چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
روایت فرمانده
اشاره: نام "فرهاد نظری" با فاجعه كوی دانشگاه گره خورده است؛ پیوندی تنگاتنگ كه از هر سو بدان نگریسته شود، نقش و مسئولیت نیروی تحت امر وی در شكلگیری حادثه كوی انكارناشدنی است.
بعد از وقوع فاجعه، بسیار كسان در گفتوگوها و یادآوری خاطرات خود از شب هجدهم تیرماه بر این گمان پای فشردند كه نظری و همراهانش در عین یقین بر ممنوعیت ورود به فضا و اماكن دانشگاهی ـ ازجمله خوابگاه ـ دستورات مافوق حكومتی خود (وزیر كشور) را نادیده گرفته و حریم امن دانشجویان را آماج حضور مهاجمان كردند. ابعاد این حریمگشایی آنچنان بوده كه فرمانده وقت میدان در صحنه كوی (نظری) در پی تكذیب آن برنیاید. آنچه نظری از فردای حادثه به بعد همواره در گفتهها و مكتوباتش بر آن اصرار داشته، الزام وی و همكارانش در انجام مأموریت ذاتی نیروی انتظامی یعنی ایجاد نظم و امنیت [برگرفته از متن نامه دوم وی به رئیسجمهوری] بوده است. این مقام پیشین نیروی انتظامی، واقعه كوی دانشگاه را از بعد دیگری مینگرد و تفسیر میكند. این نگرش و تفسیر هرچه كه بود، كمتر از دو ماه بعد از وقوع فاجعه به بركناری فرهاد نظری از مقام فرماندهی نیروی انتظامی تهران منجر شد.
در این بخش از ویژهنامه برای آشناشدن اذهان خوانندگان با تعبیر و تفسیر چگونگی وقوع فاجعه و نقش نیروی انتظامی از منظر فرمانده سابق، بخشهایی از موضعگیریهای وی كه درقالب ارسال نامه به رئیسجمهوری، ایراد سخنرانی در مراسم تودیع و قرائت دفاعیه در جریان دادگاه انجام پذیرفته درج میشود.
نخستین مطلب منتشره، متن سخنرانی فرهاد نظری در مراسم تودیع وی از نیروی انتظامی است كه ۴۶ روز پس از واقعه كوی در مسجد ناحیه انتظامی تهران بزرگ قرائت شد.
●بخشهایی از متن سخنرانی نظری در مراسم تودیع
... كسانیكه دیروز عافیتطلب و شهادتگریز بودند امروز ادعای مالكیت انقلاب را یدك میكشند و تا دیروز حرف تخصص و بیسوادی من و شما را در جامعه لقلقه زبان كرده بودند و حال ما را مانع جدی در راه اهداف شوم خود میبینند. همكاران عزیر یقیناً تصدیق میفرمایید كه ما در یك فتنه و توطئه سیاسی از پیش تعیینشده قرار گرفته بودیم و در این رابطه مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی خود اشاره فرمودند كه وقوع این حوادث یك طراحی برای مقابله با نظام بود، این حادثه را دستهای بدخواه و معارض با نظام با بدترین شكل خشونت بهوجود آورده بودند. دیدیم و شنیدیم كه در غائله ۱۷ تیرماه خوابگاه دانشگاه، ارزشهای دینی و انقلاب را كه عمری به خاطر آن اشك فرزندان پدر از دست داده و اشك چشم كمسوی مادرانی كه منتظر برگشت فرزندان خود هستند سرازیر شده و دست پینهبسته و كمر خمیده پدران بهعنوان پشتوانه آن میباشد را به زیر سوال برده و شعائر مقدس به تمسخر گرفته شد...
●گستردگی توطئه و نفاق و مسئولین سادهاندیش
خدایا این چه زمانهای است كه در یك مملكت و حكومت اسلامی كه محوریت نظام و ولایت مورد هتك حرمت و گستاخی عدهای معلومالحال قرار میگیرد همه دم فرو میبندند و با سكوت آگاهانه خود قلب آقا امامزمان(عج) را جریحهدار میكنند و این درحالی است كه بهدلیل مسائل خیلی كماهمیت، جنجال و هیاهو راه میاندازند، گروه تحقیق و تفحص تشكیل میدهند و چشمان و گوش خود را بسته نگاه میدارند. آیا این است نشانه دینسالاری؟! ما پاسداران و حامیان حریم دین و آزادی در مكتب سرخ حسینی آموختهایم كه زندگی چیزی جز عقیده و جهاد نیست. غفلت با ما چه كرده است؟ متأسفانه در این دنیای زر و زور و بهدلیل گستردگی توطئه و نفاق حتی خیلی از خودیها هم به عمق این خیانت و جسارت پی نبردند، درصورتیكه میبایست در مملكت عزای عمومی اعلام میشد و به حال مظلومیت مذهب شیعه میگریستیم. از نكات مبهم این قضیه همنوایی برخی روزنامهها و جراید داخلی ورشكستگان سیاسی با بلندگوهای استكبار جهانی بود كه در یك طرح هماهنگ زمانی كه نیروی انتظامی زیر باران سنگ و چماق و شیشه و كوكتل مولوتفهای دانشجونماها و اراذل و اوباش و عناصر گروهكهای ملحد سیاسی سعی در برقراری نظم و امنیت داشت، شروع به نشر انواع تهمتها و گزارشات سراسر كذب نمودند و حتی برخی از مسئولین سادهاندیش نیز نیروی انتظامی را از دخالت در امور و انجام وظیفه قانونی منع میكردند، اما پرسنل شریف ناجا با سكوت خود در برابر این همه جفا، بسیجیوار تحرك دشمن را منكوب نمودند و حسرت یك آه را بر دل آنها گذاشتند. بهطوریكه مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهور در فرمایشات خود از نیروی انتظامی درقبال حادثه اخیر قدردانی نمودند؛ معظمله فرمودند نیروی انتظامی با قدرت وارد شد، با اینكه آن ضربه را آن روز اول و دوم به نیروی انتظامی زدند اما انصافاً نیروی انتظامی خوب به میدان آمد، انتظار این بود كه نیرویانتظامی بعد از آن ضربه اول (ضربه حیثیتی) اصلاً نتواند هیچ دفاعی بكند، اما انصافاً به میدان آمدند و خوب دفاع كردند.
●دفاع و مقاومت
در همین راستا نیرویانتظامی با استعانت از خداوند متعال و اتخاذ تدابیر لازم و با تلاش پرسنل ناحیه انتظامی تهران بزرگ بهعنوان پرچمدار و قافلهسالار حفظ امنیت تهران در مدت پنجروز با تمام توان دفاع و مقاومت نمود، بهطوریكه بدون تلفات جانی بحمدالله با یاری بسیج و حضور مردم غائله ختم گردید، بعد از آن گزارش كمیته تحقیق كه با صورت مسئلهای خوب آغاز شد ولی درپایان نتیجهای ابهامآمیز داشت و بدون برخورد لازم با مسببین شروع غائله صرفاً مبادرت به برخورد با پرسنل پلیس نمود و با عنوان نمودن پست سازمانی افراد و حتی اعلام نام و نسبت آنها در برخی از روزنامهها باعث هتكحرمت پرسنل انتظامی شد. مگر آن خادمین ملت فاقد حقوق اجتماعی هستند كه حتی به اندازه عناصر وابسته به گروهكهای معلومالحال برای آنان ارزش قائل نمیشوند؟ ما را به كدام دلیل و اسناد قانونی و شرعی در دادگاه خود به سوءتدبیر و عدم مدیریت محكوم میكنید؟ مگر نه این است كه پلیس به وظیفه قانونی و شرعی خود عمل نموده است؟ و در تمام مراحل و مأموریتهای خدمتی بهعنوان مأمن و ملجأ مردم بوده؟ پلیس با تلاش شبانهروزی خود در راستای آسایش عمومی مردم عزیز گام نهاده و مینهد و حاضر است تیر بر چشم خود كند، ولی خاری بهدست مردم مظلوم نبیند.
امروز كسانی زیر سوال رفته و به محاكمه كشیده شدهاند كه در مهار پنجروز آشوب در سختترین شرایط روانی با كمترین امكانات، فتنه را خاموش و امنیت را به شهر تهران بازگرداندند، آنها جزو كسانی هستند كه در فضای مهآلوده جنگ به دور از نام و نشان، مردانگی و عشق به دین و مردم خود را ثابت نمودند، آنان یادگار دفاع مقدس و از جانبازان و خانواده شهدا و از آزادگان سرافراز هستند.
●حذف تعهد و معیارهای انقلاب
آیا محاكمه و خارج نمودن خادمین از صحنه انقلاب آن چیزی نیست كه دشمنان به دنبال آن میباشند؟ مگر آنها از قشر جوان جامعه نبودند؟ همان كسانی كه جوانی خود را در دوران جنگ و دفاع مقدس با معیارها و ارزشهای انقلاب گذراندند. آنها نیز دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشكدههای همین مملكت بودهاند كه به قصد دفاع از قانون و ارزشها و خدمت به مردم در سطوح مختلف انجام وظیفه مینمایند، اما دشمنان با تبلیغات مسموم و دسیسههای پشتپرده سعی در ایجاد فاصله بین آنان و مردم میكنند و آنها را وابسته به جناح و گروه خاص مینامند. در این راستا هدف دشمن چیزی جز حذف و خانهنشین نمودن افراد متعهد نیست و با حركتهای خزنده و موذیانه سعی در اجرای نیات پلید خود دارند. "انالله یدافع عنالذین آمنوا"...
... شاید فردا نیز جانبازی و یا از خانواده شهدا و اسرا بودن را بهعنوان فاكتور منفی مورد ارزیابی قرار دهند. ایكاش برای لحظهای به خود میآمدند و جنگ قدرت و نام و نشان را كنار میگذاشتند و آن لحظه را در روز محشر و در پیشگاه عدل الهی به یاد میآورند. امروز برخی از صاحبان منصبها و پستهایی كه میبایست در جهت خدمت به مردم و حفظ امنیت و نظم جامعه باشند متأسفانه بهدلیل پیروی از هوای نفس و خارجنمودن رقیب از گردونه، رسالت خود را فراموش نموده و محل خدمت به مردم را به كانون و پایگاههای بازی سیاسی مبدل ساختهاند و بار عوارض ناشی از این اعمال را متوجه پلیس مینمایند و با عملیات روانی و تبلیغات وسیع و جنجالی به صراحت میگویند كه یا با ما باش یا علیه ما. امروز علتها فراموش شده و بهدنبال معلول هستند و به فرض محال تخلف چندنفر را كه شاید بهدلیل ضعف آموزش بوده است به كل اركان نظام و نیرویانتظامی تسری میدهند و سعی در تشویش اذهان عمومی نسبت به چهرههای انقلابی را دارند.
آیا شعار قانونگرایی با اینگونه اعمال انجام شده، سازگاری دارد؟...
نامه نخست فرهاد نظری به رئیسجمهوری
●دیدگاه و زاویه قضاوت
... جناب آقای خاتمی، مجوز این تصدیع، گشادهرویی و كریمخویی حضرتعالی است و این نیست مگر در مصادقت و موافقت با كلام امیر و امیر كلام كه "حسن اخلاق برهان الاعراق"، بر این باور شما را به چشم بهین داور بر آن شب ننگآور مینگرم و انتظار دارم به این سرباز به دیده یك خدمتگزار به ملت بنگرید. از كم و كیف آن ماجرا آگاهید، اما شاید بخواهید از زاویه دیگری نیز بر آن معركه نگاه كنید و صد البته با عینكی كه مقتدایمان فرمود: "انصفالناس من نفسك و اهلك و خاصك و من لك فیه هوی و اعدل فیالعدو والصدیق."
جمعی مقدسات و اعتقادات انسان را هدف ركیكترین فحشها و توهینها با چاشنی سنگ و بمب آتشزا نمودند و یا بهتر است گفته شود سنگ و ننگ را توأمان به سمت انسان پرتاب كنند و البته رو در رو بایستند، درقالب دشمن در چند مرحله آدمربایی و گروگانگیری كنند و همانگونه در كسوت و هیئت دوست وارد صحنه شدند كه بسیجیان و ولینعمتان انقلاب را اوباش بخوانند و حكم بر خالیكردن میدان برانند و بالاتر آنكه شهامت پذیرش تبعات این فرمان را هم نداشته باشند و از امضای دستور خود نیز امتناع بورزند! و تنها به توصیه ضداخلاقی و ضدسربازی پشتكردن به مخاطرات و فراركردن از خطرات بسنده كنند، چه سیاهمشقی را برای این شاگرد مكتب پیر جماران میتوان تكلیف نمود؟!
سید عالیشأن، ریاست محترم شورایعالی امنیت ملی، به خدا كه استرجاع تنها راه رهایی است. جرم حقیر این بود كه در آن صحنه كشته نشدم! یقین بدانید كه اگر این اتفاق میافتاد "آریوبرزن" را شاگرد مكتب من میخواندند! و اگر آن صحنه را ترك مینمودم "میرزا ابراهیم كلانتر" را در خیانت تحت حضانت حقیر قرار میدادند! و بدترین شكل ممكن اینكه كسی در آن میدان از آنان كشته میشد كه در آن صورت نبش قبری از "لیاخوف" در كنكاش تاریخ بهعمل میآوردند و خدای را شكر كه به ذریعه همان ودیعه و جوشش همان شریعه، با عنایت صاحبالعصر(عج) و تدبیر ولی امر و سعهصدر حضرتعالی، آنچه رخ داد خیرالامور بود و شكست دشمن عنود و رسوایی جمعی عنود.
ریاست محترم جمهور، فرار از آن صحنه قابل دفاع نبود، ممكن بود كه حقیر را از مظان اتهام رهایی بخشد، لیكن سرداران و پاسداران نظام را زیر سوال میبرد كه چون كار سخت افتاد، سردار ناجا نایستاد. حمایت شما از قضاوت برحق در آن فتنه، هم حضرتعالی را بر مصطبه عدالت مینشاند و هم افكار مردم و سربازان را به وادی صلابت و مهابت میكشاند. مگذارید فرار از میدان ارزش یابد و بر ایستادگی سرباز اتهام عصیان بتابد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست