سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

از قرون تولید دستی تا عصر تولید ناب


از قرون تولید دستی تا عصر تولید ناب

زادگاه تولید ناب در شركت تویوتا در جزیره ناگویا در ژاپن است نخستین پیروزی خانواده تویوتا در صنعت ماشین آلات نساجی بود و در دهه ۱۹۳۰ به دلیل نیاز شدید دولت , شركت مذكور وارد صنعت وسایل نقلیه موتوری گردید

دو انقلاب در ابتدا و انتهای قرن بیستم رخ داد ؛ انقلاب آغازین همانا ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید دستی بود و انقلاب پایانی ظهور تولید ناب و خاتمه یافتن عصر تولید انبوه است . اكنون جهان در آستانه عصری جدید به سر می‌برد ، عصری كه در آن دگرگونی شیوه‌های تولید محصولات و ساخته‌های بشر چهره زندگی او را یكسره دگرگون خواهد كرد . پس از جنگ جهانی اول هنری فورد و آلفرد اسلون (مدیر جنرال موتورز) تولیدات صنعتی جهان را از قرون تولید دستی كه شركتهای اروپایی رواج داده بودند ، بدرآوردند و به عصر تولید انبوه كشاندند ؛ با ترویج این شیوه تولید در تمام صنایع ، ایالات متحده رهبر جدید شیوه‌های تولیدی گردید و صنعت خودروسازی ، موتور و قلب تپنده اقتصاد این كشور شد . در همین راستا ، پیتر دراكر در سال ۱۹۴۶ لقب صنعت صنعتها را به صنعت خودروسازی اطلاق كرد . همچنین تولید ناب در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط تای‌چی‌اوهنو درشركت خودروسازی تویوتا در ژاپن مطرح گردید . مبحث تولید ناب در سال ۱۹۹۰ توسط جیمز ووماك و همكارانش از دانشگاه MIT در قالب یك كار تحقیقاتی با عنوان ماشینی كه جهان را تغییر داد منتشر گردید . او و همكارانش ، تولید ناب را به عنوان تركیبی از مدل تولید سنتی فورد و مدل كنترل اجتماعی در محیط تولید ژاپنی می‌شناسند ؛ بنابراین بحث تولید ناب و نیز سایر شیوه‌های تولیدی با صنعت خودروسازی گره خورده است و برای توصیف شیوه تولید ناب نیاز به بررسی سه شیوه تولیدی بالاست تا با مقایسه آنها تفاوت و امتیازاتشان معلوم گردد . در گامهای آتی به تشریح ، ازین سه متد تولیدی سخن خواهیم گفت ...

● از تولید دستی بیشتر بدانیم !

یك تولیدگر دستی از كارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطاف‌پذیر استفاده می‌نماید تا دقیقا آنچه را بسازد كه مشتری می‌خواهد ؛ یعنی یك واحد در یك زمان . برخی مشخصه‌های تولید دستی عبارتند از :

۱) وجود نیروی كاری ماهر .

۲) وجود سازماندهی بسیار غیرمتمركز .

۳) به كارگیری ابزارآلات ماشینی چندكاره .

۴) حجم بسیار پایین تولید .

از ضعفهای تولید دستی این است كه قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید ، قیمت پایین نمی‌آید . (امروزه در مورد ماهواره‌ها و سفینه‌های فضایی كه برجسته‌ترین تولیدات دستی هستند همین مشكل به چشم می‌خورد) . از مشكلات دیگر تولیدكنندگان دستی این است كه معمولا فاقد آن سرمایه مالی و انسانی كافی هستند كه به دنبال نوآوریها و پیشرفتهای اساسی باشند چرا كه پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق و پژوهش سازمان یافته است . اما با این حال محصولات دستی و سفارشی همچنان بازار خود را حفظ كرده‌اند چراكه برخی از مشتریان نیازها و سلیقه‌های خاصی دارند كه فقط این شیوه تولیدی پاسخگوی نیازهای آنهاست . اما در دهه ۱۹۹۰ برای شركتهای تولیدكننده دستی ، تهدید دیگری از جانب شركتهای تولیدكننده ناب ، به ویژه شركتهای ژاپنی آغاز شده است و آن تهدید اینست كه تولیدگران ناب در تعقیب آن بخشی از بازار هستند كه تاكنون در انحصار تولیدگران دستی بوده است . برای مثال ، شركت هوندا با اتومبیلهای ورزشی (NS-x) با بدنه آلومینیومی خود حمله مستقیمی به بازار خودروهای ورزشی فراری كرده است .

● از مشخصه‌های تولید انبوه چه می‌دانیم ؟

تولیدگر انبوه در طراحی محصولات از متخصصین ماهر استفاده می‌نماید ، اما این محصولات توسط كارگران غیرماهر ساخته می‌شوند كه ماشین‌آلات گران و تك‌منظوره را هدایت می‌كنند . این محصولات هم‌شكل ماشینی ، در حجم بسیار بالا تولید می‌شوند . ازآنجاكه تولید محصول جدید محتاج تغییر كل سیستم است ، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد . ازین‌رو تولیدكننده انبوه تا جائیكه ممكن باشد ، از نوآوری در طرح خودداری می‌نماید . در نتیجه محصول ، به بهای از دست رفتن تنوع و به دلیل وجود روشهای كاری كه برای كاركنان كسالت‌بار است ، ارزانتر در اختیار خریدار قرار می گیرد .

▪ برخی از مشخصه‌های تولید انبوه عبارتند از :

۱) نیروی كار : تقسیم كار تا هرجا كه امكان دارد ؛ در كارخانه‌های با تولید انبوه ، كارگر مونتاژكننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد .

۲) سازماندهی : با استفاده از یك ادغام عمودی كامل ، تولیدكننده انبوه سعی می‌كند كه از مواد اولیه تا سایر قطعات را خود تولید كند . ولی مشكل ادغام عمودی كامل ، دیوان‌سالاری وسیع است.

۳) ابزارها : از ابزارآلاتی كه فقط در هر زمان یك وظیفه را انجام می‌دهد استفاده می‌شود كه این كار صرفه‌جویی زیادی در زمان آماده‌سازی ماشین‌آلات به وجود می‌آورد .

۴) محصول : محصولات تنوع اندكی دارند اما قیمتهای آن به خاطر تنوع كم روند نزولی پیدا می‌كند .

● خاستگاه تولید ناب كجاست ؟

زادگاه تولید ناب در شركت تویوتا در جزیره ناگویا در ژاپن است . نخستین پیروزی خانواده تویوتا در صنعت ماشین‌آلات نساجی بود و در دهه ۱۹۳۰ به دلیل نیاز شدید دولت ، شركت مذكور وارد صنعت وسایل‌نقلیه موتوری گردید ؛ در آن سالها این شركت با مشكلاتی از قبیل بازار داخلی كوچك ، نیروی كار ثابت ، فقدان سرمایه كافی و رقبای خارجی علاقه‌مند به بازار ژاپن مواجه بود .

در آن سالها ، ای ‌جی‌تویوتا با مهندس شركت ، تای‌چی‌اوهنو به آمریكا سفر كرده و از شركت اتومبیل‌سازی فورد بازدید به عمل آوردند و نهایتا به این نتیجه رسیدند كه اصول تولید انبوه قابلیت پیاده‌سازی در ژاپن را ندارد و این سیستم پر از Muda(اتلاف) است . برهمین اساس ، آنها شیوه جدیدی از تولید كه بعدها تولید ناب نام گرفت را ایجاد نمودند . یك تولیدگر ناب مزایای تولید دستی و تولید انبوه را با یكدیگر تلفیق كرده و از قیمت بالای اولی و انعطاف ناپذیری دومی اجتناب می‌نماید و از ماشین‌آلاتی استفاده می‌كند كه هم خودكار و هم انعطاف‌پذیرند .

▪ برخی از مشخصه‌های تولید ناب عبارتند از :

۱) استفاده از JIT.

۲) تاكید بر پیشگیری از تولید محصول معیوب .

۳) پاسخ به نیازهای مشتریان .

۴) كایزن .

۵) سیستم افقی ارتباطات .

۶) افزایش ادغام وظایف .

● تولید ناب و برتریهای آن بر تولید انبوه !

برای درك بهتر آنچه در این روند تكمیلی متدهای تولیدی می‌گذرد به مقایسه تولید انبوه و تولید ناب می‌پردازیم و پس از ذكر پنج مورد از برتریهای تولید ناب بر تولید انبوه ، سخنمان پیرامون تولید ناب را با یك نتیجه‌گیری به پایان خواهیم برد ؛ اما تفاوتها :

۱) تفاوت در اهداف نهایی

مهمترین تفاوت میان تولید انبوه و تولید ناب ، تفاوت در اهداف نهایی این دو است ؛ تولیدگر انبوه هدف محدودی كه به اندازه كافی خوب بودن است ، دارد وبه عبارتی دیگر شمار قابل قبول عیبها و همچنین بیشترین سطح قابل قبول برای موجودی و گستره معینی از محصولات یكسان ، اما اندیشه تولیدكننده ناب بر كمال است ؛ یعنی نزول پیوسته قیمتها ، به صفر رساندن میزان عیوب ، به صفر رساندن موجودی ، تنوع بی پایان محصول .

در سیستم تولید انبوه مدیران معمولا دو ملاك برای تولید دارند : اول بازدهی و دوم كیفیت . بازدهی عبارت است از شمار محصول تولیدشده در مقایسه با جدول زمانی پیش‌بینی شده تولید و كیفیت عبارت است از محصولاتی كه از كارخانه بیرون آمده‌ است ؛ یعنی پس از آنكه بخشهای معیوب محصول اصلاح شده باشد . به همین دلیل ، مدیران برای آنكه از جدول زمانی عقب نمانند اجازه می‌دهند تا مونتاژ یك وسیله‌ با قطعه‌ای معیوب تا به آخر ادامه پیدا كند چرا كه عیب آن سپس در محوطه دوباره‌كاری رفع خواهد شد .

اما اوهنو این سیستم را پراز اتلاف(Muda) می‌دید . به نظر او تولید انبوه در محاصره اتلاف نیروی كار ، مواد خام و زمان بود ؛ استدلال او این بود كه هیچ‌یك از متخصصینی كه فراتر از كارگران مونتاژ قرار داشتند به راستی هیچ ارزش‌افزوده‌ای برای محصول ایجاد نمی‌كنند . استدلال او درباره دوباره‌كاری این بود كه وقتی در تولید انبوه برای آنكه خط متوقف نشود كار معیوب را به پیش می‌رانند ، به‌تدریج عیبها بر روی هم انباشته می‌شود و حجم زیادی را تشكیل می‌دهد . از آنجا كه محوطه مجدد‌كاری وجود دارد ، تعمیر دوباره آن نیروی زیادی می‌برد و چون عیبها تا پایان خط كنترل نمی‌شوند ، تعداد زیادی محصول با عیبهای مشابه ساخته می شود ، پیش از آنكه منشا مشكل پیدا شود ؛ بنابراین ، برخلاف كارخانه تولید انبوه كه فقط مدیر ارشد خط اجازه دارد خط را متوقف كند ، اوهنو به هر كارگری این اجازه را داد تا در صورت بروز مشكلی غیرقابل حل ، كل خط را به‌سرعت متوقف كند تا همه اعضای گروه جمع شوند و مشكل را برطرف كنند . شایان ذكر است كه مشكلات در تولید انبوه به عنوان وقایعی تصادفی نگریسته می‌شوند ؛ به این معنا كه هر عیب تعمیر می شود به این امید كه دیگر روی ندهد . اما اوهنو سیستمی برای حل مشكل ایجاد كرد به نام چراهای پنجگانه (The ۵ Why’s) كه به كارگران تولید آموخته می‌شود علت اصلی هر عیب را به طور سیستماتیك پیدا كنند و سپس چاره‌ای بیندیشند تا مشكل موردنظر دیگر رخ ندهد .

۲) تفاوت در زنجیره عرضه :

وظیفه كارخانه مونتاژ نهایی كه مونتاژ قطعات به صورت یك محصول كامل است ، تنها پانزده درصد از كل روند تولید را تشكیل می‌دهد . چالشی كه شركتهای مونتاژ نهایی پیوسته با آن روبرو بوده‌اند ، عبارت است از هماهنگی بخشیدن به روند عرضه به‌گونه‌ای ‌كه سفارشات به موقع ، با كیفیت و هزینه پایین به خط مونتاژ نهایی برسند .

در سیستم تولید انبوه مساله خرید یا ساخت ، ابتدا توسط كاركنان مركز مهندسی طراحی می‌شود ، سپس شركتهای مذكور طراحیها را در اختیار عرضه‌كنندگان قرار می‌دهند ؛ همچنین تعداد ، كیفیت و زمان ارائه را نیز مشخص می‌كنند آنگاه ازعرضه‌كننده‌ها می‌خواهند تا قیمت خود را پیشنهاد دهند ؛ از میان همه شركتهای داخلی و خارجی كه در این مناقصه شركت كرده‌اند ، شركتی كه كمترین قیمت را داده باشد مناقصه را می‌برد .

كارخانه ناب ، شركتهای مختلف عرضه‌كننده قطعات را در سطوحی با كاركردهای مختلف سازماندهی می‌كند و به شركتهای كه در هر سطح قرار می‌گیرند ، مسئولیتهای مختلفی واگذار می‌كند . مسئولیت عرضه‌كنندگان ، نخست آن است كه به عنوان بخش مكمل گروه تكوین محصول ، در امر تكوین محصول جدید فعالیت كنند . همچنین كارخانه ناب عرضه‌كنندگان رده نخست را تشویق می‌كند تا با یكدیگر درباره بهتركردن مراحل طراحی مشورت كنند . از آنجا كه اكثرا هر عرضه‌كننده در یك نوع قطعه تخصص دارد و از این لحاظ با عرضه‌كنندگان دیگر گروه در رقابت نیست ، انتقال اطلاعات امری ساده و در عین حال مفید برای همه است . هر عرضه‌كننده رده نخست با عرضه‌كننده رده دومی كار می‌كند و وظیفه ساختن هر جزء به این شركتهای رده دوم داده می‌شود . این شركتهای عرضه تقریبا مستقل بوده و مونتاژگر ناب در بخشی از سرمایه این شركتها سهیم است و به صورت بانكدار گروه عرضه‌كنندگانش عمل می‌كند و نیاز مالی آنها را به صورت وام رفع می‌نماید و از نیروی انسانی خود در صورت نیاز شركتهای عرضه‌كننده به آنها ، نیروی متخصص و مدیر قرض می‌دهد . بنابراین مزیت استفاده از تولید ناب برای عرضه‌كنندگان عبارت است از كاهش موجودیها ، افزایش جریان نقدینگی ، بهبود كیفیت ، تسهیل بازاریابی و ... كه تمام موارد مذكور منجر به كاهش هزینه‌های شركتهای عرضه‌كننده می‌شود .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.