شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
صمیمیت اجرا
![صمیمیت اجرا](/web/imgs/16/145/d1xet1.jpeg)
:نمایشنامه «پسر طلاها» نوشته نیل سایمون را برخی با اسامی دیگری خوانده و برخی نیز اجراهای دیگر از آن را دیدهاند اما اگر نمایشنامهای قدرت انطباق با هر زمان و مکانی را دارد فرصت را از دست دادهایم اگر به سویش نرویم و اجرایی دیگرگون از آن را به صحنه نیاوریم. این نمایشنامه و به زعم من هر نمایشنامهای که در ساختاری درست به شرایط اجتماعی انسان میپردازد ظرفیت طنزی جهانشمول را دارد به خصوص آن هنگام که جامعه نیز تمام ظرفیتهای تحمل موقعیت تراژیک و شرایط دشوار زیست را از دست داده و بیش از پیش سرنوشت محتوم خود را چونان هدیهای آسمانی پذیرفته و به آن ایمان آورده است و درست در همین موقعیت است که آن مضحکه تلخ تراژدی رخ مینمایاند، از این منظر رویکرد گروه سکوت به اجرای کمیک «پسران آفتاب» در چنین شرایطی میتواند انتخابی درست و خردمندانه باشد اگر چه آزادی عملی که قالبهای اجرایی نمایش ایرانی به بازیگر میدهد وقتی در این اجرا به ناچار دخیل میشود گاه میتواند بنمایه اثر را تا حدودی مخدوش کند اما از سویی دیگر نیاز به خنده در جامعه محزون امروز ایران چنان است که جبران آن میتواند هر رسالت دیگری را از دوش هنرمند بردارد و خوشبختانه این اجرا توانسته تا حدود زیادی زهرآگینی تلخ تراژدی را با ایجاد موقعیتهای خوب کمیک کاهش دهد تا مخاطب چونان همیشه ـ حتی در ملودرامهای ایرانی ـ خود را مورد هجوم خطابههای شعاری و دردناک نبیند و واپس نکشد.
صمیمیت اجرای این نمایش مبین درک درست کارگردان و بازیگران آن از قدرت برقراری ارتباط درست بین بازیگر و نقش، بازیگر و بازیگر و بازیگر و تماشاگر است. حتی اگر در نگاهی سختگیرانه و تکنیکال لحظاتی از بداههسازیها را گشادهدستی و افراط در اجراهای خاص نمایش تختحوضی بدانیم، تماشاگر بیآنکه به ابتذال و سطحینگری راهنمایی شود نزدیک ۱۰۰ دقیقه به تماشای تئاتری مینشیند که با خنده و مضحکه، دشنه زنگار بسته واقعیت پیرامونش را به گُردهاش مینشاند.
مسلما چنانچه بخواهیم با جزمیتهای تئوریک(و در بسیاری اوقات ایدئولوژیک) به هر اثر هنریای نگاه کنیم با دوران هنریای تهیتر، بیمایهتر، پوچتر و اسفناکتر از آنچه در آن هستیم روبهرو خواهیم بود. بسیاری از اصول تئوری و آکادمیک که این روزها پوسته ایدئولوژیک نیز به خود گرفتهاند قادر خواهند بود این نمایش را به همان تاریکخانهای بفرستند که بسیاری از آثار ارزشمند را فرستادهاند اما از سویی نیز میتوان با چشمپوشی از برخی تفاوتهای سلیقهای و اشکالات تکنیکی که ذاتی هنر زنده تئاتر است تماشاگران بیشتری را به تماشاخانههای سرد و خالی آورد. هر اتفاق هنری ـ بهخصوص تئاتر ـ که امروز رخ میدهد باید درک درستی از شرایط اجتماعی معاصر خود داشته باشد چرا که مخاطب در پی جستوجوی گوشههای زندگی خود به دیدن این آثار میآید، اثر هنری فشرده و ایجازی از گستره وسیع شرایط اجتماعی و نمونههای زندگی هم عصر خود است، پس مخاطب میتواند در یک اثر هنری درست، تکهای از وجود، رویا، باور، امید، درد، گرفتاری و آرزوهای خود را بیابد و همزمان و هم داستان با قهرمان به گشودن گرههای سرنوشت خود نایل شود، مسلم است که این تعریف باید زمانی ارائه شود که در پی بررسی ستون اصلی و بنمایه اساسی تئاتر یعنی نمایشنامه باشیم اما فارغ از ضعف و قوتهای اجرایی، به صحنه آوردن این نمایشنامه اتفاقی خجسته است که نباید آن را با کدورت متداول نقدهای ستونی فلان تومان که چهره راستین و فرهیخته و درد کشیده جامعه نویسندگان و منتقدان کشور را نیز خدشهدار میکند، آلوده بگذریم.
در کنار تمام عواملی که میکوشند نمایشنامهای به اجرا درآید عامل موثر و حساسی به نام موسیقی قرار دارد که این شعبده یعنی موسیقی گاه در تئاتر بسیار درست و همگون با دیگر عوامل حرکت کرده و گاه ساز خودش را زده است. به نظر من موسیقی تئاتر هیچوقت نمیتواند یک موسیقی به مفهوم کلاسیک و آکادمیک آن باشد بلکه همچون دیگر عوامل تئاتر تنها و تنها در لحظه اجرای صحنهای است که معنا مییابد و تعریف میشود. طراحی صحنه، لباس، نور و موسیقی برای تئاتر وقتی میتوانند ارزشمند باشند که زبان همگون و هماهنگ اجرا باشند در غیر این صورت باعث ایجاد فاصله بین تماشاگر و تئاتر خواهند شد. موسیقی نمایش «پسر طلاها» اگر چه در لحظاتی تلاش کرده خود را با اجرا هماهنگ کند اما پایبندی مصرانه آهنگساز به حفظ زمان جاری نمایشنامه و قید و بندهای خاص موسیقی او را ناچار کرده که این ضعف را بر خود بپذیرد و تافتهای جدا بافته از دیگر عوامل باشد، این ضعف(ناهمگونی) تا حدودی در طراحی صحنه نیز به چشم میآید، اما پیش از هر مطلبی باید از سیامک احصایی سپاسگزار بود که توانسته فاصله سرد بین اتاق کنترل(نور و صدا) و نمایش را برداشته و از آن استفادهای خلاقانه در پیشبرد نمایش کند و نیز نادیده نباید گرفت استفاده ظریف و هوشمندانه او از نور را، در گستردهتر کردن دامنه تخیل تماشاگر.
اما اجرای دکور داخلی صحنه انگار جوابگوی روند تکاملی نمایش نیست و به همین دلیل کارگردان در بخش میانی نمایش تمامی دکور را از اجرا حذف کرده و ترجیح میدهد از فضای خالی صحنه برای کارش استفاده کند و درست در همین مقطع است که به خاطر تغییر خط نور و میزانسن نامتجانس از لحاظ ریتم و ریخت، شکافی عمیق بین تماشاگر و اجرا ایجاد میشود که حتی تردستیهای «عباس جمشیدفر» در نقش فیلیپ ویلسون نیز قادر نیست آن را پر کند. طراحی لباس نمایش نیز از این قاعده مستثنا نیست و انگار کارگردان تعهد کرده که در مقابل ضعفهای این دوستان مهربانانه چشم خود را ببندد. طراحی لباس و طراحان محترم این رشته، سالهاست که از سر ناآگاهی به شدت مورد کم لطفی قرار گرفتهاند و هنرشان انگار از ناحیه مسوولان و حتی کارگردانان به هیچ گرفته میشود و بسیاری مواقع در اوج بیانصافی(و گاه در رعایت مناسبات مالی) چنین هنر مستقلی را در سایه طراحی صحنه قرار میدهند و آن چنان این هنر را بیقدر و منزلت میکنند که این روزها دوستان طراح صحنه یا خود کارگردانها (و گاهی دوستان و آشنایان نزدیک) در این کسوت قرار گرفتهاند و مسلما اولین بازتاب چنین برخوردهایی دور شدن دستاندرکاران واقعی لباس از حیطه اجراهاست که در پی آن شاهد ضعفهای آشکار در این عرصه خواهیم بود. چنانچه «هدیه حاجیطاهری» در طراحی لباس برای این نمایش موقعیت خاصی ایجاد نکرده و لباسها فاقد کوچکترین خلاقیت و هماهنگی با مفهوم نمایش و حتی بازی بازیگران است.
در پایان باید اذعان داشت که این اجرا با تمام جنبههای منفی و مثبتی که دارد در ایجاد ارتباط منطقی با مخاطب و ایجاد شادی و لذت از تماشای یک تئاتر هوشمندانه ـ به دور از مسخرهبازی و لودگیهای سطحی سینما و تلویزیون ـ موفق بوده و مهدی مکاری و گروهش مراقب بودهاند تا این اجرا آنچنان به عمق نرود که به کسالت بینجامد، آنچنان به سطح نیاید که ایجاد ابتذال کند و آنچنان پیچیده و گنگ (شاید روشنفکرمآبانه) نباشد که به ناشکیبی و اضطراب تماشاگر ختم شود. پس میتوان آن را با توجه به تمام کم و کاستیهای متداول و مشکلات رایج تئاتر کشور، اجرایی زیبا، زیرکانه و در خور توجه دانست و عاجزانه به درگاه خداوند متعال استغاثه کرد که اینچنین فرصتهایی را در اختیار تمامی هنرمندان جوان و خلاق این کشور قرار دهد.
هادی حوری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست