سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
«میش» و الگوی روایت دایره ای

با اینکه قالب تلهفیلم در شبکههای تلویزیونی دنیا سابقه بسیار طولانی دارد و حجم مهمی از برنامههای تلویزیونی در این قالب تولید و پخش میشوند، اما در کشور ما تا مدتها به تلهفیلمها به عنوان برنامههایی حاشیهای و بیاهمیت نگاه میشد و بیشترین تمرکز صداوسیما روی تولید سریالها و مجموعههای داستانی بود. در چند سال گذشته موج جدیدی از تولید تلهفیلم شکل گرفت و با سازماندهی نیروهای فعال در سینما و تلویزیون، حجم تولید فیلمهای تلویزیونی چند برابر شد. تا جایی که اکنون یکی از بخشهای اصلی کنداکتور تلویزیون را تلهفیلمها تشکیل میدهند. این موج اگرچه در سال جاری اندکی فروکش کرده ولی هنوز تولید و پخش فیلمهای تلویزیونی با قوت چشمگیری ادامه دارد.
قالب تلهفیلم به دلیل مختصات ویژهای که دارد میتواند خلا میان سریال و فیلم سینمایی را پر کند. ضرورت تولید تلهفیلم از آن روی است که در این قالب میتوان داستانی کامل را به شیوهای موجز روایت کرد، در حالی که سریال باید حتماً چند قسمتی باشد و ناگزیر راهی جز کش دادن ماجراهای اصلی داستان نیست. آنچه در سالهای گذشته باعث شده بسیاری از سریالهای تلویزیونی با نارضایتی مخاطبان مواجه شوند، همین نکته بوده که داستان و فیلمنامه، مایه لازم برای سریال شدن را نداشته ، اما سازندگان با اضافه کردن چند ماجرای فرعی و کشدادن قصه سعی کردهاند آن را به قالب استاندارد سریالها نزدیک کنند تا امکان تولید پیدا کند.
رواج قالب تلهفیلم این امکان را برای فیلمسازان فراهم کرد که داستان و طرحهای کوتاهشان را به صورت موجز و مفید روایت کنند. ضمن آنکه در شرایط کنونی که الزامات اقتصادی و کمبود سرمایه در سینما فرصت آزمون و خطا به فیلمسازان سینمایی نمیدهد، تلهفیلم میتواند فرصت مساعدی برای آزمودن و تجربه کردن تکنیکها و ظرایف تولید باشد. به این ترتیب فیلمسازان جوان پیش از ورود به عرصه سینما این امکان را دارند در قالب تلهفیلم ،آموختهها و تواناییهای فنیشان را به تصویر بکشند و تجربه کسب کنند. از سوی دیگر کارگردانان قدیمی و پرکار سینما نیز در چند سال اخیر به ساخت فیلم تلویزیونی روی آوردهاند، زیرا در این قالب میتوانند بدون نگرانی بابت فروش فیلم و مشکلات اکران، با آسودگی خاطر تنها روی کیفیت فنی و محتوایی فیلمشان تمرکز کنند. به عنوان آخرین نمونه از مزیتهای تلهفیلم، باید از مخاطبان تضمینشده تلویزیون یاد کرد که بسیار گستردهتر از تماشاگران سینما هستند. به این ترتیب سازندگان تلهفیلم میتوانند مطمئن باشند که میلیونها بیننده تلویزیون، اثرشان را خواهند دید و دیگر مشکل جذب مخاطب وجود نخواهد داشت. به هر حال با توجه به کمبود مخاطب در سینما، این آرزوی هر فیلمسازی است که ساختهاش را مخاطبان ثابت و پرشمار تلویزیون ببینند.
این موارد تنها چند نمونه از مزیتهای تلهفیلم هستند که باعث میشود این قالب از اهمیت خاصی در میان برنامههای تلویزیونی برخوردار شود. البته آسیبها و مشکلاتی نیز در زمینه تولید و ساخت تلهفیلم وجود دارد که در زمان مقتضی به آنها نیز پرداخته خواهد شد، اما فارغ از مزایا و مضرات این قالب و با توجه به اهمیت تلهفیلم، حجم گسترده تولیدات چند سال گذشته و موفقیت نسبی فیلمهای تلویزیونی در جذب مخاطب، دستاندرکاران تصمیم گرفتند جشنواره فیلمهای تلویزیونی شبکه سوم سیما را برگزار کنند تا از این پس هر هفته مروری داشته باشیم بر بهترین تلهفیلمهای پخششده از تلویزیون. با توجه به کمبود فضا و فراوانی فیلمهای تلویزیونی، بدیهی است که انتخاب تلهفیلمهای هر هفته تنها بر اساس سلیقه نگارنده و میزان نفوذ و تأثیرگذاری تلهفیلمهای پخششده انجام خواهد شد و یادداشتهایی که درباره هر تلهفیلم نوشته میشود، تنها مروری کوتاه و خلاصه بر مهمترین وجوه ساختاری و محتوایی آن خواهد بود.
● میش (مجید صالحی)
چند سال پیش سعید آقاخانی برای تلویزیون تلهفیلم مناسبتی «هندونه شب یلدا» را ساخت که تا مدتها پخش میشد و هنوز هم گاهی در شب یلدا و مناسبتهای دیگر روانه آنتن میشود. دلیل استقبال مسوولان صداوسیما از این تلهفیلم در درجه اول مضمون مفرح و لحن جذاب آن است و سپس نوع شوخیپردازی و شیوهای که برای خلق موقعیتهای کمیک دارد. هندونه شب یلدا بدون متوسل شدن به شوخیهای رکیک کلامی و موقعیتهای هزلآلود داستان را با گزندگی کنترلشدهای پیش میبرد و در حاشیه ماجرای اصلی ، سنتهای خانوادگی و آداب اعیاد ایرانی را نیز مورد توجه قرار میدهد.
از سوی دیگر این تلهفیلم جزو معدود آثاری است که اختصاصاً برای یک مناسبت مشخص ساخته شدهاند. سابقه دارد که فیلمها و سریالهای مفرح و کمدی برای عید نوروز و اعیاد مذهبی ساخته شود اما کمتر پیش آمده بود که برای مناسبتی که در هر سال یک بار اتفاق میافتد مانند شب یلدا، برنامه ویژهای تدارک دیده شود. هندونه شب یلدا از این بابت آغازگر مسیری بود که بعدها با تلهفیلمهایی مثل میش ادامه یافت. از اخبار منتشر شده چنین برمیآید که صداوسیما بنا دارد برای هر مناسبت شاد تقویم ایرانی، ویژهبرنامه داستانی و مخاطبپسند مخصوص همان مناسبت را تولید و پخش کند. خوبی این رویکرد آن است که پس از این، دیگر کمتر شاهد پخش هزارباره فیلمهای کمدی قدیمی در مناسبتها و اعیاد خواهیم بود. واقعاً تنها ارتباطی که میان یک فیلم سینمایی قدیمی از هارولد لوید یا چاپلین با عیدی مثل عید قربان یا عید فطر وجود دارد این است که هر دو بستری برای شادی هستند، اما ارتباطی که میان تلهفیلمی چون هندونه شب یلدا و آخرین شب پاییز وجود دارد ارتباط مستقیم و معناداری است و این تلهفیلم از ابتدا بر اساس مقتضیات و ویژگیهای شب یلدا طراحی شده است.
میش نیز با همان الگوی ساختاری و با استفاده از بازیگران مشهور کمدیهای تلویزیونی ساخته شده و مولفههای هندونه شب یلدا مانند تعدد بازیگران و شخصیتهای اصلی، ساکن نبودن قصه و وقوع ماجراها در مسیر آدمها، استفاده از بازیگران حرفهای در نقشهای فرعی کوتاه و سادگی میزانسن و عناصر بصری در این فیلم هم به چشم میخورد.
داستان میش شب عید قربان اتفاق میافتد و درباره مردی است که میخواهد گوسفندی را از روستا به تهران بیاورد و قربانی کند. در طول مسیر، ماجراهایی برای مرد پیش میآید و شخصیتهای مختلفی به فراخور ماجراها وارد داستان میشوند که به پیشبرد فیلم کمک میکنند. فیلمنامه میش طوری طراحی شده که افراد زیادی از صنفها و طبقات اجتماعی مختلف را وارد داستان میکند و به هر کدام به اندازه اهمیت و تأثیرشان در روند ماجرای اصلی سهم میدهد. الگوی روایت در تلهفیلم میش بر اساس مدل دایرهای طراحی شده یعنی هر شخصیتی که ابتدای داستان حضور دارد اواخر فیلم هم دوباره در موقعیتی دیگر دیده میشود مثل سربازی که اوایل داستان از مافوقش مرخصی میخواهد تا به دختر بیمارش رسیدگی کند و در نیمههای فیلم در رستوران بین راه مشغول آشپزی دیده میشود. این مدل روایی کمک میکند که شخصیتها نیمهکاره و بینتیجه رها نشوند و برای فیلمی که تعدد شخصیت دارد، انتخاب این الگو یک امتیاز محسوب میشود.
ساختار بصری و نوع میزانسنهای میش ساده و خلوت طراحی شده تا حواس بیننده از موقعیتها و ماجراهای فرعی پرت نشود. موسیقی با تلفیق سازهای سنتی و مدرن ساخته شده و گونههای مختلفی از یک ملودی ایرانی ساده را در اغلب صحنهها میشنویم که همخوانی زیادی با تم درونی وقایع فیلم دارد. قاعده این است که ریتم فیلمهای کمدی تند و پرهیجان باشد ولی میش با ضرباهنگ متعادلی پیش میرود و فرود و فراز چندانی نیز در فیلمنامه وجود ندارد. شاید افزایش شتاب درونی ماجراها و استفاده از برشهای سریع و نماهای کوتاه میتوانست تنوعی در ریتم ایجاد کند. در این صورت هیجان صحنه نیز به همان نسبت افزایش مییافت. داستان میش نمیتواند اوج نهایی و نقطه عطفی که لازمه اینگونه کمدیهاست، ایجاد کند. ماجراها در مسیری یکنواخت پیش میرود و در هر بخش از فیلم تعداد زیادی شوخی و دیالوگ طنزآمیز گنجانده شده که همگی در امتداد هم قرار دارند اما طنز رو به جلویی را رقم نمیزنند در حالی که مثلاً در هندونه شب یلدا سکانس پایانی و جمع شدن همسایهها در آن خانه جنوب شهری، برآیند همه ماجراها و نقطه اوج داستان، قطعات پراکنده طنزآمیز را به سرانجامی قابلقبول میرساند.
میش نوعی کمدی موقعیت است و وابستگی زیادی به عامل پیونددهنده صحنهها دارد. در هندونه شب یلدا، عنصری که موقعیتهای ظاهراً بیربط را به هم متصل میکرد هندوانهای بود که بهطور اتفاقی میان شخصیتها دست به دست میشد و در میش، این اتصال با استفاده از گوسفند قربانی ایجاد شده است. مهمترین عاملی که طنز میش را شکل داده، موقعیتهای کمیک و بازیگران هستند، بازیگرانی چون مهران رجبی و سعید آقاخانی با استفاده از طنز غریزی و شیرینی که در بازیشان وجود دارد بار خنداندن بیننده را به دوش میکشند. رجبی شمایل شیرین و بامزه یک مرد روستانشین غرغرو را بخوبی اجرا میکند، گرچه مولفههای آشنای بازی او در اینجا هم بدون تغییر تکرار میشوند.
در طول داستان علاقه خاصی میان دختر کوچک و گوسفند برقرار میشود و در چند سکانس شاهد رفتار دوستانه کودک و گوسفند هستیم. یکی از چالشهای مهم سازندگان میش این بود که چگونه گوسفند را قربانی کنند بدون آنکه در ذهن کودکان خاطره بدی از عید قربان به جا بماند. ترفندی که برای نمایش این صحنه به کار گرفته شده بسیار جالب و کارآمد و در عین حال خندهدار است. در یک سکانس قصاب را میبینیم که مشغول سلاخی لاشه گوسفند است و در نمای پایانی، گوسفند را زنده و سلامت در کنار همه شخصیتهای فیلم در جشنی صمیمی میبینیم. از این پایانبندی میتوان نتیجه گرفت، به خواسته کودک احترام گذاشته شده و گوسفند دیگری را قربانی کردهاند، اما ضمناً این تصور نیز میتواند منطقی باشد که جشن پایانی یکسره خیالی است و در فضایی فانتزی روی میدهد تا حسنختامی برای داستان باشد.
شاهین شجریکهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست