سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

سیاست در آمریکا مثل یک باغ وحش شده است


سیاست در آمریکا مثل یک باغ وحش شده است

گفت وگو با کلینت ایستوود

کلینت ایستوود در حالی که پشت میزی در هتلی در چند کیلومتر بالاتر از ساحل کن، نشسته، آه عمیق می‌کشد، به ساحل مدیترانه خیره می‌شود و با خود زمزمه می‌کند: «او هیچ‌وقت تاریخ را خوانده است؟»

منظور از «او» اسپایک لی است و دلیل ناراحتی ایستوود، حرف‌های لی درباره «پرچم‌های پدران‌ ما»، فیلم جنگی ایستوود درباره نبرد ایوو جیما در جنگ جهانی دوم است. لی هنگام نمایش بخش‌هایی از «معجزه در سینت آنا»، فیلم جنگی خود درباره گروهی از سربازان سیاهپوست در جنگ جهانی دوم، از غیبت آمریکایی‌های آفریقایی تبار در فیلم ایستوود گله کرد و به خبرنگاران گفت: «این فیلم نگاه شخصی ایستوود به آن ماجرا بود، که سیاهپوستان در آن جایی نداشتند.»

با وجود این ایستوود چندان اهمیتی به گله و شکایت‌های لی نمی‌دهد: «او موقعی هم که «برد / پرنده» (۱۹۸۸، درباره زندگی چارلی پارکر موزیسین سیاه‌پوست) را می‌ساختم مدام اعتراض می‌کرد چرا یک سفیدپوست این فیلم را می‌سازد. پاسخ این چرا یک چیز بود: من تنها کسی بودم که حاضر بود این فیلم را بسازد. لی می‌توانست خود پیشقدم شود و آن را بسازد. در عوض او فیلم دیگری ساخت.» ایستوود قبول دارد که در نبرد ایوو جیما دسته‌ای کوچک از سربازان سیاهپوست نیز حضور داشتند، «اما آنها پرچم را به اهتزاز درنیاوردند. داستان فیلم درباره عکس معروف به اهتزار درآوردن پرچم است و در این واقعه هیچ سیاهپوستی دخالت نداشته است. اگر قرار بود یک بازیگر آفریقایی- آمریکایی را بین این افراد قرار دهم، آن‌وقت مردم می‌گفتند: این بابا دیوانه شده است. به عبارت دیگر صحت فیلم را زیر سوال برده بودم.»

اسپایک لی در عین حال نمی‌تواند توقع حضور آمریکایی‌های آفریقایی تبار را در «معاوضه» فیلم جدید ایستوود داشته باشد که در کن پخش شد. «معاوضه» در لس‌آنجلس دوران رکود اقتصادی و پیش از آنکه هجوم سیاهپوستان، ترکیب جمعیتی این شهر را عوض کند، می‌گذرد. ایستوود با عصبانیت می‌گوید: «توقع دارید چه کار کنم، یک داستان جعلی سرهم کنم؟ فیلم را به یک اثر تبلیغاتی برای نامزد سیاهپوست ریاست جمهوری تبدیل کنم؟ من اهل این‌جور بازی‌ها نیستم. قاعده بازی برای من چیزی است که در تاریخ خوانده‌ام و در تاریخ نیز چنین نوشته شده است. مطمئن باشید اگر فیلمی بسازم که ۹۰ درصد شخصیت‌هایش سیاهپوست باشند، مانند «برد»، ۹۰ درصد بازیگران من هم سیاهپوست خواهند بود.» ایستوود مکثی می‌کند ـ شبیه به مکث‌های دلهره‌آوری که زمانی در فیلم‌های وسترنش می‌کرد ـ و سپس آخرین نصیحتش را به بانفوذترین کارگردانان سیاهپوست آمریکا بیان می‌کند: «آدمی مثل او باید دهانش را ببندد.»

به‌هرحال ایستوود می‌داند چگونه با جنجال‌ها روبه‌رو شود. چهار سال پیش نیز فیلم «محبوب میلیون دلاری» ایستوود با موضوع بوکس که برای او اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را به همراه داشت (با احتساب ۲ اسکار «نابخشوده» و جایزه زودهنگام یک عمر فعالیت هنری در سال ۱۹۹۵، ایستوود تاکنون ۵ اسکار گرفته است) با حمله گروه‌های مسیحی مواجه شد. دلیل اعتراض آنان «کمک به خودکشی» ورزشکاری معلول در فیلم بود. به گفته ایستوود: «کسانی که اصلا فیلم را ندیده بودند می‌گفتند این فیلم حامی مرگ خودخواسته است، اما در حقیقت این‌طور نبود. اگر کسی از فرانکی (شخصیت ایستوود در فیلم) می‌پرسید موافق مرگ خودخواسته است، احتمالا جواب او منفی بود. اما او در لحظه مورد نظر فیلم، موقعیتی خاص داشت. موقعیتی بسیار دراماتیک.»

و ۳۷ سال پیش ایستوود در فیلمی ظاهر شد که نه تنها آن زمان بلکه تاکنون باعث جنجال‌های فراوان بوده است. «هری کثیف»، فیلمی که به اعتقاد لیبرال‌ها کمی بیش از یک استدلال برای قضاوت عجولانه است، به زودی همراه با چهار برادرش («قدرت مگنوم»، «انتقامجو»، «تاثیر ناگهانی» و The Dead Pool) به صورت دی وی دی به بازار عرضه خواهد شد. عرضه این مجموعه، بخشی از برنامه‌هایی است که برای ۸۵ سالگی «برادران وارنر» در نظر گرفته شده است.

تعداد مقلدان «هری کثیف» ـ با داستان پلیسی که علیه بوروکراسی قد علم می‌کند و با شیوه خاص خود به تعقیب خلافکاران می‌پردازد ـ آنقدر زیاد است که به سختی می‌توان تصور کرد چه موج نفرتی علیه این فیلم در زمان نمایش‌اش به وجود آمد. پالین کیل، منتقد نیویورکر، این فیلم را اثری «فاشیستی» خواند و دیگر منتقدان نیز برخوردی مشابه داشتند. شاید آنها نگران بودند گذاشتن اسلحه مگنوم ۴۴ روی شقیقه یک متهم، به عنوان بهترین شیوه اجرای عدالت شناخته شود، یا شاید از این می‌ترسیدند که انتخاب پس‌زمینه سان‌فرانسیسکو توهین به یکی از لیبرال‌ترین شهرهای آمریکا باشد. حتی عده‌ای بستن کمربندی با قلاب CND توسط «اسکورپیو»، قاتل زنجیره‌ای فیلم را نشانه‌ای از حمله به چپ‌گراها تعبیر کردند. این تریلر پلیسی فاتحه وسترن را به عنوان ژانر اکشن مورد علاقه هالیوود خواند و به همین خاطر می‌توان ایستوود را جانشین بحق جان وین در دنیای سیاست و در دنیای سینما دانست.

با تمام این اوصاف تماشاگران اهمیتی به حمله‌هایی که به فیلم شد، ندادند. آنان دسته دسته به سینماها می‌رفتند، دیالوگ‌های «هری کثیف» به بخشی از فرهنگ شفاهی مردم تبدیل شد و در نهایت فیلم به جایگاهی مهم در تاریخ سینما دست یافت که البته این جایگاه را به آسانی به دست نیاورد. ایستوود با پوزخندی می‌گوید: «البته مردم چیزهای زیادی از فیلم تعبیر کردند که اصلا ربطی به آن نداشتند. از آنجا که همیشه فردی مخالف جریان رایج بوده‌ام، فکر می‌کردم دنیا مملو از مزخرفاتی شده که از نظر سیاسی درست هستند، پلیس دیگر مانند گذشته‌ها مهربان نبود به ویژه که قانون «میراندا» (که پلیس را مجبور می‌کرد حقوق مظنونان را برایشان بخواند) تقریبا فراموش شده بود و مردم هم مدام درباره مصائب متهم فکر می‌کردند. با خودم فکر کردم: بیاییم یک فیلم درباره مصائب قربانی بسازیم.»

جان وین از حضور در فیلم خودداری کرد، همان‌گونه که استیو مک کویین، رابرت میچم و بسیاری دیگر نیز چنین کرده بودند. حضور فرانک سیناترا در فیلم نیز تقریبا قطعی شده بود، اما طبق یک شایعه او از فیلم کناره‌گیری کرد زیرا آسیب‌دیدگی تاندون‌های مچش اجازه در دست گرفتن مگنوم را به او نمی‌داد که البته ایستوود این شایعه را «کاملا مزخرف» می‌داند. ایستوود کارگردان و دوست قدیمی‌اش دان سیگل را همراه با انبوهی از دیالوگ‌های معروف به این فیلم آورد. «باید از خودت سوالی بپرسی: من خوشبختم؟ تو چطور پانکی؟» این فیلم همچنین باعث شد ایستوود از یک ستاره کابوی به نمادی از شهرنشینی مدرن تبدیل شود.

او همان سال نخستین فیلمش را کارگردانی کرد که «میستی را برایم بنواز» نام داشت. از آنجا که ایستوود با «هری کثیف» به پولسازترین ستاره «برادران وارنر» تبدیل شده بود، توانست معامله‌ای با آنان انجام دهد: تا زمانی که او فیلم‌های پولساز برای استودیو به ارمغان می‌آورد، حتی اگر به قیمت همبازی‌شدن با یک اورانگوتان باشد، آنان نیز مخالفتی با پروژه‌های شخصی او نکنند. بدین ترتیب بود که ایستوود توانست آثاری چون «برانکو بیلی» یا Honkytonk Man (فیلم‌هایی که باعث شدند شخصیتی که امروز به عنوان کارگردان از او می‌شناسیم شکل بگیرد) را بسازد.

به گفته ایستوود در «معاوضه» نیز نشانه‌هایی از «هری کثیف» وجود دارد. او در عین حال می‌گوید با این فیلم هیچ امتیازی به لیبرال‌ها نداده است: «واقعا مسخره است که قاضی قاتلی را ابتدا دو سال به زندان انفرادی می‌فرستد و سپس او را دار می‌زنند. در سال ۱۹۲۸ به قاتل می‌گفتند: دو سال می‌توانی درباره کاری که کردی فکر کنی و بعد تو را خواهیم کشت. امروز بزرگ‌ترین نگرانی آنها این است که مبادا اعدام با فرو کردن یک سرنگ ـ آن هم سرنگی که برای آزمایش خون استفاده می‌شود ـ مجازاتی بی‌رحمانه و غیرعادلانه باشد.»

ایستوود هیچگاه از سیاست دور نبوده است. زمانی که رونالد ریگان ساکن کاخ سفید بود و این جمله او را در فیلم «تاثیر ناگهانی» بر زبان می‌آورد که «به جلو برویم و روزگار خود را بسازیم»، ایستوود مقام شهردار شهر کوچک «کارمل» در کالیفرنیا را به دست آورد. او در این مدت شهرداری بود که بیشتر دغدغه محیط زیست را داشت تا دغدغه تجارت‌های بزرگ.

ایستوود هنوز هم دوست دارد مردم از عقایدش باخبر شوند و حتی گاهی برای این کار تلاش زیادی نیز می‌کند. او در سال ۲۰۰۵ قسم خورد اگر مایکل مور مستندساز جلوی در خانه‌اش سبز شود، آن‌گونه که به سراغ چارلتن هستن در «بولینگ برای کلمباین» رفت، او را خواهد کشت. او مارس گذشته از کمیسیون پارک‌های کالیفرنیا تحت نظارت فرماندار آرنولد شوارتزینگر اخراج شد، چرا که با احداث بزرگراه از میان جنگل‌های ملی مخالفت می‌کرد. گرچه عموم مردم ایستوود را شخصیتی مایل به جمهوریخواهان می‌دانند، اما او بیشتر شخصیتی مستقل است. ایستوود مدعی است: «به هیچ‌یک از دو جناح اهمیتی نمی‌دهم. دقیق‌تر بگویم همیشه طرفدار آزادی فردی بوده‌ام. دوست دارم همه آزاد باشند. هرکس اجازه داشته باشد کاری که می‌خواهد انجام دهد. فقط مزاحم دیگران نشود. به همین خاطر طرفدار دولتی کوچک‌تر هستم. ما این همه قدرت به سیاستمداران می‌دهیم و یکباره می‌بینیم در حال سوءاستفاده از آن هستند.»آیا او در مبارزات انتخاباتی جاری از کسی طرفداری کرده است؟ «راستش را بخواهید، واقعا نه. همسرم زمانی در آریزونا گوینده اخبار بود و از همین طریق جان مک‌کین را می‌شناخت. او طرفدار مک‌کین است و من هم تا حدودی هستم.

در حقیقت از وقتی طرفدار او شدیم که هشت سال پیش برای نخستین بار با بوش مخالفت کرد. البته هیچ‌وقت چندان فعال نبوده‌ایم. اوضاع سیاسی فعلی مثل یک باغ‌وحش شده است، بنابراین فکر می‌کنم بهتر است صبر کنیم فضا آرام‌تر شود.»

این روزها ایستوود به‌ندرت سراغ فیلم‌های قدیمی‌اش می‌رود، با این حال می‌گوید اخیرا دوباره به تماشای «جوزی ولز یاغی» نشسته و این فیلمی است که بسیاری شاهکار ایستوود می‌دانند. او ابتدا قصد داشت تنها پنج دقیقه از فیلم را ببیند، اما تا پایان فیلم پای آن نشست. «بیشتر فیلم‌هایی که در ذهنم مانده‌اند، آنهایی هستند که سال‌های اخیر ساخته‌ام. فکر می‌کنم بیشتر در زمان حال زندگی می‌کنم تا گذشته.»ایستوود اخیرا با وجود تمام شایعه‌ها، قاطعانه اعلام کرد به هیچ وجه در «هری کثیف ۶» بازی نخواهد کرد. او تاکید می‌کند: «دیگر برای این کار پیر شده‌ام. افسران پلیس محدودیت سنی مشخصی دارند، من هم در ۶۵ سالگی از این کار بازنشسته شده‌ام.»

ایستوود پروژه دیگری در برنامه کاری‌اش دارد که می‌تواند باعث خوشحالی اسپایک لی شود. «عامل انسانی»، فیلم آینده ایستوود، درباره نلسون ماندلا است و اینکه او چگونه توانست از پیروزی کشورش در جام جهانی راگبی برای اتحاد ملی استفاده کند. آیا او با این فیلم بالاخره سنت‌شکنی خواهد کرد و نقش اصلی فیلمش را به یک سیاهپوست خواهد داد. ایستوود با خنده می‌گوید: «بله، مسلما قصد ندارم نلسون ماندلا را با یک بازیگر سفیدپوست به تصویر بکشم.»

منبع: گاردین، ۶ ژوئ

جف داوسن



همچنین مشاهده کنید