جای دو نفر همیشه در من خالی‌ست

لبخند تو خلاصه خوبی‌هاست
لختی بخند، خنده گل زیباست
پیشانی‌ات تنفس یک صبح است
صبحی که انتهای شب یلداست
در چشم‌ات از حضور کبوترها
هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست
رنگین‌کمانِ عشقِ …

لبخند تو خلاصه خوبی‌هاست

لختی بخند، خنده گل زیباست

پیشانی‌ات تنفس یک صبح است

صبحی که انتهای شب یلداست

در چشم‌ات از حضور کبوترها

هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست

رنگین‌کمانِ عشقِ اهورایی

از پشتِ شیشه دل تو پیداست

فریاد تو، تلاطمِ یک توفان

آرامش‌ات تلاوتِ یک دریاست

با ما بدون فاصله صحبت کن

ای آنکه ارتفاع تو دور از ماست

قیصر امین‌پور

زیر طاق نیلی آن آسمانِ دور

در شهر یادهای پرکنده قدیم

روزی که از دریچه تنگِ اتاق درس

پل زد به سوی پنجره روبرو، نسیم

استادِ پیر هندسه، بر تخته سیاه

خطی سفید را

از نقطه‌ای به نقطه دیگر دواند و گفت

کوتَه‌ترین رهی که میان دو نقطه هست

چونان پل نسیم، میان دو پنجره

خطی است مستقیم

نادر نادرپور

تو را می‌خواهم ای دیرینه دلخواه

که با نازِ گلِ رویا شکفتی

به هر زیبا که دل بستم، تو بودی

که خود را در رخ او می‌نهفتی

هوشنگ ابتهاج (سایه)

سینه باید گشاده چون دریا

تا کند نغمه‌ای چو دریا ساز

نفسی طاقت آزموده چو موج

که رود صد ره و برآید باز

تنِ توفان‌کشِ شکیبنده

که نفرساید از نشیب و فراز

بانگ دریادلان چنین خیزد

کار هر سینه نیست این آواز

هوشنگ ابتهاج

روحِ سحری، نازِ دمیدن داری

مثل غزلی تازه شنیدن داری

ای قصه روزهای من بودم و تو

آنقدر ندیدم‌ات که دیدن داری

بیژن ارژن

انگار همیشه جای یک تَن خالی‌ست

این بار کسی نیست، نه! اصلا خالی‌ست

یک نیمکتِ نشسته دارم در خود

جای دو نفر همیشه در من خالی‌ست

جلیل صفربیگی

چشمم را آزاد می‌کنم

تا ببیند

گوشم را تا بشنود

ذهنم را تا بفهمد

و قلبم را

تا دوست بدارد

پیمان آزاد

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

احمد شاملو

با لبخند

نشانی خانه تو را می‌خواستم

همسایه‌ها می‌گفتند سال‌ها پیش

به دریا رفت

کسی دیگر از او

خبر نداد

به خانه تو

نزدیک می‌شوم

تو را صدا می‌کنم

درِ خانه را می‌زنم

باران می‌بارد

هنوز

باران می‌بارد

احمدرضا احمدی

گفتم دنیا را می‌دهم اگر لبخند بزنی

تو خندیدی

من هیچ‌چیز نداشتم...

حسین طبسی

انتخاب اشعار: حسین غیاثی