چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

فوتبال و نگرش فلسفی


فوتبال و نگرش فلسفی

در میان هزاران بازیکن و مربی فوتبال که از ابتدای پیدایش این ورزش در خاستگاه آن یعنی اروپا ظهور یافته اند تنها چهار مرد هستند که در هر دو عرصه بازیگری و مربیگری موفق به کسب قهرمانی باشگاه های اروپا شده اند

در میان هزاران بازیکن و مربی فوتبال که از ابتدای پیدایش این ورزش در خاستگاه آن یعنی اروپا ظهور یافته اند تنها چهار مرد هستند که در هر دو عرصه بازیگری و مربیگری موفق به کسب قهرمانی باشگاه های اروپا شده اند. یوهان کرایف، میگل مونوز، جیووانی تراپاتونی و کارلو آنچلوتی. در میان این چهار نفر کرویف اما جایگاهی خاص دارد. او در دوران بازی به عنوان یک نابغه در عالم تکنیک فوتبال شناخته می شد و پس از آن در دوران مربیگری نیز به عنوان یک فیلسوف فوتبال مطرح شد. نظریه کرویف در مورد بازی فوتبال افسانه ای است: «فوتبال را باید در تمامی اوقات زیبا و دیدنی بازی کرد. شما بایستی همواره از شیوه های تهاجمی استفاده کنید و صحنه بازی باید صحنه ای تماشایی و دیدنی باشد.» این مثال آشکاری از افکار عمیق کرایف در فوتبال است.

● متفکران دیگر

دیگر متفکر مشهور و بزرگ فوتبال کارلوس آلبرتو پریراست. هر چند او در مقام بازیکن چندان مطرح نشد اما در عرصه مربیگری توانست برزیل را به قهرمانی جام جهانی ۱۹۹۴ برساند. پس از قهرمانی در سال ۱۹۹۴ بود که پریرا گوشه ای از تفکراتش را در مورد فوتبال در این جمله بیان کرد: «در فوتبال برزیل ما به سه اصل ایمان داریم. ابتکار عمل و خلاقیت، حفظ توپ و لذت بردن از بازی.» دیدگاه پریرا چکیده ای از فوتبال ملقب به سامباست. در واقع پریرا و کرویف هر دو از مظاهر تکنیکی فوتبال هستند و هر دو تصویر عمیق و آشکاری از زوایای مختلف فوتبال دارند. هر دو می دانند که پای چه چیزی ایستاده اند و به چه چیزی ایمان و اعتقاد دارند. البته این را هم باید گفت که این دو تنها افرادی نیستند که نسبت به فوتبال درک عمیقی دارند.

● پوزیتیویست ها

مثل دنیای فلسفه در فوتبال نیز فلاسفه پوزیتیویست (اثبات گرا) وجود دارند، کسانی که همه امور را عینی می دانند. پوزیتیویست های فوتبال هم کسانی هستند که فوتبال را فقط در صورت زیبا بازی کردنش می پذیرند و آن را فوتبال می دانند. بعضی از باشگاه ها ساختار و چارچوب فکری تیمشان را بر این مبنا استوار ساخته اند. رئال مادرید، آژاکس و منچستر یونایتد نمونه های روشنی از این تفکر هستند. این گروه معمولاً به ارائه فوتبال تهاجمی و خلق صحنه های جذاب در سراسر بازی شناخته می شوند.

سر آلکس فرگوسن سرمربی مشهور منچستر یونایتد از همین گروه فیلسوف های فوتبال است که به درستی قدر و قیمت بازیکنان پست بال (Winger) را می داند. فرگوسن معتقد است که منچستر و رئال مادرید آداب و فرهنگ کاملاً مشخصی برای بازی کردن دارند. «من شیوه تهاجمی و بازی زیبا را می پسندم». البته در این بین بعضی از سنت ها و رسوم قدیمی باشگاه های قدیمی دچار دگرگونی شده است. در روزهای پس از تصویب قانون بوسمن، روند رفت و آمدها و نقل و انتقالات به گونه ای پیش رفت که چارچوب های قدیمی برخی از باشگاه های شکسته شده و دیگر مثل ادوار گذشته مدارس ملی و محلی فوتبال چندان مایه فخر باشگاه ها یا حتی کشورها محسوب نمی شوند.

● دستاورد متمایز

امروزه استفاده و تأثیرپذیری از آموخته های کشورهای دیگر در فوتبال پدیده ای کاملاً طبیعی و عادی تلقی می شود. مربیان خارجی با سرعت بیشتری در فوتبال کشورهای دیگر انطباق می یابند. به طور مثال تأثیر فوتبال انگلستان بر کشورهای اسکاندیناوی کاملاً آشکار است و شیوه فوتبال آلمانی نیز در بعضی از کشورهای شرق اروپا به چشم می خورد. با این اوصاف امروزه اتحادیه های ملی فوتبال یا فدراسیون ها کار سختی را در به دست آوردن روش های کاملاً خودساخته دارند. البته کانون های مربیگری ملی در کشورها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آنها در عین حال که باید به قواعد و اصول سنتی مربیگری فوتبال کشورشان احترام بگذارند، می بایست روش هایی را نیز بیابند که از تجربه های سایر متفکران فوتبال در دیگر سرزمین ها استفاده شود. در واقع این روزها به دست آوردن روش های پیشرفت در فوتبال و جسارت استفاده از آنها مهم تر از منابع آن است.

● فلسفه فوتبال

به نظر می رسد مربی بدون فلسفه در فوتبال، مثل کوهنوردی است که جهت یاب ندارد، کوهنوردی که در کوه ها حتماً گم خواهد شد. به همین دلیل فکر می کنم مربیان موفق کسانی هستندکه روی حرف ها و اندیشه هایشان ایستادگی می کنند، مثل فاتح تریم که می گوید: «من هرگز فلسفه جاری در ذهنم در مورد فوتبال را تغییر نخواهم داد.» در واقع بسیاری از دیدگاه های فلسفی فوتبال منحصر به فرد هستند مثل دیدگاه هلندی ها و مخصوصاً یوهان کرایف. فلسفه کرایف برگرفته از آرا، دیدگاه های شخصی و تجربیات منحصر به فرد اوست. کرایف می گوید: «بازی ساده اغلب زیباترین نوع بازی در فوتبال است.» چه کسی می تواند مخالف این نظریه باشد.



همچنین مشاهده کنید