یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
درآمدی بر مبانی دینی و ارزشی توسعه
معنای لغوی دین، انقیاد، خضوع، پیروی، اطاعت، تسلیم و جزاست و معنای اصطلاحی آن مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است كه برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها وضع شده باشد. آنگاه كه همه این مجموعه حق باشد، دین را دین حق یعنی دینی كه عقاید، اخلاق و قوانین و مقرارت آن از طرف خداوند نازل شده ، می نامند . در قرآن از آن به «دین ا...» (هود / ۶۱) و «دین الحق» (نصر / ۲) یاد شده است .
از آنجا كه دین برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانهاست، هماهنگی قوانین و مقررات آن با نیاز واقعی جامعه و مناسبت آن با تحولات اجتماع و مطابقت آن با سرشت و سیر جوهری انسان، میزان حق بودن آن است.
اسلام به حكم آنكه از ناحیه خدا آمده و مبتنی بر فطرت انسانی است، یعنی مبدأ فاعلی آن خدا و مبدأ قابلی آن فطرت انسانهاست ، تنها دین حق بوده و كامل و تمام است و جز آن هیچ قانونی از هیچ كس پذیرفته نیست و هر كس غیر از این آیین را دنبال كند، از او به هیچ عنوان پذیرفته نخواهد بود.
شهر اسلامی را مدینه می نامند، زیرا مدینه مكان ظهور دین و مهد تمدن و مدنیت ناشی از دین است و از این رو با حضور پیامبر و پیاده شدن دین در یثرب، مدینهٔ النبی شكل گرفت.
از آنجا كه دین اسلام خاتم ادیان است و همه نیازهای انسان را بیان كرده، تبیاناً لكل شی(آل عمران / ۷۵ )، و براساس برداشت كسانی كه نظام اسلامی را ، نظام امامت و امت دانسته و شرط اصلی امام را عصمت می شمارند و در زمان غیبت فتاوی و احكام مجتهد و اسلام شناس را حجت و مطابق با مصالح واقعی دانسته اند، قلمرو دین همه قوانین و مقررات جامعه است .
توضیح مطلب آنكه، انسان نمی تواند همانند دیگر حیوانات به صورت مستقیم از طبیعت بهره برداری كند و برای حداقل زندگی نیازمند خوراك، پوشاك و مسكن است .
این نیاز از طریق تصرف و دخالت در طبیعت تأمین و برآورده می شود. بدیهی است، این امر حیاتی بدون همكاری و همیاری و هماهنگی با دیگران محقق نمی شود و همیاری و هماهنگی افراد ، به اجرای ضوابط و قوانین معین و مشخصی نیاز دارد . این قوانین برای اینكه سعادت زندگی اجتماعی را تأمین كند، باید براساس آگاهی نسبت به مصالح همگان بوده و به دور از هوی و هوسهایی باشد كه به دنبال كسب منافع شخصی و گروهی است .
یعنی قانونی كه جاهلانه و یا براساس هوی و هوس تنظیم شده باشد ، تضمین كننده سعادت اجتماعی نیست و قانون معصوم از خطا و مصون از هوس، تنها توسط انسان معصومی كه مت{كی به وحی الهی است ، از ذات اقدس پروردگار دریافت می شود . این نیاز در زمان حضور پیامبر(ص) و معصوم(ع) توسط شخص ایشان پاسخ داده می شود و سیره پیامبر(ص) و امامان(ع) در مسائل اجتماعی و ابلاغ احكام و قوانین كلی و همچنین مسائل اجرایی جامعه توسط آنان، دلیل و گواه این سخن است .
در زمان غیبت، استمرار اجتهاد و ولایت منصوبان از طرف پیامبر(ص) و ائمه(ع) یعنی فقهای جامع الشرایط ، دین را بر كمال و تمامیت خود نگاه می دارد . این تبیین احكام كلی شریعت نسبت به موضوعات و از جمله موضوعهای تازه و بی سابقه، با اجتهاد مستمر و رفع نیازهای اجتماعی و هدایت امور جاری با استمرار ولایت فقها محقق می شود .
ولی امر جامعه از آن جهت كه آگاه به زمان است ، به مصلحت نظام و موارد مزاحمت احكام با یكدیگر پی برده و از آن جهت كه آگاه به احكام است، به تشخیص اهم و مهم پرداخته و در نهایت ، با رعایت اهم ، حكم لازم را اعلام می دارد و با اجرای مسائل حكومتی و همچنین تشخیص و تقدیم موارد تزاحم نظام اجتماعی، سیاست اجتماعی خود را پیدا می كند .
متولی دین كه همانا دین شناس و دین باور متعهدی است و توان اجرای احكام و قوانین داخلی و خارجی آن را داشته باشد ، مسؤولیت دارد قوانین اسلام را از وجود كتبی و لفظی آن ، به صحنه وسیع جوامع بشری كشانده و آن را از علم به عین آورد . از این حقیقت به احیای سنت تعبیر شده است (آل عمران / ۸۵ ) .
لزوماً باید متولی دین فقیهی عادل و مدیر و مدبر و آگاه به زمان و شجاع باشد . زیرا زمانی مسلمین از تمدن اصیل بهره مند می شوند كه اسلام ناب در بین جامعه اجرا شود و هنگامی قوانین اسلام جاری می شود كه جامعه یك مسؤول متخصص اسلام شناس داشته باشد كه دارای تشخیص احكام اسلامی و استنباط مجتهدانه است و همان مسؤول مجتهد باید دارای صفت ممتاز عدالت بوده باشد.
تا بتوان به گفته های وی اعتماد كرد و از طرفی باید از بینش سیاسی اجتماعی و مانند آن برخوردار باشد تا بتواند قوانین اسلامی را بدون تحریف و تضییق و توسعه ، اجرا نماید و چون جهان طبیعت محكوم به تزاحم است ، همانطور كه مجتهد در تعارض ادله آنان راه علاج آنها را می شناسد و با تقدیم نص و ترجیح اظهر بر ظاهر، غائله تعارض را ختم كرده و راه اثبات حكم را بدون معارض عملی می نماید ، یك متولی متعهد مجتهد نیز در تزاحم احكام ، هنگام اجرا راه علاج آنها را می داند و با تقدیم اهم بر مهم و ترجیح ضروری بر غیرضروری بطور مقطعی خار راه را از مسیر اجرا دور می دارد و میدان را برای اجرای احكام اهم یا ضروری باز می كند تا آنگاه كه نوبت اجرای حكم مهم یا غیرضروری فرا رسد و این رهبری بدون آنكه در تشخیص اهم و مهم یا ضروری و غیرضروری سلیقه شخصی و مانند آن را معیار قرار دهد، انجام می گیرد؛ زیرا معیار آن را همانند معیار حل تعارض ادله شرع ، اسلام با ارائه خطوط كلی قرار داده است.
نمونه تحقق قوانین اسلام و آثار عظیم آن را در توسعه و تعالی جوامع اسلامی در صدر اسلام شنیده و در عصر خود با قیام امام خمینی (ره) و حضور مردم آگاه دیده ایم .البته، همانطور كه در صدر اسلام عیبها و نقصهایی در اثر نفاق منافقان داخلی و تهاجم مشركان و كافران خارجی، محاصره اقتصادی، ضعف ایمان گروهی و ارجاف مرجفین و كمبود نیروی كارآمد، پدیدار شد، ولی اسلامی بودن نظام و اعتلای مسلمین محفوظ ماند، دشواریهای سیاسی ، نظامی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی عصر حاضر نیز در اثر نفاق و شرك و كفر و ضعف ایمان و . . . در بدنه جامعه ما راه یافته و نه تنها اسلامی بودن نظام محفوظ مانده، بلكه گامهای بلندی در استقلال، توسعه و پیشرفت جامعه برداشته شده است.
● نیاز، مبنای توسعه
انسان به حكم اینكه یكی از مخلوقات و موجودات و جزء ما سوی ا... است ، نیازمند می باشد و هرچه كه نیازهای حقیقی او برآورده شود ، او را از نقص به كمال سیر می دهد و اصولاً كمال آدمی مساوی با رفع نیازهای اوست و به همین دلیل رفع نیاز به عنوان هدف آدمی متبلور می شود .نیازهای انسان دو دسته اند :
۱) نیازهای مادی ، كمی و جسمی
۲) نیازهای معنوی ، كیفی و روحی
گرچه نیازهای مادی در فعلیت یافتن مقدمند ولی نیازهای معنوی در ارزش تقدم دارند. نیازهای مادی انسان ناشی از قانون طبیعت است و به حسب آن حقوق طبیعی انسانها شكل می گیرد و فلسفه وجودی حكومتها شناخت و تأمین حقوق طبیعی انسان است زیرا این امر لازمه بقاء، دوام و كمال بشر است. به علاوه، حكومتها وظیفه كنترل و تعادل بخشیدن به خواسته های انسانها را نیز دارند و حكومت، دین، اخلاق و قانون و سیاست در یك مجموعه همراه، كاركرد ویژه ای یافته و با هدایت، تعدیل و كنترل خواسته ها، ضمن فصل خصومتها، با ایجاد ثبات و آرامش، امكان رفع نیازهای حقیقی و تحقق خواسته های مشروع همگان را برآورده ساخته و انسان را به سوی كمال، راهبر می شوند .
در رفع نیازهای انسان، توجه به رابطه او با نفس خود، سایر انسانها، طبیعت و خالق او ضروری است. زیرا انسان به دلیل اینكه نیازمندترین موجودات و مخلوقات است، ارتباطی ترین موجودات نیز می باشد و برای رفع نیازهایش و تحقق خواسته ها و حصول كمال او باید به اندازه كافی و لازم با چهار عرصه مذكور در رابطه و ارتباط باشد .لازمه برقراری رابطه انسان با چهار قلمرو ماوراء طبیعت، طبیعت، سایرانسانها وخود او به جهت رفع نیازهای علمی و شناختی، قابل تأمل است.
در فرهنگ و تمدن اسلامی، اساس در درجه نخست، شناخت خدا و ماوراء طبیعت (مبدأ و معاد)، سپس شناخت انسان و نیازهای جامعه اوست.
در درجه بعد، برای برقراری رابطه انسان با خالق و ماوراء طبیعت و با ضرورت بهره برداری از طبیعت در جهت رشد و كمال، فنون و تكنیكهایی در قالب احكام و دستورات دینی وضع شده كه این روابط دارای نظم و ضابطه خاصی است كه در آن نه استثمار یعنی بهره كشی بی رحمانه انسان از انسان و نه استخراج یعنی بهره كشی بی رویه انسان از طبیعت و نه كفر و ظلم یعنی ندیده گرفتن مبدأ و معاد و نه از خودبیگانگی و خودفراموشی یعنی آنچه در آثار تمدن و فرهنگ غیر دینی وجود دارد، شكل نمی گیرد .
از این رو، در كلام الهی یعنی قرآن مشاهده می كنیم كه كتاب هستی را در مقابل انسان می گشاید و معارف و علومی را درباره ماوراء طبیعت، طبیعت، نفس انسان و انسانهای دیگر (جامعه) ارائه داده و مرتباً به انسان تذكر می دهد كه علاوه بر این معلومات نقلی و تعبدی ، درباره قلمروهای چهارگانه فوق تعقل و تفكر و مشاهده كند و او را نسبت به فنون و تكنیكهای استفاده از این عرصه ها ارشاد نموده و برای تنظیم رابطه او با قلمروهای مذكور، ضوابط و نظم خاصی را در چارچوب احكام خمسه ( حلال، حرام، مباح، مستحب و مكروه) توصیه می نماید.
● جهت توسعه
جامعه و تاریخ به پیروی از نظم كلی عالم، از قوانینی پیروی می كند و انسان با قدرت و شناختی كه از قوانین طبیعی دارد ، می تواند آگاهانه با استفاده از قوانین، بر جهت حركت جامعه و تاریخ تأثیر بگذارد . او با علم و شناختی كه نسبت به محیط خویش دارد، می تواند برای دگرگون كردن آن در جهت مطلوب گام بردارد و نظام دادن به حركت جامعه به سوی وضع مطلوب تنها از طریق تشكل بخشیدن به نیروهای جامعه و استفاده از برنامه ریزی و روش منطقی میسر است .
آنچه مهم است آنكه حركت جامعه در چه جهتی و به سوی چه هدفی باید باشد ؟از نظر اسلام رسالت انسانی در آن است كه جامعه و نظام اجتماعی خود را به سوی كمال سیر دهد و این حركت در عین حال باید با حركت طبیعت هماهنگ و همگام باشد.
حركت به سوی كمال در واقع حركت به سوی تكامل انسان و كمال صفات عالی و اخلاقی و انسانی اوست و چون انسان نماینده و خلیفه خدا در زمین است، جامعه انسانی نیز باید مظهر پاكی، عدالت، علم و آگاهی، قدرت، زندگی و پویایی باشد و البته با توجه به نیازهای انسان، باید با شناخت همه ابعاد نیازمندی او اعم از نیازهای مادی یعنی تمنیات دنیوی و نیازهای معنوی ( گرایشهای روحی ) در یك حركت هماهنگ به تأمین آنها همت گماشت و این مطلب اساس و جوهره شكل گیری توسعه در نظرگاه اسلام می باشد .
● جامعه مطلوب
هدف انقلاب اسلامی ، استقرار یك نظام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مبتنی بر تعالیم و آرمانهای اسلامی بوده است. بدان سبب كه هدف توسعه و چشم انداز آن در فهم موضع دین نسبت به آن بسیار تعیین كننده است، جامعه مطلوب دینی می باید ترسیم شود .
● ویژگیهای آرمانی جامعه مطلوب
در جامعه اسلامی، مردم در جهت تقرب و نزدیكی به خدا گام برداشته و تمام اعمال و افكارشان در جهت خدا بوده و خدا را در تمام شؤون زندگی خود حس كرده و جز او نمی بینند و جز او نمی پویند .
در این جامعه، تقرب و نزدیكی به خدا و محشور شدن با او تنها با داشتن تقوا و خدمتگزاری بی ریا به مردم میسر است . افراد این جامعه خدمتگزاری به خلق را جز انجام یك وظیفه در پیشگاه خدا، چیز دیگری نمی بینند. خدا را مالك همه چیز و حتی جان و مال و زندگی خود دانسته و خود را امانتدار خدا نسبت به آنچه كه در اختیارشان گذاشته شده است، می دانند. آنها در پاسداری از این امانت منتهای دقت را به خرج داده و اجازه نمی دهند به آن لطمه ای وارد شود و در استفاده از آن اسرافی به عمل آید .
در جامعه توحیدی، نظام زندگی بر مبنای تعلق همه چیز به خدا و امانتدار بودن انسان نسبت به ملك خدا و استفاده از این مایملك برای تأمین نیازهای متعارف و معقول مادی جامعه بدون هیچ حیف و میل و اسراف و در جهت سیر به سوی خدا، استوار است.
در جامعه آرمانی اسلامی، جنبه های مادی و معنوی زندگی عمیقاً به یكدیگر وابسته اند و رستگاری انسان به سلامت و ارتباط این دو جنبه بستگی دارد؛ یعنی جامعه ای می تواند پویا ، متحول و سالم باشد كه پویایی و تحول را در هر دو زمینه مادی و معنوی تضمین كرده و تعادلی بین این دو به وجود آورد .
منابع:
۱- الاحیاء للسنه .
۲- در آئینه معرفت، آیهٔ ا... جوادی آملی .
دكتر حسن علی اكبری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست