جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
چهره دوگانه جهانی شدن
به بیان دیگر جهانی شدن دو چهره دارد؛ چهرهای دلنشین و آرام که بر آزادی و برابری مبادله کالا و خدمات نقل و انتقال اطلاعات دلالت میکنند، و چهرهای خشن آنگونه که اگر کشورها و افراد نتوانند خود را با تحولات بینالمللی سازگار کنند بهطور قطع از میان برداشته خواهند داشت و هیچکس را یارای مقاومت در برابر آن نیست.اما چه تعریفی میتوان از تحولاتی که آن را جهانی شدن اقتصاد نام نهادهاند، ارائه کرد؟ جهانی شدن صرفاً یک پدیده اقتصادی نیستأ بلکه پدیدهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و فناورانه نیز هست. جهانی شدن اقتصاد صرفاً به افزایش حجم تجارت و درآمد محدود نمیشود و مستلزم همگرائی قیمتها و فرصتها بین کشورها و افراد است. این امر بهنوبه خود نیازمند تدبیر و فراهم کردن زیرساخت و امکانات توسط نهادهای ملی و بینالمللی است. بهعبارت دیگر، کشورهائی که میخواهند از این روند منتفع و جهانی شوند، باید برپایه آن بیندیشند و به تولید، توزیع و مصرف بپردازند. این امور مجموعهای یکپارچهاند و نمیتوان آنها را از یکدیگر تفکیک کرد. به بیان دیگر، نمیتوان مسائل اقتصادی را از مسائل سیاسی جدا دانست.تجربه بسیاری از کشورها در زمینه جهانی شدن نشان میدهد که برای این منظور باید نهادهای لازم را فراهم کرد. اما ایجاد نهادها ضرورتاً به معنی نسخهبرداری نیست و یک نسخه عام نمیتواند پاسخگوی ویژگیها و مختصات توسعهای کشورهای گوناگون باشد. ایجاد نهادها به معنای تغییر و اصلاح نهادهای قدیمی نیز هست و این امر قطعاً مقاومتهائی را برخواهد انگیخت، زیرا همواره افرادی هستند که منافع آنها در گرو وضع موجود است و ترجیح همیشگیشان حفظ وضع موجود است. در حالیکه توسط یک تحول تدریجی، و آگاهانه و اختیاری است که تعادل قبلی را بر هم میزند و تعادلی جدید ایجاد میکند. توسعه، در عین حال، متضمن مشارکت مردم نیز هست. بنابراین برای رسیدن به توسعه پایدار باید از تعادل موجود به سمت تعادل متعالیتر حرکت کرد. در بر هم زدن تعادل، بهطور قطع گروههای ذینفعی نقش دارند که با این جریان مخالف میکنند.ویژگیهای تحولات امروزی در بحث جهانی شدن ناشی از دو مسئله مهم است.
۱. ویژگیهائی که در مسائل داخلی کشورها ریشه دارد.
۲. ویژگیهائی که از عوامل و مسائل بینالمللی منتج میگردند.
در بعد داخلی، حکومتها به سمت دموکراسی گام برمیدارند. تعداد این کشورها که در ۲۰ سال گذشته نظام دموکراسی را پذیرفتهاند دو برابر شده و جمعیت این کشورها از ۳۸ درصد به ۶۷ درصد افزایش یافته است. همچنین نقش دولت کمتر و بر ساز و کار بازار برای تخصیص منابع بیشتر تأکید شده است، البته به این شرط که پیشفرضهای کار فراهم باشد. مقصود از پیشفرضها نیز همان نهادهای لازم است. به بیان دیگر کارکرد و مکانیزم بازار زمانی میتواند مؤثر باشد که نهادهائی وجود داشته باشند که بتوانند آن را اصلاح کنند چرا که ساز و کار بازار بدون وجود نهادهای لازم نمیتواند تثبیت کننده و متعادل کننده و یا دارای مشروعیت باشد.در سطح بینالمللی نیز همراه با کم رنگ شدن دیوارهای حمایتی و مرزهای جغرافیائی، بر نقش دولتها از فعالان اقتصادی به مربیگری، افزوده شده است. تحولات بینالمللی و جهانی شدن موجب شده که نهادهای بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هم مورد سئوال قرار بگیرند. این نهادها که متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی دهه ۱۹۴۰ تأسیس شدهاند، اکنون کارکرد خود را از دست دادهاند. در برخی موارد، این انتقاد بر صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی وارد میآید که نتوانستهاند به ریشهکن شدن فقر کمک کنند. ضرورت شفافیت در تصمیمات، ضرورت پاسخپذیری و دموکراتیزه شدن صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی مورد بحث محافل بینالمللی و صاحبنظران است. از همینرو نیز هست که بر اصلاح نهادهای بینالمللی تأکید میشود. به عبارت دیگر نه تنها بر اصلاح نهادهای داخلی پای فشرده میشود، بلکه اصلاح نهادهای بینالمللی نیز بهعنوان یک خواست جدی مطرح است.
جهانی شدن یک فرایند همگرائی فرصتها در سطح بینالمللی است.برای اینکه اثربخشی آن جامع، در برگیرنده همه افراد و بخشها و کشورها باشد، باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:
۱. تضمین عرضه کافی کالاهای عمومی در سطح جهان
۲. ایجاد سیستم جهانی مبتنی بر حقوق بشر جهانی (شهروندی جهانی)
۳. غلبه تدریجی بر عدم تقارنها در سیستم اقتصاد جهانی. عدم تقارنها نیز شامل موارد زیر است:
- عدم تقارن در مواجهه با نوسانات بینالمللی و آسیبپذیری کشورهای توسعه نیافته؛
- عدم تقارن در خصوص تحولات فنی و تمرکز تحولات فناورانه در کشورهای پیشرفته؛
- عدم تقارن در خصوص تحرک زیاد کالا و سرمایه و عدم تحرک زیاد و سرمایه و بیتحرکی جهانی نیروی کار.
آنچه از آن با عنوان جهانی شدن تعبیر میشود در واقع فراهم شدن مجموعهای از فرصتها برای کشورهاست که میتوان آن را بازگشت به توسعه و پایان مراحل مدلهای رشد نامید. بهدلیل آنکه در این جریان بر مشارکت و شفافسازی و حساب پسدهی تأکید میشود، اعتقاد بر این است که تحولات جهانی موجبات اصلاحات از درون کشورها را فراه کرده و در نتیجه ثبات بیشتری را تأمین میکند. به عبارت دیگر، تجارت باید در خدمت توسعه قرار گیرد و بهعنوان بخشی از استراتژی بزرگ توسعه تلقی شود.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی ایران ستاد انتخابات کشور مجلس رئیس جمهور رئیسی دولت سیزدهم دولت سید ابراهیم رئیسی
ترافیک شهرداری تهران تعطیلی مدارس فضای مجازی سیل سازمان هواشناسی هواشناسی قتل پلیس بارش باران آموزش و پرورش آتش سوزی
گاز خودرو قیمت خودرو قیمت طلا مالیات نفت نمایشگاه نفت قیمت دلار بانک مرکزی پالایش و پتروشیمی مسکن حقوق بازنشستگان
کتاب نمایشگاه کتاب تلویزیون رضا عطاران نمایشگاه کتاب تهران سینما سینمای ایران حضرت معصومه (س) سریال دفاع مقدس
فناوری دانش بنیان دانشمندان
فلسطین رژیم صهیونیستی جنگ غزه آمریکا روسیه سازمان ملل رفح اوکراین ولادیمیر پوتین حمله به رفح ترکیه مصر
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید لیگ برتر سردار آزمون لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران بازی باشگاه استقلال
مغز فیبرنوری اپل ناسا ایلان ماسک گوگل هواوی
تخم مرغ شیر آسم هندوانه کبد چرب سنگ کلیه