پنجشنبه, ۷ تیر, ۱۴۰۳ / 27 June, 2024
مجله ویستا

این گهر بیش از این تواند بود


این گهر بیش از این تواند بود

بخش های کشاورزی, صنعت و خدمات کشورمان قادرند سالانه در حدود ۸۰ میلیارد دلار صادرات را رقم بزنند

طبق آماری که از میزان صادرات غیرنفتی چهار ماهه کشورمان توسط گمرک اعلام شده، بدون احتساب میعانات گازی، میزان صادرات غیرنفتی ما ۱۰ میلیارد و ۲۲۰ میلیون دلار به وزنی معادل ۲۱ میلیون تُن بوده که این رقم مبیّن رشدی ۸/۲۷ درصدی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل است.

اساساً درگیر موضوعات آماری شدن می‌تواند ما را از هدف اصلی دور کند و این مسأله‌ای است که باید به آن دقت کرد. بر این اساس، باید اعداد و ارقام را از سه زاویه مقایسه کرد. این زوایا عبارت‌اند از مقایسه موفقیت‌های ما با گذشته خودمان، ظرفیت‌های کشور و همچنین کشورهای منطقه. آنچه بیش از سایر موارد همواره مورد توجه بوده و هست، حالت اول است، در حالی که این موضوع در مقایسه با دو مورد دیگر از اهمیت بالایی برخوردار نیست. این موضوع تنها می‌تواند رشد کشور را ارزیابی کند، اما برای کشوری که برنامه جامع آن دستیابی به مقام اول در منطقه است، باید موضوع مهم، مقایسه منطقه‌ای باشد، نه مقایسه با خود.

اگر آمارها را به صورت درونی و در مقایسه با خودمان بررسی کنیم، باید گفت که در مجموع، طی سال‌های برنامه چهارم توسعه، کل میزان صادرات غیرنفتی ما در حدود ۷۶ میلیارد دلار بوده که در مقایسه با رقم ۲۶ میلیاردی برنامه سوم، موفقیتی چشمگیر به حساب می‌آید. از طرف دیگر، باز هم شاهد آنیم که میزان ارقام محقق شده صادرات غیرنفتی در مقایسه با اعداد و ارقام قابل انتظار در برنامه چهارم از رشدی ۱۵۰ درصدی برخوردار بوده است. اینها را می‌توان موفقیت قلمداد کرد.

اما مقایسه این توفیقات با ارقام برنامه ریزی شده، ما را از ظرفیت‌های موجود در کشور دور می‌کند. بر اساس برآوردی که ماهنامه «اقتصاد ایران» از توان بالقوه کشور در صادرات غیرنفتی دارد، کشور ما باید بتواند سالانه ارقامی در حدود ۶۵ تا ۸۰ میلیارد دلار صادرات انجام دهد که تنها حدود ۳۵ درصد این رقم از محل کشاورزی حاصل می‌شود. با احتساب این رقم می‌توان گفت ما در طول سال‌های یک برنامه باید ‌قادر به صادرات رقمی در حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار باشیم که با توجه به ارقام محقق شده کنونی، میزان صادرات ما اگر چه در مقایسه با اهداف، رشدی ۵/۱ برابری را داشته، اما در مقایسه با ظرفیت‌های موجود تنها توانسته به موفقیتی ۲۰ درصدی دست یابد.

در این خصوص نقش منابع و تسهیلات ارایه شده جهت توسعه صادرات اهمیت بسزایی دارند، به طوری که رشد آنها، زمینه رشد و توسعه صادرات کشور را به همراه داشته است. آمارها نشان می‌دهند اعتبارات اختصاصی بانک توسعه صادرات در سال گذشته، از رشدی ۶/۲۵ درصدی نسبت به سال ۸۸ برخوردار بوده و به رقم ۲۷ تریلیون و ۹۰۷ میلیارد ریال رسیده است. این اعتبارات مشوق و حامی مناسبی برای افزایش صادرات غیرنفتی کشور بوده است.

● رنگارنگ و متنوع نیستیم

با تفکیک صورت کالایی صادرات غیرنفتی کشور ضعف دوم آشکار می‌گردد. در حدود ۱۹ درصد صادرات غیرنفتی کشور را میعانات گازی‌ به خود اختصاص داده‌اند و ۲۸ درصد نیز به صادرات محصولات پتروشیمی اختصاص دارد. در حدود ۵۳ درصد باقیمانده هم به صادرات کالا اختصاص یافته است. با این توضیح باید گفت اگر روزی در چاه‌های نفت را ببندیم، از کل رقم صادرات در حدود ۱۶ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشته‌ایم که برای تأمین ارزی کشور به منزله آبی هم محسوب نمی‌شود که بتوان با آن لب‌های اقتصاد را تر کرد! عمیق‌تر که به صورت‌های کالایی‌مان نگاه کنیم موضوع بارزتر می‌شود. از بین ده قلم کالای عمده صادراتی غیرنفتی ما در سال ۸۹، تنها چهار قلم آنها واقعاً غیرنفتی‌اند که در مجموع درآمدی را در حدود ۳ میلیارد و ۲۳۰ میلیون دلار عاید کشور کرده‌اند. این رقم کمتر از ۳۰ درصد درآمدهای ارزی ناشی از ده قلم برتر صادراتی کشورمان در سال گذشته‌اند.

کشور ما علاوه بر عدم تنوع در محصولات صادراتی خود، تنوع لازم را در کشورهای طرف صادراتی خود ندارد، به طوری که ۶۰ درصد کل صادرات غیرنفتی ما به چهار کشور دنیا اختصاص دارد و بقیه کشورهای دنیا ۴۰ درصد باقیمانده را از آن خود کرده‌اند. این موضوع زمانی بیشتر اهمیت می‌یابد که بدانیم سهم کشورهای منطقه از صادرات ما بسیار ناچیز است و این امر بر خلاف نگاه جهانی قدرت‌های اقتصادی به منطقه خاورمیانه است.

در این زمینه باید گفت متأسفانه کشور ما در زمینه جذب بازارهای پیرامونی خوش ندرخشیده و این موضوع باعث شده که بازاری را با حدود ۴۰۰ میلیون نفر متقاضی، مورد بهره برداری کارشناسانه قرار ندهیم.

● صادرات غیرنفتی در آینه آمار

کشور ما در سال ۸۱ در حدود ۱/۵ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی انجام داده و این رقم در سال ۸۹ به ۳/۲۶ میلیارد دلار رسیده است. از این نظر باید رشد قابل توجهی را در حدود یک دهه گذشته برای کشورمان متصور بود، اما مسأله از دو زاویه قابل بررسی است. اولاً، این ارقام در مقایسه با توان کشورمان بسیار ناچیزند و ثانیاً این رقم در مقایسه با کشوری چون ترکیه که برابر با ۱۱۱ میلیارد دلار صادرات دارد و تمام آن غیرنفتی است، ناچیز می‌باشد. این رقم در مقایسه با رقم حدوداً یکصد میلیارد دلاری امارات نیز قابل مقایسه نیست.

سرانه صادرات غیرنفتی ایران از رقم ۷۹ دلار در سال ۸۱ به ۳۱۰ دلار در سال ۸۹ رسیده و از این حیث رشد قابل قبولی را تجربه کرده است. در این رابطه البته باید به این نکته دقت داشت که نرخ رشد جمعیت، روند نسبتاً ثابتی را طی می‌کند.

نسبت صادرات غیرنفتی از کل صادرات کشورمان در سال ۸۱ برابر با ۷/۱۸ درصد بوده و در سال ۸۹ به ۷/۲۰ درصد رسیده است. همان گونه که از آمار بر‌می‌آید، نسبت مذکور تغییر چندانی نداشته است. البته صورت و مخرج این کسر بسیار افزایش یافته‌اند، اما با توجه به افزایش قیمت نفت در چند سال اخیر، این نسبت به تدریج - مخصوصاً با وزن اندک صادرات غیرنفتی - روندی ملایم را طی کرده که این موضوع، مبیّن نفتی‌تر شدن اقتصاد ایران در این سال‌ها است.