دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

اخلاقیات انقلاب در تحقیقات جنینی


اخلاقیات انقلاب در تحقیقات جنینی

آنچه به عنوان مهم ترین پیشرفت علمی سال ۲۰۰۵ شناخته شده بود در حال حاضر زیر فشار شدید منتقدین قرار گرفته است در ماه ژوئن ۲۰۰۵ نشریه بسیار معتبر ساینس مقاله ای از دانشمند كره جنوبی وو سوك هوانگ منتشر كرد كه در آن تیمی بین المللی از نویسندگان شرح می دادند كه چگونه آنها عملاً لاین های بنیادین سلول های پایه از یك فرد بالغ را از طریق همانند سازی ژنتیكی ایجاد كرده اند

آنچه به عنوان مهم ترین پیشرفت علمی سال ۲۰۰۵ شناخته شده بود در حال حاضر زیر فشار شدید منتقدین قرار گرفته است. در ماه ژوئن ۲۰۰۵ نشریه بسیار معتبر ساینس مقاله ای از دانشمند كره جنوبی وو- سوك هوانگ منتشر كرد كه در آن تیمی بین المللی از نویسندگان شرح می دادند كه چگونه آنها عملاً لاین های بنیادین سلول های پایه از یك فرد بالغ را از طریق همانند سازی ژنتیكی ایجاد كرده اند. با وجودی كه صحت و اعتبار علمی تحقیقات آنها در حال حاضر خود موضوع چندین تحقیق جداگانه است اما الزام های ضمنی اخلاقی این قبیل دستاوردهای علمی نیز از اهمیت به خصوصی برخوردار خواهد بود.هوانگ و همكارانش ادعا كرده اند كه هسته یك تخمك تلقیح نشده را با هسته ای از یك سلول معمولی كه از شخص دیگری گرفته شده جایگزین كرده اند و به این طریق لاین های سلول های پایه را از جنینی كه به این ترتیب تكامل یافته بود به دست آورده اند كه با «دی ان ای» فردی مطابق دارد كه تامین كننده آن سلول معمولی است. به نظر می رسد كه این پیشرفت علمی ما را به نحو قابل توجهی به جهانی نزدیك تر می كند كه در آن می توان به بیماران سلول هایی منتقل نمود یا بافت هایی پیوند زد، آن هم بدون آن كه بدن آنها آن سلول ها یا بافت ها را طرد كند، زیرا مواد زیست شناختی كه از خود بیماران همانند سازی می شود جفت كاملاً مناسب و بی عیب و نقصی با بدن خود آنها خواهد بود. در آغاز دسامبر گذشته هوانگ فاش ساخت كه بعضی از تخمك ها از دو زنی گرفته شده است كه در آن آزمایشگاه كار می كرده اند و این كه دیگر «اهدا كنندگان» تخمك ها پول دریافت كرده اند، تجاوزی آشكار است به رهنمون های اخلاقی كه با درستی و صحت علمی نقطه اشتراكی ندارد. اما طولی نكشید كه همكاران هوانگ صحت خود آزمایش را به زیر سئوال بردند و هوانگ به نشریه ساینس اطلاع داد كه مایل است آن مقاله را پس بگیرد. در زمانی كه این مطلب تحریر می شود او هنوز هم از صحت آزمایش های خود دفاع می كند، در حالی كه وجود بعضی «خطاهای انسانی» را در نگهداری و حفظ لاین های سلول پایه می پذیرد و البته همین طور وجود بعضی آلودگی های قارچی را. مطابق با بعضی گزارش های خبری او حتی اشاره كرده است كه احتمال دارد بعضی از سلول ها دستكاری شده باشند.تا زمانی كه بالاخره بررسی های علمی در خصوص تحقیقات هوانگ كامل نشود نخواهیم دانست كه تا چه اندازه به تولید لاین هایی از سلول پایه ای كه برای هر فرد به طور جداگانه و مطابق با مشخصات ژنتیكی خود او تولید می شود فاصله داریم. با این حال شاید فقط تعداد اندكی از محققین باشند كه در این باره دچار تردید شوند كه هرگز در آینده نمی توان به موفقیتی كه هوانگ و همكارانش مدعی رسیدن به آن هستند دست یافت. اگر هوانگ اولین فرد در رسیدن به آن نباشد، بالاخره دانشمند دیگری راه رسیدن به چنین فناوری ای را پیدا خواهد كرد و همین كه بتوان به طور قابل اطمینان چنین عملی را انجام داد، در آن صورت مسیر موفقیت های بسیار مهم در علم پزشكی هموار خواهد شد.

لیكن اهمیت اخلاقی چنین تحقیقاتی به مراتب از اهمیت غیر قابل تردید در نجات جان كسانی كه دچار بیماری های حاد هستند فراتر می رود. اثبات آن كه می توان هسته یك سلول معمولی از بدن انسان را همانندسازی كرد مباحثه درباره ارزش بالقوه زندگی بشری را به كلی تغییر خواهد داد، زیرا ما را به این نتیجه خواهد رسانید كه ما می توانیم آن «حیات بالقوه بشری» را در هر كدام از سلول های بدن های خود و دیگران پیدا كنیم. برای مثال هنگامی كه جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۱ اعلام كرد كه دولت ایالات متحده به تحقیقات در یافتن لاین های جدید سلول پایه كه از جنین های انسان گرفته می شوند كمك مالی نخواهد كرد این استدلال را مورد استفاده قرار داد: «همچون یك دانه برف هر كدام از این جنین ها نیز بی مانند است و تمامی آن امكانات نهفته ژنتیكی منحصر در هركدام از ما را در خود دارد.»اما دقیقاً همین نوع از استدلال است كه توسط آنچه هوانگ و گروهش ادعای رسیدن به آن را دارند در تنگنا قرار گرفته است. اگر این بی مانندی و یكتایی جنین های انسانی است كه باعث می شود از بین بردن آنها كار خطایی باشد، پس هیچ گونه استدلال الزام آوری نیز وجود ندارد كه چرا نباید برای رسیدن به سلول های پایه یك سلول از یك جنین را انتخاب نمود و باقی آن را از بین برد، زیرا امكان بالقوه ژنتیكی جنین كه منحصر به خود اوست به این ترتیب می تواند حفظ شود. (زیرا در هر حال یك سلول از آن انتخاب می شود و باقی می ماند)

این كه چنین امكانی هم می تواند وجود داشته باشد ضعف این استدلال را آشكار می سازد كه معتقد است سقط جنین نیز اشتباه است زیرا یك موجود انسانی بی مانند را نابود می كند. زنی كه خود را در یك زمان نامناسب باردار می یابد، می تواند چنانچه یك سلول از آن جنین را حفظ كند به سقط جنین مبادرت ورزد، زیرا آن یك سلول نگه داشته شده تضمینی است برای آن كه توان بالقوه ژنتیكی كه در انحصار همان جنین به خصوص است به این ترتیب محفوظ می ماند.

اما به نظر می رسد كه چنین استدلالی نیز نمی تواند در درستی و اخلاقی بودن سقط جنین تغییری ایجاد كند. اگر آن زن مدت زمانی پس از آن بخواهد فرزند داشته باشد، چرا او باید دی ان ای جنین اولی و سقط شده را مورد استفاده قرار دهد و نه باردار شدن به روش معمول را؟ هر جنینی، همانی كه او سقط می كند و همانی كه او بعداً از طریق آمیزش جنسی باردار می شود، هركدام دی ان ای «منحصر به فرد» خود را دارند. هنگامی كه انگیزه به خصوصی وجود نداشته باشد، مثلاً تعویض شریك جنسی، به نظر نمی رسد كه دلیلی وجود داشته باشد كه چرا باید زندگی یك كودك را به دیگری ترجیح داد. شاید بعضی همانگونه كه مخالفان سقط جنین نیز غالباً می گویند این گونه فرض می كنند كه جنین سقط شده دارای توان ژنتیكی تبدیل شدن به یك بتهوون یا یك اینشتین است. اما تا آنجا كه فعلاً دانش بشری اجازه می دهد، شاید این همان جنین بعدی كه آن زن باردار می شود است كه به یك بتهوون یا به یك اینشتین تبدیل می شود و نه جنینی كه او سقط كرده. بنابراین چرا باید یك توان ژنتیكی را بر دیگری ترجیح دهیم؟

همین كه استدلال هایی را كنار گذاریم كه بر امكان بالقوه متكی هستند، این ادعا كه كشتن جنین ها كار خطایی است باید كه بر پایه طبیعت خود آن وجود ها استوار گردد- یعنی این كه آنها موجودات انسانی واقعی هستند و هم اكنون در حالت جنینی دارای خصوصیاتی هستند كه كشتن آنها را به كار خطایی تبدیل می كند. اما از آنجا كه جنین ها حداقل در مرحله ای از تكامل خود كه معمولاً در آن سقط می شوند هنوز هم هرگونه شكلی از آگاهی را فاقد هستند، به نظر معقول می رسد كه پایان دادن به زندگی آنها به مراتب از حساسیت و اهمیت كمتری برخوردار باشد تا از كشتن یك انسان معمولی. اگر این استدلال درست باشد، پس برای جنین ها به مراتب از اعتبار بیشتری برخوردار است.

منبع: project syndicate

پتر سینگر

ترجمه: علی محمد طباطبایی