سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
بیایید دو دستی گور خودمان را نکنیم
قناعت نکنیم چه چیزهایی در انتظارمان است؟
بعضیها وصلند به مال و مقامشان. انگاری که منگنه کرده باشندشان به هم. هر جا مالشان باشد جان آنها هم آنجاست. مالشان زیاد شود بزرگتر میشوند و هرچه مالشان کمتر شود آب میشوند. خدا نکند که کل دار و ندارشان بسوزد و خاکسترشان برود به آسمان. آن موقع است که دراز به دراز میخوابند روی زمین و قبض روح میشوند. اینطور آدمها مدام دنبال زیادترند. زیاد خواهی هم که انتها ندارد. آنقدر میخواهند و جمع میکنند که یک روزی جناب عزراییل همهشان را ازشان میگیرد و میریزد جلوی وارثهایش. آن موقع است که او میماند و غسال و دو، سه متری پارچه سفید و کافور و ... . دیگر نه از آن پادشاهی خبری است و نه از آن همه دبدبه و کبکبه. حرص و طمع بیوفاترین رفقایی هستند که آدم میتواند داشته باشد.
آخر و عاقبت زیادهخواهی و حرص و طمع:
زندگی زهرتان میشود:
همهاش سگ دو بزنی برای یک لقمه نان بیشتر. اعصابت خرد شود که چرا فلان محموله باری نرسیده و یا اصلا غرق شده است در دریا. قرص پشت سر هم قرص که چند ساعتی بدون استرس بتوانی بخوابی. دیگر زندگی که نیست. مثل زهر مار میماند.
به خاک سیاه مینشینید:
قماربازها وقتی چندبار میبرند و کلی پول درست وبالشان میافتد. طمع میکنند که دوباره شرط ببندند و همه دار و ندارشان را میگذارند وسط. امان از آن لحظهای که شانس یار نباشد و همه را ببازند. باز هم که ببازند، لباسشان را هم به پول تبدیل میکنند و دوباره بازی میکنند تا آنجایی که دیگر هیچی برایشان باقی نمیماند. قماربازهای حرفهای یک اصل دارند که میگویند همه داشتهتان را سر یک میز نگذارید. شاید بهتر است ما هم همه زندگیمان را سر مال و مقام شرطبندی نکنیم. اگر همهاش را ببازیم دیگر ماییم و بخت سیاهمان.
حیا را قورت میدهید:
آدم حتی وقتی که میرود به برادرش بگوید پوللازم شده است کلی دست دست میکند و وقتی هم میگوید تا گوشهایش هم سرخ میشوند. حیا میکند. رویش نمیشود. ولی آدم طماع برای اینکه به مقام یا مالی برسد هر کاری میکند. حرمت خود را که نمیفهمد که هیچ به حرمت هیچ کس احترام نمیگذارد.
برای خدا تره هم خرد نمیکنید:
کسی که به داشتهاش راضی نیست به صلاحدید خدا شک دارد. حتما فکر میکند که نعوذا بالله جای خدا نشسته و خود بهتر میداند که چقدر داشته باشد بهتر است.
خوار و خفیف میشوید:
خدا آدم را محتاج کسی نکند. بگو آمین! آخر آدم عاقل خودش را برای کمی بیشتر، محتاج هر کس و ناکسی میکند. منزلت هر کسی به سروری و آقاییاش است که باید به آن فخر بفروشد. نه اینکه عرت نفسش را مثل ته سیگار بیاندازد زیر پایش و له کند.
غلام حلقه به گوش این دنیا میشوید:
وقتی همه کس و همه چیز آدم بشود، پول. بشود فلان پست. بشود دنیا. دنیا هم میشود آقا و سرورش. گفت بخواب باید بخوابد. گفت بشین باید بنشیند. گفت بمیر باید بمیرد. عین یک غلام حلقه به گوش. دیگر کاری ندارد که خدا چه گفته و دین ازش چه میخواهد.
دستتان همیشه جلوی دیگران دراز میماند:
خدا روزیش را از کسی که به همینی که دارد راضی نیست، برمیدارد و خودش را به خودش وامیگذارد تا در خواستههایش غرق شود. آدمی که خرج کردنش حساب و کتاب نداشته باشد و هر آنچه را که خواست بخرد و هرجایی که خواست پولش را حیف و میل کند، آخرش خودش میماند و حوضی که در آن یک قطره آب هم پیدا نمیشود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست