چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نهمین گوهر عصمت


نهمین گوهر عصمت

امام جواد ع نهمین پیشوای شیعیان در دهم رجب سال ۱۹۵ هجری در مدینه به دنیا آمد با ولادت آن حضرت, چشم امام رضا ع روشن و نگرانی شیعیان برطرف شد از سوی دیگر, دشمنان و بدخواهان بویژه واقفیه, مأیوس و ناكام شدند

سخن از امام جواد (ع) نهمین امام معصوم، دریای علم و معرفت و عرفان و پاكی است. سخن از كسی كه وجود پربركتش در همه ابعاد، جود و بخشش، مایه بركت ها بود و در هنگامی كه چشم به جهان گشود، حضرت رضا (ع) فرمود: «قد ولد لی شبیه موسی بن عمران فالق البحار و شبیه عیسی بن مریم (ع) - فرزندی برای من به دنیا آمد كه شبیه حضرت موسی (ع) شكافنده دریاها و نظیر حضرت عیسی (ع) است.»

نهمین پیشوای شیعیان در دهم رجب سال ۱۹۵ هجری در مدینه به دنیا آمد. با ولادت آن حضرت، چشم امام رضا (ع) روشن و نگرانی شیعیان برطرف شد. از سوی دیگر، دشمنان و بدخواهان بویژه واقفیه، مأیوس و ناكام شدند. نام پیشوای نهم، محمد و كنیه اش ابوجعفر و مشهورترین لقبشان جواد و تقی است. آن حضرت انس خاصی با عبادت داشت و شبها را به تهجد و نیایش و روزها را به روزه سپری می كرد و در جود و سخاوت به نیازمندان در مرتبه ای قرار داشت كه به «جوادالائمه» ملقب شد. آن حضرت مدتی به اجبار در كاخ سلطنتی مأمون زندگی می كرد. خلیفه می كوشید آن حضرت را به سوی تجمل گرایی و جلوه های مادی بكشاند، ولی ایشان به هیچ وجه به دنیا دل نبست و فریفته مظاهر مادی زندگی شاهانه نشد.

● مقام امامت

امام جواد (ع) در آخر صفر سال ۳۰۳ هـ در حالی كه بیش از هفت سال از عمرش می گذشت عهده دار مقام امامت شد و امامتش ۱۷ سال به طول انجامید، ۱۵ سال در دوران خلافت مأمون و ۲ سال در دوران خلافت معتصم. خردسالی آن حضرت هنگام عهده داری این منصب الهی، پدیده ای بی سابقه بود و پیامدها و واكنش هایی در پی داشت. برخی در جبهه خودی، در میان پیروان اهل بیت، این شبهه را مطرح كردند كه آیا ممكن است كسی پیش از بلوغ به مقام امامت برسد؟ در پی بروز این شبهه در محافل علمی و كلامی، جامعه شیعی دچار اضطراب و پراكندگی شد.

گروهی سراغ عبدالله بن موسی برادر امام رضا (ع) رفتند. گروهی دیگر به واقفی ها پیوستند. جمعی نیز به امامت احمد بن موسی قائل شدند. مبنای استدلال این دو گروه حاكمی سن امام جواد (ع) بود. آنان بلوغ را شرط احراز منصب امامت می دانستند.

شماری از شیعیان برای حصول اطمینان، گاه مسأله خردسالی آن حضرت را با خود وی در میان می گذاشتند. امام جواد (ع) در پاسخ آنان، با اشاره به جانشینی سلیمان از داود (ع) در كودكی و نبوت یحیی بن زكریا (ع) و حضرت عیسی (ع) در دوران شیرخوارگی، امامت خود را تثبیت می كرد. گاهی نیز به عنوان آزمایش، امام جواد (ع) را در مقابل انواع پرسش های علمی و دینی قرار می دادند، وقتی آن حضرت به تمامی پرسش های مردم پاسخ می داد، آنان با اطمینان خاطر، امامتش را می پذیرفتند. در جبهه غیر خودی، خلیفه در نخستین اقدام، امام جواد (ع) را به پایتخت احضار كرد تا ضمن كنترل وی، با جذب آن حضرت به دستگاه پرزرق و برق خلافت، او را از اندیشه مبارزه علیه حكومت خود باز دارد و در افكار عمومی، اندیشه های شیعی را زیر سؤال ببرد.

مأمون در دومین اقدام، با گردآوری دانشمندان از فرقه های مختلف و ترتیب مجالس بحث و مناظره با امام جواد (ع)، كوشید آن حضرت را از نظر علمی شكست دهد. سومین اقدام مأمون این بود كه دختر خود «ام الفضل» را به ازدواج امام جواد(ع) در آورد. انگیزه او از این اقدام سیاسی این بود كه جاسوسی اندرونی بر امام جواد(ع) بگمارد و نظر مساعد آن حضرت و پیروانش را نسبت به خود جلب كند.

● در سنگر مبارزه

امام جواد (ع) با درك عمیق از شرایط سیاسی فرهنگی جامعه و ترفند های مأمون، فعالیت های خویش را در محور های زیر سامان داد:

۱) تبیین و تثبیت امامت خویش:

نخستین و مهمترین رسالت امام جواد(ع) اثبات امامت خود و پاسخگویی به ابهام و شبهاتی بود كه با توجه به خردسالی آن حضرت در جامعه مطرح می شد. آن حضرت با صراحت در رویارویی با مردم، حتی مخالفان، خود را پیشوای امت و حجت خدا در زمین معرفی می كرد.

یحیی بن اكثم در حرم پیامبر(ص) با امام جواد(ع) روبه رو شد و گفت: می خواهم درباره مسأله ای از شما بپرسم ولی خجالت می كشم. امام جواد(ع) فرمود: تو می خواهی از امام «زمانت» بپرسی. او گفت: به خدا سوگند، همین است. امام جواد(ع) فرمود: من امام «زمانت» هستم.

۲) اتخاذ موضع منفی در برابر دستگاه خلافت

امام جواد(ع) ضمن تثبیت امامت خود، رهبری حاكمان جور را نفی می كرد و متناسب با مقتضیات زمان، در گفتار و كردار، ناخشنودی خود را از وضع موجود و نفرت و انزجار خویش را از ستمگران ابراز می داشت. این سیاست گاهی به صورت دعا و زمزمه با پروردگار و گاه در سخنان حكیمانه اش و گاه در رفتارش تجلی می كرد.

آن حضرت از طریق اعلام نارضایتی از حضور در بغداد و آرزوی بازگشت به مدینه مخالفت خود را با دستگاه خلافت ابراز می داشت. گاهی نیز این موضع امام در تبیین صحیح فقه اسلامی و مخدوش اعلام كردن نظرات مسأله گویان مزدور و وابسته به دستگاه، نمایان می شد.

۳) رهبری تشكیلات شیعی

در آن دوران، براثر كاهش نسبی جو فشار و خفقان حكومت، شیعیان در بسیاری از شهرها مانند بغداد، مدائن، مصر، كوفه، خراسان، ری، قم، سیستان، طبرستان، طالقان و اهواز حضور داشتند و امام جواد(ع) از طریق وكیلان و نمایندگان خویش با آنان در ارتباط بود. علی ابن مهزیار، خیران خادم، احمدبن محمد بن عیسی و صالح بن محمد بن سهل وكیلان آن حضرت بودند. امام جواد (ع) در اهواز، همدان، سیستان، ری، بصره، واسط، بغداد، كوفه و قم نمایندگانی داشت كه پاسخگوی مسائل دینی شیعیان بودند و خواسته ها و وجوه شرعی آنان را به امام می رساندند.

۴) تربیت افراد مستعد

تربیت افراد علاقه مند به رشد و تعالی از رسالت های بنیادی امامان است. از سوی دستگاه خلافت، برای آن حضرت شرایطی فراهم شده بود كه تماس مردم با وی و بهره گیری از محضرش را مشكل می ساخت. با این حال، بسیاری از مردم توفیق محضر آن گرامی را پیدا كرده، از خرمن دانشش خوشه ها چیدند. شیخ طوسی نام ۱۱۳ نفر از اصحاب و راویان آن حضرت را ثبت كرده است.

در میان آنان افراد زبده و سرشناسی به چشم می خورد: از قبیل: احمدبن محمدبن ابی نصر، بزنطی كه از اصحاب اجماع است و همگان به فقاهت او اعتراف كرده و مرسلاتش را پذیرفته اند، احمدبن اسحاق اشعری كه از قم بود و به نمایندگی از سوی آنان نزد ائمه می رفت، و احكام و دستورهای لازم را از آنان می گرفت و به مردم ابلاغ می كرد. ذكریا بن آدم قمی كه امام جواد (ع) برای او دعا كرد و او را در زمره یاران حق شناس و باوفای خویش بشمار آورد. و علی بن مهزیار اهوازی كه از وكیلان خاص امام جواد (ع) بوده است.

● شخصیت امام جواد (ع) از دیدگاه دانشمندان

سخنان و مناظره های امام جواد (ع) و حل مشكلات بزرگ علمی و فقهی توسط آن حضرت، تحسین و اعجاب دانشمندان و پژوهشگران اسلامی اعم از شیعه و سنی را برانگیخته و آنان را به تعظیم در برابر عظمت علمی امام واداشته است و هركدام او را به نحوی ستوده اند: به عنوان نمونه «سبط ابن الجوزی» می گوید: او در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود.

ابن حجر هثیمی می گوید: مأمون او را به دامادی انتخاب كرد زیرا با وجود كمی سن از نظر علم و آگاهی و حلم بر همه دانشمندان برتری داشت. استاد شیعه «شیخ مفید» و «فتال نیشابوری» از آن حضرت چنین یاد می كنند: «مأمون شیفته او شد، زیرا می دید كه او با وجود كمی سن از نظر علم و حكمت و ادب و كمال عقلی، به چنان رتبه والایی رسیده كه هیچ یك از بزرگان علمی آن روزگار بدان پایه نرسیده اند.»

● مكتب علمی امام جواد (ع)

می دانیم كه یكی از ابعاد بزرگ زندگی امامان معصوم ما، بعد فرهنگی آنان است. این پیشوایان بزرگ هركدام در زمان خود فعالیت فرهنگی داشته، در مكتب خویش شاگردانی تربیت می كردند و علوم و دانش های خود را توسط آنان در جامعه منتشر می كردند، اما شرایط اجتماعی و سیاسی زمان آنان یكسان نبوده است، مثلاً در زمان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) شرایط اجتماعی مساعد بود و به همین جهت دیدیم كه تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق (ع) بالغ بر چهار هزار نفر می شد، ولی از دوره امام جواد (ع) تا امام عسكری (ع) به دلیل فشارهای سیاسی و كنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود از این نظر تعداد راویان پرورش یافتگان مكتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق (ع) كاهش بسیار چشمگیری را نشان می دهد و تعداد راویان اصحاب حضرت جواد (ع) قریب صد و ده نفر بوده اند. و جمعاً ۲۵۰ حدیث از آن حضرت نقل شده است زیرا از یك سو، آن حضرت شدیداً تحت مراقبت و كنترل سیاسی بود و از طرف دیگر زود به شهادت رسید و بیش از بیست و پنج سال عمر نكرد! در عین حال باید توجه داشت كه در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهره های درخشان و شخصیت های برجسته ای مانند: علی بن مهزیار، احمدبن محمد ابی نصر بزنظی، زكریا بن آدم، حسین بن سعید اهوازی، احمدبن محمد بن خالد برقی بودند كه هركدام در صحنه علمی و فقهی وزنه خاصی بشمار می رفتند و برخی دارای تألیفات متعدد بودند. از طرف دیگر راویان حدیث امام جواد (ع) تنها در محدثان شیعه خلاصه نمی شوند بلكه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقی از اسلام را از آن حضرت نقل كرده اند. به عنوان نمونه حافظ «عبدالعزیزبن اخضر جنابذی» در كتاب (معالم العتره الطاهره) و مؤلفانی نیز مانند: ابوبكر احمدبن ثابت، ابواسحاق ثعلبی و محمدبن منده بن مهربذ در كتب و تاریخ و تفسیر خویش روایاتی از آن حضرت نقل كرده اند.

● گوشه ای از سیره امام جواد (ع)

عیادت و دلجویی از بیمار: یكی از شاگردان امام جواد (ع) بیمار شد در حدی كه به بستر افتاد و امید زنده ماندن نداشت امام جواد (ع) باخبر شد همراه جمعی از اصحاب به عیادت او رفت وقتی كه در بالین او نشست و احوال او را پرسید او زارزار گریه كرد و می گفت: می میرم چه كنم؟ مرگ در كار است ... امام جواد (ع) به او فرمود: ای بنده خدا تو كه از مرگ می ترسی از این رو است كه نمی دانی مرگ چیست برای تو مثالی بزنم اگر بدنت آلوده به چرك و كثافت باشد و موجب زخم های پوستی بدن گردد و ناراحت شوی و بدانی كه اگر حمام بروی و شست وشو كنی همه این چرك ها و آلودگی ها و زخم ها از بین می رود آیا میل داری كه به حمام بروی یا میل نداری؟ بیمار گفت: البته دوست دارم كه هر چه زودتر به حمام بروم و خود را از همه ناپاكی ها پاك نمایم. امام جواد (ع) فرمود: مرگ برای مؤمن همان حمام است و آن آخرین منزلگاه و مرحله شست وشو و پاكسازی از آلودگی های گناه می باشد بنابراین اگر به سوی مرگ رفتی، در حقیقت از همه اندوه ها و رنج ها رهیده ای و به سوی شادی رو آورده ای پس هیچ غم را به خود راه نده. بیانات گرم و پرمهر امام جواد (ع) روحی تازه در كالبد آن بیمار بخشید قلب او آرام گرفت و اندوهش به شادی تبدیل شد.

● شهادت امام جواد (ع)

دوران عمر آن امام بزرگوار ۲۵ سال و دوره امامتش ۱۷ سال بوده است. مأمون در سال ۲۱۸ هجری درگذشت و پس از او معتصم جای او را گرفت. معتصم عباسی از حضرت جواد(ع) دعوت كرد كه از مدینه به بغداد بیاید. حضرت در ماه محرم سال ۲۲۰ هجری به بغداد وارد شد. معتصم كه عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد بود با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند. علت این امر این اندیشه شوم بود كه مبادا خلافت از بنی عباس به علویان منتقل شود. از این جهت، در صدد تحریك ام الفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادرزاده خلیفه هستی و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد مادر علی هادی فرزند خود را بر تو رجحان می نهد این دو آنقدر وسوسه كردند تا ام الفضل در باطن از شوهر بزرگوار و جوانش آزرده خاطر شد و به تحریك معتصم و جعفر برادرش تسلیم شد. آنگاه این دو فرد جنایتكار سمی كشنده در انگور وارد كردند و به خانه امام فرستادند تا سیاه روی دو جهان ام الفضل آنها را به شوهرش بخوراند. ام الفضل طبق انگور را در برابر امام(ع) گذاشت و از انگورها تعریف كرد و حضرت را به خوردن انگور وادار نمود و در این امر اصرار كرد. امام جواد(ع) مقداری از انگور را تناول فرمود چیزی نگذشت كه آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شدیدی بر آن حضرت عارض گشت. ام الفضل با دیدن آن حالت دردناك در شوهر جوان، پشیمان و گریان شد، اما پشیمانی سودی نداشت. حضرت جواد(ع) فرمود: چرا گریه می كنی؟اكنون كه مرا كشتی گریه تو سودی ندارد. بدان كه خداوند متعال در این چند روزه دنیا تو را به دردی مبتلا كند و به روزگاری بیفتی كه نتوانی از آن نجات یابی. البته ناگفته نماند كه در مورد مسموم كردن حضرت جواد(ع) قول های دیگری هم نقل شده است.

منابع و مأخذ در دفتر روزنامه موجود است

علی اصغر صرفه جو