جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دانش آموز و تنفر از تفکر؟! بین خودمان باشد


دانش آموز و تنفر از تفکر؟! بین خودمان باشد

از او که تا به حال تمام سال ها معدلش بیست شده بود پرسیدم به نظرت امسال نوبت اول معدلت چند می شود؟ گفت اگر عربی و شیمی ام را جبران کنم بیست می شود.
دبیر عربی مان گفته بودند که اگر وسایل …

از او که تا به حال تمام سال ها معدلش بیست شده بود پرسیدم به نظرت امسال نوبت اول معدلت چند می شود؟ گفت اگر عربی و شیمی ام را جبران کنم بیست می شود.

دبیر عربی مان گفته بودند که اگر وسایل کمک آموزشی درست کنید و چیزهای مبتکرانه بسازید نمره ویژه می گیرید. به او گفتم: برای عربی می توانی کاردستی و وسایل کمک آموزشی درست کنی. می دانید چه گفت. پاسخی داد که دلم تماما آتش گرفت. وجودم سوخت و خاکستر شدم. گفت: من از کارهایی که نیاز به فکر کردن دارد خیلی بدم می آید.

برای سیستم آموزشی متاسف بودم و الآن دیگر از سیستم کاملاً ناامید شده ام. چه کسی جز این سیستم کاری کرده که یک دانش آموز از فکر کردن بدش بیاید؟ اصالتا دانش آموزی که از فکر کردن متنفر است چطور توانسته هر ساله معدل بیست بیاورد؟ به قول یکی از بزرگان « من ستایشگر معلمی هستم که به من اندیشیدن را بیاموزد نه اندیشه ها را». پس ما همگی نه تنها نباید از معلمین این سیستم تشکر کنیم بلکه باید تلنگری بزنیم شان که چرا نگفتید ما را که بیندیشیم؟

این همه حفظیات دروس مختلف به چه درد ما می خورد وقتی که از تفکر متنفر باشیم؟

آیا برای یک دانش آموز مسلمان که الآن نه سال است کتاب دینی و قرآن می خواند ، زشت نیست که با این همه تاکید قرآن به اندیشیدن، راست راست توی چشم آدم نگاه کند و بگوید که من از اندیشیدن متنفرم؟ مانده ام که اگر این سیستم نتوانسته به ما بیاموزد که خوب فکر کنیم پس چه چیزی را به ما یاد داده است؟ این همه حفظیات دروس مختلف به چه درد ما می خورد وقتی که از تفکر متنفر باشیم؟ این نمرات بیست توی کارنامه های ما چه ارزشی دارند که براساس آنها قرار است کنکور برداشته شود و رتبه بندی شویم. اگر یکی از معیارهای مهم در رتبه بندی ها فکر و تفکر باز و خلاقانه نیست پس چیست؟

من شک ندارم که بچه های ایران قوی ترین حافظه را خواهند داشت اگر امتحانی به عمل آید. چه این که دوازده سال تمام این کار را تکرار کرده ایم. حفظ و حفظ و حفظ. می ترسم حافظ بشویم همگی باهم!

شاید بهترین نتیجه دیدن این چیزها این باشد که دیگر به نمره ام چه خوب و چه بد اطمینان نکنم. باید معیار و ملاک دیگری برای سنجش میزان یادگیری خود بیابم. نمره میزان حفظیات مرا می سنجد و حفظیات که اغلب زود فراموش می شوند به چه دردی می خورند وقتی که به کار نیایند.

امروزه روز، دیگر اسم ما دانش آموز نیست؛ حافظ دانش است. حتی خجالت می کشم که دارم هی اسم حافظ را می آورم. کسی که چیزی را «حفظ» می کند باید واقعا حفظش کند. یعنی که باید آن علم را در زندگی خود به کار بریم. نه این که با مغز خود مثل انباری رفتار کنیم و هرچیز بی خودی را داخلش بریزیم و بگذاریم بو کند و فاسد شود تا سریعا بریزیمش دور.

کاش کسی به فریاد برسد. به فریاد تنفر از تفکر. به فریاد من دانش آموز. وزیر جدید آموزش و پرورش قول تحول داده اند - تا آنجایی که من می دانم- وزرا می آیند و می روند و هیچ چیزی تغییر نمی کند. حتی قول تحول هم همیشه همان است. خدا کند که این بار این چنین نباشد. خدا کند...

نجمه پرنیان/ جهرم