پنجشنبه, ۳۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 20 March, 2025
مجله ویستا

بافندگی و قالی بافی بعد از اسلام


هنر بسیار پیشرفته بافندگی ساسانی و بازرگانی آن هر چند پس از بر افتادن پادشاهی ساسانیان گرفتار ركود شد, اما دیری نپایید كه این هنر رونق دوباره خود را بازیافت گزارشهای نوشته شده در سده های نخستین اسلامی از گستردگی كارگاههای بافندگی حكایت می كنند و نام بافته های ایران را از سغد تا شوش واز شمال قفقاز تا سواحل خلیج فارس در خود دارند

بافندگی

هنر بسیار پیشرفته بافندگی ساسانی و بازرگانی آن هر چند پس از بر افتادن پادشاهی ساسانیان گرفتار ركود شد، اما دیری نپایید كه این هنر رونق دوباره خود را بازیافت. گزارشهای نوشته شده در سده‌های نخستین اسلامی از گستردگی كارگاههای بافندگی حكایت می‌كنند و نام بافته‌های ایران را از سغد تا شوش واز شمال قفقاز تا سواحل خلیج فارس در خود دارند.

نمونه‌های موجود از بافته‌های نخستین سده‌های هجری در بافت و نقش چنان با بافته‌های ساسانی همسانی دارند كه تا پیش از بررسیهای آزمایشگاهی اخیر آنها را ساسانی می‌پنداشتند. شهرهای شوش و شوشتر در غرب، ری و كاشان و یزد درمركز، فسا و كازرون و بیشاپور در جنوب، بخارا و مرو و سمرقند در شرق كارگاههای پر تولید داشتند. این تولیدات گاهی به صورت بخشی از خراج سالیانه به دربار خلفاو امیران محلی فرستاده می‌شد. در خزانه مستنصر (سده ۵ق/۱۱م)خلیفه فاطمی مصر ۲۰ هزار طاقه بافته ابریشمی «خسروانی » دست نخورده موجود بود كه از دست بافته‌های ایرانی بوده است . به كوتاهی تاریخ نگاران و جغرافیانویسان سده‌های نخستین «كسوت كعبه» یا پرده خانه خدا در كارگاههای ایران بافته می‌شد. شمار كارگاههای بافت «طراز» كه پارچه ویژه پادشاهان و امیران بود و در حاشیه آن نام خلیفه یا امیر و تاریخ بافت ، و در مواردی محل بافت ، و گاهی نام بافنده آن، بافته یا دوخته می‌شد و در سراسر جهان كهن شهرت داشت، در ایران بیش از هر سرزمین دیگر اسلامی بود. قدیم‌ترین نمونه از این دست پارچه‌ها، پاره بافته‌های است كه برای مروان دوم واپسین خلیفه اموی (حك ۱۲۷-۱۳۲ق/۷۵۴-۷۵۰م) به شیوه بافته‌های ساسانی بافته شده است و اكنون درموزه منسوجات واشنگتن نگاهداری می‌شود. پاره «طراز» دیگری كه در ۲۶۶ق/۸۷۹ م در نیشابور بافته شده، در موزه متروپولیتن موجود است. زیباترین بافته‌های این دوره پارچه‌هایی ابریشمی هستند كه در منطقه خراسان بزرگ و نواحی شمال ایران و آذربایجان و... تولید می‌شد. در این میان، خوزستان با كارگاههای مشهور خود در شهرهای شوش، شوشتر و اهواز كه شمار آنها از ۳۰۰ كارگاه می‌گذشت، شهرتی بسزا داشت. صدور انواع بافته‌های ایرانی شامل بافته‌های گوناگون ابریشمی، كتانی، پنبه‌ای و پشمی به نقاط دور جهان حتی به مصر و چین كه خود تولیدكننده‌های مشهور و معتبر بودند، در سده‌های نخستین هجری رونق داشت .

پیدا شدن قطعه‌های متعدد پارچه‌های ابریشمی ایرانی دوره یاد شده در صندوقهای كلیساهای اروپایی كه از دو راه بازرگانی یا هدایای پادشاهان به اروپا راه یافته، نشان روشنی از رونق بازرگانی بافته‌های ابریشمی است كه یادگار بر جا مانده عصر ساسانی به شمار می‌آید. شیوه بافت این پارچه‌ها- چه از دیدگاه طرح و نقش و چه از نظر بافت- تداوم روشهای ساسانی را نشان می‌دهد. از نمونه‌های مشهور این دست بافته‌ها باید از قطعه پارچه به دست آمده از كلیسای وردن یا نقش شیرهای متقابل درون دایره كه به ناحیه سغد نسبت داده شده، و متعلق به موزه ویكتوریا و آلبرت است، نام برد. نمونه دیگر بخشی از كفن قدیس یوستینوس به دست آمده از كلیسای «سن ژوس» است با طرحی شامل فیلهای متقابل و شترهای پی در پی و كتیبه‌ای به خط كوفی خراسانی با نام «ابو منصور بختكین» كه در نیمه سده۴ ق در خراسان بافته شده، و اكنون در اختیار مزوه لوور است. افزون بر این، می‌توان از بافته‌های كاوشهای باستان شناسی در مكانهای باستانی كناره جاده ابریشم به ویژه در غارهای «هزار بودا» در «تون هوانگ» و نیز بافته‌های كاوشهای تجارتی گورستان كهن شهر ری در ۱۳۰۰ش/۱۹۲۱م یاد كرد كه قطعه پارچه‌های ابریشمی كتیبه و نقش‌دار بسیاری به دست داد كه فاصله سده‌های ۴۰۶ق/ ۱۰-۱۲م بافته شده‌اند.

در دوران حكومت عضدالدوله دیلمی سازمان طراز بافی از تصاحب خلفای عباسی خارج شد و در اختیار این پادشاه قدرتمند – كه خود را شاهنشاه می‌خواند- درآمد. ری و فارس كه از دیرگاه مراكز مهم تهیه و فروش پارچه بودند، كار تولید را افزایش دادند؛ به ویژه ری عصر دیلمی در كار بازرگانی پارچه سخت فعال شد. در طرح پارچه‌ها نقش مایه‌های كهن ساسانی مانند طاووسها ، بزهای كوهی، عقابها و صحنه‌های شكار و جز آن تكرار شد.

سنتهای كهن در بافندگی پس از دیلمیان در دوران سلجوقیان نیز تداوم یافت. قطعه‌هایی از بافته‌های این دوره در موزه‌های هنری كلیولند، برن، منسوجات واشنگتن، لوس آنجلس و دیگر موزه‌های مشهور جهان نگاهداری می‌شود. از بافته‌های سده‌های ۷و ۸ ق/۱۳و ۱۴م كه همزمان با هجوم مغول و دوره ایلخانان است ، نمونه‌های بسیار اندكی بر جا مانده است . حماسة ویرانگر مغولان و روابط گسترده چین و ایران، و نیز تمایل حكمرانان این دوره به هنر و كالای چینی در كار بافندگی ایران تأثیر گذاشت. از جمله معدود آثاری كه از سده ۸ ق /۱۴م بر جا مانده، مجموعه‌ای از قطعه پارچه‌های ابریشمی است كه جزء كفن رودلف چهارم دوك اتریش بوده، و روی برخی از آنها تصویر پرندگان بزرگی بافته شده و دارای كتیبه‌هایی به قلم نسخ به نام سلطان ابو سعید ایلخانی است.

در دهه‌های پایانی سده ۸ ق با حمله تیمور و تسلط خاندان او بر ایران ، خراسان بزرگ به مهم‌ترین مركز هنری ایران تبدیل شد. در این دوره با رونق و تكامل هنر نگارگری و گرد آمدن شمار زیادی از هنرمندان سرزمینهای فتح شده توسط تیمور در سمرقند و هرات، از جمله بافندگان چینی و شامی بافته‌هایی با طرحهای جدید و رنگهای بهتر پدید آمد. همین امر مقدمه پیشرفت فوق العاده این هنر در دوران صفوی شد. رواج پارچه‌های زربفت و مخملهای عالی از ویژگیهای این دوره است.

حمایت بی دریغ پادشان صفوی و ایجاد كارگاههای بافندگی شاهی در پایتختهای صفوی و پدید آوردن مراكز بافندگی تازه و توسعه بازرگانی ، به ویژه در زمینه بافته‌های گوناگون- كه ابریشمینه‌های زربفت مهم‌ترین و بیشترین آنها را تشكیل می‌دادند- هنر بافندگی را در عصر صفویه به اوجی رسانید كه در دوره اسلامی نه پیش‌تر از آن پدید آمده بود و نه هرگز پس از آن پدید آمد. بافته‌های عصر شاه عباس بزرگ زیباترین نمونه‌های این دوره به شمار می‌آیند. طراحان بزرگی چون غیاث نقشبند ، مغیث ، شفیع ، معزالدین بن غیاث ، عبدالله و... به استادی یك نگارگر طرحهای پیچیده و نقشهای انسان و حیوان و گل و گیاه و باغ و كوه و دشت را بر پارچه نقش می‌زدند. اصفهان ، پایتخت شاه عباس- افزون بر شهرهای كاشان و هرات ، رشت و تبریز- با كارگاههای متعدد شاهی و عادی به صورت پر تولید‌ترین شهر و مركز بازرگانی بافته‌های ایرانی دارد.

با وجود گوناگونی بافته‌های عصر صفوی زیبایی و ظرافت زربفتها و مخملهای این عصر دیگر بافته‌ها را تحت الشعاع قرار داده است. گاهی طرح اینگونه پارچه‌ها نقش شكارگاه و داستانهای ادبی مشهور ایران است. امروزه كمتر موزة یا مجموعه مهمی در سراسر جهان می‌توان یافت كه نمونه‌هایی از بافته‌های این دوره را در میان بافته‌های خود نداشته باشد. موزه‌های متروپولیتن، هنرهای زیبای بستن ، منسوجات واشنگتن، ویكتوریا و آلبرت ، موزه سلطنتی انتاریو، لیون، ملی تهران و بسیاری دیگر از موزه‌ها و مجموعه‌های مشهور جهان نمونه‌های بافته‌های این عصر را در خود نگاهداری می‌كنند.

بر افتادن دولت صفویان در ۱۳۵ق/۱۷۲۳م و سقوط اصفهان تولید ابریشم و بافندگی را در ایران رو به نزول برد . تولید ابریشم مازنداران در سده ۱۳ق/۱۹م تا مرز نابودی كشیده شد. با اینهمه ، شهرهای یزد، كاشان، اصفهان و كرمان به كوششهای خود برای تولید بافته‌های ابریشمی، نخی و پشمی ادامه می‌دادند. هر چند شمار كارگاههای شهری چون كاشان از ۸ هزار در سده ۱۱ق به ۸۰۰ در نیمه سده ۱۳ق رسید و شالهای ترمه‌ی كشمیری جای شال كرمانی را پر كرد و انبوه بافته‌های نخی اروپایی توان رقابت را از كارگاههای كوچك دستی ایرانی گرفت. با اینهمه ، كارگاههای زری بافی یزد و كاشان و شال بافی كرمان و قلمكاری اصفهان تا نیمه دوم سده ۱۴ ق دوام آوردند و بار دیگر استادكاران این شهرها برای احیای هنر خود قد برافراشتند(۱).

قالی بافی

از پیشینه بافت قالی گره و پرزدار ایران در فصل هنر عصر هخامنشی یاد شد. بدیهی است كه پیدایش و رواج قالی ، سده‌ها پیش از آن آغاز شده بوده است. این امر را یافته‌های باستان شناسی از جمله ابزارهای فلزی بر این در كاوشهای «شهر سوخته» سیستان در۱۳۴۰ش/۱۹۶۱م دو پاره فرش گره و پرزدار كشف شد كه به هزاره ۲ق م تعلق داشت.

گزارشهای مورخان یونانی و رومی از صدور قالی و قالیچه‌های بافت ایران در دوره حكومت دراز مدت اشكانی به دیگر كشورها، به ویژه روم و چین خبر می‌دهد. در عصر ساسانیان این هنر گستردگی بسیار یافت. افزون بر گزارشهای تاریخی درباره فرش ابریشمین گوهرنشان مشهور «بهارستان » یا « بهار كسری» كه در گشایش تیسفون به دست اعراب پاره پاره شد و فرشهای بزرگ و كوچك روزگار ساسانیان موجود در خزانه‌های خلفای عباسی و اموی، كاوشهای باستان شناسی در ایران و مصر نمونه‌هایی از قالیهای این دوره به دست داده است. از بافته‌های چند سده نخست هجری آثار بسیار كمی باقی مانده است، همانند قالی كشف شده در فسطاط كه به احتمال زیاد در شمال شرقی ایران بافته شده است و آزمایش كربن ۱۴ تعلق آن را به سده ۲ یا ۳ ق/۸یا ۹ م ثابت می‌كند و نقش شیر روی آن با دست بافته‌های همزمان آن در پارچه‌های بافت شرق ایران همسانی دارد.

افزون بر نمونه‌های متعددی كه در موزه‌ها و مجموعه‌های خصوصی جهان از قطعه فرشهای قرون نخستین می‌شناسیم، گزارشهایی بسیاری در متون فارسی و عربی از قرنهای یاد شده از گونه‌های مختلف فرش در دست است. پاره فرشهای به دست آمده در نواحی شرقی ایران از جمله شماری پاره فرش كه از معابد تبت به آمریكا و اروپا برده شده است، فاصله زمانی پاره فرش فسطاطا را- كه هم اكنون در موزه هنرهای زیبای سان فرانسیسكو نگاهداری می‌شود- پر می‌كند. پاره فرشهای تبت را بین سده‌های ۵ تا ۸ق/۱۱تا ۱۴م تاریخ گذاری كرده‌اند. محل بافت شماری از آنها را آذربایجان غربی و برخی راآسیای صغیر می‌دانند. كه در دوره‌های یاد شده از دیدگاه جغرافیای سیاسی و مكتب‌های هنری پیرو سیكهای جاری ایران عصر سلجوقیان تا ایلخانان و جانشینان آنان بوده است. عصر صفویه دوران شكوفایی هنر قالی بافی ایران به شمار می‌آید. دگرگونی مهم در این دوره تكامل چشمگیر طراحی در قالیهای ایرانی است. تبدیل طرحهای شكسته هندسی به طرح‌های تكامل یافته اسلیمی، گل وگیاه ، درخت، پرندگان، انسان ، جانوران و جز آن نیز تحولی مهم به شمار می‌آید.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.