شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

دعای غلام


دعای غلام

مردی از پشت در شنید که خدمتکارش بعد از ادای فریضه دست به آسمان برداشته دعا می کند و می گوید: خدایا صدهزار تومان پول به آقای من بده و بعد از او بگیر.
مرد وارد اتاق شد و گفت: این چه دعایی …

مردی از پشت در شنید که خدمتکارش بعد از ادای فریضه دست به آسمان برداشته دعا می کند و می گوید: خدایا صدهزار تومان پول به آقای من بده و بعد از او بگیر.

مرد وارد اتاق شد و گفت: این چه دعایی است که می کنی؟

غلام گفت: هیچ نگویید. بگذارید خدا صدهزار تومان را به شما بدهد آن وقت من شما را بهتر از همه می شناسم و می دانم که دیگر ممکن نیست احدی بتواند حتی یک شاهی از آن پول ها را از شما بگیرد.