دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گاه شمار زندگی اشو


گاه شمار زندگی اشو

درباره زندگانی اشو کتاب های مختلفی منتشر شده است شرح زندگانی او بر اساس گفته های خودش در کتابی به نام اینک برکه ای کهن حدود ۴۲۰ صفحه به تفصیل بیان شده است

درباره زندگانی اشو کتاب های مختلفی منتشر شده است. شرح زندگانی او بر اساس گفته های خودش در کتابی به نام اینک برکه ای کهن (حدود ۴۲۰ صفحه) به تفصیل بیان شده است.

اشو در یازدهم دسامبر ۱۹۳۱ در روستای کوچوادا در استان مادیاپرادش هند دیده به جهان گشود. او والدینش را زوجی عاشق و یکدل می داند. و می گوید: «دوران کودکی من، دوران طلایی زندگی ام بود؛ روزگاری به معنای واقعی کلمه طلایی و ناب؛ روزگاری فراموش نشدنی». در ۱۹۳۸ در هفت سالگی پدربزرگش را از دست داد. پیرمرد بیمار سوار بر درشکه، سر بر روی پای نوه اش گذاشته بود و راهی طولانی را به سوی نزدیک ترین پزشک موجود در آن حوالی می پیمود. این حادثه اثری عمیق بر زندگی اشو گذاشت و باعث برانگیختن تصمیمی راسخ و درونی برای کشف آنچه که ابدی و نامیرا است شد. اشو بعدها گفت: از سکوت آن لحظه چیزهای فراوانی آموختم و دنیایی جدید در مقابل دیدگانم گشوده شد.

در سال ۱۹۵۲ در ۲۱ سالگی نور الهی و حالت روشن بینی و اشراق برای او حاصل شد. او می گوید: «سالیان مدید، تلاش و تقلا نمودم و هر آنچه لازم بود انجام دادم، اما به آنچه می خواستم نرسیدم و اتفاقاتی که انتظارش را داشتم رخ نداد. در حقیقت تلاش فراوان، خود مانعی بود برای رسیدن به هدف... جستجو لازم بود، اما لحظه ای فرا رسیده بود که کنکاش نیز باید کنار گذاشته می شد... در آن روز کاوش متوقف گردید... و آن حادثه به وقوع پیوست... نیرویی جدید خلق شد؛ نیرویی که از هیچ جا و از همه جا می جوشید و سر بر می آورد. آن انرژی در درختان، صخره ها، آسمان، خورشید و هوا وجود داشت، در حالی که پیش تر تصور می کردم فرسنگ ها با من فاصله دارد و از من دور است.»

اشو در ۲۱ مارس ۱۹۵۳ از دانشگاه سائوگر در رشته فلسفه دانش آموخته می شود و نه سال در دانشگاه جبال پور هند به تدریس فلسفه مشغول می شود. در همان ایام به سراسر هندوستان سفر می کند و به مباحثه با رهبران ادیان مختلف می پردازد. او بیش از ۳۵ سال مستقیماً به ارائه دیدگاه های خود درباره انسان، مراقبه، بلوغ، راز، عشق و سکوت می پردازد. اواخر دهه ۶۰ اشو به ابداع تکنیک های منحصر به فرد مراقبه پرداخت.

اشو در سال ۱۹۷۴ در پونای هندوستان کمونی تأسیس کرد که به زودی مردمان بسیاری از سراسر جهان برای مراقبه و دیدار او به آنجا سرازیر شدند. «کمون بین المللی اشو» هنوز هم بزرگ ترین مرکز مراقبه در هند به شمار می رود و هر روز پذیرای هزاران نفر از سراسر دنیاست. محوطه کمون را باغ های پر از گیاهان شاداب، استخرها، آبشارها، قوهای سفید، طاووس های رنگارنگ و ساختمان های بسیار زیبا تشکیل می دهد تا جوی آرام بخش و فضایی دلنشین برای تجربه خاموش درون فراهم سازد.

یکی از وقایع مهم زندگی اشو، مهاجرت او در سال ۱۹۸۱ به امریکاست. دلیل اولیه سفر او معالجه بود، ولی به دلیل استقبال زیاد، تصمیم گرفت آنجا بماند. مریدان اشو (سانیاسین) پس از چهار ماه، محلی را در یکی از نقاط امریکا خریداری و شهری به نام «راجنیش پورام» بنا کردند. محبوبیت او در امریکا فزونی می یافت که در سال ۱۹۸۵ از امریکا اخراج شد. درباره اخراج او دو نظر وجود دارد. پیروان او معتقدند که اشو کلیه ارزش های جامعه امریکا را زیر سؤال برده و راهی جدید جلوی انسان ها قرار می داد. بنابراین سران آمریکا از او احساس خطر کردند و او را اخراج کردند.

اوشو هفت هزار سخنرانی کرده که سخنانش در هفتصد و پنجاه کتاب گرد آوری شده است . مریدانش سخنانش را نوشته اند ولی اجازه ویرایش به سخنانش را نداده و گفته مطالب را همانطور که گفته ام باید به دیگران و نسلهای بعدی منتقل بشود .از هفتصد و پنجاه کتاب به زبان انگلیسی حدود هفتاد کتاب در چند سال اخیر به زبان فارسی منتشر شده و یکی از مهمترین آثار اوشو بنام مراقبه های اوشو که اخیرا مجوز چاپ گرفت و منتشر شد.

روزنامه ساندی تایمز انگلستان از اشو به عنوان یکی از هزار شخصیت معروف قرن بیستم یاد کرده است، همچنین روزنامی ساندی میدی هند نیز او را در زمره ده شخصیتی که سرنوشت هند را تغییر داده اند قرار داده است (بودا، گاندی و …)

او بیش از سی و پنج سال به تعلیم و گسترش دین واقعی و باز کردن چشمان مردمی که هزاران سال است هیپنوتیزم شده اند پرداخت و هدفش رسیدن هر انسانی به مقام والای آدمیت بود. وی به نقاط بسیاری از دنیا سفر کرد و در این سالها بارها و بارها از سوی سیاست مداران و دولتها مورد خشم و غضب قرار گرفت و بارها به زندان افتاد و شکنجه شد و عاقبت در ۱۹ ژانویه ۱۹۹۰ توسط دولت وقت آمریکا به قتل رسید و شهید شد.

پیروان او در این باره می گویند: «اشو هرگز نه به دنیا آمد و نه مرد. فقط از یازدهم دسامبر ۱۹۳۱ تا نوزدهم ژانویه ۱۹۹۰ به زیارت سیاره زمین آمد.»

تحفه ای از اشو

هرگز گمان مبر که کاینات

در حق تو خست به خرج داده

به دیگران بخشیده اما

تورا بی نصیب گذاشته

نه هر گز چنین نیست

اگر آشنایی و سنخیتی میان تو و رویاهایت نبود

هرگز آن هارا نمی دیدی

رو یا هایت را باور کن

به بخشش بی حساب کاینات ایمان بیاور

این باور تو

اولین و بزرگترین گام برای رسیدن به آنهاست

محمد صالحی