جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

انقلاب دوم


تسخیر لانه جاسوسی و گروگان گیری چهارصدوچهل وچهار روزه بیش از پنجاه نفر از كاركنان سفارت امریكا توسط دانشجویان پیرو خط امام ره , اقدامی بزرگ و كم نظیر, نه فقط در سطح كشور یا منطقه بلكه در سطح جهان بود كه آثار و پیامدهای مثبتی را چه در داخل و چه در خارج از كشور به دنبال داشت بازبینی این پیامدها نشان می دهد كه واقعه مذكور در مجموع به سود انقلاب اسلامی تمام شده و در راستای حفظ, تداوم و تعمیق آن نقش مثبت ایفا كرده است

میان عبارت اشغال سفارت امریكا و عبارت تسخیر لانه جاسوسی استكبار جهانی فاصله‌ای به بزرگی یك ایدئولوژی قرار دارد و بسته به این‌كه شخص دارای چه ایدئولوژی و مكتبی باشد، تفاوت می‌كند. برای ما ایرانیان تسخیر لانه جاسوسی گامی بلند در جهت حراست از انقلاب اسلامی و استیفای حقوق پایمال‌شده مردم است و هرچه رسانه‌ها و سازمانهای جهانی سعی كنند آن را مورد مذمت قانونی و دیپلماتیك قرار دهند، مردم ایران از وقوع دومین انقلاب خود پشیمان نخواهند شد. تاریخ، شاهد است كه تحت عنوان مصونیت دیپلماتیك، محموله‌های دیپلماتیك و آداب دیپلماسی، چه مظالم و فجایعی كه بر سر ملل مظلوم مشرق زمین، به‌ویژه مسلمانان، نرفته است. اكنون باید جاسوسخانه‌بودن سفارت امریكا در تهران و به‌ویژه برنامه‌ریزیها و فعالیتهای براندازانه آنها علیه انقلاب و حكومت نوپای جمهوری اسلامی، به عرصه پژوهشهای مستند تاریخی رسیده و روشنفكران و اندیشمندان جهان از انگیزه‌های برحق ملت ایران در حمله به سفارتخانه امریكا مطلع شوند. با مطالعه این مقاله، با برخی از جنبه‌های این رویداد مهم تاریخی آشنا می‌گردید.

علیرغم گذشت قریب به سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، این واقعه كماكان در معرض توجه بسیاری از متخصصان، كارشناسان و علاقمندان به نهضتهای ضداستكباری و ضداستعماری قرار دارد و علاوه بر نفس واقعه انقلاب، حوادث مختلف پس از پیروزی انقلاب كه موجب حفظ و تداوم آن شده‌اند نیز همیشه در معرض توجه بوده‌اند. در میان این حوادث، تسخیر لانه جاسوسی امریكا ــ كه از سوی امام راحل(ره) انقلاب دوم لقب گرفت ــ جایگاهی عظیم در تاریخ انقلاب اسلامی پیدا كرد؛ زیرا این واقعه نقش مهمی در قطع ریشه‌های امپریالیسم در ایران و نیز پایان‌بخشیدن به سلطه ضمنی امریكا بر كشورمان ایفا كرد.

تسخیر لانه جاسوسی و گروگان‌گیری چهارصدوچهل‌وچهار روزه بیش از پنجاه‌نفر از كاركنان سفارت امریكا توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره)، اقدامی بزرگ و كم‌نظیر، نه‌فقط در سطح كشور یا منطقه بلكه در سطح جهان بود كه آثار و پیامدهای مثبتی را چه در داخل و چه در خارج از كشور به دنبال داشت. بازبینی این پیامدها نشان می‌دهد كه واقعه مذكور در مجموع به سود انقلاب اسلامی تمام شده و در راستای حفظ، تداوم و تعمیق آن نقش مثبت ایفا كرده است.

● پیامدهای داخلی تسخیر لانه جاسوسی

الف‌ــ شفاف‌شدن مواضع گروهها استعفای دولت موقت

حركت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) و تسخیر لانه جاسوسی از سوی آنان، یكی از بزرگترین حركتهای ضداستكباری در تاریخ انقلابهای مردمی بود كه روح خودباوری و استكبارستیزی را بار دیگر در ملت ایران و نیز در دیگر ملتهای محروم متبلور ساخت. این حركت، اسطوره ابرقدرتی امریكا را برای همیشه درهم شكست و فصل جدیدی از تاریخ پرشكوه انقلاب اسلامی را رقم زد.

مردم انقلابی ایران كه عمری زیر چكمه دژخیمان غربی و به‌ویژه امریكا، لگدمال شده بودند، با شنیدن خبر فتح لانه جاسوسی، در تایید این اقدام، ماهها در جلوی سفارت تسخیرشده آن كشور اقدام به راهپیمایی نمودند. اما در كنار این تایید مردمی، شاهد اتخاذ مواضع گوناگون دیگری نیز بودیم. حضرت امام(ره) و نیروهای ارزشی و اصولگرا كه همراه واقعی انقلاب محسوب می‌شدند، عمل دانشجویان را به‌شدت مورد تایید قرار داده و از آن حمایت كردند و گروههای لیبرال و چپ و نیز سردمداران دولت موقت، به بهانه عدم تناسب این اقدام با اصول و شرایط بین‌الملل، به‌شدت از این عمل انقلابی انتقاد كردند تاآنجاكه دولت موقت استعفا نمود.

درواقع اشغال سفارت امریكا از این حیث دو بعد داشت: یكی سقوط دولت موقت و دیگری شفاف‌شدن مواضع كلیه گروهها، نیروها و جریانهای سیاسی كه به‌ظاهر یا واقعا با انقلاب همراه شده بودند.

اشغال سفارت، از نظر داخلی، به حاكمیت لیبرالها و میانه‌روها پایان داد. لیبرالها كه عمدتا طیف جبهه ملی و نهضت آزادی را شامل می‌شدند، معتقد بودند كه روحانیت و نیروهای مذهبی قادر به اداره كشور نیستند و تنها بروكراتها و لیبرالها از توانایی این كار برخوردارند. متاسفانه مشی سازشكارانه و حمایت‌گونه دولت موقت و عدم اعتقاد به خط امام و اقدامات انقلابی، موجب كندشدن حركت انقلابی گردیده بود و مردمی را كه با شور و شوق در انقلاب شركت كرده بودند، از صحنه خارج نموده و چیزی نمانده بود انقلاب اسلامی بیست‌ودوم بهمن ۱۳۵۷.ش نیز مانند نهضت مشروطه و نهضت ملی‌شدن صنعت نفت، از مسیر اصلی خود منحرف شود. در این شرایط بود كه اقدام ناگهانی و انقلابی دانشجویان، انقلاب را دوباره در مسیر اصلی آن قرار داد و سرعت و پویایی اولیه را به آن بازگرداند. درواقع تسخیر لانه جاسوسی و حمایت امام از این اقدام، موجب سقوط خط سازش شد و انقلاب را ازهمان‌ابتدا از افتادن در یك روش و اندیشه غلط حفظ نمود.

هاشمی رفسنجانی می‌گوید: «من این را می‌پذیرم كه بازرگان و دوستانش ازمدتهاقبل به این نتیجه رسیده بودند كه نمی‌توانند كار كنند. آقای مهندس بازرگان كه به جلسات می‌آمد، هروقت به مشكل برخورد می‌كرد و یا چیزی را كه می‌خواست تصویب نمی‌كردیم، می‌گفت: “خودتان بیایید اداره كنید.” یا فرض كنید اگر كسی از ما سخنرانی می‌كرد ــ بخصوص آیت‌الله خامنه‌ای و شهید بهشتی كه گاهی انتقاد می‌كردند ــ ایشان سخت عصبانی می‌شد و می‌گفت: “من كار نمی‌كنم و نمی‌توانم كار كنم”... . استعفای قبلی را به خاطر تصویب مساله ولایت فقیه در خبرگان داده بودند. بعد از ولایت‌فقیه هم اینها دیگر دلگرم نشدند كه كار كنند... این‌كه ایشان گفته‌اند: دو هفته قبل از این حادثه [تسخیر لانه جاسوسی] استعفای خودشان را به شورای انقلاب دادند، من اطلاع ندارم. بعید است كه ایشان استعفا داده باشند و من ندانم. شاید در زمان سفر ما به مكه بود. اخیرا هم مذاكرات شورای انقلاب را خوانده‌ام، استعفایی ندیدم.»[i] درواقع آقای هاشمی رفسنجانی علت استعفای بازرگان و دولت موقت را، قضیه اشغال لانه جاسوسی می‌داند «بله، یعنی به جایی رسیدند كه دیدند دیگر نمی‌توانند. بهانه بهتری هم برای استعفا پیدا كرده بودند و شرایطی هم بود كه نمی‌توانستند كار بكنند.»[ii]

در كنار مساله سقوط دولت موقت و بی‌اعتباری جریانهای لیبرال، باید به سقوط ارزش گروههای چپ نزد مردم نیز اشاره كرد. گروههای چپ و ماركسیست كه به دنبال سركوب گسترده خود در دوران پهلوی، توانسته بودند پس از پیروزی انقلاب، در فضای سیاسی كشور عرض‌اندام كنند، بیش‌ازهرچیز به ضدامپریالیست و ضدامریكایی‌بودن خود فخر می‌فروختند و خود را سردمدار حركتهای ضدامپریالیستی قلمداد می‌كردند. آنها نیروهای مذهبی را به دلیل مواضع شرعی! فاقد پتانسیل لازم برای مبارزه با امپریالیسم می‌دانستند و انقلاب اسلامی را هم یك انقلاب سطحی داخلی و ناشی از اختلافات شاه و روحانیت تحلیل كرده، بر طبق گفته‌های ماركس، به انجام حركتهای كارگری ضدامپریالیستی برای دستیابی به جامعه آرمانی سوسیالیستی معتقد بودند. این گروه كه به واسطه شعارهای تند خود، هوادارانی نیز به دست آورده بودند، در برابر حركت توفنده و انقلابی تسخیر لانه جاسوسی حیرت‌زده شدند و برای جانماندن از قافله، مدتی از این اقدام دانشجویان حمایت كردند. آنها علاوه بر صدور اعلامیه‌هایی در تایید این حركت، در محل لانه جاسوسی نیز حضور یافتند تا به عنوان پیشتازان مبارزه با امپریالیسم مورد استقبال قرار گیرند؛ اما به‌دلیل آغاز افشاگریهایی كه مضر به حال این جریانها بود، پس از مدتی سكوت، مواضع خود را تغییر داده و حركت دانشجویان پیرو خط امام(ره) را «یك حركت چپ از موضع راست» قلمداد كردند.

اقدام دانشجویان، علیرغم تمامی جنجالهایی كه از سوی گروههای چپ‌گرا برپا شد، اتهام امریكایی‌بودن انقلاب اسلامی را برطرف ساخت؛ چراكه برخی بر این باور بودند كه امریكا به‌خاطر جلوگیری از وقوع یك انقلاب سوسیالیستی در ایران، انقلاب اسلامی ایران را هدایت كرده است. اما این رخداد سیاسی توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره)، آن دسته از گروههای چپ كه به همراهی با انقلاب تظاهر می‌كردند ــ مانند چریكهای فدایی خلق، حزب توده و گروههای التقاطی نظیر منافقین ــ را دچار نوعی سیاست‌ انفعالی كرد و به‌اصطلاح، این گروهها وجهه ضدامریكایی خود را از دست دادند.

به‌طورخلاصه می‌توان موضعگیری كلیه گروههای سیاسی غیراصیل چپ و راست را كه دلبستگی واقعی به امام(ره) و نظام و مردم نداشتند و تنها درصدد دستیابی به مطامع سیاسی خویش بودند، به سه مرحله تقسیم كرد:

۱ــ در مرحله اول، كلیه گروهها، به دنبال حمایت شدید و جدی امام و مردم از حركت دانشجویان، مجبور شدند ولو با یك تاخیر حداكثر چندروزه، سرانجام حمایت خود را از حركت دانشجویان اعلام كنند و پشتیبانی ظاهری خود را از این اقدام به اطلاع همگان برسانند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.