چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

تهران باز نشسته می شود


تهران باز نشسته می شود

بایدها و نباید های تغییر پایتخت در ایران

تهران کلان شهری با ریه های خاکستری و استخوان بندی لرزان، اگرچه به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سفره های آب زیرزمینی منطقه مناسبی برای ایجاد پایتخت بوده، ولی در حال حاضر به لحاظ ترافیکی و نیز بیم زلزله در موقعیت خطرناکی قرار دارد.

کارشناسان اخطار می دهند که تهران بر روی حداقل ۱۰۰ گسل از جمله یک گسل ۶۰ مایلی قرار دارد و در صورت وقوع زلزله بیشتر ساختمان ها به دلیل غیراستاندارد بودن در ساخت وساز ویران خواهند شد. طرح تعیین پایتخت جدید ایران از ۲۰ سال پیش مطرح شده بود که با وقوع زلزله عظیم بم که منجر به مرگ ۴۰هزار نفر شد، دوباره مورد توجه قرار گرفت.

از سوی دیگر انتظار می رفت با اجرای طرح های محیط زیست و مهار ترافیک از طریق احداث بزرگراه های درون شهری و نیز مترو مسئله آلودگی هوا و نیز شلوغی خیابان ها حل شود، اما متأسفانه علی رغم اجرای بخشی از این پروژه ها هنوز هم شاهد قفل شدن خیابان ها برای دقایق طولانی و نیز تبدیل شدن تهران به یک پارکینگ عظیم هستیم.

با مطرح شدن دوباره طرح تغییر پایتخت از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام قطاری از طرح ها و نظرات مختلف پیرامون این مسئله در سایت ها و وبلاگ ها به راه افتاده است.

افرادی خوشبینند که با یک سری نقل و انتقالات بتوانیم پایتخت سیاسی و یا پایتخت اقتصادی جدیدی در کمترین زمان ممکن داشته باشیم و عده دیگری ناامیدانه اجرای این پروژه را محال ممکن ارزیابی می کنند. به هر جهت برای داشتن پایتخت جدید اولین گام پیدا کردن منطقه ای جدید و مناسب است که از همه لحاظ پتانسیل پایتخت شدن را داشته باشد. در این جستجو باید معیارهایی چون سفره های آب زیرزمینی، کمترین احتمال وقوع زلزله، بودجه ساخت و سازهای اصولی، شرایط احداث جاده و فرودگاه و... مدنظر قرار گرفته شود.

برخی زمین شناسان مناطقی بین شهرستان های دلیجان و قم در استان مرکزی را برای پایتخت جدید پیشنهاد کرده اند که در آنها طی ۲۰۰۰ سال گذشته هیچ زلزله ای اتفاق نیفتاده است. عده ای بهره گیری از پتانسیل سایر شهرهای بزرگ نظیر شیراز، اصفهان و مشهد را جایز دانسته اند. اما آیا می توان در سراسر ایران منطقه ای را پیدا کرد که عاری از هرگونه گسل باشد و احتمال وقوع زلزله به صفر برسد؟

چنین منطقه ای شاید در قلب شن زارهای کویر لوت پیدا شود! از سوی دیگر انتقال پایتخت به شهرهایی چون اصفهان، شیراز و مشهد باز هم با سپری شدن یکی و دو دهه همین مشکلاتی را که در تهران شاهدش هستیم، به دنبال خواهد داشت.

● تا افق ۱۴۰۴ تغییر پایتخت ممکن است

یک تیم از ژاپن با همکاری شهرداری تهران پژوهشی را پیرامون خطر زلزله در تهران و نیز مسائل و چالش های زیست محیطی و ترافیکی این شهر انجام داده که میزان خطر وقوع زلزله بسیار بالا اعلام شده است.

علی اکبر آقایی نایب رئیس کمیسیون عمران در مجلس شورای اسلامی باعنوان این مطلب که در اکثر کشورها پایتخت سیاسی از پایتخت اقتصادی جدا است، می گوید: «من با جدا کردن پایتخت سیاسی از اقتصادی کاملاً موافقم. البته این طرحی که توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان شده، زمانی لازم الاجرا خواهد شد که به تأیید مقام معظم رهبری برسد.

اجرای این طرح در قالب چشم انداز ۲۰ساله کشور و تا افق ۱۴۰۴ پیش بینی شده که نیازمند زیرساخت های فراوانی است. ابتدا باید منطقه دوم را شناسایی کنیم و از همه لحاظ شرایط احداث یک پایتخت جدید مدنظر قرار بگیرد، سپس نیازمند بودجه هستیم تا بتوانیم در یک مدت زمان تعریف شده کار را به سرانجام برسانیم.»

وی در پاسخ به این سؤال که چرا در طی ۲۰سال گذشته که این طرح مطرح بوده، هیچ اقدامی صورت نگرفته است، می گوید: «یکی از موانع اصلی، پیدا کردن جای مناسب است و ضمناً ترس از این که نتیجه چه خواهد شد؟ اما اخیراً سایر کشورها نظیر مالزی این کار را انجام داده اند و اتفاقاً موفق هم بوده اند، پس این کار باتوجه به تجربه هایی که سایر کشورها داشته اند، شدنی است.»

وی ادامه می دهد: «شما ببینید وقتی پایتخت ترکیه به خاطر زلزله تغییر کرد چه اتفاقی افتاد؟ آیا آنها رشد نداشتند؟ واقعیت را باید پذیرفت که تهران در شرایط فعلی از لحاظ ترافیک، معیارهای زیست محیطی و حتی با ازدحام بیش از حد جمعیت از لحاظ خدمت رسانی با افت شدیدی روبروست.»

آقایی با خوشبینانه ترین دید صراحتاً می گوید: «اگر اعتبارات لازم تعیین شود، ظرف مدت ۳ تا ۵سال می توانیم پایتخت جدید را راه اندازی کنیم.»

● فریاد در گلو خفته زمین شناسان

پورفسور عکاشه استاد زمین شناسی بنا به گفته خودش از ۵ دهه پیش ضرورت جابه جایی پایتخت را مطرح کرده بود. وی معتقد است اگر چنین کاری صورت می گرفت، درحال حاضر با این حجم عظیم مشکلات در شهر تهران روبرو نبودیم. بدون شک برگرداندن خیل عظیم جمعیت ناشی از مهاجرت بی رویه که در تهران متمرکز شده اند، کار بسیار دشواری خواهدبود.

ناصر حافظی مقدس استاد دانشکده علوم زمین دانشگاه صنعتی شاهرود یکی از دلایل اصلی انتقال پایتخت را به جز مسئله شلوغی و ترافیک، احتمال بالای وقوع زلزله شدید عنوان کرده و می گوید: «با مطالعاتی که ژاپنی ها داشته اند، این مسئله تشدید شده است. اما به نظر می رسد اکثر طرح های پیشنهادی برای انتقال پایتخت نیز طولانی و غیرممکن باشند!»

وی با اظهارنظر درباره این مسئله که منطقه جدید کجا باشد، بهتر است؟ می گوید: «از کنار قم و دیلیجان گسل قم- زفره می گذرد که بازهم این مناطق را خطرناک ساخته است.

شاید امن ترین مناطق ایران از لحاظ وقوع زلزله به سمت سمنان و از آن طرف غرب کشور باشد. البته حتی درمورد مناطق کویری هم نمی توان گفت که صددرصد از خطر زلزله مصون هستند، چراکه گاه زیر رسوبات گسلی مخفی شده که هرگز به چشم ما نیامده است. و یا این که اصفهان ۲۰۰۰سال و مشهد ۸۰۰سال است زلزله ندیده اند، ملاک خوبی نیست. بنابراین همه جای ایران زلزله خیز بوده و تنها راه چاره مقاوم سازی در ساخت و سازهاست.»

● تغییر پایتخت ارزش بررسی دارد

تغییر پایتخت ایده جدیدی نیست اما فقط در حد یک طرح باقی مانده است. احتمالا بزرگترین دلیل ناکام بودن چنین طرحی هزینه بالای اجرای آن است. تهران ویژگی های مثبتی دارد که بخشی از آن را به دلیل سال ها پایتخت بودن کسب کرده است و همین ویژگی ها باعث شده است که به نسبت دیگر شهرها امتیاز بیشتری برای پایتخت بودن داشته باشد. وسعت شهر تهران بسیار زیاد است و مراکز دولتی در وسعت زیادی پخش هستند و این قضیه به امنیت آن کمک می کند، همچنین از لحاظ مراکز بهداشتی و درمانی و نیز مراکز اقتصادی تهران در جایگاه برتری قرار گرفته است. اما آیا این شهر بیش از این توان کشیدن عنوان پایتختی را دارد؟

شیرازی یک صاحب نظر و موافق تغییر پایتخت می گوید: «نگاهی به ترافیک تهران داشته باشید، یک باران و ریزش برف در مراکز شمالی تهران باعث ترافیک بسیار سنگین می شود. با وجود بزرگراه های متعدد همچنان در ساعات رفت و آمد ترافیک سنگینی در این بزرگراه ها جریان دارد و در نظر بگیرید اگر احیانا اتفاقی در بخشی از شهر و در یکی از جریان های ترافیکی به وجود بیاید، آن وقت با یک بن بست ترافیکی مواجه خواهیم بود که شهر را فلج می کند. در عین حال این بزرگترین مرکز اقتصادی و جمعیتی کشور همچنان شاهد مهاجرت از دیگر شهرهای کشور است و این قضیه حداقل هزینه سکونت در تهران را بیشتر کرده است. علاوه بر این بخش های مهمی از شهر تهران در خط زلزله هستند و قابل تصور است که در صورت حادثه احتمالی وضعیت شهر چگونه خواهد بود؟»

این صاحب نظر محاسن انتقال پایتخت را این گونه بیان می کند: «در صورت انتخاب یک منطقه مناسب به عنوان پایتخت و توسعه آن با الگوهای جدید شهرسازی می توان در یک یا دو دهه انتظار یک پایتخت مدرن برای کشور را داشت. انتقال بخشی از مراکز دولتی و کارمندان آنها به پایتخت جدید به تنهایی می تواند کمی از ترافیک و جمعیت تهران بکاهد. همچنین این شهر جدید قاعدتا جاذبه ای برای مهاجرت جمعیت از تهران و سایر شهرها و یا انتقال مراکز اقتصادی به شهر جدید خواهد داشت و این بزرگترین کمک به تهران است و توجه داشته باشید که تهران نیازمند سرمایه گذاری زیادی برای پشتیبانی از افزایش جمعیت و نیازهای ترافیکی دارد که این سرمایه گذاری می تواند در شهر جدید صورت گیرد.»

وی در تکمیل صحبت هایش می گوید: «همچنین این شهر جدید یک فرصت استثنایی برای سرمایه گذاری است و می تواند سرمایه های بخش خصوصی که صرف خرید و فروش مسکن در تهران یا خرید ملک در کشورهای منطقه می شود را جذب کند. از طرفی می توان انتظار داشت آزاد شدن بخشی از ساختمان ها و زمین های افراد یا مراکزی که از تهران به شهر جدید منتقل می شوند و همچنین ذهنیت انتقال پایتخت از تهران می تواند به کاهش هزینه زندگی در تهران کمک کند. تهران می تواند همچنان بزرگترین مرکز اقتصادی کشور باشد، اما مدیریت کشور و بخشی از مراکز حکومتی می تواند به شهر مدرن و با قابلیت توسعه بیشتر منتقل شود.»

● انتخاب شهر جدید بدون اعلام قبلی

سیدمحمد هاشم پور یزدان پرست استاد اقتصاد دانشگاه شیراز پیرامون طرح تغییر پایتخت صراحتا می گوید: «شلوغی بیش از حد شهر تهران نشان داد که نمی توان با امکانات جنبی مشکلات این شهر را برطرف کرد.»

وی به دسته بندی مشکلات فعلی شهر تهران پرداخته و توضیح می دهد: «تمرکز دولت و کلیه ارگان های مربوطه در شهر تهران یک رأس مشکل است. رأس دیگر به تمرکز تعداد کثیری دانشگاه در این شهر برمی گردد که یکی از عوامل بسیار مهم مهاجرت مردم به خصوص نخبگان به شهر تهران است. در حدود ۲۰۰ هزار دانشجو در شهر تهران نیروی محرکه عظیمی است که جوانان کشور را به تهران جذب کرده و به دنبال آن به خاطر امکاناتی که در شهر تهران متمرکز است از بازگشت آنها به شهرها و روستاهای خود جلوگیری می کند.»

وی رأس سوم مشکلات تهران را در انحصار تمرکز واحدهای اقتصادی کشور عنوان کرده و می گوید: «علت عمده این پدیده دولتی بودن اقتصاد است و چیزی در حدود ۷۰ درصد اقتصاد کشور دولتی است. این امر موجب شده که شرکت ها، دفاتر آنها و واحدهای مربوطه در تهران متمرکز شوند که متأسفانه طی سی سال گذشته جمعیت تهران و شهرهای اطراف آن را به حدود ۴ برابر جمعیت سال های گذشته رسانده است. لازم به تذکر است که متأسفانه اکثر دانشگاه های شهر تهران نیز دولتی بوده همچنان که اقتصاد و آموزش و پرورش دولتی است. شرکت های عظیم خدمت رسانی نظیر مخابرات، بانک ها، حمل و نقل، هواپیمایی و... نیز دولتی بوده که یکی از عوامل تجمع مردم در شهر تهران هستند.»

وی ادامه می دهد: «انتقال پایتخت بدون انتقال موارد ذکر شده یعنی واحدهای فرهنگی، اقتصادی، تجاری، حمل و نقل و... که دولتی هستند، یقینا نمی تواند مشکلات شهر تهران را که در رأس آن مهاجرپذیر بودن این شهر است، حل کند.»

پوریزدان پرست به نکاتی اشاره دارد که در صورت قطعی شدن تصمیم انتقال پایتخت باید مدنظر گرفته شوند. وی می گوید: «در محل جدید مسائلی را که از هم اکنون ایجاد خواهد شد، باید پیش بینی کرد. اولین نکته هجوم فرصت طلبان برای خرید زمین و ساختمان در منطقه جدید خواهد بود که موجب افزایش وحشتناک قیمت زمین، ساختمان و سایر هزینه های مردم خواهد شد. عده ای سعی خواهند کرد با بورس بازی و در پی گران شدن قیمت زمین سود کلانی به جیب بزنند. باید معامله زمین در شهر جدید بر طبق قانون و براساس برنامه های دقیق بدون اعلام قبلی شهری که برای پایتخت انتخاب می شود، صورت پذیرد.»

در این شلوغی خیلی چیزها از دست می رود. یک نفر خودش را گم می کند، یک مدیر برنامه هایش را و یک شهر سلامت جسم و روانش را از دست می دهد.

راستی چرا ما همیشه دقیقه ۹۰ هستیم و دیر به فکر اجرایی کردن راه حل ها می افتیم در صورتی که خیلی پیشتر جواب را می دانیم.

وقتی ۵۰ سال پیش تشخیص داده شد تهران نمی تواند به یک کلان شهر عظیم تبدیل شود، چرا بی خیال نشستیم و تماشا کردیم تا به حد انفجار برسد؟ هر روز دلمان به یک مسکن خوش بود. خیال می کردیم با عملیاتی کردن پروژه های مقطعی نظیر احداث بزرگراه و مترو و... می توان از کوله بار مشکلات تهران کاست، اما بالاخره بدنه شهر به این مسکن ها عادت کرد و با ازدحام بیش از حد جمعیت و بی اعتنایی ما تأثیر مسکن ها از بین رفته و دوباره گرفتار آمدیم. جای تعجب دارد که هنوز هم به جای حل ریشه ای مسئله به فکر خلق راه حل کوتاه مدت دیگری نظیر سه طبقه کردن شهر و غیره هستیم.

اکنون تهران به میان ده شهر نامطلوب جهان برای زندگی سقوط کرده و در دهک پایینی جدول ۱۲۷ شهر دنیا جا گرفته که از سوی واحد اطلاعاتی مجله اکونومیست مورد بررسی قرار گرفته اند. تهران از نظر تأسیسات زیربنایی، دسترسی به کالاهای مورد نیاز، خدمات، خطرات شخصی و... مطالعه شده و بررسی ها روشن کرده است که نسبت به سه سال پیش در این جدول سقوط کرده و از بیست شهر آخر به پایین ترین دهک جدول رسیده است! اما تهران سال هاست در میان شهرهای نامطلوب زندگی قرار داشته و تغییراتی که در آن ایجاد شده، تنها جای آن را اندکی بالا یا پایین برده است. در بررسی کیفیت های مطلوب یک شهر برای زندگی، میزان دسترسی به امکانات بهداشتی، ترافیک، امکانات رفت و آمد، میزان آلودگی هوا و... مورد بررسی قرار می گیرد. و تهران شهری است که با مجموعه ای از این مشکلات دست و پنجه نرم می کند و هیچ یک از مسئولان شهر باتوجه به زیرساخت های ناموزون آن نتوانسته اند کار فوق العاده ای برای شهر انجام دهند.

مشکل ترافیک تهران به حدی پیچیده شده که هیچ کس حتی نمی تواند برای آن راه حلی تصور کند.

دکتر مهدی ریاضی دکترای ترافیک و حمل و نقل در نوشته ای آورده است: «چالش شهردار برخورد بلندمدت و برنامه ریزی شده با مسئله حمل و نقل است که نیاز به برنامه ریزی همه جانبه چند وجهی و زمان بندی شده و اجرای هماهنگ برنامه ها دارد.»

● حل مشکلات تهران را رها نکنیم

سال هاست که در تهران هزاران طرح جامع و مقطعی برای رفع معضلات مختلف نوشته می شود و ساعت ها کار و هزینه های گزاف صرف می شوند، اما تنها به این دلیل که طرح ها در زمان مناسب انجام نمی شوند و یا با تأخیر به بهره برداری می رسند، هیچ کدام گرهی از مشکلات تهران باز نکرده اند.

امین شعبانی عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی معتقد است که طرح انتقال پایتخت اگرچه طرح زیبایی است ولی لااقل در کوتاه مدت غیرممکن است. وی می گوید: «اعتقاد شخصی من این است که یک چنین چیزی امکان ندارد! شما ببینید اگر بخواهیم شهری را استان کنیم چه قدر برای کار کارشناسی و تخصیص بودجه زمان می برد، چه برسد به این که بخواهیم کلان شهری چون تهران را انتقال دهیم! در شرایط فعلی بهتر است به جای صرف انرژی و وقت در رابطه با پروژه های بی سرانجام، به فکر ایجاد شرایط بهتر برای پایتخت باشیم. فکر کردن پیرامون انتقال پایتخت باعث می شود از اصلاحات غافل بمانیم.»

وی با اشاره به این که تهران یکی از شهرهای خوب دنیاست و می تواند شهر زیبایی باشد، ادامه می دهد: «تهران از لحاظ کنترل ترافیک و حل مسئله آلودگی هوا نیازمند یک سری اصلاحاتی است. چنانچه بتوانیم حمل ونقل عمومی را سروسامان دهیم، بخش زیادی از مشکلات حل خواهد شد. کار پیچیده و سختی هم به نظر نمی رسد، ولی این که بگوییم ما نمی توانیم مشکل حمل و نقل را حل کنیم و در نتیجه شهر را رها کرده و برویم جای دیگری شهر بسازیم، این فکر در واقع اعلام شکست است.»

وی می گوید: «پیش بینی شده بود که با احداث مترو به صورت کامل ۷۵درصد حمل و نقل به کمک وسایل نقلیه عمومی صورت بگیرد، اما طی سه دهه به جای ساخت ۲۷۰ کیلومتر مترو ۱۱۲ کیلومتر ساخته ایم که ۴۶ کیلومتر از آن مربوط به خط تهران- کرج است. بنده اخیراً طرحی را به مجلس ارائه دادم که از ۲میلیارد دلار ذخیره ارزی، یک میلیارد دلار را به تهران اختصاص بدهیم و یک میلیارد دیگر به شهرهای بزرگ اختصاص پیدا کند. چنانچه بتوانیم مسئله ترافیک را حل کنیم، مشکل آلودگی هوای تهران هم به خودی خود حل خواهد شد.»

شعبانی از شیوه دیگری برای تعدیل پایتخت صحبت کرده و می گوید: «می توانیم کارخانجات را از تهران خارج کنیم و به مشکل مهاجرپذیری و توسعه حاشیه ها خاتمه دهیم. این جمعیت حاشیه نشین شهر تهران است که هزار و یک مسئله ایجاد کرده اند و باید هرچه سریعتر کارخانجات را منتقل کرد. نمی شود گفت شما حاشیه نشین ها بمانید، ما شهروندان تهرانی جای دیگری می رویم! همه راهکارها پیش بینی شده ولی متأسفانه در اجرا چیز دیگری می شود!»

وی به بازدید اخیر خود از شهر پرند اشاره کرده و می گوید: «در کمال تعجب دیدم که یک شهر صنعتی دیگر در دل پرند ساخته می شود. ساختن شهر صنعتی در شرایط فعلی یعنی سیل دیگری از مهاجران را روانه حواشی تهران کنیم. آقایان به جای صحبت درباره انتقال پایتخت جلوی این قبیل ساخت و سازها را بگیرند.»

● چالش های زیست محیطی شهر تهران

تهران بزرگترین بازار خودرو در کشور است. روزانه تعداد قابل توجهی خودرو وارد این شهر می شود، بدون آن که بزرگراه ها به اندازه ورود خودرو گسترش یابند. خطوط مترو با بیش از دو دهه تأخیر به بهره برداری رسیده اند و کسی عاقبت طرح منوریل را نمی داند. مشکلات زیست محیطی تهران روزبه روز بیشتر گلوی این کلان شهر را می فشارد.

محمد دهدار استاد محیط زیست دانشگاه گیلان توضیح می دهد: «بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از کشورها برای تمرکززدایی برنامه تدوین کردند. اتفاقاً در ایران نیز هم ردیف کشورهای مهم دنیا یعنی در سال ۱۳۲۷ هجری شمسی برنامه ریزی مدونی برای تمرکززدایی صورت گرفت.

یک گروه کارشناس فرانسوی به نام ستیران به ایران آمدند و طرحی دادند که مثلاً شهرهایی چون گیلان قطب اقتصادی کشور و تهران قطب سیاسی باشد. اما هرگز این برنامه تمرکززدایی از سوی دولت وقت پیگیری نشد. در حال حاضر مشکل کلان شهر تهران که چیزی در حدود یک هفتم جمعیت کشور را در خود جای داده بسیار بسیار گسترده است. مصرف سرانه هر شهروند تهرانی چند ده برابر یک فرد روستایی است. شما درنظر بگیرید که چه قدر انرژی و هزینه صرف انتقال مواد غذایی به شهر تهران می شود؟ از سوی دیگر چطور می توان در مدت کوتاهی حداکثر ده میلیون نفر را جابه جا کرد؟»

وی به مشکلات متعدد زیست محیطی تهران، گریزی زده و می گوید: «تهران در یک کاسه قرار گرفته است. کوه ها دور تا دورش را احاطه کرده اند، لذا پالایش هوا صورت نمی گیرد. وضعیت هوای تهران در شرایط فعلی شبیه اتاقی است که در آن لاستیک می سوزانند. زمین های زیادی باید به پارک تبدیل شود، اما به دلیل نرخ بالای زمین اکثر سرمایه داران ترجیح می دهند اززمین ها برای ساخت و ساز استفاده کنند که سود بیشتری عایدشان بشود. تهران در یک منطقه شیب دار واقع شده و فاضلابش وارد خاک می شود. الان خاک این شهر حالت اسفنجی را دارد که اشباع شده و دیگر فاضلاب ها نمی توانند جذب لایه های زیرین خاک شوند و چون سراشیبی وجود دارد به جنوب تهران دشت ورامین سرازیر می شوند.این مسئله باعث شده که آب چاه ها و زمین های کشاورزی اطراف تهران آلوده شوند. شما شاید در بازار میوه، سبزیجات و صیفی جات خوش رنگ و لعابی را پیدا کنید، اما همه این میوه ها از یک طرف به خاطر کود شیمیایی که برای بهره برداری سریعتر به آنها داده شده و از سوی دیگر به دلیل آلوده بودن آب و خاک کشاورزی لبریز از سموم هستند. مردم شهر که از این میوه ها و سبزیجات استفاده می کنند به انواع بیماری های خطرناک ازجمله سرطان مبتلا می شوند. یکی از دلایل شیوع سرطان شاید همین باشد.»

وی تأکید می کند که هرطور شده باید شرایط عادلانه ای فراهم کرد که روستانشین در محل تولد خودش باقی مانده و برای مسافرکشی و یا سیگارفروشی روانه تهران نشود.

● راه حل هایی برای حل مشکل ترافیک

دولت سال هاست که برای کاهش آلودگی هوا چاره اندیشی می کند، اما تا مردم همکاری نکنند، کاری از پیش نخواهد رفت. مردم باید احساس مسئولیت کنند و از موتورسیکلت ها و سواری هایی که بد می سوزند یا روغن سوزی دارند، استفاده نکنند.

اتوبوس های شرکت واحد هم منبعی برای تولید گازهای سمی هستند. اگر هوا آلوده است، همه ما مقصر هستیم و همه باید برای رفع این مشکل تلاش کنیم تا بتوانیم هوای بهتری تنفس کنیم.

ایران به دلیل ساختار غیرمتراکم و نیمه متمرکز خود دارای ساختار اداری است که کوچکترین مشکل در شهرستان ها مردم را به تهران می کشاند. این آمد و شد مردم از سراسر کشور به تهران اگر کم شود، مشکلات عمده ای برطرف خواهد شد، درحالی که نسبت سرانه تعداد اتومبیل به جمعیت در تهران کمتر از بسیاری از شهرهای دیگر دنیاست. تردد خودرو در تهران بسیار زیاد است. این موضوع باعث راه بندان بسیار سنگین و به طور همزمان آلودگی زیاد هواست.

منطقه شهری تهران به تنهایی یک شهر بزرگ محسوب می شود. تهران عبارت است از بیش از بیست شهر بزرگ کنار هم که افراد آن دائماً به شهرهای همسایه تردد دارند. اگر هریک از مناطق شهری تهران از نظر شغل و خرید و مدرسه و دکتر و غیره برای ساکنانش خودکفا باشند، میزان تردد خودروها بسیار کمتر خواهد بود.

● یک پدر برای تهران کافی است

اسماعیل کوثری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی می گوید: «نظام جمهوری اسلامی چون متمرکز است، پس طبیعی است که تمام تصمیم گیری ها در پایتخت صورت می گیرد، لذا علاقمندی نخبگان نیز به اقامت در تهران بیشتر است. تصمیم گیری برای ثروت و نیز پست های کلیدی مدیریتی نظام همه در تهران تعریف می شوند. البته این ها مشکل ساز نیست، مشکل از جایی شروع می شود که عده ای به صورت بی رویه و تعریف نشده از شهرهای محل سکونتشان در آرزوی یافتن شرایط بهتر به تهران سرازیر شده و در حاشیه ها ساکن می شوند. شلوغی بیش از حد پایتخت باعث شده که مدیریت های مختلف نتوانند برنامه های خود را به نحواحسن اجرا کنند.»

وی در ادامه می گوید: «به نظر می رسد طرح جدایی پایتخت سیاسی از قطب اقتصادی چاره اندیشی مناسبی باشد. هرچه قدر در اجرای این طرح دیر بجنبیم ضررهای بیشتری را متحمل خواهیم شد.

برای مثال کارخانجاتی هستند که در شهرستان ها فعالیت دارند، اما چون می بینند در تهران بهتر می توانند مبادله داشته باشند، یک شعبه هم در تهران دایر کرده اند. در گام ابتدایی بهتر است هرچه سریعتر این مراکز به محل اصلی خود برگردانده شوند. حتی بخشی از ارگان های نظامی را نیز می توان منتقل کرد، چنانکه تصمیم گیری شده نیروی دریایی در شهرهایی که ساحلی هستند، تمرکز پیدا کند.» کوثری به مشکل بزرگ دیگری در رابطه با کلان شهر تهران اشاره کرده و می گوید: «مشکل اساسی این جاست که تهران یک متولی ندارد وهرکس ساز خودش را می زند. این شهر باید به یک شهردار و یا یک فرماندار سپرده شود تا تصمیم گیری ها یکدست شوند.»

گالیا توانگر