شرایط کنونی ایران

همین که آقای روحانی به ریاست جمهوری انتخاب شد امید مردم برای حل مشکلات اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی کشور افزایش یافت و مردم انتخاب ایشان را چنان جشن گرفتند که سابقه نداشت او را ستودند و تا پگاه آن شب همبستگی ملی را در شکل بسیار زیبایی متجلی ساختند

همین که آقای روحانی به ریاست‌جمهوری انتخاب شد امید مردم برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور افزایش یافت و مردم انتخاب ایشان را چنان جشن گرفتند که سابقه نداشت: او را ستودند و تا پگاه آن شب همبستگی ملی را در شکل بسیار زیبایی متجلی ساختند. ولی باید دانست که تا مساله ایران با غرب حل نشود نباید انتظار معجزه‌یی از آقای روحانی داشته باشیم. پس فعلا باید به دنبال همان اقتصاد مقاومتی که حضرت‌آیت‌الله خامنه‌ای بدان توصیه کرده‌اند باشیم و بر تولیدات داخلی، چه تولیدات صنعتی و چه تولیدات کشاورزی و با سرمایه ایرانی تکیه داشته باشیم. باید همه موانع را از فرا راه تولید‌برداریم. کمیسیونی از کارشناسان دلسوز در ریاست‌جمهوری با اختیارات زیاد تشکیل شود و موانع را شناسایی کند و ترتیبی دهد که مردم بتوانند کارآفرینی کنند: بتوانند کارگاه‌های تولیدی برپا دارند، بتوانند باغداری کنند، بتوانند تولید گلخانه‌یی داشته باشند، بتوانند زمین‌ها را شیرین کنند و زیر کشت ببرند، بتوانند جنگلکاری کنند، بتوانند با امکانات تشویقی صادر کنند و بتوانند مالک زحمات خود باشند و تحت هیچ شرایطی اجازه داده نشود که افرادی با تکیه به برخی نهادهای دولتی (به معنای عام) مالکیت مردم را نقض کنند و ناامنی اقتصادی به وجود آورند.

راجع به این صد روزه مدیریت آقای روحانی نیز باید بگویم که با آقای دکتر معصومی همدانی یکی از اعضای محترم شورایعالی علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی صحبت می‌کردم و از او که همیشه نصایحش و سخنان خردمندانه‌اش آموزنده است پرسیدم که راجع به آقای روحانی که مشغول مذاکره با غرب است چه نظری دارید. در جواب گفت مرحوم پدرم (حضرت آیت‌الله آخوند همدانی) گرفتار بیماری سرطان شد و چون جسمی ضعیف داشت به سفارش دکترهای معالج فقط توانستند پرتودرمانی کنند و همان دکترهای معالج گفته بودند که تاثیر این پرتو درمانی حداکثر تا دو سال است و سپس بیماری با شدت بیشتر برمی‌گردد و بیمار به لقاءالله واصل می‌شود. وقتی پرتو درمانی شد و حال‌شان موقتا بهبود یافت، همه ننه‌بزرگ‌ها و فامیل و عوام و خلق ناآگاه گفتند که اصلا حضرت آقا بیمار نبوده و سرطان نداشته و دکترها بیخود چنین و چنان گفته‌اند و ما را ترسانده‌اند. اما بعد از دو سال بیماری برگشت و پدرم فوت کرد.

در ادامه سخنش گفت: در کشور ما رفتار با دولت تدبیر و امید آقای دکتر روحانی بر همین منوال است همین که ایشان آمدند و امید بهبودی به دل‌ها راه یافت و عملا آثار بهبودی بر اثر درایت ایشان در امر مذاکره ظاهر شد. نیروها و افراد عوام‌اندیش و عوامفریب گفتند و بیشتر خواهند گفت که اصلاً خطری در کار نبوده و بدون دلیل ما را ترسانده‌اند و... ولی باید بگویم عزیزان من خطر بسیار جدی است و فعلا باید با اقتصاد مقاومتی زندگی کرد و مدیران شایسته و قدری که امروز در دولت آقای روحانی هستند چنانچه کارشکنی در بین نباشد و تصمیم و عزم ملی هم به صورت متمرکز وجود داشته باشد می‌توانیم در برابر خطرات تحریم مقاومت کنیم و پایه‌های اقتصاد مقاومتی را با کار و سرمایه ایرانی پی بریزیم و از سوی دیگر دنیا هم باید بداند که این حق طبیعی ما است که از خود و از موجودیت خود دفاع کنیم و وجدان جهان را گواه می‌گیرم که اسراییل کوچک در قلب جهان اسلام همچون خاری گزنده و مسموم در چشمان ما فرو رفته و خود را با کمک امریکا مسلح به بمب‌های اتمی کرده و هر روز ما را تهدید به حمله نظامی می‌کند. این تهدید به چه معنایی است؟ مگر نه این است که ما را در واقع تهدید به حمله اتمی می‌کند.

مگر اسراییل کوچک می‌تواند با سلاح‌های کلاسیک ایران بزرگ و عظیم را که بالقوه میلیون‌ها نیروی رزم دیده دارد هر روز تهدید به حمله کند پس غرض از تهدید او تهدید به حمله اتمی است و شما ‌ای جهان که می‌گویید حامی حقوق بشر هستید مگر نه این است که دفاع از خود در تمام رویه‌های حقوقی یک امر مسلم و طبیعی تلقی می‌شود. حال بگویید چگونه از خود دفاع کنیم؛ اگر رهبر ما ساخت و نگهداری بمب اتمی را تحریم نمی‌کرد زبانم لال می‌گفتم ملت ایران در برابر تهدیدهای روزمره اسراییل حق دارد که سلاح‌های بازدارنده داشته باشد. به ویژه اینکه ایران هیچ گاه اسراییل را تهدید به حمله نظامی نکرده است و چنین برنامه‌یی نیز ندارد.

ولی چه بگویم که اساسا با هرگونه سلاح کشتار جمعی مخالف هستم و نمی‌دانم در برابر مشتی تروریست بین‌المللی که از اینجا و آنجا در سرزمین فلسطین جمع شده‌اند و جز اشاعه فساد و جنگ‌افروزی کار دیگری ندارند و همین اعمال غیرانسانی اینان است که باعث شده است گروه‌های ضد بشری طالبان و القاعده و گروه‌های همرنگ این ابلهان به وجود‌ آید و هزاران امریکایی و غیرامریکایی کشته شوند و چرا باید کشته شوند. مگر این مظلومان کشته شده چه گناهی دارند و چه دینی به اسراییل و نژادپرستان اسراییلی دارند که باید در برابر بیش از یک میلیارد مسلمان قرار بگیرند و برخلاف مصالح ملی‌شان خود را فدای سیاست‌های فاشیستی اسراییل و سیاست‌های گروه‌های به‌شدت افراطی و غیرمعقول اسراییلی کنند. یقین دارم که اگر ملت امریکا از این واقعیت آگاه شود ساکت نخواهد ماند. سال‌ها پیش که مشاور آقای خاتمی رییس‌جمهور وقت بودم و در عین حال ریاست کتابخانه ملی را بر عهده داشتم یک خبرنگار امریکایی که ظاهرا از سوی یکی از فرستنده‌های تلویزیونی بود با من مصاحبه‌یی کرد و سپس وقتی کارش به اتمام رسید به او گفتم چیزی را ضبط نکن یک سوال خصوصی از تو دارم او لبخندی زد و گفت بفرمایید. به او گفتم چرا شما امریکایی‌ها برخلاف مصالح ملی‌تان آن هم ظالمانه و نه بر حق به نفع سیاست‌های تجاوزکارانه اسراییل عمل می‌کنید و دشمنی همه مسلمانان جهان را علیه خود برمی‌انگیزید و سبب می‌شوید گروه‌های افراطی به ظاهر مسلمان به وجود‌ آید و شما امریکایی‌ها عملا با حمایت از اسراییل امنیت مردم را به خطر می‌اندازید و باعث این همه کشتار می‌شوید و حتی به سربازان خودتان رحم نمی‌کنید. گفتم واقعا اصرار دارم به من پاسخ دهید. او همچنان به من می‌نگریست، من به او گفتم چرا اسراییل برنامه انهدام ملی فلسطینیان را تعقیب می‌کند.

چرا وقتی یک فلسطینی علیه اشغالگران کشورش کاری انجام می‌دهد عوامل اسراییلی به آن بهانه خانه خانواده او را با بولدوزر منهدم می‌کنند؟ نخست به افراد خانواده می‌گویند لوازم ضروری‌تان را جمع کنید و به آن سوی خیابان بروید و سپس خانه را ویران می‌کنند و در عرض یک یا چند ساعت این خانواده را که قرن‌ها ریشه در آنجا داشته است آواره می‌کنند. مگر در جنگ جهانی اول و دوم چنین اتفاقی برای کشورهای که تحت اشغال متحدین یا متفقین قرار می‌گرفت طرف فاتح چنین رفتاری با مردم کشور شکست خورده داشت؟ مگر نه این است که عمال دولت اسراییل فقط به دنبال بهانه‌یی هستند که مردم فلسطین را از فلسطین برانند و زمین‌هایشان را تصاحب کنند و با جار و جنجال این مظلومان را متهم به تروریست بودن کنند و هزار جنایت دیگر مرتکب شوند. چرا باید شما امریکایی‌ها که انسان از وجودتان احساس غرور می‌کند که جامعه انسانی می‌تواند به چنین رشدی دست یابد آن وقت خود را اسیر صهیونیست‌ها می‌کنید؟ آن جوان امریکایی که اشک در چشمانش جمع شده بود و به من خیره شده بود گفت فقط پول، فقط قدرت پول یهودیان امریکایی که ثروت را در دست دارند چنین سیاست‌هایی را به دولتمردان ما تحمیل می‌کنند و دیگر حرفی نزد، فقط گفت فراموشم کنید و سپس دستی تکان داد و گفت: بای. وسایر دشمنان ایران می‌خواهند شما با امریکا و دولت‌های غربی دشمنی کنید. اسراییل می‌خواهد گروه‌های به ظاهر اسلامی طالبان و القا عده‌یی در سراسر دنیا به وجود آیند و تخم دشمنی بین مسلمانان و کشورهای پیشرفته غربی پدید آورند تا به ‌این‌وسیله نقشه‌ این اهریمنان مفسده‌انگیز عملی شود و هر چه بیشتر مورد حمایت دولت‌های غربی قرار بگیرند.

کاظم موسوی‌بجنوردی