چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
آهسته اما پیوسته یک شبه همه چیز درست نمی شود
هر کشوری برای پیشرفت نیازمند تحول اقتصادی است. کشور ما نیز از این مهم مستثنی نیست و دولت نهم با ارائه طرح تحول اقتصادی و تلاش برای اجرایی شدن آن با محوریت نقدی کردن یارانهها، این روزها موضوع اصلی محافل اقتصادی و افکار عمومی است.
از این رو ما نیز به میان مردم رفتیم و دیدگاه آنها را پیرامون این طرح جویا شدیم.
«محمد علینژاد» مهندس الکترونیک درباره این طرح به عنوان طرحی که در جهت پیشرفت و عدالت تدوین شده است، میگوید: «تا آنجا که من میدانم، طرح تحول اقتصادی، طرحی است که در کشورهای مختلفی اجرا شده است و ما اولین کشوری نیستیم که میخواهیم چنین طرحی را اجرا کنیم. مثلا ترکیه که در همسایگی ما قرار دارد، سالها پیش این طرح را اجرا کرد. هر چند مدتی درگیر تبعات آن از جمله تورم بود، ولی توانست بر آن فائق آید و اکنون بر اقتصاد جامعه مسلط است و میبینیم که چه اقتصاد پویایی هم دارد. ما نیز میتوانیم با بهره گرفتن از تجربیات خوب دیگر کشورها و صاحبنظران داخلی با قدرت، این مهم را به انجام برسانیم. من معتقدم جامعه امروز نیازمند چنین تحولی است.»
از وی میپرسم که آیا مردم در خصوص اجرای این طرح نگران هستند، او پاسخ میدهد: «نگرانی مردم برای این است که اطلاعات دقیق و روشنی از این طرح به آنها ارائه نشده است. این طرح نیازمند فرهنگسازی وسیع و شفافی از سوی دولت است. از سوی دیگر همه از تورم ناشی از برداشتن ناگهانی یارانهها نگرانند که البته بجاست، اما اگر بدانند که حقیقتا این طرح عاقبت، باعث تقویت دستمزدها، از بین رفتن مافیای قاچاق کالا، توزیع عادلانه ثروت ملی و در نهایت، هدفمند کردن یارانهها میشود که در توسعه امور زیربنایی کشور سرمایهگذاری بشود همه جور سختی را تا رسیدن به مقصود به جان میخرند. البته نمیشود توقع داشت یک شبه به همه چیز برسیم.»
وقتی از این شهروند تهرانی سوال میکنم که بهترین راه برای رسیدن به این مقصود چیست؟ وی میگوید: «به نظر من اول اینکه همراه با اقتصاددانان مجرب این کار، خیلی آرام آغاز شود تا ناگهان جامعه دچار شوک نشود. دیگر آنکه، قبل از اجرای این طرح و همگام با اجرایی شدن آن اطلاعرسانی وسیع و خوبی انجام گیرد. این میتواند بسیاری از نگرانیها را برطرف کرده و مردم را حتی برای همراهی با مسوولان اجرایی در جهت هرچه بهتر انجام شدن طرح تحول اقتصادی هدایت نماید.»
اما «پژمان اطلسی»، دانشجوی دکترای جامعهشناسی بهترین شیوه اجرای طرح تحول اقتصادی را اجرای آن در درازمدت میداند.
او میگوید: «باید در رابطه با این طرح عظیم که رییسجمهور با شجاعت آن را در این موقعیت که کشور با مشکلات مختلفی چون بحث هستهای و پایین آمدن قیمت نفت دستهوپنجه نرم میکند، مطرح کردند، بیشتر صحبت شود.»
وی همچنین درباره ضرورت اجرای این طرح با محوریت نقدی شدن یارانهها و اصلاح نظام مالیاتی میگوید: «آنچه که منجر به هدفمند کردن یارانهها و ساماندهی بازار توزیع و اصلاح نظام مالیاتی گردد، برای جامعه امروز نیازی محرز است. من بعید میدانم کسی که حتی با مبانی و ابتداییترین اطلاعات اقتصادی آشنا باشد با تاخیر در اصلاحات اقتصادی و طرح تحول اقتصادی موافق باشد.»
پرسش دیگری که در برابر «اطلسی» قرار میگیرد، این است که آیا اصلاح نظام مالیاتی پیامدهای مثبتی میتواند به همراه داشته باشد؟ وی تصریح میکند: همه میدانند که اکنون بار عمده پرداخت مالیات بر دوش قشر حقوقبگیر است که از نگاه جامعهشناختی قشر متوسط جامعه را در بر میگیرد. در این میان آنان که دارای مشاغل آزاد یا قاچاق و واسطهگری هستند، بدون هیچ گونه نظارتی از سوی سازمانی رسمی سالانه سودهای کلانی به جیب میزنند و هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنند و در اصطلاح به اقتصاد زیرزمینی مشغولند. بدیهی است که اجرای این طرح در رابطه با اصلاح نظام مالیاتی میتواند به نفع مالیاتدهندگان فعلی تمام شود و به میزان زیادی جلوی خلافهای اقتصادی را بگیرد.
مینا رحمتی هم دبیر بازنشسته آموزشوپرورش است. از او میپرسم از طرحتحول اقتصادی چقدر اطلاع دارید؟ و به این عبارت اکتفا میکنیم که به اندازه دیگران و سپس ادامه میدهد که میدانیم که دولت میخواهد یارانهها را بهصورت نقدی به مردم بدهد. به او میگویم این طرح هفت محور دارد که شامل بهرهوری، یارانهها، مالیات، گمرک، بانکداری، ارزشگذاری پول ملی و توزیع کالاها و خدمات است و بعداز او میپرسم که چرا بیشتر مردم به جنبه یارانه آن میپردازند و از آن صحبت میکنند؟
این معلم بازنشسته پاسخ میدهد چون این قسمت از اهمیت ویژهای در زندگی روزمره مردم برخوردار است، اگر برداشتن یک باره یارانههای اصلی باعث مشکلات معیشتی بیشتر شود، باز باید گفت فقیران فقیرتر و ثروتمندان ثروتمندتر میشوند. اگر این طرح باعث شود این همه گرانی و بیسروسامانی بازار و تورم مهار شود، خیلی خوب است. از طرفی اکنون قدرت خرید مردم زیاد نیست.»
علی امیری، همسر او که او نیز بازنشسته آموزشوپرورش است و سالهااقتصاد تدریس کرده است در ادامه سخنان همسرش میگوید: «اکنون بخش بزرگی از جامعه را اقشار کمدرآمد و بخش کوچکی را اقشار پردرآمد تشکیل میدهند که متاسفانه بیشترین ثروت و امکانات در اختیار بخش دوم است. این وضعیت روزبهروز باعث شکاف بیشتر میان فقرا و ثروتمندان شده است. از طرفی مالیاتدهندگان اصلی به دولت، همین قشر کمدرآمدند. در حالی که قشر پردرآمد با دهکهای درآمدی بالا خیلی راحت و با ترفندهای مختلف زیر بار مالیات نمیروند.»
این کار باعث توزیع عادلانه درآمدها و منابع و کاهش نابرابریها بین دهکهای قشر کمدرآمد و پردرآمد میشود و آنان نیز نمیتوانند از زیر بار مالیات شانه خالی کنند، چنانچه سختی هم داشته باشد، پذیرفتنی است. چراکه ثروتهای خدادادی در این کشور تنها به نسلهای دیروز و امروز تعلق ندارد، بلکه باید به فکر نگهداری منابع برای آیندگان هم بود. اگر مجریان این طرح در اجرای آن موفق و پیروز شوند باید بدانند برای همیشه به عنوان سلحشور و وطنپرستانی بیبدیل در حافظه تاریخ باقی خواهند ماند که در راس آنان رییسجمهور محبوب است.
● دیگران
▪ بلغارستان: تعرفه برق به ترتیب ۲۰، ۱۵ و ۱۰درصد در مدت زمان سه سال افزایش یافت تا قیمتها واقعی شد.
سهم یارانه در این کشور از تولید ناخالص ملی از ۵/۲درصد به ۴/۰درصد رسید.
▪ اندونزی: دولت یک سیستم سهمیهبندی پیشنهاد کرده است که کوپن فقط به افراد واجد شرایط داده میشود.
▪ چین: پرداخت یارانه به طور سنتی در زمینه غذا و لباس همچنان ادامه دارد، اما چین برای ورود به WTO کنترل قیمت ۱۲۸نوع کالا را حذف کرد.
▪ ترکیه: برنامه خصوصیسازی بازار انرژی با آزادسازی قیمتها آغاز شد تولید، توزیع و انتقال برق به بخش خصوصی واگذار شد.
شرکتهای پالایش نفت به بخش خصوصی واگذار شد.
▪ الجزایر: یارانهها در این کشور به دو شکل آشکار (از طریق انعکاس مستقیم بودجه) و ضمنی (از طریق نرخهای ارز ترجیحی و قیمتهای ثابت و حاشیههای سود) بودند.
غلات، شیر و شکر عمدهترین کالاهای یارانهای در این کشور بوده است.
یارانه مواد غذایی در الجزایر ۵درصد GDP و ۱۷درصد مخارج کل دولت را تشکیل میداد.
۵۰درصد ارزش گندم و به ترتیب یک سوم و دو سوم ارزش آرد و نان به صورت یارانه پرداخت میشد. مشکل در آنجا عدم هدفگیری مناسب بود بهگونهای که طبقات بالای جامعه تقریبا سه برابر بیشتر از طبقات پایین، یارانه دریافت میکردند.
▪ مصر: مصر یکباره یارانهها را حذف کرد که در نتیجه قیمتها یکباره افزایش یافت و به علت تبعات اجتماعی این برنامه متوقف شد. سپس مجبور به اصلاح تدریجی نظام یارانهای شدند.
۱) کارتهای سهمیهای کاهش یافت
۲) کالاهای یارانهای از ۱۸قلم به ۴قلم کاهش یافت
۳) قیمت کالاهای یارانهای افزایش یافت.
● نتیجه
قیمتهای یارانهای سوخت اگرچه موجبات محبوبیت دولتها را فراهم میکند، ولی تبعات مهمی دارد. مانند افزایش مخارج مستقیم دولتی نسبت به استفاده از آن در بخش تولید که منجر به کاهش درآمدهای حاصل از تولید داخلی میشود.
تجربه نشان میدهد که هر کشوری متناسب با شرایط خاص خود باید روش خود را اجرا کند.
مریم تاجیک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست