص) در توصیف شخصیت زنان تاریخ ساز از جمله فاطمه(س)، خدیجه كبری(س)، آسیه (س) و مریم كبری(س) ۱۵ به ویژه در مورد فاطمه(س)، در قالب بیاناتی كه رضایت و خشم خداوند را به رضایت و خشم فاطمه پیوند می دهد ۱۶ و نیز مریم(س) كه به همراه آموزه های قرآنی، او را زنی كامل، دارای عصمت و هم سخن با فرشتگان خداوند دانسته است، ۱۷ نشانگر آنست كه زن می تواند تمامی حجاب ها را درنوردد و به قله كمالات رسد.
انتخاب فاطمه(س) به منظور مباهله ۱۸، با وجود حضور مدعیان و درنظر گرفتن وی به عنصری محوری درمیان اصحاب كسا كه آیه تطهیر در شأن آنان فرود آمد ۱۹ نیز به بهترین شكل نمایانگر جایگاه زن در اندیشه اسلامی است.
۵) پرورش عملی زنان: بهترین شاهدی كه بر كارآمدی برنامه های هر مكتب می توان ارائه داد، بررسی ابعاد شخصیتی كسانی است كه براساس آموزه های آن پرورش یافته اند. بررسی زندگی فاطمه(س)، از دوران كودكی و نوجوانی در حمایت ازپیامبر اكرم(ص) در مقابل مشركان و حضور در صحنه های جنگ برای پشتیبانی از رزمندگان تا زمان جوانی و ورود یك تنه در عرصه مبارزه با مفاسد سیاسی و انتخاب مشی مبارزه منفی به منظور نشان دادن مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) تا پایان تاریخ، توجه به حفظ معارف و علوم دینی تا آنجا كه آن را معادل حفظ جان دو فرزند عزیزش می شمارد همه؛ بیانگر آن است كه یك زن به گونه ای تربیت یافته است كه می تواند به دگرگون ساختن تاریخ بیندیشد. چنین تربیتی را در بانوان ممتازی چون خدیجه(س) كه توانمندی اقتصادی خود را در توسعه دین جدید به خدمت گرفت و در زینب كبری(س) نیز می یابیم. این تحولات سبب شد كه در طول سده های پس از ظهور اسلام صدها زن راوی حدیث، فقیه، عارف، متكلم، ادیب، معلم و انسان ساز به صحنه آیند.
از نكات پیش گفته می توان رویكرد اصول گرایانه به شخصیت زن را در عصر حاضر تبیین نمود. در این رویكرد، هم با اشكال سنتی تحقیر زنان و هم با اشكال مدرن آن در قالب سوژه های جنسی، سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی- كه زنان را به ابزاری جهت معروف شدن نهادها یا افرادی خاص بدل می كند- مقابله خواهد شد؛ همچنین در این نقطه، همزمان با نگرش هایی كه زن را از مرز برابری انسانی با مرد فراتر می برد و به مقام «خدا بانویی» ارتقا می دهد، مبارزه خواهدشد.
بر اساس آنچه در قسمت نخست این مقاله گفته شده ، هدف این نوشتار آسیب شناسی اجمالی نگاه به زن و خانواده بر اساس آنچه اسلام و آموزه های اسلامی برای ما به میراث گذاشته است ، می باشد كه در این بخش با بررسی آنچه تا امروز اتفاق افتاده به فعالیت های انجام شده و ترسیم افق آینده اشاره ای خواهد شد .
● زن و نقش های جنسیتی
پس از دفاع از شخصیت زن به مثابه یك انسان، نوبت به تبیین هویت زن به مثابه یك جنس می رسد. اگر دیدگاه سنتی غرب تأكید بر تفاوت های طبیعی زن و مرد و نقش های متفاوت آنان را به قیمت كم رنگ كردن بعد انسانی و ارزشمندی مشترك زن و مرد می دید، از دهه ۱۹۶۰ میلادی نگرش های مبتنی بر برابری نقش ها رفته رفته جای پای خود را محكم نمودند و تفاوت نقش ها را همچون بسیاری تفاوت های روانی و رفتاری، از مقوله جنسیت (Gender) دانستند كه هیچ پایگاه طبیعی ندارد و صرفاً معلول عوامل تربیتی و اجتماعی است؛ از این رو ضرورت اصلاح نگرش ها به سمت از میان بردن كلیشه های جنسیتی به یك شعار مهم تبدیل شد و برنامه های توسعه در كشورها نیز اصلاح نگرش های جنسیتی به سمت نادیده گرفتن نقش های جنسیتی را در دستور كار قرار داد.
انكار نقش های جنسیتی به این معنا بود كه اولاً ساختار خانواده كه براساس مدل عمودی و رابطه طولی پدر، مادر و فرزندان بود، به چالش كشیده شود و در مرحله بعد، ساختار افقی دموكراسی در خانواده كه تمام اعضا را در یك خط افقی هم رتبه قرار می داد، پیشنهاد گردد؛ در نتیجه خانواده در جایگاه نهادی منسجم، نقش خود را از دست داد و نقش های انحصاری در آن از بین رفت؛ چنان كه در فرانسه و انگلستان، تأمین هزینه های خانواده از انحصار مرد خارج شد و مشتركاً برعهده زن و مرد قرار گرفت؛ ۲۰ در حقیقت تحولات دهه های اخیر در مجموع به سمت فاصله گرفتن خانواده از الگوی عمودی است.
-پی نو شت ها در سرویس معارف روزنامه موجود است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست