۱۹ شهریور: در شهر چه گذشت؟!

در ماه مبارک رمضان در همه نقاط شهر از فروشگاه‌های بزرگ گرفته تا مراکز تفریحی و ورزشی، عده‌ای به فکر آماده کردن افطاری و فروش آن به مردم می‌افتند.
علاوه بر آش و حلیم که پای ثابت …

در ماه مبارک رمضان در همه نقاط شهر از فروشگاه‌های بزرگ گرفته تا مراکز تفریحی و ورزشی، عده‌ای به فکر آماده کردن افطاری و فروش آن به مردم می‌افتند.

علاوه بر آش و حلیم که پای ثابت بیشتر افطاری‌هاست، برخی از افراد نان و پنیر و سبزی را در ظروف یکبار مصرف بسته‌بندی کرده و به فروش می‌رسانند.

هرچند این افراد با اطمینان از ضد عفونی شدن سبزی‌ها صحبت می‌کنند اما در چنین شرایطی که امکان انتقال بیماری از طریق سبز‌ی‌های آلوده وجود دارد عقل حکم می‌کند که شهروندان از سبزی شسته و ضد عفونی شده خانگی استفاده کنند و افطار خارج از منزل را به خوردنی‌هایی نظیر آش و حلیم اختصاص دهند که روی آتش قرار گرفته و به دمای جوش می‌رسند.

از سوی دیگر انتظار می‌رود که فروشندگان این مواد غذایی تا رسیدن فصل سرما از عرضه سبزی خودداری کنند تا مشتریان بدون دغدغه از آنها خرید کنند؛ هر چند که اطمینان داشته باشند سبزی عرضه شده توسط آنها خوب شسته و ضد عفونی شده است.

صافکار‌ زیر پونز

احتمالا برخی از صافکار‌های خیابان‌های شهر هنگام اجرای طرح خروج مشاغل پرسر و صدا از شهر، زیر پونز‌ نقشه طرح مانده و کسی آنها را ندیده است.

این دسته از صافکار‌ها که شب و روز نمی‌شناسند پیوسته در حال چکش‌کاری بدنه کج و معوج خودرو‌ها هستند و در مورد زمان استراحت و مریض‌داری و غیره نیز تا به حال چیزی به گوششان نخورده است.

در برخی محدوده‌های شهر که آنها صاحب راسته‌ای هم هستند، بدون نیاز به مغازه به موازات پیاده‌رو صف کشیده و مشغول تولید سر و صدا می‌شوند.

برخی راننده‌ها نیز به علت قیمت‌های سرسام‌آور لوازم یدکی و اجرت صافکاری‌های خارج از محدوده به اجبار مشتری این صافکاری‌های داخل محدوده می‌شوند.

خرید اجباری

تجربه تلخ یک خرید اجباری و کیسه‌ای مملو از اجناسی که در بدو ورود به مغازه‌ به هیچ‌وجه قصد خرید آن‌را نداشته‌ایم شامل اغلب ما می‌شود. گویا برخی فروشنده‌ها مقوله سمج بودن را با مقوله به اصطلاح سریش بودن، حسابی اشتباه گرفته‌اند.

برای این دسته از فروشنده‌ها بیرون رفتن یک مشتری خرید نکرده از مغازه آنها خیلی افت دارد و بنابراین به هر قیمتی شده باید جیب وی را با استفاده از تمام حربه‌های مخصوص فروشنده‌ها مغلوب کنند.

یکی از این حربه‌ها پیش کشیدن صحبت از حراج و قیمت‌های پیشین جنس مورد نظر است که برخی شهروندان را برای خرید آن تطمیع می‌کند. دیگری اصرار و پیچیدن جنس است که در مورد افراد خجالتی حسابی جواب می‌دهد.

برخی از فروشنده‌ها نیز با اصرار از فرد می‌خواهند که عیب جنس اعم از قیمت و کیفیت را بگوید. پس از آن است که با یک تخفیف خیره‌کننده یا آوردن جنس مورد نظر وی دیگر هیچ بهانه‌ای برای نخریدن باقی نمی‌گذارند.

در چند روز اخیر تعدادی از شهروندان خجالتی که در چنین مخمصه‌ای گرفتار شده‌اند با ستون در شهر تماس گرفته و خواستار برخورد با معضل خرید اجباری شده‌اند.

تخفیف ویژه در کارواش‌ها

برخی از کارواش‌ها برای اینکه در ساعات پایانی شب هم مشتری داشته باشند اعلام می‌کنند که در این ساعات خدمات کارواش با نصف قیمت ارایه می‌شود.

خیلی از رانندگان هم با توجه به این تبلیغات، در ساعات پایانی شب که توسط کارواش‌ها اعلام شده به این مکان‌ها مراجعه می‌کنند تا از خدمات نصف قیمت این کارواش ها بهره‌مند شوند.

باید گفت شاید در نگاه اول، فیش پرداختی نصف قیمت به نظر برسد اما هزینه انعام کارگران در این زمان‌ها بیشتر می شود . به عبارت دیگر کارگران این ساعات را اضافه‌کاری قلمداد کرده و انتظار دریافت انعام بیشتری از مشتری دارند.

به این ترتیب هنگامی که راننده از کارواش بیرون می‌آید به همان اندازه سایر ساعات روز، پول پرداخت کرده است و متوجه می‌شود که کارواش نصف قیمت، تنها یک تبلیغ برای جذب مشتری بوده است.