دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پیام «گوته»


پیام «گوته»

دو جلوه در نمایشنامه حضرت محمد ص نمود بیشتری دارد نخست شخصیت حضرت محمد ص است و دوم تعالیم حیات بخش اسلام که «گوته»به خاطر این دو جلوه علاقه ای درونی نسبت به اسلام پیدا می کند یکی از بخش های زیبای این نمایشنامه نغمه حضرت محمد ص نام دارد

دو جلوه در نمایشنامه حضرت محمد(ص) نمود بیشتری دارد.نخست شخصیت حضرت محمد(ص) است و دوم تعالیم حیات بخش اسلام که «گوته»به خاطر این دو جلوه علاقه‌ای درونی نسبت به اسلام پیدا می‌کند.یکی از بخش‌های زیبای این نمایشنامه نغمه حضرت محمد(ص) نام دارد.

«یوهان ولفگانگ فون گوته»نویسندهو شاعر بزرگ آلمانی در در قرن ۱۸ میلادی می‌زیست،پس از پژوهش و مطالعه آموزه‌های اسلامی به ویژه قرآن علاقه خاصی به اسلام پیدا کرد.این علاقه شدید نویسنده شهیر آلمانی، نوشته‌های بسیاری را در پی داشت.در دیوان شرقی غربی گوته به روشنی می‌توان علاقه ویژه گونه به اسلام،حضرت محمد(ص)،ایران و حافظ را دید.

چند سال پیش از این، مستندی را درباره اندیشه‌های گوته درباره اسلام،قرآن،حضرت محمد(ص) و حافظ ساختم که از شبکه دوم سیما با نام «خورشید مغرب» پخش شد.

اکنون و البته سلسله وار می‌بینیم که غرب به آیین اسلام و پیامبر اعظم (ص) می‌تازد و هتاکی می‌کند و اهانت‌های ناروا و بی‌شرمانه‌ای را علیه اسلام روا می‌دارد.

در میان فرهیختگان و نویسندگان غربی، هستند انسان‌هایی که با دیده احترام به اسلام و قرآن و حضرت ختمی مرتبت می‌نگرند و این نشان از آگاهی آنها به فرهنگ اسلامی و شخصیت والای حضرت رسول اکرم (ص)است.

گوته یکی از آن شخصیت‌هایی است که علاقه خاص و شدید خود را به اسلام،قرآن و رسول اکرم(ص) در اندیشه‌های خود در قالب شعر و دست‌نوشته‌های خود به صراحت بیان کرده است.

نمایشنامه حضرت محمد(ص) در چند پرده نوشته شده است.این نمایشنامه هنگامی از سوی گوته نوشته شد که پس از مطالعه نمایشنامه‌ای از «ولتر»که اثر نامناسب و بدی درباره حضرت محمد بود،اقدام به نوشتن متنی تازه درباره پیامبر اعظم (ص) نمود.

اقداماتی که علیه اسلام به ویژه در غرب انجام می‌شود،نشان دهنده دو وجه از توطئه‌هایی است که علیه اسلام دنبال می‌شود. وجه نخست آن نشان دهنده کینه آنها از اسلام به خاطر دینی که می‌تواند رستگاری را برای همه عالم به ارمغان آورد، الگویی برای مردم همه جهان باشد و دست چپاولگر سلطه گران را کوتاه کند.به همین خاطر به تخریب می‌پردازد و نامش را می‌گذارد آزادی بیان!

وجه دیگر آن، ناآگاهی بسیاری از مردم جهان از فلسفه و فرهنگ اسلامی است.ترویج و شناساندن اسلام واقعی به دیگر ادیان می‌تواند دیدگاه مردمی که تحت تأثیر تبلیغات منفی رسانه‌ها و برخی افراد که با اهداف خاص علیه اسلام و مقدسات آن اقدام می‌کنند،دیدگاه آنها را تغییر دهد.

یکی از راه‌هایی که می‌توان به آن پرداخت بازخوانی دیدگاه‌ها و نظرات فرهیختگانی است که در غرب درباره اسلام تحقیق کرده و به کنه آن پی برده‌اند.ترویج اندیشه‌های آنها می‌تواند باعث شود که مردم کشورهایی که اکنون در ا»ها علیه اسلام و مقدسات آن تبلیغ می‌شود خود وارد عمل شده و نسبت به آن اقدام کنند و اعتراضات خود را بروز دهند.

همانطور که در خلال ساخت مستند «خورشید مغرب»با فردی آلمانی برخورد کردیم که به واسطه مطالعه آثار گوته درباره اسلام،مسلمان شده بود.«احمد گروس»یکی از آن شخصیت‌هایی بود که به واسطه گوته مسلمان شده بود.این نکته جالبی است.

بخش‌هایی از قطعه نغمه محمد(ص) را بخوانید تا متوجه شوید که این فرهیخته آلمانی چگونه شیفته اسلام و شخصیت رسول اکرم (ص)شده بود.نغمه محمد را گوته از زبان حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) نوشته است.

...علی(ع):

همگی راهی شوید!

و اینک این رود هر لحظه با عظمتی بیشتر

به پیش می‌رود و سلاله‌ای از آب‌ها

تبار او را خواهند ساخت

و آب‌ها آن رهبر را بر شانه‌های خویش بلند کرده‌اند

و بر همه امپراتوری‌ها چیره می‌شود

و نامش را به سرزمین‌ها می‌بخشد

و در مقدم او مدینه‌ها ساخته می‌شوند

حضرت فاطمه(س):

شهرها نیز حتی بازش نمی‌دارند

و نه حتی مناره‌هایی که بر فرازش آتش برافروخته‌اندگ

و نه قصرهای مرمرین و نه آثار شکوهمند باستانی

بز نمی‌دارند قدرتش را و شکوهش را

پایان قطعه شعر گوته با اعتقاد این شاعر بزرگ آلمانی به معاد و جهان باقی و همچنین یقین وی بر پیروزی رسالت پیامبر اعظم(ص) همراه است.

گوته در بخش «خلد نامه»دیوان شرقی غربی خود در یادداشت‌ها و مقالات آن نوشته است؛«این ساحت دین محمدی(ص)مکان‌هایی بس دل انگیز دارد.انسان دوست دارد در چمنزارش منزل کند و در عرصه آن‌ها به گل گشت برود.شوخی و جدی در این دفتر به شکلی دلنشین به هم پیوند می‌خورد و یک زندگی روزمره که سیمایی ملکوتی یافته است به ما پر پرواز تا اوج و عروج می‌دهد و چه مانعی هست که شاعر در رویای خود بر اسب سپید فام و سحرآمیز حضرت محمد(ص)ننشیند و آسمان‌ها را نپیماید و چرا سرشار از تکریم سرود آن شب مقدسی را نسراید که قرآن کریم ذر آن شب قدر از آسمان بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد.

این اندیشه‌های یک شخصیت غربی در قرن ۱۸ میلادی درباره اسلام،قرآن و حضرت رسول اکرم است.این اندیشه‌ها تا چه حد در آلمان دیده می‌شود؟آیا مردم اروپا با این اندیشه‌های ناب آشنایی دارند؟

بدون شک طرح موضوع، آن هم به واسطه شخصیت‌هایی چون گوته و «هانری کربن»فرانسوی می‌تواند بسیاری از مردم گمراه غرب را از سیاهی رها سازد.

محمد صفری