سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

خط یا تصویر شخصیت


تغییرات خط, تابعی از تغییرات شخصیت است علاوه بر این نكات, به كارشناسی خط, شناخت اسناد معجول و نقش خط شناسی در امور حقوقی خاصه كیفری, در این مقاله كم و بیش آشنا می شویم

بین منش انسانی و خط او، رابطه‎ای وجود دارد. خط شناسی، بررسی منش شخص از روی خط او است. خط،معرف جنس، سن، منشهای هیجانی و عاطفی نویسنده است؛ و حتی می‎توان فهمید كه نویسنده، نامه را برای چه كسی نوشته است.از روی خط به حساسیت، هیجان‎پذیری، آرامش، خشونت و خشكی، حزن و افسردگی، شادی، تحرك، ملاطفت، سردی، ظرافت و تند ذهنی، خسِت، به جود و كرامت، بدگمانی و تظاهر، غرور، هوش و ارادة نویسنده می‎توان پی برد.خط می‎تواند در تشخیص بیماریهای روانی نویسنده و تحقیق دربارة تمارض او، به روان‎پزشك كمك كند. تغییرات خط، تابعی از تغییرات شخصیت است.علاوه بر این نكات، به كارشناسی خط، شناخت اسناد معجول و نقش خط‎شناسی در امور حقوقی خاصه كیفری، در این مقاله كم و بیش آشنا می‎شویم.

۱.خوشنویسی و خط عادی

خط شناسان، خوشنویسی را دقیقاً از خط متمایز می‎شمارند. اولی، همان‎ گونه كه واژه نشان می‎دهد، بیانگر تلاشی به سوی زیبایی و بهبود بخشیدن به طرز عادی خط است. در عوض خط عادی، عبارت از بروز دادن فی‎البداهه و نمودن بی‎نقشه، شخصی و فوری یك نیروی محرك داخلی است. تشخیص بین خط و خوشنویسی ـ چنانكه خواهیم دید ـ استفادة كاربردی دارد، زیرا می‎تواند حالات خصوصی روح را آشكار سازد. یك درخواست كار، در واقع معرف خوشنویسی و مانند نامه‎ای است به شخص عالی‎مقام یا اینكه در اوضاع مخصوص بر اثر دیكتة دیگری نوشته شده است. نامه‎ای عاشقانه كه با خط خوش نوشته شده باشد، سطح معلومات و خودستایی نویسنده را آشكار می‎كند. یك رسم‎الخط سریع، از روی عشقی تند پرده برمی‎دارد و تا آنجا را نشان می‎دهد كه دست در پیروی از فرمان قلب عاجز است. خوشنویسی و خط عادی در سندی كه ارزش قضایی داشته باشد، از سه جهت تحقیق می‎شود.

الف: شكل‎شناسی

شكل‎شناسی شكل خط، تركیب حروف، ارتباط آنها، جعل و تحریف احتمالی و خط‎خوردگیها را آزمایش و بررسی می‎كند. این مبحث یك امتحان مكانیكی است كه اغلب برای تعیین رسمی بودن سند، از این آزمونها استفاده می‎شود. كارشناسی خط به همین جا محدود میشود، و از آن فراتر نمی‎رود.

ب: خط‎شناسی

خط‎شناسی، تحقیقی است«ترسیمی -‌ روانی»، كه رابطة خط و خصوصیات روانی نویسنده را برای سه منظور ذیل، بررسی می‎كند.

اثبات وجود رابطه‎ای بین طرز حركت ترسیمی و نویسنده

كشف منش نویسنده

تعیین حالت هیجانی نویسنده به هنگام نوشتن

در این تحقیق، خط می‎تواند معرف نویسندة خود باشد و جنس، سن، و منشهای هیجانی و عاطفی او را بر‎ملا كند. و سرانجام، محقق را به تشخیص هویت طرف مكاتبه رهنمون شود؛ به بیانی دیگر؛ بگوید كه خط برای چه كسی نوشته شده است.

ج: روان‎شناسی

سند نه فقط از نظر ترسیم ظاهری آن، بلكه محتوای ادراكی آن نیز آزموده می‎شود. به سال ۱۹۰۴، این آزمون در محاكمة افسری استفاده شد كه به اتهام قتل همسرش تحت تعقیب قرار گرفته بود. كارشناسان نامه‎ای را آزمودند كه منسوب به شخصی بود كه خودكشی كرده است. پس از بررسی خط، به این تشخیصها دست یافتند:«منش، گرایشها، عادتها، انفعال، و افكار غالب در رابطة صحیح با خط». همچنین، تحقیق كردند كه آیا نویسنده، خود به صرافت طبع آن را نوشته یا آنكه دیگری به اجبار به او دیكته كرده است.

۲. خط‎شناسی و طبقه‎‌بندیهای آن

اسنادی كه ساختگی نباشد، می‎تواند اهمیت داشته باشد؛ زیرا اگر سند را از پیش برای منظوری در محاكمه نساخته باشند، هیچ یك از اختلالهای روانی در آن محسوس نمی‎شود. هر چند خط‎شناسی به پایگاه علمی دست نیافته است، ولی محتوایی غیر‎قابل بحث‎ از حقیقت دارد. «كرپیو ـ یامن»(CREPIEUX-JAMIN)(كرپیو یامن، ۱۹۴۷ م، ص ۴۶؛ گیرال،۱۹۲۰ م، ص۵۰۴؛ همو، ۱۹۲۷) این قانون را اعلام كرده كه می‎توان آن را پذیرفت: «بین خط و منش نویسنده، رابطه‎ای وجود دارد. به همان نحو كه رابطه‎ای بین منش و حركت دست و بازو وجود دارد، خط را می‎توان تركیبی از چندین حركت ظریف دست و بازو دانست». از آنجا جایز است كه با«بینه»، (BINET)، روان‎شناس فرانسوی، بگوییم: «خط‎شناسی، بررسی منش شخص از روی خط اوست»(بینه، ۱۸۹۸م).

از آنجا، می‎توان به این دو نتیجه رسید:

اولاً، با توجه به اینكه خط معرف شخصیت و مزاج آدمی است، هر انسانی خط مخصوص به خود دارد كه معرف احساسات و دیگر خصوصیات شخصی او است(ولو، ۱۹۱۵م؛ ص ۳۲۰؛ براش،۱۹۵۳م). اما برای بازپرسی، نكتة دومی باید مسلم شود: تكرار حركت دست در نوشتن، با خصوصیات فردی آن، خودكار می‎شود؛ به قسمی كه اِعمال دقت به هنگام نگارش، ممكن است موجب تحریف آن شود و آن را از یكنواختی خود خارج كند. به این ترتیب، خط هر آدمی بسان یك طرح و نقشة آثار فكری و ذوقی او با خصوصیات شخصی به وجود می‎آید، كه حتی اگر بر اثر وضع مخصوصی، اعم از خارجی یا داخلی، تغییراتی در آن به وجود آید، باز اساس آن دست‎نخورده باقی می‎ماند؛ درست مثل اینكه در معرض چیزی قرار نگرفته است. ثانیاً، تغییرات خط تابعی از تغییرات شخصیت است، زیرا حالت روحی نویسنده تا حدی در نوشته پدیدار می‎شود. اما، ممكن است ملل دیگری علاوه بر علل روانی، موجب بروز این تغییرات فرعی گردد. استفاده از مركبی كه رقیق و روان نیست، كاغذ خشن و ناصاف یا تغییر قلم، موجب می‎شوند كه خط منظره‎ای كم و بیش«تندنوشته» به خود گیرد و خود را كم و بیش از وابستگی به شخصیت نویسنده رها سازد. گاهی اوقات، بدن كه برخلاف عادت خود به هنگام نوشتن در وضع ناراحتی قرار می‎گیرد ، موجب بروز تغییراتی در خط می‎شود؛ و گاهی هم تنگی فضا و غیره. كوتاه سخن، شخصیت در ساخت اصلی خط اثر می‎نهد و بر اثر ویژگیهای بنیادی در خود‎كاری استقرار می‎یابد. این ویژگیها در برابر عوامل مخصوصی كه موجب بروز تغییرات فرعی می‎شوند، مقاومت دارند، ولی این تغییرات فرعی فقط می‎تواند موجب فریب افراد غیر خبره شود. بنابراین، تحقیقات خط‎شناسی مشتمل بر دو قسمت است:

الف: تعیین جنس، سن، و مزاج عقلی و احساساتی نویسنده

ب: از بروز تغییرات در نوشتة عادی، می‎توان بروز اختلال وظایف الاعضائی یا مربوط به آسیب‎شناسی شخصیت را نتیجه گرفت.

برای روشن شدن دربارة حالت روحی متهم، پس از بازجویی، توصیه می‎كنند كه از متهم خواسته شود با دست خود جواب سؤالاتی را بنویسد كه در رابطة مستقیم و نزدیك با جرم نباشد؛ مانند اینكه: در چه مدرسه‎ای تحصیل كرده‎اید؟ در سالهای اخیر در چه مؤسساتی كار كرده‎اید؟ مجلة بین‎الملل جرم‎یابی به سال ۱۹۵۷ م در صفحات ۸ و ۹، گزارش یك كارشناس روان پزشكی را منتشر كرد. این كارشناسی كه در نیویورك براساس«روش، سلوك و نامه‎ای» فردی به عمل آمد كه شیدای بمب‎گذاری بود، در كشف تبهكار كمك كرد. آنچه از روی مشخصات خط نویسنده دریافت و اظهارنظر شده بود، با حقیقت انطباق داشت. هدف«خط درمانی»(‌GRAPHOTHERAPIE)، اصلاح‎منش به وسیلة تغییر خط است كه در مركز «روان درمانی» دبیرستان «كلود برنارد» پاریس از آن استفاده شد. این قضیه كه: «هر انسانی خطی مخصوص به خود دارد»، به هر وسیلة «امعان‎نظر»(اُبسرواسیون) علاوه بر تجارب روزمره ثابت شده است. در اُبسرواسیون نخست، طبق گزارشهای واصله افرادی كه بازوان آنها قطع شده بود، نوشتن با پا یا دهان را فراگرفتند. به محض اینكه عضو جدید نگارش آنها پرورش یافت، خط آنها از نقطه‎نظر خط‎شناسی دوباره به همان وضع اول برگشت(كرپیویامن،۱۹۴۷ م، ص ۱۲۹). سه دانشمند به نامهای: فراری، هری‎كور، و ریشه، براساس این قاعدة اصلی: «اگر شكل خط واقعاً تحت وابستگی به حالتهای خودآگاهی و شخصیت است، خطی متمایز با آن باید متناظر با شخصیتی متمایز باشد»، افرادی كه تحت تأثیر هیپنوتیسم قرار دادند و شخصیتهای متفاوتی را در آنان القا كردند. در نتیجه، خط آنها تغییر كرد.(‌FERRARI‚۱۸۸۴‚P.۴۱۴) «ژوار»((JOIRE,۱۹۰۶,P.۱۵۶ پس از آزمونی تحلیلی‎تر از قوانین مسلم خط‎شناسی، چنین می‎نویسد: «درمیان علایم مختلفی كه در خطوط می‎آزماییم، «علایم كلی» اهمیت بیشتر و برتری دارند. علایم كلی یك خط، بجز نشانة شیوة مخصوص و عادی حركت، چیزی دیگری نیست. شیوه‎هایی كه در خط تكرار می‎شوند؛ مثلاً خطوط كم و بیش طویل(ك، م، ل و ب در فارسی)، حروف درشت‎تر یا ظریف‎تر از شیوه‎های حركات دست هستند كه در نوشته بروز می‎كند، به قسمی كه عادت به نوع مخصوص حركت در نزد تمام افراد، به وسیلة یك اثر قلم كه یكسان و ثابت است بروز می‎كند. حركات بزرگ، در حروف بزرگ با خطوط كشیده و بلند بروز می‎كند. حركات كوچك محجوبان و سركوفته‌ها، در حروف كوچك با خطوط كوتاه تجلی می‌كند. حركات خشك، موجب پیدایش خط زاویه‎دار می‎شود. حركات نرم و قابل انعطاف، ظریف و آرام، به آدمی خطی عریض و مدور می‎بخشد.» در اینجا، مثالی از طبقه‎بندی هارتن بزرگ(HARTENBERG‚ ۱۹۰۸‚ P ۱۷۰).


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.