دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تلویزیون سریال های خود را واگذار کرده است


تلویزیون سریال های خود را واگذار کرده است

یکی از چالش های اخیر و اصلی صدا و سیما, واگذار کردن عرصه نمایشی و به خصوص سریال درچند ماه گذشته بوده است

یکی از چالش های اخیر و اصلی صدا و سیما، واگذار کردن عرصه نمایشی و به خصوص سریال درچند ماه گذشته بوده است. پس از پخش چند سریال دیدنی و تاثیرگذار مثل «مختارنامه»، «وضعیت سفید»، «شوق پرواز» و... درسال ۹۰، دیگر هیچ مجموعه نمایشی غنی و جریان سازی روی آنتن شبکه های سیما نرفت. سریال هایی که ماه های اخیر از شبکه های مختلف پخش شدند، یا ملودرام های تلخ و گزنده بودند یا کمدی های زیر متوسطی که نه رضایت مخاطبان را کسب کردند و نه دستاورد فرهنگی تازه ای را به منصه ظهور رساندند. دو شبکه جدیدالتأسیس با نام «نمایش» در «سیما» و «صدا» هم نه تنها در راستای اهداف متوقع از این دوبال رسانه ملی حرکت نکردند که عمدتا آثاری را روی آنتن بردند که سنخیت چندانی با رسالت صدا و سیما نداشته اند.

و این خلأ در شرایطی رخ می دهد که روز به روز، چالش ها و میدان های نبرد رسانه ای صدا و سیما گسترده تر از قبل می شود. به خصوص اینکه طی دو، سه سال اخیر، با افزایش هجوم فرکانس های بیگانه به حریم زندگی مردم ایران، برجستگی نقش رسانه ملی ضرورت بیشتری پیدا کرده است. شکی نیست؛ خط مقدم نبرد رسانه ای در جبهه ایران، صدا و سیماست. گرچه نمی توان جایگاه سایر رسانه ها را نادیده گرفت، اما باید گفت برآیند و نتیجه غالب فعالیت های فرهنگی و رسانه ای کشور، از دریچه صدا و سیما تکثیر و اشاعه می یابد. به همین دلیل، رسانه ملی بیشترین قابلیت را برای تحکیم اتحاد ملی و تسخیر سنگرهای رسانه ای مهاجم دارد.

این وضعیت حساس، آزمون و فرصتی پیش روی این رسانه ملی است. چالش های رسانه ای جدید، می تواند بستری برای بیدار کردن بسیاری از استعدادهای خفته، جاری ساختن نیروهای تازه و فتح کردن قله هایی مرتفع تر باشد. وضع فعلی رسانه ملی، تنها بخش کوچکی از داشته ها و توانمندی های آن است و معتقدیم اگر صدا و سیما ویژگی های بالقوه خود را بیش از پیش بالفعل نماید، می تواند بسیاری از مشکلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورمان را برطرف کند.

خارج شدن روز افزون از انفعال، خنثی سازی ناتوی فرهنگی و شبیخون رسانه ای غربی ها، واکسینه کردن جامعه در مقابل جنگ نرم و در نهایت صدور بیش از پیش ارزش های انقلاب اسلامی به جهان، از جمله رسالت های کنونی صدا و سیما محسوب می شود. اما این آرمان ها محقق نمی شوند مگر اینکه تحولی در زمینه نمایش صورت بگیرد. به عنوان مثال معاون محترم سیما به تازگی گفته: «سیمای جمهوری اسلامی ایران مبانی نظری حرکت خود را در قالب منظومه ای بر پایه گفتمان قرآن و عترت، نظریه امامت و ولایت ترسیم کرده است.» اما سؤال این است که جایگاه این شاخص های مقدس و مبین در سریال ها کجاست؟

موضوع مهم این است که آنچه به عنوان سریال در فضای رسانه ای ما شناخته می شود، یک ابزار صرفا سرگرم کننده نیست. سریال ها امروز -حتی بیش از فیلم های سینمایی و بخش های خبری و گزارشی شبکه های تلویزیونی- کارکردی استراتژیک یافته اند. صحبت های بنیامین نتانیاهو در مراسم نخستین سالگرد حمله به برج های دوقلوی نیویورک که ۱۰ سپتامبر سال ۲۰۰۲ (۲۱ شهریور ۱۳۸۱) در «کمیته اصلاح دولتی» برگزار شد ، سند این موضوع است. آنجا که نخست وزیر فعلی رژیم صهیونیستی به صراحت گفت باید با پخش سریال های غیراخلاقی، نظام حاکم بر ایران را سرنگون کرد!

با این حال مدتی است که رسانه ملی از فقر مجموعه نمایشی رنج می برد. رسانه ملی برای نیل به اهداف و آرمان هایش از جمله دفاع از فرهنگ و ارزش های مردم کشورمان در مقابل ناتوی فرهنگی غرب باید به رشد متوازن همه زمینه های کاری اش دست بزند. همان طور که ذکر شد، یکی از بهترین مجراها برای جریان سازی انقلابی و استراتژیک، سریال است. این قالب رسانه ای دارای مزیت هایی است که خبر و مستند و سایر کارهای رسانه ای فاقد آن هستند. مثلا مجموعه های نمایشی و دنباله دار، دارای این توان هستند که پیام موردنظر را غیرمستقیم و با اثرگذاری بیشتر و طولانی مدت تر به ذهن مخاطب منتقل کنند.همچنان که درباره سریال های استراتژیک آمریکایی نیز این شاخصه حاکم است. افراد باهدف سیاسی سراغ امثال «لاست» و «۲۴» نمی روند. بلکه مقصودشان تفریح و سرگرمی است.چه بسا بسیاری از بینندگان این نوع آثار تا پایان نیز به محتوای سیاسی و ایدئولوژیک آنها پی نبرند. اما بدون این که خودشان متوجه شوند تحت تاثیر آنها قرار گرفته و مفاهیم تنیده شده در تار و پود ساختار و محتوای آنها را دریافت می کنند. با استمرار این روند و تماشای دراز مدت و پی درپی این نوع فیلم ها، به تدریج مخاطب ناآگاه تبدیل به شهروندی مورد انتظار تولیدکنندگان آن آثار می شود.

قابلیت دیگر سریال ها این است که برخلاف سایر برنامه ها قدرت جذب مخاطب عام را دارد. مستندها، گزارش ها، میزگردها و بخش های خبری تنها بخشی از مردم را به خود جلب می کنند. اما مجموعه های نمایشی می توانند همه طیف ها را با خود همراه کنند.

آیا سریال هایی که این شب ها به مناسبت ماه مبارک رمضان از سیما پخش می شوند می توانند شروع پویایی دوباره حوزه نمایشی سیما باشند؟

آرش فهیم