دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

سوره مجادله, الگوی دادخواهی برای زنان


سوره مجادله, الگوی دادخواهی برای زنان

سوره مجادله یکی دیگر از سوره هایی است که آیات نخستین آن آشکارا در راستای حقوق زن نازل شده است

قد سمع‏الله قول التی تجادلک فی زوجها و تشتکی الی‏الله والله یسمع تحاور کما ان الله سمیع بصیر.

سوره مجادله یکی دیگر از سوره‏هایی است که آیات نخستین آن آشکارا در راستای حقوق زن نازل شده است. بسیاری از مفسران در وجه تسمیه سوره مجادله آورده‏اند که نام سوره برگرفته از تعبیر التی تجادلک در آیه آغازین سوره و مجادله اسم فاعل مفرد موءنث است. همان‏طور که ممتحنه - نام شصتمین سوره قرآن کریم - اسم مفعول مفرد موءنث و برگرفته از عبارت فامتحنوهن (آیه ۱۰) می‏باشد.

یک سوره دیگر از قرآن کریم گشوده می‏شود تا به موضوعی بپردازد که در دوران جاهلیت، زنان از آن رنج می‏بردند و آن عبارت است از موضوع " ظهار ". علما و مفسران اتفاق‏نظر دارند بر این‏که آیات آغازین سوره در شأن خوله بنت ثعلبه نازل شد که شوهرش بر او خشم گرفت و به او گفت: " انت علیّ کظهرامی " یعنی تو برای من مانند مادرم هستی! این رفتار در زمان جاهلیت بسیار رایج بود و غالباً مردان به همسرانشان هنگام عصبانیت این جمله را می‏گفتند. در حقیقت، زن برای آنان یک اسباب‏بازی بود. با گفتن این سخن، زن به مردش حرام می‏شد و فرزندان ایشان دچار نگرانی می‏شدند. هرلحظه ممکن بود پدر این جمله را بگوید و بنیان خانواده از هم بپاشد. ظهار در آن دوران چیزی شبیه به طلاق بود، اما نه به صورتی که زن و شوهر از هم جدا شوند بلکه فقط به‏طور موقت روابط زناشویی میان آنان مختل می‏شد و بعد هرگاه مرد اراده می‏کرد این رابطه مجدداً برقرار می‏شد. بدین‏ترتیب، ظهار در دوران جاهلیت به‏صورت یک معضل خانوادگی و اجتماعی درآمده بود و زنان و کودکان دائماً دچار سردرگمی بودند و در کانون خانواده احساس امنیت نمی‏کردند.

سوره مجادله با سرآغازی ویژه و با آهنگی شگفت شروع می‏شود و ضمن بیان حکم، حادثه را به گونه‏ای بیان می‏کند که تأثیرگذار و الهام‏بخش باشد. سوره مجادله با این بیان آغاز می‏شود تا نشان دهد که برای خداوند تمامی مسائل کوچک و بزرگ دارای اهمیت است؛ چنان‏که شکایت این زن بی‏پناه را که سرشناس و ثروتمند یا از طبقه اجتماعی بالایی نبوده است، موردتوجه قرار می‏دهد. خداوند در سوره مجادله مراجعه یک زن را به رسول خدا و مجادله و گفت‏وگوی وی با آن حضرت و شکایت از رفتار ناهنجار شوهرش را طرح و شرح می‏کند و بدین‏وسیله درک آن زن را از ارتباط مستقیم با خدا و توقع و انتظار او را نسبت به نزول وحی الهی نشان می‏دهد و در قالب گزارش این حادثه اعلام می‏کند که همه مردمان خانواده خدا هستند و خداوند به عنوان سرپرست این خانواده بسیار بزرگ از یکایک بندگانش محافظت و مراقبت می‏کند و همواره حتی نسبت به کوچکترین آنان شنوا و بیناست.

این سوره نازل گردید تا همگان بدانند و دریابند که همه بندگان در نظر خداوند یکسان‏اند و جنسیت و طبقه اجتماعی و رنگ و نژاد هیچ تفاوتی ایجاد نمی‏کند. آیات نخستین این سوره، حضور دائمی خداوند را در تمامی صحنه‏های زندگی و مشکلات روزمره یک زن بی‏پناه به تصویر می‏کشد و اعلام می‏کند که خداوند پیوسته حاضر و ناظر بر امور فردفرد بندگان است و هرگز از تدبیر ملک و ملکوت و حکمرانی در آسمان‏ها و زمین و امور مربوط به آنها غافل نمی‏شود.

سوره مجادله در راستای احقاق حق و دادخواهی برای یک زن ستمدیده نازل شده است که مورد بی‏توجهی و بی‏مهری شوهرش واقع شده بود و به این مناسبت بیانگر حکمی از احکام الهی است؛ اما بیش از اینها و برتر از همه اینها، نزول چنین آیاتی در آن دوره عجیب و غریب، نشانگر میزان جرأت و شهامت زنان مسلمان است که در مقام دفاع از حقوق حقّه خودشان ساکت نمی‏نشسته‏اند و حتّی این زمینه وجود داشته است که برای دادخواهی مستقیماً نزد پیامبر بروند و با آن حضرت به آسانی گفت‏وگو و مجادله کنند و بی‏پرده مسائلشان را با ایشان در میان بگذارند!

سوره مجادله نقطه آغاز وضع یکی از قوانین شریعت مقدس اسلام در مسئله ظهار است. چنان‏که شیوه قرآن در نزول وحی است در همه مسائل کلی که به قانون‏گذاری اسلامی مرتبط می‏شود، برای زدودن مشکل از زندگی روزمره مردم، حکم شرعی را در ذهن مردم مجسّم می‏کند تا مردم مشکل را در مسائل کوچک و جزئی لمس کنند و به دنبال راه‏حلی برای آن باشند. خداوند در این سوره ضمن نفی حکم ظهار - چنان‏که در جاهلیت مرسوم بود - و بی‏اثر و بی‏ارتباط اعلام‏کردن آن با مسئله طلاق، تجدید رابطه زناشویی را پس از ظهار حلال اعلام می‏کند و در عین‏حال، برای آن‏که راه برای موارد مشابه آن بسته شود در جهت تنبّه مرد عقوبت و کیفر عملی مشخص می‏کند.

خداوند سبحان، در آغاز سوره مجادله به‏عنوان برترین مدافع حقوق زن وارد عمل می‏شود و ماهیت مسئله ظهار را توضیح می‏دهد و این گفتار و رفتار ناهنجار مردان در دوران جاهلیت را " منکَر" و "زور" (ناهنجار و زشت و برخلاف سرشت آدمی) معرفی می‏کند و حکم شرعی آن را به‏صورت روشن و مشخص صادر می‏کند. پیش از بیان اشکال مختلف قضیه می‏فرماید: ذلکم توعظون به یعنی همه احکام الهی برای بیداری قلب‏ها و تربیت نفوس آدمیان است، و در ادامه هشدار می‏دهد که: والله بما تعملون خبیر یعنی بدانید که خداوند همیشه از گفتار و کردار و پندار شما آگاه است.

خداوند متعال برای تنبیه مردی که مرتکب چنین منکری شده و در جهت بازگشت وی به کانون خانواده سه راه را پیشنهاد می‏کند:

۱) آزادکردن یک برده

۲) دو ماه متوالی روزه‏گرفتن

۳) شصت مسکین را اطعام کردن، و ضمن تأکید بر این‏که خداوند عفوّ و غفور است و تاب و توان بشر را لحاظ می‏کند، این چنین کفّاره و عقوبت سختی برای ظهارکننده درنظر می‏گیرد تا مردم " حدودالله" و محرّمات الهی را بازیچه تلقی نکنند و بدانند که اگر بخواهند از حدود الهی تخلف کنند، علاوه بر این عقوبت سخت در دنیا، " عذاب الیم " نیز در آخرت در انتظار آنان خواهد بود و وجه دیگر تأدیبی و تربیتی این عقوبت آن است که وقتی مردم بدانند چنین مجازات‏هایی در انتظارشان است در مسیر ایمان به خدا و رسول قرار خواهند گرفت و به اوامر و نواهی شریعت احترام خواهند گذارد و به احکام دین که جدا کننده حق از باطل است پایبند خواهند گردید.

منابع:

تفسیر من وحی‏القرآن، محمدحسین فضل‏الله؛

تفسیرالقرآن‏الکریم، عبدالله شحاته؛

فی‏ظلال‏القرآن، سید قطب؛

روح‏المعانی، آلوسی؛

المیزان فی تفسیرالقرآن، علامه طباطبایی؛

جوامع‏الجامع، طبرسی؛

التحریرالتنویر، ابن‏عاشور؛