پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

رونقی دوباره در تن خسته تعاونی ها


رونقی دوباره در تن خسته تعاونی ها

ضرورت بازنگری وضعیت کمی و کیفی فروشگاه های سازمانی

تعاونی ها زاده فلسفه عدالت گستری هستند، اما آن چه که امروز از تعریف تعاونی ها در ذهن همگان شکل گرفته محلی برای توزیع کالاهای چینی، مواد خوراکی ارزان قیمت و اجناس بی کیفیت و ارزان است!

این تعریف اخیر نه تنها نمی تواند تاثیر مثبت تعاونی ها را با فلسفه اصیل تولدشان بر زندگی اقشار متوسط جامعه تداعی کند، بلکه به نوعی ضربه زدن به کرامت وجودی انسان است!

در کشور ما تعاونی ها به ویژه آنهایی که توزیع کننده اقلام خوراکی و بعضا لوازم منزل هستند، در دوران جنگ با شرایط روز و زندگی کوپنی عملکردشان بسیار موثر بود، اما بعداز دوران جنگ تعاونی ها به حال خود رها شدند و هیچ کس به فکر ارتقا جایگاه و قوانین تعاونی ها با توجه به نیاز روز نیفتاد؛ با این حال منکر وجود تعاونی ها نیستیم و تنها باید گوشزد شود که چنانچه روند بی توجهی به این واحدهای اقتصادی ادامه پیدا کند، به زودی آنها فقط به صورت نمادین ادامه حیات خواهند داشت.

تعاون از همکاری برمی خیزد و قرار بوده تعاونی ها محلی برای جذب سرمایه های هرچند کوچک باشند تا به سمت تولید و ارتقا کیفیت کالاهای شبکه توزیع کشور به پیش برویم.

این یک واقعیت تلخ است که بسیاری از تعاونی های سازمانی امروز به جای آن که در فکر تحول درونی خود باشند، همچنان برسر انتخاب هیئت مدیره می جنگند؛ اگرچه قانون صراحتا عنوان کرده که هیچ فردی بیش از دو سال پی درپی نمی تواند برای سومین سال متوالی در کادر مدیران تعاونی قرار بگیرد، اما در بسیاری از تعاونی ها شاهد یک مدیریت چندین ساله، موروثی و از همه بدتر خنثی هستیم.

مدیریت دلسوز که از بدنه یک شبکه حذف شود، عنقریب اهداف اولیه مخدوش شده و به بی راهه درمی افتند!

● وفاق بین تعاونی سازمان های مختلف

گاه تفاوت کیفیت کالا حتی در قفسه های یک تعاونی واحد کاملا مشهود است. در یک سمت نخود و لوبیای کهنه در درون پیت های حلبی به چشم می خورد و در سوی دیگر بخارشوی مد روز خوش می درخشد! شاید چند تکه کالای مد روز در لیست اقلام ارائه شده توسط یک تعاونی حفظ اعتبار آن تعاونی با چنگ و دندان باشد! اگرچه واقعا روشن نیست که چرا همه سازمان ها هرچند کوچک اصرار به داشتن تعاونی حتی به صورت نمادین دارند؟

دراین بین سازمان هایی که از لحاظ درآمدی قوی بنیه هستند نیز تنها به فروشگاه های فروش کالاهای مد روز تبدیل شده اند. به نظر می رسد زمان آن رسیده که با یک وفاق بین تعاونی ها لااقل به ادغام تعاونی های کم بنیه برخاسته از سازمان های کوچک برسیم.

شهلا محبی کارمند یک شرکت دولتی سه قوطی متوسط رب گوجه فرنگی را پیش روی صندوق تعاونی محل کارش می گذارد تا پولش را بپردازد. روی قوطی ها قیمت هزار و پنجاه تومان خورده است که هر کدام را برای او نهصد و پنجاه تومان حساب می کنند. دراین تعاونی مالیات سه درصدی نیز از خریداران گرفته می شود.

وی گله مندانه می گوید: «با این تخفیف جزئی چه فایده داشت که از تعاونی محل کارم خرید کنم و بعد به همان میزان و بیشتر از مبلغ تخفیف، هزینه انتقال خریدم را به در منزل بپردازم؟ این گونه برایم صرفه ای ندارد و خستگی جابه جایی را نیز متحمل شده ام.»

این خانم کارمند حتی از کیفیت رب گوجه ای که خریده راضی نیست و می گوید: «فروشگاه فلان سازمان از هر کالا بهترین مارک هایش را می آورد، ولی این مارک درجه چندم است!»

روشن است که کلاس هر تعاونی به میزان درآمد سازمان وابسته به آن رقم می خورد. تعاونی سازمان های کوچک گریبانگیر کالاهای چینی و درجه چندم هستند و تعاونی های با کلاس و قوی بنیه جنس کره ای می فروشند.این گونه اولین فلسفه تعاونی ها مبنی بر توزیع کالاهای تولید داخل به هیچ انگاشته شده است!

● عملکرد جزیره ای سودی ندارد

هیچ کس منکر ارزش وجود تعاونی ها نیست. مثلا اگر تعاونی ها نبودند، هیچ گاه نمی توانستیم برای ماه رمضان بازار را کنترل کنیم. یکی از مشکلات کشورهای درحال توسعه، کمبود سرمایه است. تشکیل تعاونی در مناطق شهری و روستایی یکی از راهکارهای تجمیع امکانات مالی به نفع اقشار متوسط و کارگر جامعه محسوب می شود.تعاونی حتی از لحاظ تقوا و قانون اساسی نیز خیلی مهم تلقی شده و دولت نیز حمایت می کند. اما حقیقتا چرا تعاونی ها در حد انتظار خوب ظاهر نمی شوند؟

عبدالعزیز درویش کارشناس و محقق اقتصادی می گوید: «دولت تشکیلات وسیعی برای تعاونی ها ایجاد کرده ولی عملا عملکردها ضعیف است. یکی از دلایل این ضعیف جزیره ای کارکردن تعاونی هاست. باید برای وفاق تعاونی ها فرهنگ سازی شود. خیلی از تعاونی ها هستند که تنها به صورت نمادین به حیات خود ادامه می دهند، آیا نباید بین آنها پل هایی ایجاد کرد که یکدیگر را پوشش دهند و به ارتقا برسند؟ اگر واقعا مشارکت نباشد، به صورت جزیره ای کارکردن فایده ای ندارد. دولت نیز بیشتر از باب سخت افزاری کار را توسعه داده و درباب فرهنگ سازی برای ارتقا بنیه تعاونی ها فکری نشده است.»

از این کارشناس اقتصاد سؤال می کنم: «آیا تفاوت کیفیت کالا و قیمت ها در تعاونی های مختلف امری طبیعی است و یا باید به همسان سازی کالاها در تعاونی سازمان های مختلف بیاندیشیم؟»

وی پاسخ می دهد: «این که باید قیمت کالاهای تعاونی و به تبع آن کیفیت کالاها با آن چه در بازار وجود دارد، زمین تا آسمان فرق کند، برگرفته از نگاهی است که در زمان جنگ به رسالت تعاونی ها داشتیم. الان هم بعضی تعاونی ها چون درآمد کارکنان سازمانی که به آن وابسته اند، کم است ترجیح می دهند جنس چینی توزیع کنند. از سوی دیگر بعضا در یک شهرستان کوچک با جمعیت کم سه، چهار تعاونی وجود دارد که همگی کالای درجه چندم توزیع می کنند، واقعا چرا به ادغام تعاونی های کوچک و وفاق سازمان ها فکر نکنیم و از طرف دیگر چرا ننشینیم و بر روی فلسفه راه اندازی تعاونی با توجه به شرایط روز بازبینی نداشته باشیم؟»

وی ادامه می دهد: «یکی از دلایلی که تاکنون باعث شده سازمان ها به ادغام تعاونی هایشان فکر نکنند، خودخواهی هاست. می گویند اولا توان مالی سازمان ها یکی نیست.

در تعاونی یک سازمان می توان بر پایه سرمایه بیشتری که وجود دارد، کالای لوکس توزیع کرد و در تعاونی دیگری که به صورت محلی و سنتی اداره می شود، توزیع کالاهای درجه چندم اولویت دارد و از سوی دیگر برای انتخاب هیئت مدیره اختلاف می افتد!» وی دو راهکار فرهنگ سازی برای پذیرش متدهای جدید در اداره کردن تعاونی ها و نیز پیگیری سیاست تجمیع تعاونی ها را دو راهکار اساسی تحول در تعاونی ها می داند و توضیح می دهد: «من نمی پذیرم که هر تعاونی موفقی صرفاً با تکیه بر سرمایه اش موفق ظاهر شده، بلکه سهم بزرگی را به شیوه های مدیریت آن تعاونی اختصاص می دهم.» وی راهکار سوم توسعه تعاونی ها را برداشتن بروکراسی اداری بر سر تأسیس تعاونی توسط چند سرمایه دار عنوان کرده و می گوید: «موانع را که برداریم، سرمایه داران راغب می شوند و در دل این حرکت چه بسا اشتغال زایی نیز رخ می دهد. ضمناً چنانچه در حال حاضر نیز اتفاق افتاده و دولت پیگیری می کند، می توان از تأسیس فروشگاه های بزرگ مرکزی نیز (شاپ سنتر) حمایت کرد. تعاونی های کوچک که تجمیع شوند، به صورت فروشگاه های زنجیره ای درمی آیند.»

● بازنگری در نحوه مدیریت تعاونی ها

بیژن عبدی کارشناس اقتصاد معتقد است الان نحوه مدیریت شرکت های تعاونی بسیار شبیه شرکت های خصوصی است. وی می گوید: «باید دید قانونی که برای تعاونی ها نوشته شده درست اجرا می شود یا خیر؟ مثلا در قانون صراحتاً عنوان شده یک فرد در بدنه هیئت مدیره تنها دو دوره متوالی می تواند حضور داشته باشد، سال سوم باید کناره گرفته و دوباره چنانچه تمایل داشته باشد، می تواند در سال چهارم حضور پیدا کند، اما متأسفانه در برخی تعاونی ها هر ساله افراد خاصی برای انتخابات هیئت مدیره نامزد می شوند و بعضاً چندین و چند سال متوالی بر مسند کار هستند. در این جا سؤال پیش می آید که برای چه تعاونی زدیم وقتی قوانین اجرا نمی شوند و فلسفه تأسیس تعاونی ها نادیده گرفته می شود؟!»

وی به ضرورت بازنگری قوانین تعاونی ها نیز اشاره داشته و توضیح می دهد: «قوانین تعاونی ها یک مقدار از بلوک شرق و یک مقدار از بلوک غرب گرفته شده است.

کمونیست ها و سوسیالیست ها معتقدند تعاونی باید محلی برای تأمین نیازهای مالی شرکت مؤسس باشد تا افراد کارگری سودی عایدشان شود و زمینه اشتغالشان فراهم آید. اما در آمریکا که پایه اقتصادش بر بی رحمی هاست، تعاونی محلی برای فعالیت افراد سرمایه دار محسوب می شود. در تعاونی نوع آمریکایی افراد عضو باید با خودشان پول به تعاونی بیاورند. سؤال این جاست که چرا باید فرد پولش را به تعاونی بفرستد و اساساً مشکلش چیست؟ این افراد معمولا سرمایه دارند، اما بازاریابی نداشته اند. از سوی دیگر بانک های آمریکایی معمولا پول درشت را به سرمایه دارهای درشت وام می دهند. این افراد می خواهند با سپرده گذاری در تعاونی وارد شده و بعدها از تسهیلات بانکی وام، برخوردار شوند. اعضای تعاونی ها اگر عضو تعاونی نبودند باید برای بیمه کردن محصولاتشان هزینه هنگفتی می پرداختند، اما با عضو شدن در تعاونی صاحب تضمین بیمه ای شده اند. درصدهای مالیاتی نیز برای اعضای تعاونی کم تر است.»

وی ادامه می دهد: «از سوی دیگر افراد با سرمایه های کوچک نیز می توانند وارد تعاونی شوند، اما عضو اصلی نیستند. این افراد اگر تا سی سال سرمایه خود را به تعاونی بسپارند، بعد از این مدت می توانند از تخفیف های مالیاتی بهره مند شوند و سود سرمایه شان تبدیل به سهام می شود که بعدها قادر به فروشش خواهند بود. این افراد محدودیت رأی در انتخابات تعاونی دارند.»

از این کارشناس می پرسم: «اگر بخواهیم این تعابیر شرقی و غربی را به تعاونی های کشورمان تعمیم دهیم، چطور باید تحول ایجاد کنیم؟» وی صراحتاً پاسخ می دهد: «باید فکر این که تعاونی شعبه امدادرسانی است را خط بزنیم. از سوی دیگر نباید تنها سرمایه داران بزرگ عضو تعاونی ها باشند، هر فرد با هر سرمایه ای که انگیزه تأسیس تعاونی دارد باید مورد حمایت قرار گیرد و از برخی تسهیلات دولتی برخوردار شود. مثلا مالیات برای خدمات این ها کم یا حذف شود، در عوض سرمایه های تعاونی صرف تولید داخلی شوند و این روند اشتغال زایی رانیز در دامن خود دارد.»

● مالیات تعاونی ها را حذف کنیم

لطفعلی امی مدیرعامل شرکت تعاونی روزنامه کیهان دلیل عملکرد ضعیف تعاونی ها را این گونه توضیح می دهد: «قبلا شرایط تعاونی ها فرق می کرد. مثلا قیمت یخچال با بازار تفاوت آشکاری داشت، چون جنس ها ارزان تر تحویل تعاونی ها می شد، اما الان هر روز از سبد تعاونی ها کاسته می شود.»

وی با ورق زدن خاطراتش در ذهن می گوید: «شش، هفت سال پیش در طول سال پنج، شش بار کالای اساسی مثل روغن توزیع می کردیم. یک حلب روغن نباتی جامد ۵/۴ کیلویی به قیمت ۱۳۰۰ تومان عرضه می شد، در حالی که در بازار ۳هزار تومان بود و یا برنج را کیلویی ۲۸۰ تومان توزیع می کردیم، بازار حداقل ۵۰۰ تومان بود. با این حساب ۵۰درصد تخفیف وجود داشت و این رغبت را ایجاد می کرد که هم کارکنان عضو تعاونی شوند و هم از تعاونی خرید کنند، اما در سال های اخیر هر چند سال به ندرت توزیع کالاهای اساسی با تخفیف داریم. الان قیمت روغن سهمیه ای ۴۹۵۰ تومان است که در بازار ۷ هزار تومان فروخته می شود. برنج سهمیه ای را کیلویی ۱۱۵۰ تومان می دهیم که در بازار کیلویی ۱۸۰۰ تومان فروخته می شود. با این حساب فوقش ۲۰درصد تخفیف وجود داشته باشد که این رقم نیز صرف نقل و انتقال کالا به در منزل می شود. لذا دلیل عمده ضعف کار در عدم حمایت و نظارت وزارت تعاون است.

به گزاف نگفته ام اگر بگویم نظارت وزارت تعاون بر عملکرد تعاونی ها در حال حاضر به حضور یک نماینده در زمان رأی گیری و انتخابات هیئت مدیره خلاصه شده است!»

وی ادامه می دهد: «در حال حاضر تعاونی را به حال خود رها کرده اند و همه هزینه ها بر دوش خود تعاونی هاست. مثلا سالانه ۴درصد حق آموزش به پرسنل تعاونی از ما می گیرند. مضاف بر آن ۳درصد مالیات ارزش بر افزوده را مشتری پرداخت می کند. همین مورد اخیر بی نهایت تأثیر منفی بر فروش تعاونی ها گذاشته است.»

وی در تکمیل صحبت هایش می گوید: «ما هیچ وقت به دنبال راهکاری برای بهره گیری بهتر از پتانسیل تعاونی ها نبوده ایم. الان همین بحث پرداخت یارانه ها می تواند از طریق تعاونی ها به مردم پرداخت شود. این گونه شاید رونقی دوباره را در تن خسته تعاونی ها شاهد باشیم.»

چرخ چرخ دستی که می چرخد، لابه لای انواع و اقسام اقلام خوراکی چشم مارک ها و رنگ و لعاب های جدید را جستجو می کند. تعاونی که امروز صرفاً محلی برای توزیع اجناس غیرضروری و غیرخودی است، می توانست قلک جذب سرمایه ها و اهرم بالا بردن سطح کمی و کیفی تولید داخل باشد.

افسوس که مدیران تعاونی ها اکثراً به فکر این هستند که چه نوع کالای ارزان قیمتی را برای فروش و سود بیشتر مقطعی به تعاونی بیاورند. متأسفانه هیچ فکر تحول برانگیزی پشتوانه فعالیت این واحدهای اقتصادی نیست. کم کم با گذر زمان و دلسرد شدن مردم از فعالیت ثمربخش تعاونی ها خیلی از این واحدها تنها به حیات نمادین خود ادامه داده و بدون حمایت های لازم و با مدیریت محلی و سنتی هر روز ضعیف و ضعیف تر می شوند. به راستی فلسفه تأسیس تعاونی ها چه بوده و چرا امروز علی رغم برخی حمایت ها نه تنها عملکردشان شکوفا نشده بلکه در اقتصاد کلان کشور از جایگاهی بی رنگ برخوردار هستند.

تعاونی ها با جذب سرمایه های کوچک می توانند سهم بزرگتری در اقتصاد کلان کشور داشته باشند. اگر این نقش اساسی تعاونی ها نادیده گرفته شود، رفته رفته نه تنها جایگاه تعاونی ها لوث شده بلکه به تعطیلی خیلی از این واحدها می انجامد.

وقتی تعاونی نه محل توزیع عادلانه و نه محلی برای رونق تولید باشد، و از سوی دیگر کارکنان نیز رغبتی به مشارکت و یا حتی خرید از تعاونی نشان ندهند، پس این گونه فعالیت ها چه مفهومی دارد. به نظر می رسد با راهکارهای ضربتی باید هرچه سریعتر به وضعیت کمی و کیفی تعاونی ها با دیدی کارشناسانه رسیدگی شود.

● دلسرد شدن کارکنان از خریدهای تعاونی

قفسه های تعاونی توزیع اقلام خوراکی مملو از بسته های خوراکی فانتزی و مضر و نیز قاقالی لی ها هستند. دست کم ده رقم شکلات و چیپس و پفک چشم را به سمت خود می کشاند. بسته های شنیسل مرغ و میگو و ماهی سوخاری که دارای مواد افزودنی هستند، جای مرغ، گوشت و بسته بندی سبزیجات تازه را گرفته اند.

مریم محمدی درحالی که یک قوطی کمپوت هلو را که دو روز به اتمام تاریخ مصرفش مانده روبرویم می گیرد، می گوید: «معمولاً تعاونی ها همه انرژی شان را برروی این گذاشته اند که چه کالاهایی بیاورند تا سود کوچکی ببرند. اهداف آنها خیلی دست پایین شده است. این ها معمولاً با فروشگاه هایی قرارداد می بندند که هیچ کس جنس آنها را در بازار خریداری نمی کند، این گونه هر روز برای خرید از تعاونی دلسردتر می شویم. حتی یکبار هم ندیدم که به جای مرغ و گوشت بسته بندی، مرغ و گوشت تازه توزیع کنند یا به جای نودالیت- غذایی شبیه ماکارونی متعلق به کره ای ها- بسته میوه و سبزیجات تازه بیاورند، این گونه سلیقه مردم نیز به سمت اقلام غیرضروری هدایت می شود و تولید داخل ضربات بیشتری را به جان می خرد.»

وی ادامه می دهد: «تعاونی ها به قولشان عمل نمی کنند. من برای جهازم از تعاونی محل کارم تقاضای خرید چند قلم کالای قسطی کردم. یکی از آن اقلام را نداشتند و با گرفتن پیشاپیش پول آن کالا متعهد شدند که خیلی سریع آن جنس را به من تحویل دهند. پس از رفت و آمدهای زیاد عنوان کردند که آن جنس را نتوانسته اند تهیه کنند و ضمنا پولش باید دست آنها بماند تا یکسال بعد زمان تسویه حساب بازگردانده شود!!»

صادق اخترزاده کارمند دیگری است که سال گذشته از تعاونی محل کارش یک یخچال ال جی به صورت قسطی به قیمت دومیلیون و دویست هزار تومان خریداری کرده است.

وی می گوید: «همان مدل را که در بازار قیمت کردم یک میلیون و نهصد و هشتاد هزار تومان قیمت زده بودند که با چانه زنی می توانستم یک میلیون و نهصد هزار تومان هم بگیرم ولی با خرید قسطی از تعاونی محل کارم دست کم سیصد هزار تومان بیشتر پرداختم. سود زیادی که در خریدهای قسطی از تعاونی ها متحمل می شویم ما را به این فکر می اندازد که دفعه بعد صبر کنیم تا پول آن کالا کاملا جور شود و بعد نقدا از بازار خریداری کنیم.»

● مشکل فقط تأمین منابع مالی نیست

شاید زمان آن رسیده که برای ارتقا کیفیت تعاونی ها به شیوه های جدیدتری متوسل شویم و نیز از زاویه دیگری به مسئله نگاه کنیم.

محمد کهندل استاد اقتصاد معتقد است که اگر راهکارهای زیر به کار گرفته شود در بخش تعاون اتفاق خاصی رخ می دهد و قدم های موثری برداشته می شود، ضمن این که سهم ۲۵درصدی به بخش تعاون در حجم اقتصاد کشور اختصاص پیدا می کند. وی می گوید: «شناسایی سرمایه گذاران و ظرفیت جذب اقتصاد کشور و نیز معرفی آنها به تعاونی ها برای کسانی که می خواهند از طریق تعاونی فعالیت داشته باشند، اقدام بسیار موثری است. معتقدم خیلی ها انگیزه فعالیت دارند، ولی نمی دانند چه طور وارد میدان شوند، یعنی پول و توانایی انجام کار را دارند، اما با ظرفیت های اقتصاد کشور بیگانه اند و نمی دانند چه زمینه هایی برای فعالیت وجود دارد. یکی از مسئولیت های اساسی وزارت تعاون این است که این ظرفیت ها را شناسایی کرده و معرفی کند.»

وی ادامه می دهد: «ضمنا باید در پی ایجاد فرصت برای فعالیت اقتصادی جدید باشیم. خیلی ها تصورشان این است که چون اقتصاد وابسته به بازار داریم، پس بازار خودش افراد را هدایت می کند، درحالی که به تنهایی تکیه بر بازار کافی نیست و نمی توان از طریق بازار به عاملین اقتصادی سیگنال و علامت های جدید را نشان داد. گسترش ظرفیت های جذب سرمایه داران و ایجاد فرصت های شغلی و بسط و گسترش آن دومین کاری است که وزارت تعاون می تواند انجام دهد. یعنی خلق فرصت برای جذب سرمایه و نیروی کار داشته باشد. سازماندهی نیروی انسانی برای اهداف مطرح شده نیز وظیفه مهم دیگری است. بنابراین باید متناسب با ظرفیت اقتصادی، جذب نیروی انسانی را سازماندهی کرده و این ها را متصل کنیم.»

کهندل گله مندانه می گوید: «متأسفانه وزارت تعاون روی گزینه چهارم یعنی تأمین منابع مالی زوم کرده و از بقیه موارد غافل مانده است و این یکی از دلایل اصلی ضعف عملکرد تعاونی هاست. من معتقدم صرفا نباید به علامت های بازار بسنده کنیم، در عین حال نباید با فعالیت های جدیدمان کار بازار را مختل کنیم. باید طوری ساماندهی شود که رقابت در بازار افزایش پیدا کند.»

● خطر تعطیلی تعاونی ها

لطفعلی امی مدیرعامل تعاونی روزنامه کیهان پیشنهاد می دهد که یارانه ها از طریق تعاونی ها به مردم پرداخت شود و از سوی دیگر اقلام ضروری با حمایت دولت به میزان زیاد وارد تعاونی شده و با قیمت ارزان تر از بازار توزیع شود. این روند سه فایده اساسی برای مشتری خواهد داشت.

امی می گوید: «اولین فایده این است که مشتری جنس را ارزان خریداری می کند. می تواند با سود کم در اقساط طولانی مدت خرید کند و نیز پایان سال سود حاصله بین کارکنان عضو تعاونی قسمت شود.» این مدیرعامل تعاونی معتقد است که اگر تعاونی ها به حال خودشان رها شوند، ادامه حیاتشان مشکل است و به سمت تعطیلی کشیده می شوند. اولین اقدام ضربتی برای بهبود وضعیت تعاونی ها از دید این کارشناس حذف مالیات از تعاونی و برخورداری اعضا از خدمات بیمه ای است. وی می گوید: «اگر بتوانیم برای برخورداری اعضا از خدمات بیمه ای با یکی از شرکت های بیمه قرارداد ببندیم، هم رغبت افراد برای عضو شدن در تعاونی افزایش پیدا می کند و هم سود بیشتری عاید تعاونی خواهد شد.

متأسفانه از لحاظ قانونی هرگونه اقدام اینچنینی با ممیزی مالیات روبرو می شود. بنده به عنوان مدیرعامل تعاونی می خواهم خیلی کارها انجام دهم، اما روبرویم بسته است. حتی برای پرسنل تعاونی مالیات می پردازیم. لااقل اگر مالیات برای پرسنل تعاونی حذف می شد، کمک خوبی به تعاونی ها می کردند.»

وی ادامه می دهد: «سال گذشته برای سیستم فروش ما کد متفرقه تعریف کرده بودند ممیزی حساس شده بود که این متفرقه شاید مفهومش فروش آزاد باشد و باید به آن مالیات تعلق بگیرد. پس از رفت وآمدهای بسیار در دادگاه ثابت کردیم که این نام کدی است که در سیستم نرم افزاری تعریف شده و فعالیت دیگری محسوب نمی شود. به نظر می رسد اگر بتوانند مالیات را از خدمات تعاونی ها بردارند، آن وقت تعاونی ها حرکت هایی برای ادامه حیات خواهند داشت.»

● اعضا تعاونی ها در کیفیت کار مؤثر باشند

باید اهداف تشکیل تعاونی را برای خودمان شفاف سازی کنیم و ببینیم که یک تعاونی با شرکت خصوصی چه تفاوت هایی دارد؟

بیژن عبدی کارشناس اقتصاد با ذکر مثالی توضیح می دهد: «فرض کنید ۵۱ درصد سهام شرکت A می خواهد به بخش خصوصی فروخته شود. اگر این میزان سهم به برخی افراد خاص که سرمایه دارند و فقط به سود خودشان می اندیشند فروخته شود و آنها نیز در بدو ورود مثلا به این نتیجه برسند که با حذف برخی بخش ها و اخراج نیروی انسانی قادر خواهند بود هزینه ها را کاهش و سود را بالا ببرند، در حقیقت همه ساماندهی های گذشته را یک شبه بر هم می زنند.

اما اگر همین سهم به کارکنان، مهندسین و سرمایه داران همان شرکت فروخته شود، نه نیرویی اخراج می شود و نه زمین شرکت بین مالکین قسمت می شود. بنابراین در نهایت شرکت مثل گذشته به فعالیتش با کیفیت بیشتر ادامه می دهد.»

وی معتقد است که باید برای اداره کردن تعاونی ها از پتانسیل و انگیزه خود اعضا کمک گرفت و آنها را با دادن تسهیلاتی چون برخورداری از حداقل مالیات متعهد کرد که بازاریابی، تولید و سرمایه گذاری پر بازده داشته باشند.»

این کارشناس مسائل اقتصادی گله مندانه می گوید: «شبکه تولید داخل توی سرش می زند که جنسش را بفروشد، اما نمی تواند از پتانسیل تعاونی ها بهره ببرد. پس برای چه تعاونی ها تأسیس شده اند؟! اجازه بدهیم تعاونی ها برای خودشان مؤسسه مالی و بانک تأسیس کنند تا سرمایه های هر چند کوچک برایشان جمع شود. ضمناً با عقد قراردادهایی باید اعضا تعاونی ها متعهد شده و گردش کار را تضمین کنند. آنها باید در ارتقا کیفیت عملکرد تعاونی ها مؤثر ظاهر شوند.»

● مدیریت کیفی در تعاونی

سید محمد هاشم پور یزدان پرست استاد اقتصاد دانشگاه شیراز به نقش مؤثر تعاونی ها در زمان جنگ و برقراری عدالت اشاره کرده و می گوید: «متأسفانه با خصوصی کردن تعاونی ها این نقش فوق العاده تقلیل پیدا کرد و کم کم تعاونی ها به حال خود رها شدند.»

وی به مشکلات تعاونی های مسکن در کنار سایر تعاونی ها اشاره کرده و می گوید: «این تعاونی ها معمولا در برآورده کردن قول هایی که داده اند، ضعیف عمل کرده اند. مثلا پروژه هایی که باید ۱۸ ماهه تحویل داده می شده، هنوز بعد از پنج سال به اتمام نرسیده اند. به این ترتیب با گذر زمان هزینه ها نیز پنج، شش برابر شده اند. شاید ضعف اساسی در این است که تعاونی با مدیریت افراد خاصی تأسیس می شود، اما کارکنان سازمان و اعضا تعاونی خود را موظف دخالت در امور و نظارت بر فعالیت های تعاونی نمی دانند.»

وی ادامه می دهد: «اگر هم بخواهیم سهام شرکتی را به سرمایه داران بفروشیم و یا بخش هایی از سازمان های دولتی را خصوصی کنیم، نباید تنها ملاکمان سرمایه داران باشند که در مزایده ها به میدان می آیند و هیچ تجربه ای ندارند. باید تعاونی ها توسط افراد خلاق و مدبر اداره شوند. این گونه همان بخش های قبلی به تعطیلی کشیده نمی شوند و لااقل تحولی هر چند کوچک در نحوه مدیریت این واحدهای اقتصادی اتفاق می افتد.»

گالیا توانگر