دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
ده دلیل برای دست برداشتن از فیس بوک
در ادامه کشمکشهای رسانهای که چندی است در مطبوعات امریکایی بر سر فیس بوک به راه افتاده است و در مواردی به نظر میرسد که خود فیس بوک نیز در تنور این جدالها میدمد، برخی از صاحبنظران به این نتیجه رسیدهاند که ادامه عضویت در این سایت به هیچ وجه به صلاح منافع آنها نیست و ضمن خروج از آن، میکوشند با ارائه دلایل متنوع، دیگران را نیز تشویق به انجام این کار کنند. یکی از عمدهترین دلایل این منتقدان، هراس از نفوذ گسترده و شتابان فیس بوک در فضای اینترنت و بیم از سلطه مطلق آن بر حوزه سایتهای اجتماعی در آیندهای قریب الوقوع است. آنچنان که در این مقاله میخوانیم، فیس بوک در حال دگرگون کردن مفهوم حریم خصوصی برای کاربران خود است، در حالی که قصد این سایت از رفع محدودیت¬های موجود در انتشار اطلاعات خصوصی کاربران، نه کمک به باز شدن فضای نت و تکامل بیشتر آن، بلکه صرفاً سودجویی بیشتر از قبل کاربران از همه جا غافلی است که اسرار خصوصی خود را داوطلبانه در اختیار این سایت قرار میدهند.
سیاستهای پرایوسی (حریم خصوصی) «فیس بوک» کماکان رو به قهقرا دارند. همین یک دلیل برای بسیاری کفایت میکند که قید فیس بوک را بزنند. من در اینجا ده دلیل دیگر برایتان میآورم که شما نیز همین کار را کنید:
عد از کمی تأمل، من تصمیم گرفتم اشتراک فیس بوک خود را حذف کنم. میل دارم شما را نیز تشویق به انجام این کار کنم. نیمی از انگیزه این کار، از روی نوع دوستی است و نیمی دیگر از روی خودخواهی. نیمه نوع دوستانه آن این است که به نظر من، فیس بوک به عنوان یک شرکت، فاقد اخلاقیات لازم برای این کار است. نیمه خودخواهانه آن نیز این است که دوست دارم شبکه اجتماعی خودم را از فیس بوک دور کنم تا به این ترتیب هیچ چیز را از دست ندهم. به هر روی، در اینجا «ده دلیل اصلی» را ذکر میکنم مبنی بر اینکه چرا شما باید به من و تعداد بسیاری دیگری از افراد بپیوندید و اشتراک خود را حذف کنید.
۱) «شرایط خدمات» فیس بوک کاملا یک جانبه است
بیایید از اساس شروع کنیم. در شرایط خدمات فیس بوک آمده است که این سایت نه تنها مالک اطلاعات شما میشود(بخش ۲.۱) بلکه اگر شما این اطلاعات را دائماً و دقیق روزآمد نکنید (بخش ۴.۶) آنها میتوانند اشتراک شما را منقضی کنند (بخش ۱۴). میتوانید بگویید که این شرایط فقط منافع فیس بوک را حفظ میکند و در عمل به اجرا گذاشته نمیشود، اما این دفاع در ارتباط با دیگر فعالیتهای آنها بسیار سست است. همان گونه که مشاهده خواهید کرد، هیچ دلیلی وجود ندارد که فیس بوک را از این تردید منتفع کرد. در اصل آنها مشتریان خود را همچون کارکنانی بیجیره و مواجب برای منبعیابی جمعیتی، جهت کسب اطلاعاتی میبینند که هدف از گردآوری آنها، تبلیغات است.
۲) ریاست فیس بوک دارای پیشینهای مستند از رفتار غیراخلاقی است
از همان آغاز ظهور فیس بوک، پرسشهایی در ارتباط با مسائل اخلاقی زوکربرگ وجود داشت. طبق نوشته BusinessInsider.com، او از اطلاعات کاربران فیس بوک برای حدس زدن عبور واژههای ایمیلها و خواندن ایمیلهای شخصی، به منظور بیاعتبار کردن رقبایش استفاده میکرده است. این ادعاها، ولو اثبات نشده و به نوعی کهنه و منسوخ شده، سؤالات دردسرسازی را درباره اخلاقیات رئیس بزرگترین شبکه اجتماعی جهان پیش میکشد. آنها خصوصاً با توجه به این که فیس بوک تصمیم گرفته است شصت و پنج میلیون دلار را برای تسویه یک پرونده قضایی بپردازد، اهمیت بیشتری مییابد، پروندهای که ادعا میکرد، زوکربرگ در اصل، ایده فیس بوک را ربوده است.
۳) فیس بوک جنگ اعلام شدهای را در مورد پرایوسی به راه انداخته است
مؤسس و رئیس فیس بوک در دفاع از تغییرات صورت گرفته در پرایوسی فیس بوک در ژانویه گذشته گفت: «مردم نه تنها در به اشتراک گذاشتن اطلاعات بیشتر و متنوعتر، احساس راحتی بیشتری پیدا کردهاند، بلکه نگرشی بازتر نسبت به تعداد بیشتری از مردم پیدا کردهاند. این هنجار اجتماعی دقیقاً چیزی است که در طی زمان تکامل یافته است.» او در موردی اخیرتر در معرفی Open Graph API گفته است که «... اکنون نکته از پیش تعیین شده، اجتماعی بودن است.» این حرف در اصل بدین معناست که فیس بوک نه تنها میخواهد همه چیز را در ارتباط با شما بداند و مالک این اطلاعات شود، بلکه آنها را در دسترس همگان قرار دهد. امری که به خودی خود و ضرورتاً غیر اخلاقی نخواهد بود مگر آنکه...
۴) فیس بوک در حال به کار گرفتن ترفند «طعمه و جابهجایی» کلاسیک است
فیس بوک در عین حالی که به سازندگان میگوید که APIهای جدید را چگونه طراحی کنند که بتوانند به اطلاعات شما دسترسی پیدا کنند، در ارتباط با توضیح کارکردهای آنها برای کاربران، کمابیش خاموش است. این کار نوعی ترفند طعمه و جابهجایی است. فیس بوک شما را وا میدارد تا اطلاعاتی را به اشتراک بگذارید که در غیر این صورت شاید چنین کاری را نکنید، سپس این اطلاعات را در دسترس عموم می¬گذارد. از آنجایی که کسب و کار فیس بوک، پول درآوردن از اطلاعات مربوط به شما برای اهداف تبلیغات تجاری هستند، با این کلک، اطلاعات کاربران خود را میگیرد و آنها را در اختیار آگهیدهندگان میگذارد. بنابراین فیس بوک از این نظر بسیار بدتر از تویتر است: تویتر فقط سادهترین (و معتبرترین) ادعاهای پرایوسی را مطرح کرده است و مشتریان آنها میدانند که تمام تویتهای آنها همگانی میشود. و به همین دلیل نیز هست که FTC نقش پیدا میکند که مردم هم در حال استفاده از آنها هستند (وبرنده این بازی هم میشوند).
۵) فیس بوک قلدری میکند
زمانی که پیت واردن نشان داد که این ترفند طعمه و جا به جایی چگونه عمل میکند (با اشاره به کل اطلاعاتی که در نتیجه تغییرات تنظیمات پرایوسی فیس بوک، سهواً عمومی شده بود) فیس بوک از او شکایت کرد. به یاد داشته باشید، این اتفاق درست قبل از این اظهارنظر رخ داد که «اکنون حالت از پیش تعیین شده، اجتماعی بودن است.» بنابراین چرا آنها از یک نرمافزارنویس مستقل و سرمایهگذار تازه کار به خاطر در دسترس عموم قرار دادن این اطلاعات شکایت کردند، در حالی که خودشان از قبل برنامه این کار را ریخته بودند؟ دستور کار واقعی آنها کاملاً روشن است: آنها نمیخواهند کاربرانشان بفهمند که عملاً چه اندازه از این اطلاعات، عمومی میشود.
۶) حتی اطلاعات خصوصی شما با سایر برنامهها به اشتراک گذاشته شده است
در این نقطه، تمام اطلاعات شما با سایر برنامههایی که نصب کردهاید، به اشتراک گذاشته میشود. این امر یعنی اینکه اکنون شما نه تنها به فیس بوک اعتماد دارید بلکه به سازندگان این برنامهها نیز اعتماد دارید. در حالی که برخی از آنها ممکن است حتی از نظر اخلاقی از فیس بوک نیز مسئله دارتر باشند. در عمل این امر بدین معنی است که تمامی اطلاعات شما ـ تمامی آنها ـ باید به شکلی مؤثر عمومی تلقی شوند، مگر آنکه خیلی ساده، اصلاً از هیچ کدام برنامههای فیس بوک استفاده نکنید. وقتی شما از Open Graph API استفاده میکنید، دیگر فقط به فیس بوک اعتماد ندارید، بلکه به اکوسیستم آن اعتماد میورزید.
۷) فیس بوک از نظر صلاحیتهای فنی به قدر کفایت قابل اعتماد نیست
چنانچه درارتباط با مسائل اخلاقی در اینجا سخنی به میان نمیآوردیم، باز هم من به صلاحیت فنی فیس بوک برای حصول اطمینان از اینکه اطلاعات من به سرقت نمیرود تردید داشتم. برای مثال، معرفی اخیر دکمه «Like» از سوی فیس بوک، دسترسی به فید من و اسپم کردن شبکه اجتماعیام برای هکرها نسبتاً سادهتر شده است. شاید هم این یک بازی برای درو کردن اطلاعات سودآور است، شما چه میگویید؟ این کار آخرین مورد از یک رشته از اشتباهات از سوی کی استون کاپز است، مثل عمومی ساختن مطلق پروفایلهای کاربران به طور تصادفی یا سوراخ موجود در متننویسی بین سایتی که دو هفته زمان برد تا آن را اصلاح کنند. آنها یا زیاد در غم پرایوسی شما نیستند یا اصلاً مهندسین خوبی ندارند، یا شاید هر دو.
۸) فیس بوک حذف واقعی اشتراک شما را به طرزی غیرقابل باور دشوار کرده است
عمومی کردن اطلاعات یا حتی گمراه کردن کاربران برای انجام این کار، یک چیز است، اما من در اینجا خطی قاطع میکشم. چرا که وقتی تصمیم میگیرید که دیگر کافی است، حذف کردن اشتراکتان برای شما کاری به راستی دشوار میشود. آنها هیچ قولی برای حذف کردن اشتراکتان نمیدهند و هر برنامهای که مورد استفاده قرار دادهاید نیزممکن است در رایانه شما باقی بماند. در رأس این موضوع، حذف اشتراک فیس بوک قرار دارد که به شکلی باورنکردنی(و تعمدی) گیج کننده است. زمانی که شما وارد تنظیمات اشتراک میشوید، گزینهای برای غیرفعال کردن اشتراک در اختیار شما گذاشته میشود که معلوم میشود نه تنها گزینه مورد نظر شما نیست بلکه اصلاً به معنای حذف کردن اشتراک شما نیست.
غیر فعال کردن به معنای این است که شما هنوز در عکسها تیک میخورید و از سوی فیس بوک اسپم میشوید (شما عملاً مجبورید از دریافت ایمیلها به عنوان بخشی از فرایند غیر فعالسازی صرفنظر کنید، یک ریزه کاری باورنکردنی ساده برای نظارت کردن، شما دوباره به فیس بوک بازمی گردید، گویی که اصلا ًهیچ اتفاقی نیفتاده است! شما برای حذف واقعی عملی اشتراک خود باید یک لینک مدفون در لابه لای اطلاعات کمک آنلاین را پیدا کنید (منظورم از«مدفون» این است که برای رسیدن به آن باید پنج جا را کلیک کنید). یا میتوانید فقط اینجا را کلیک کنید. در اصل فیس بوک میکوشد برای حفظ اطلاعات کاربران خود، حتی بعد از آنکه اشتراک خود را «حذف میکنند»، به آنها کلک بزند.
۹) فیس بوک از وب آزاد حمایت نمیکند
این به اصطلاح Open Graph API به این دلیل این طور نامگذاری شده است که جامه مبدلی را بر ماهیت اساساً بسته خود بپوشاند. این موضوع به اندازه کافی بد است که هدف غایی فیس بوک این است که ما همگی وارد کار میشویم و دست در دست هم کمک میکنیم تا اطلاعات بیشتری را در مورد ما گردآوری کند. این به اندازه کافی چیز بدی است که بیشتر مشتریان فیس بوک هیچ تصوری در این باره ندارند که این اطلاعات عمدتاً عمومی سازی میشوند. این به اندازه کافی چیز بدی است که آنها ادعا میکنند که مالک این اطلاعات هستند تا یکی از تنها منابع موجود برای دسترسی به این اطلاعات باشند. اما زمانی که آنها تغییر چهرهای اساسی میدهند تا این عمل را «باز» بنامند، این کاری است که صرفاً به فیس بوک اختصاص دارد. شما نمیتوانید از این امکان استفاده کنید، مگر آنکه در فیس بوک حضور داشته باشید.
۱۰) وجود امکانات زائد در فیس بوک
بین تنظیمات پرایوسی بیشمار و آگهیهای آزاردهنده (با آن همه اطلاعاتی که درباره من وجود دارد، بهترین کاری که آنها میتوانند انجام دهند، تبلیغ سایتهای آشنایی با جنس مخالف است چرا که،... من مجرد هستم) و هزاران هزار امکانات مزخرف، در این نقطه فیس بوک برای من تقریباً به کلی بیمصرف است. بله، شاید من بتوانم آن را بهتر شخصی کنم، اما کار کردن در فضای آن مسخره است، بنابراین من زحمت این کار را به خودم نمیدهم. اجازه دهید حتی به این نکته نیز اشاره نکنم که صفحه فید شما چه اندازه کند بارگذاری میشود. اساساً در این نقطه، فیس بوک بیشتر از هر چیز دیگری، آزار دهنده شده است.
فیس بوک به روشنی تصمیم گرفته است، در تلاش برای تصرف وب، هر مشخصهای را از هر شبکه اجتماعی رقیب به سایت خود اضافه کند (این منازعهای انگار پایانناپذیر است که داستان آن به AOL و آن سی دیهای لعنتی بازمیگردد که عملاً از آسمان فرو میافتادند). در حالی که تویتر اگرچه مناسبترین چیز در دنیا نیست، اما دست کم آنها میکوشند روی کار اصلی خود متمرکز باقی بمانند و سعی نمیکنند برای همه کس، همه چیز باشند.
من معمولاً میشنوم که مردم جوری درباره فیس بوک حرف میزنند که گویی نوعی انحصار یا تراست عمومی هستند. باید گفت که این طور نیست. آنها هیچ چیز به ما بدهکار نیستند. آنها میتوانند در چهارچوب مرزهای قانون، هرکاری که دوست دارند، انجام دهند. (به یاد داشته باشید که حتی این معیار نیز زمانی که موضوع شبکههای اجتماعی به میان میآید، کاملاً مبهم میشود.) اما این بدین معنی نیست که ما خواهی نخواهی مجبور به همراهی با آنها هستیم. به علاوه موفقیت درازمدت آنها به هیچ وجه تضمین شده نیست. آیا موضوع مای اسپیس را فراموش کردهایم؟ آه درست است، فراموش کردهایم. فارغ از هیاهو و هوچیگری، این واقعیت به قوت خود باقی میماند که سرگئی برین یا بیل گیزتز یا وارن بافت، حتی بیآنکه لازم باشد فشار زیادی به حساب بانکی-شان وارد آورند، شخصاً میتوانند به سهام انبوهی در فیس بوک دست یابند. و هر روزی که میگذرد، درآمد فیس بوک برای شرکت-های فنآوری تثبیت شده، نوعی خطای راهبردی باقی میماند.
اگرچه شبکهسازی اجتماعی یک طبقه از امکانات جدید و مفرح است که از رشد قابل توجهی هم برخوردار است، اما فیس بوک تنها بازی موجود در شهر نیست. من نه از امکانات آنها خوشم میآید و نه از چند و چون تجارت کردنشان. به همین خاطر است که تصمیم خود را برای استفاده از خدمات سایر سایتهای مشابه گرفتهام. به امید آنکه شما نیز به تصمیم من برسید.
نویسنده: دن - یودر
منبع: ماهنامه - سیاحت غرب - ۱۳۸۹ - شماره ۸۲ - تاریخ شمسی نشر ۰۰/۳/۱۳۸۹ - به نقل از http://www.alyssa.com/news/۱۰-reasons-to-delete-your-facebook-account/
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست