سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا

دنیای بزرگ هنر و دنیای کوچک آدم‌ها


دنیای بزرگ هنر و دنیای کوچک آدم‌ها

می‌دانم که نوشتن از یک کلیسای دور و قدیمی و پیشنهاد دیدنش کار عجیبی است. شاید بیشتر از اینکه منظورم پیشنهاد دیدن این مکان باشد بتوانم این یادداشت یا شاید اگر باز هم بود یادداشت‌هایی …

می‌دانم که نوشتن از یک کلیسای دور و قدیمی و پیشنهاد دیدنش کار عجیبی است. شاید بیشتر از اینکه منظورم پیشنهاد دیدن این مکان باشد بتوانم این یادداشت یا شاید اگر باز هم بود یادداشت‌هایی از این دست را معرفی مکان‌های دوست‌داشتنی دنیا بنامم، و اگر گاهی در سفر بودم به جای پیشنهاد کتاب یا دیدن فیلم، پیشنهاد دیدن مکان دلچسب و زیبا را بدهم. البته اصولاً در این شهر‌های کوچک آلمان که فعلاً ما در آن هستیم مثل کلن سینمایی با زیرنویس انگلیسی نیست تا به دیدنش بروم و معرفی‌اش بکنم.

حالا در برلین احتمالاً اوضاع سینما و فیلم دیدن بهتر از اینجاست. به پیشنهاد ویشکا آسایش عزیز راه افتادیم از هتل پیاده به سمت راین و از کناره راین در میان انبوهی از برف و دانه‌های سرماریزه یخ‌زده‌ای که از آسمان می‌ریخت به سمت کلیسای غریب کمی مخوف و اعجاب‌انگیز رفتیم؛ جایی که حدود سیصد و اندی سال قدمت دارد و به گفته همه دوستان ساکن کلن جایی است که عجیب و غریب هم مراد می‌دهد. معماری بلندبالا و افراشته رو به آسمان گوتیک کلیسا عظمت خاصی به آن بخشیده و نیز مجسمه‌های بزرگی که از قدیسین و خدمتگزاران کلیسا به صورت خوابیده یا حتی معلق در فضا روی مقبره‌شان به چشم می‌خورد، دالان‌ها و حفره‌های زیادی که هرکدام مخصوص عبادت یا آرامگاه یا دعای این قدیسین و خادمین است که حالا هرکدام معتقدان و ارادتمندان خود را دارد. و در گوشه و کنار این کلیسای بلندبالا و تیره‌رنگ که درونش به دلیل همان معماری خاص هیچ کم از سرمای بیرون ندارد، می‌توان شمع روشن کرد.

در زمان جنگ جهانی دوم به دلیل عظمت این کلیسا‌ها و باور مذهبی شدیدی که به آن وجود داشت (و البته دارد)، هیچ کدام از هواپیماهای دشمن جرات بمباران این مکان‌های مقدس را پیدا نکردند. در میان گشت و گذارمان در اولین روز سال نو مسیحی که به کلی شهر کلن تعطیل شده و به خواب رفته بود از خستگی جشن‌های دیشب و به جز یکی دو رستوران کوچک حتی دکه‌های شهر هم تعطیل است، در این کلیسا تعداد زیادی از هموطنان ایرانی ساکن برلین را می‌بینیم که با دیدن رضا عطاران محبوب و نازنین و همسرش حسابی به ذوق آمده‌اند و من حس می‌کنم دنیا چه جای کوچکی است و هنر چه مرزشکن عظیمی است. با آنها عکس می‌اندازیم و برای هم و برای ایران آرزوهای خوب می‌کنیم و می‌رویم.

بهاره رهنما