جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فرافکنی سیاستمدارانه


فرافکنی سیاستمدارانه

کسانی که با روحیات سیاستمداران و دولتمردان ایرانی آشنا هستند می توانند به چند اصل و فصل مشترک در برخی سیاستمداران و دولتمردان ایرانی پی ببرند یکم آنکه عموما دولتمردان ایرانی کلی سخن می گویند دوم آنکه غیرشفاف سخن می گویند و سوم آنکه بسیار زیاد فرافکنی می کنند و چهارم آنکه منویات و خواسته های خود را از زبان مردم یا عباراتی کلی بیان می کنند

کسانی که با روحیات سیاستمداران و دولتمردان ایرانی آشنا هستند می توانند به چند اصل و فصل مشترک در برخی سیاستمداران و دولتمردان ایرانی پی ببرند. یکم آنکه عموما دولتمردان ایرانی کلی سخن می گویند دوم آنکه غیرشفاف سخن می گویند و سوم آنکه بسیار زیاد فرافکنی می کنند و چهارم آنکه منویات و خواسته های خود را از زبان مردم یا عباراتی کلی بیان می کنند. به واقع یکی از آفات جامعه سیاسی ایران در این امر نهفته است که برخی سیاستمداران و دولتمردان آن جرات و جسارت روبه رو شدن با واقعیت را کمتر دارند و بیشتر سعی می کنند در فضای غیرشفاف و دوداندود سیر کنند. بسیار اتفاق می افتد که منویات یا خواستههای شخصی، باندی یا گروهی تحت القاب و عناوین کلی و دهن پرکنی چون مردم، عدالت، دشمن و... پنهان می شوند تا به ظاهر موجه تر جلوه کنند. برای نمونه مصاحبه روزچهارشنبه محمود احمدی نژاد با خبرنگاران را می توان مصداق بارز این کلی گویی ها، پنهان نمودن منویات با کلمات به ظاهر موجه و البته کلی در ظاهر و مغلطه و متناقض در باطن دانست.

یکی از تکنیکهای مصاحبه خبری یا سخنرانیهای آقای احمدی نژاد این است که در مواجهه با سوالی که باب طبعش نیست ابتدا به انکار اصل قضیه می پردازد و سعی می کند به نوعی پرسشگر را از فلسفه اصلی پرسش دور کند به نحوی که اساسا پرسش فاقد وجاهت منطقی یا سیاسی جلوه کند این امر به ویژه در مصاحبه اختصاصی یا عمومی احمدی نژاد با رسانهها یا خبرنگاران خارجی نمود بیشتری می یابد.

پس از این مرحله احمدی نژاد سعی می کند برای پاسخ دادن، خود از ابتدا سوال را به آن گونهای که می خواهد طرح کند و سپس پاسخ دلخواه خود را به آن سوال بدهد . در واقع اگر کسی در سی ماه گذشته مصاحبههای احمدینژاد را مرور کرده باشد تقریبا میتواند شیوه پاسخ گویی وی را به سوال های احتمالی حدس بزند:

۱) انکار اصل سوال

۲)طرح سوال دلخواه

۳) پاسخ دادن به سوال در مسیر دلخواه. مصاحبه روز شنبه احمدی نژاد نیز از این خصیصه تهی نبود. فرازهایی از پاسخهای وی به سوالات عیناچنین بود:

۱) «اکثریت قاطع هیات های اجرایی مردم هستند و انتخابات ما مردمی است ناظرین بر انتخابات نیز از بین مردم انتخاب می شوند پس به واقع می توان گفت انتخابات ما یک انتخابات کاملا مردمی بوده، هست و همیشه خواهد بود». این پاسخ احمدینژاد هم کلی است و در عین حال اشتباه هم نیست ولی با سایر مواضع و شعارهای وی متناقض است از جمله اینکه احمدی نژاد می گوید هیات های اجرایی و نظارت «از میان مردم انتخاب می شوند پس کاملامردمی هستند» از یک جنبه کاملاصحیح است مثلاکسی ادعا نکرده که این هیات های محترم (با عرض پوزش از عزیزان هیات های اجرایی و نظارت) از میان اتباع خارجی یا انسان های فضایی یامریخی و قس علی هذا هستند. لیکن بحث بر سر این است که این مردم ادعایی دارای چه گرایش فکری، چه پستهای سازمانی فعلی و سابق و مواردی از این قبیل هستند. با مطالعه اجمالی لیستهای هیات های اجرایی و نظارت مشخص می شود که تقریبا اکثریت قریب به اتفاق گرایش به جریان حاکم دارند و تنها تفاوت آنها در میزان غلظت گرایش آنان است که عده زیادی گرایش شدید و افراطی دارند و عده قلیلی گرایش میانه یا معتدل. آیا افراد محترم هیات های اجرایی و نظارت آیینه تمام نمای ملت ایران هستند؟ آیا بیش از نود درصد مردم ایران گرایش محافظه کارانه دارند؟ اگر دارند چرا رییس جمهور در تیر ماه ۸۴ با کشیده شدن انتخابات به دور دوم رای یک سوم از واجدان شرایط را به دست آورد؟ حال اگر انتخابات مرحله اول را محاسبه کنیم وضع وی به مراتب بدتر است وحدود ۱۰درصد آرا ی واجدان شرایط رای به سبد احمدی نژاد ریخته شد.

- آقای احمدی نژاد مرتبا در صحبتها و سخنرانیهای خود از عدالت سخن می گوید و اساس دولت خود را بر مبنای عدالت معرفی می کند. در این باره دو پرسش اساسی قابل طرح است:

۱) آیا مراد ایشان از عدالت شامل همه جنبه‌های آن از جمله عدالت سیاسی نیز می شود یا این که ایشان به عدالت هنگامی که در حوزه سیاسی مطرح می شود اعتقاد ندارد؟

آیا ایشان انتخاب بیش از ۹۰ درصد بدنه هیات های اجرایی و نظارت را از یک گرایش فکری که در نهایت سخاوت ۱۵ الی ۲۰درصد پایگاه اجتماعی دارند و دخیل ندانستن بیش از ۸۰درصد مردم در بدنه هیاتهای اجرایی و نظارت رابا معیار عدالت سازگار می داند؟ مشاهده می فرمایید که در این یک فراز از سخنان وی چه میزان تناقض با مواضع قبلی، فعلی یا شعاری وی از سویی و کلی گویی از سوی دیگر می توان یافت.

۲۰ وی در فرازی دیگر از سخنانش چنین گفت: «کسی حق ندارد از قانون تجاوز یا عدول کند و همه باید مرز قانون را رعایت کنند». در این رابطه باید چند سوال از ایشان پرسید: آیا قانون برنامه چهارم توسعه جزو قوانین کشور نیست؟ اگر نیست که بحثی نیست و اگر هست چرا در بسیاری از موارد و به طرزوحشتناکی بودجههای سنواتی ردیفها و سیاستهایی مغایر و متضاد با این قانون دارد؟ از سوی دیگر رئیس جمهور پاسخ دهد که اقدام اخیر ایشان در رد صریح و آشکار قانون موضوعه مجلس شورای اسلامی و تایید شده توسط شورای نگهبان و اعلام صریح آن طی یک نامه رسمی به رئیس مجلس با کدام یک از اصول قانون اساسی یا مواد قوانین عادی کشور مطابقت دارد؟

۲) احمدی نژاد در فراز دیگری از اظهارات خود چنین گفت: «چه اصراری دارید افرادی که واجد شرایط نیستند را جلو بیندازید و به قانون تحمیل کنید؟ چرا بعضیها می روند افراد فاقد شرایط را جلو می اندازند؟ کسی که شرایط قانونی ذکر شده را ندارد؟ و بعد از آن مطالبی مطرح می کنند و هزینه روی دست مردم می گذارند.» در اینجا باز احمدی نژاد منویات و نظرات خود را از زبان مردم بیان می کند و هزینه تحمیلی رد صلاحیتها را که به دوش جریان حاکم و جناح اقتدارگر است به دوش مردم منتقل می کند. از سوی دیگر احمدی نژاد به افراد فاقد شرایط اشاره می کند در اینجا هم مراد و منظور اصلی وی صرفاافراد فاقد شرایط از منظرمردم یا قانون نیست بلکه افراد فاقد شرایط از دیدگاه احمدی نژاد و جناح اقتدار گر است که با عباراتی کلی و بدین شکل بیان می شود. در واقع اگر این چند جمله رییس جمهور را با مراد و منظور اصلی وی نوشته شود چنین می شود: «ای اصلاح طلبان! چه اصراری دارید افرادی را که ما دوست نداریم و از منظر ما واجد شرایط حضور در انتخابات مجلس نیستند را جلو بیندازید و سعی کنید به حاکمیت تحمیل کنید؟ چرا اصلاح طلبان می روند افراد فاقد شرایط از نظر ما را جلو می اندازند؟ کسانی که باب طبع ما نیستند و شرایط مورد نظر ما را ندارند؟ و بعد از آن هم با مطالب و سخنرانیها و مصاحبه هایی که می کنند کلی هزینه به دولت من تحمیل می کنند؟» به واقع اگر جملات فوق را با مراد و منظور اصلی گوینده بخواهیم بیان کنیم چیزی بهتر از جملات فوق نمیشود. در پایان با توجه به سخنان اخیر احمدینژاد پیشنهاد حقیر به اصلاحطلبان این است که در انتخابات بعدی حتما قبل از ثبت نام داوطلبان با احمدی نژاد مشورت کنند!

نویسنده : مازیار آقا زاده