چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

بازیگرانی که کارگردانان بهتری شدند


بازیگرانی که کارگردانان بهتری شدند

درباره کارنامه فیلم سازی بازیگران

به نظر می‌آید بعضی‌ها بهتر می‌توانند بقیه را به اوج برسانند تا این‌که خودشان به اوج برسند.

این مثال معروف را حتما شنیده‌اید که «کسی که هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد معلم می‌شود». خوب یک شق این قضیه هم به فیلم‌سازی بر می‌گردد. گاهی اوقات بازیگران نقش‌های کوچک و با توانایی‌های ناچیز در جلوی دوربین، به طور باورنکردنی در پشت دوربین عمق، حساسیت و ذائقه بهتری پیدا می‌کنند. این لیست ما از بازیگرانی است که بهتر می‌توانند کات بدهند تا کات بخورند!

● بن افلک

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «رفته عزیزم رفته»

▪ کارهای مهم دیگر: راستش فقط همین «رفته عزیزم رفته»

▪ اتهامات بازیگری: چرا بن افلک بعد از ساختن تنها یک فیلم در این لیست آمده است؟ حال و روز بازیگری‌اش را دیده‌اید؟ این حقیقت که «رفته عزیزم رفته» یک تریلر هوشمندانه و درگیرکننده است برای سایه انداختن بر سر فیلم‌هایی مثل «بی‌باک»،«تسویه حساب» و «جیگلی» مزخرف کافی است.

● جان فاوریو

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «مرد آهنی»

▪ کارهای مهم دیگر: «مرد آهنی ۲»، «زاتورا»، «مصنوع» (Made)

▪ اتهامات بازیگری: فاوریو آن‌قدرها هم در مجموع کارهایش«بد» نیست. فقط خیلی یک بعدی است. با کنار گذاشتن میکی احساساتی در «ولگردها»، او اکثرا در فیلم‌هایی مثل «دوستت دارم مرد» و «جدایی زوج‌ها» Couples Retreat)) نقش یک آدم غرغرو و وراج را بازی می‌کند. اما به عنوان یک کارگردان، او یکی از موفق‌ترین (هم تجاری و هم هنری) مجموعه فیلم‌های ابرقهرمانی را شکل داده است.

● کوین کاستنر

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «رقصنده با گرگ‌ها»

▪ کارهای مهم دیگر: «دشت باز» («پستچی» را از این لیست کنار می‌گذاریم)

▪ اتهامات بازیگری: وقتی که از «استایل» بازیگری‌تان بیشتر با عناوینی مثل خشک/ خشک‌تر و/یا نابازیگر (در «رابین هود: شاهزاده دزدان»، «بادی‌گارد»، «وایات ارپ»، «فنجان حلبی» و «سنجاقک») یاد می‌شود، مطمئنا بردن اسکار بهترین فیلم در اولین کارتان، مهر تایید بزرگی است.

● پیتر برگ

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «The Rundown»

▪ کارهای مهم دیگر: «روشنایی‌های جمعه شب»، «قلمرو»، «هنکاک»

▪ اتهامات بازیگری: می‌توانید به سرعت حتی یکی از فیلم‌هایی که برگ در آن‌ها بازی کرده نام ببرید؟ دقیقا. «The Rundown» اکشن بهتری از آن‌چه که باید باشد بود و برای کارنامه برگ خیلی بهتر و موثرتر از «Corky Romano» کار کرد.

● ران‌هاوارد

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «Splash»

▪ کارهای مهم دیگر: «Willow»، » گونگ هو »، «شیفت شبانه»، «Parenthood»، «Backdraft»، «آپولو ۱۳»، «یک ذهن زیبا»، «رمز داوینچی»، «مرد سیندرلایی»، «فراست/نیکسن»

▪ اتهامات بازیگری: ران‌هاوارد در عرصه کارگردانی ثابت کرده با اعتماد به نفس کامل می‌تواند از کمدی به درام و همینطور فیلم حماسی تاریخی اسباب‌کشی کند. اما او به عنوان بازیگر همیشه «اوپی» یا «ریچی کانینگهام» بوده است.

● سوفیا کاپولا

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «خودکشی دختر‌ها»

▪ کارهای مهم دیگر: «گمشده در ترجمه»، «ماری آنتوانت»

▪ اتهامات بازیگری: این کمی غیرمنصفانه است چون معلوم است که سوفیا هیچگاه علاقه آن‌ چنانی به بازیگری نداشته است. به نظر می‌آید در «پدرخوانده ۳» همان قدری که ما می‌خواهیم از سالن سینما بزنیم بیرون، او هم می‌خواهد زودتر صحنه را ترک کند. به عنوان کارگردان اما او باهوش و خلاق نشان می‌دهد.

● مل گیبسون

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «شجاع‌دل»

▪ کارهای مهم دیگر: «مرد بدون چهره»، «مصائب مسیح»، «آپوکالیپتو»

▪ اتهامات بازیگری: بگذارید این طور بگوییم. هیچ کس برای نقش‌های اصلی‌اش به او اسکار نمی‌داد. او نه تنها یکی از سودآورترین فیلم‌های تمام دوران (مصائب مسیح) را ساخته است بلکه صاحب یکی از جنجال‌برانگیزترین‌ها هم بوده است. طرفدارش باشید یا از او نفرت داشته باشید نمی‌توانید بگویید که کسل‌کننده است. به یاد بیاورید زمانی را که او تصمیم جنجال‌برانگیزش برای ساخت «هملت» را گرفت.

● راب راینر

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «This is Spinal Tap»

▪ کارهای مهم دیگر: «کنارم باش»، «عروس شاهزاده»، «وقتی هری با سالی ملاقات کرد»، «فلاکت»، «چند مرد خوب»، «رییس‌جمهور آمریکایی»

▪ اتهامات بازیگری: درست مثل ران‌هاوارد مهم‌ترین نقش راینر یک حضور تلویزیونی بود (میتهد در «همه اعضای خانواده»). او حالا دوباره به جلوی دوربین بازگشته اما حتی چند نقش خوب و درست و حسابی هم نمی‌تواند به کارگردانی‌های ناب‌اش چیزی اضافه کند. نمی‌شود روزی را سپری کنید و چیزی از فیلم‌های او به گوش‌تان نخورد: «من چیزی دارم که زنم دارد»، «تو نمی‌توانی از پس حقیقت بر بیایی!»

● نیک کاساوتیس

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «Unhook the Stars»

▪ کارهای مهم دیگر: «او خیلی دوست‌داشتنی است»، «دفترچه‌»، «Alpha Dog»، «جانی کیو»

▪ اتهامات بازیگری: پسر پدرخوانده تمامی فیلم‌های مستقل آمریکایی، پشت دوربین کاری کرده که پدرش به او افتخار می‌کند و جلوی دوربین چیزی بیشتر از یک سطل زباله تر و تمیز نیست. «شبح»؟ «نیروی دلتای ۳: بازی کشنده»؟ حداقل چهار یا پنج فیلم با عناوینی حول و حوش «گناهان»، «جنازه» و «مرگ»؟ وای!!!

● اسپایک جونز

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «جان مالکوویچ بودن»

▪ کارهای مهم دیگر: «اقتباس»، «جایی که موجودات وحشی هستند»

▪ اتهامات بازیگری: دیدن او در تنها نقش مهم‌اش، سرباز جنوبی بی‌عقل در «سه پادشاه» آن‌قدر هست که هر کسی از خودش بپرسد: «چرا اسپایک بیشتر بازی نمی‌کند؟» او در «سه پادشاه» فوق‌العاده بامزه است اما کار فیلمسازی‌اش چیزی است که مردم گیرشان آمده. منتظر بمانید. برای تلاش بعدی‌اش.

● کوئنتین تارانتینو

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «سگ‌های انباری»

▪ کارهای مهم دیگر: «قصه‌های عامه‌پسند»، «جکی براون»، «بیل را بکش ۱ و ۲»، «حرامزاده‌های لعنتی»

▪ اتهامات بازیگری: روی زمین فقط یک نفر هست که فکر می‌‌کند او استعداد ناب بازیگری است: کوئنتین

تارانتینو.

هر وقت که کیو روی پرده ظاهر می‌شود («سرنوشت رادیو را خاموش کرد»، «دسپرادو»، «سیاره وحشت» و تقریبا همه فیلم‌های خودش) به یاد می‌آوریم که چرا نوشته‌ها و ساخته‌هایش را دوست داریم. او پشت لنز بامزه، مثال‌زدنی و هنجارشکن است و جلوی آن عذاب‌آور و تحمل‌ناپذیر و تازه خیلی زود هم صحنه را ول نمی‌کند.

● پنی مارشال

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «بزرگ»

▪ کارهای مهم دیگر: «بیداری‌ها»، «لیگی از آن خودشان»، «همه‌کاره»، «همسر واعظ»

▪اتهامات بازیگری: ما را ببخش اما جایت کنار همان ران‌هاوارد و راب راینر است. عجیب نیست که مارشال نه تنها بازیگری را تمام و کمال کنار گذاشت بلکه حرف زدن را هم کاملا ترک کرد؟ دیدن فیلم‌هایی که او ساخته فوق‌العاده است اما شنیدن حرف‌های او درباره فیلم‌هایش مثل گوش دادن به تام ویتس پس از جراحی فک‌اش می‌ماند.

● کلینت ایستوود

▪ اولین تلاش فیلمسازی: «میستی را برایم بنواز»

▪ کارهای مهم دیگر: «جوزی ولز یاغی»، «دستکش آهنی»، «سوار پریده رنگ»، «پرنده»، «نابخشوده»، «پل‌های مدیسون کانتی»، «رودخانه مرموز»، «پرچم پدران ما»، «نامه‌هایی از ایوو جیما»، «گران تورینو»، «عزیز میلیون دلاری»، «شکست‌ ناپذیر.»

▪ اتهامات بازیگری: قبل از این‌که ما را با نظرات‌تان بمباران کنید نفس عمیقی بکشید و آن را حبس کنید. بیایید تاریخ را بازنویسی نکنیم زیرا بر اساس طبیعت اسطوره‌ای بسیاری از نقش‌های او، خیلی‌ ساده است که فکر کنیم کلینت به عنوان یک هنرپیشه قابل احترام است. ولی این طور نبود.

بسیاری از مردم او را به عنوان مردی با صدای خش‌دار و کم‌حرف و پیشروی بازیگرانی مثل استالونه و شوارتزنگر کنار می‌گذارند. اما او به عنوان کارگردان، بدون شک بسیار صاحب سبک، به طرز اعجاب آوری پربار و تقریبا بدون‌اشتباه است.

مترجم: وحید قادری

نویسنده: نیک استارکی از پرمیر