پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
تربیت کودکان
هیچکس دوست ندارد حتی لحظهیی را در کنار بچههای بیادب بگذراند. کودک بیادب جوانی خواهد بود بیادب که با مشکلات تحصیلی، خانوادگی، شغلی و... فراوانی رو به رو خواهد بود.
اولین و مهمترین کانون پرورش فرزندان خانواده است. از طرفی دامنهی تأثیرات تعلیم و تربیت کودکان محدود به محیط خانواده نیست بلکه دامنهیگستردهتری دارد. تربیت فرزندان مقولهیی دینی، تاریخی، روانشناسی و... است.
تربیت فرزندان باید متناسب با روح زمانه باشد و بر حسب تغییرات اجتماعی نحوهی برخورد و تربیت فرزندان متفاوت است. امکانات جدید زندگی و ارتباطات اجتماعی نیز در نحوهی برخورد با فرزندان دخالت دارند. داشتن فرزندی مودب دغدغهی همه والدین است و این امر مستلزم وجود الگویی خوب برای کودکان است. این الگوی خوب سلاحی است بسیار مهم که بسیاری از والدین کودکان بیتربیت از آن بیبهرهاند.
باید بدانیم کودکان از رفتار والدین الگو میگیرند نه از کلام آنها. اتفاق نظر والدین دربارهی اصول تربیتی فرزندان اصل مهمی است که نباید فراموش شود. در این راه باید فعال کردن و مسوولیت پذیری مشترک والدین فراموش نشود. اجرای عدالت، عدم مقایسه و تفاوت گذاری بین فرزندان را نباید از یاد برد. تعادل بین اعطای آزادی و اعمال محدودیت، تربیتی متعادل رابه همراه خواهد داشت، چرا که آزادی زیاد فردی مسوولیت ناپذیر و محدودیت زیاد فردی با اعتماد به نفس پایین را همراه خواهد داشت.
علل مشکلات رفتاری کودکان مسائل ژنتیک، محیط خانواده و محیط پیرامون میباشد. ساختار ژنتیک افراد را نمیتوان تغییر داد اما شرایط خانواده را میتوان کنترل کرد. کودکان از محیط اطراف خود آموزش میبینند و ارتباط دوجانبهیی بین کودکان با والدین و خواهران و برادران آنها وجود دارد.
تشویقهای اتفاقی و بدون برنامهریزی مثل خرید اسباب بازی موقع نق زدن کودک و یا خندیدن بیموقع هنگام انجام عملی ناشایست از طرف بزرگترها ممکن است یکی از علل بیادبی کودکان باشد. بی توجهی به رفتار پسندیده، مشاهدهی رفتار نادرست دیگران، تشدید رفتار بد برای جلب توجه در تربیت کودک تأثیر منفی دارد. کم یا زیاد دستور دادن، دستورهای خیلی سخت و فراتر از سن کودک، دستورهایی در زمان نامناسب (مثل تماشای برنامهی مورد نظر)، دستورهای مبهم، دستور دادن به صورت غیر کلامی، پیامهای احساسی، تنبیههایی که در حال عصبانیت با از دست دادن کنترل و آسیب رسان باشند، تهدیدهایی که به آنها عمل نشود از سایر علل رفتار غیر مؤدبانه کودکان میباشند. در برخورد با کودکان باید رفتاری ثابت داشت. استرس جزئی از زندگی همهی ماست که مانع حفظ رفتار ثابت است، پس یادگیری مدیریت استرس برای همهی ما مفید است.
در کنار همهی این عوامل، تأثیر محیط یعنی دوستان و همسالان، مدرسه و رسانهها را نیز نباید فراموش کرد. برای بسیاری از والدین این سوال مطرح میشود که چرا هر چقدر تنبیه یا تشویق میکنیم اثری نمیبینیم؟ والدین باید بدانند زمان تشویق و تنبیه بسیار مهم است. هم تشویق و هم تنبیه باید بلافاصله پس از انجام رفتار مربوطه اعمال شود و کودک باید بداند به خاطر کدام رفتار تنبیه یا تشویق شده است. تنبیه ممکن است با یک اشاره، یک نگاه و یا محروم کردن از فعالیت لذتبخش باشد. تشویق نیز با نگاه، تشکر و یا هم بازی شدن امکان پذیر است.
تنبیه کردن نباید موجب شود کودک مورد توجه دیگران قرار گیرد و به همین دلیل رفتار نامطلوبش را تکرار کند، اگر از تنبیه نتیجهیی ندیدیم نباید عصبانی شویم و شدت آن را زیاد کنیم. چون بااین کار درون کودک خود را پر از نفرت و احساس حقارت میکنیم . پس مراقب باشیم به نیاز کودک به امنیت و دوست داشتن حمله نکنیم و بدانیم ما حق داریم عصبانی شویم اما حق نداریم هر طور دلمان خواست عصبانی شویم چون ما مهمترین الگو برای فرزندانمان هستیم.
● لجبازی چیست؟
لجبازی یعنی کودک با آن که میداند کارش اشتباه است آن را ادامه میدهد، پس شبیه یک جنگ واقعی است. خیلی از رفتارهای نامطلوب توسط بچهها برای این تکرار میشود که میخواهند یک جنگ راه بیاندازند. در این مواقع اگر ما وارد جنگ آنها شویم عقب نشینی میکنند.
کودکان نیاز به توجه دیگران دارند. پس سعی کنیم توجهی را که کودک مایل است با رفتار ناپسند به دست آورد در جاهای دیگر به او بدهیم. توجه داشته باشیم که این کودک رفتار مثبتی هم دارد و به رفتار مثبتش توجه کنیم. به او بفهمانیم که دوستش داریم تا او هم ما را دوست داشته باشد. در این صورت خیلی راحتتر به حرفمان گوش میدهد. در هنگام انجام رفتاری نامطلوب به او نشان دهیم از کار او ناراحت هستیم نه از خود او. وقتی کودک سعی میکند رفتار خود را جبران کند از او تشکر کنیم. بدانیم کودک تحمل کلاس اخلاق را ندارد، پس سخنرانی نکنیم و با رفتارمان الگوی او باشیم.
بعضی از کارهای ناپسند قابل اغماض هستند. این رفتار، رفتارهایی هستند که برای خود فرد و یا دیگران ضرری نداشته باشد. اگر به کوچکترین خطایی ایراد بگیریم، کودک سرخورده میشود. این را هم بدانیم اگر در همهی کارهای کودک دخالت کنیم، فرصت تجربه کردن را که لازمهی یادگیری است از او میگیریم.
وجود قانون در خانواده بسیار مهم است. قانون باید واضح باشد یعنی کودک منظور ما را بفهمد و همچنین بداند اگر آن کار را انجام ندهد چه تنبیهی در انتظارش است. اگر کودک به قانون عمل نکرد یک بار آن را یاد آوری کنیم، اگر به آن عمل کرد از او تشکر کنیم واگر عمل نکرد به تنبیهی که قرار گذاشته بودیم عمل کنیم.
دکتر حورا چیت ساز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست