چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اخلاق پزشکی


اخلاق پزشکی

همیشه پزشکان در نزد مردم جایگاه والایی داشته اند از هر ۱۰ کودک, حد اقل ۷ نفر آرزو دارند که پزشک شوند

همیشه پزشکان در نزد مردم جایگاه والایی داشته اند. از هر ۱۰ کودک، حد اقل ۷ نفر آرزو دارند که پزشک شوند. مردم پزشک را محرم اسرار و دردهای خود میدانند و گاه گذشته از دردهای جسمی خود، دیگر مشکلاتشان را نیز با پزشک خود مطرح می کنند و از هر دری سخن می گویند. علم پزشکی از سابقه ای کهن برخوردار است و این تقدس به همان اندازه قدمت دارد. در گذشته های دور همه دانشمندان بزرگ ایرانی و غربی دستی در علم طبابت هم داشته اند که از این میان میتوان به بقراط، جالینوس، سقراط، رازی، ابن سینا، و حتی شاعرانی مثل نظامی عروضی سمرقندی( قرن ششم هجری قمری) اشاره کرد.

اخلاق پزشکی به واسطه گستردگی دانش و طولانی بودن از تاریخ کهنی با سابقه بیش از ۲۵۰۰ سال برخوردار است. همراه با رشد و شکوفایی بیشتر علم پزشکی، اخلاق پزشکی هم تغییراتی کرده و هر روز به مدد نظرات بزرگان طب و فلسفه کاملتر شده است.

تا به امروز همیشه پزشکان را انسانهایی والا و اندیشمند می دانستم که به قول عروضی سمرقندی، باید که نیکو اعتقاد باشند و امر و نهی شرع را معظم دارد و باید که رقیق الخلق، حکیم النفس و جید الحدس باشد. در برخوردهایی که به تازگی و به خاطر شغلم یعنی پژوهش در علوم ژنتیک وارتباط آن با بیماری ها، با گروهی از پزشکان داشته ام، اعتقادات و تفکراتم به کلی عوض شد و به این نتیجه رسیده ام که گروهی از آنها و البته نه همگی، سوگند نامه بقراط را فراموش کرده اند و نه تنها اخلاق پزشکی را زیر پا می گذارند، که اخلاق انسانی را هم لگد مال کرده اند. شرمسارم از این بیان تند و از جامعه پزشکان متعهد و صادق و نه هر کس که عنوان دکتر را برازنده خود میداند، عذر خواهی می کنم. میخواهم خلاصه ای از تاریخ اخلاق پزشکی را به همراه متن سوگند نامه بقراط و پند نامه پزشکی اهوازی ، یاد آور گروهی از پزشکان محترم شوم.

در قرون قبل از میلاد مسیح (ع) فرهنگ یونانی و رومی که تحت تاثیر فرهنگ ایرانیان و تمدن شرق بود در غرب گسترش داشت. در آن دوران به دلیل عدم گستردگی علوم زمان، پزشکان معمولا فلسفه را نیز فرا می گرفتند. لذا تاریخچه اخلاق پزشکی با تاریخچه فلسفه در قرون قبل پیوند خورده است. اما اخلاق پزشکی بیش از همه با اندیشه ها و تفکرات فلاسفه بزرگی چون سقراط (۳۹۹ - ۴۷۰ ق.م) افلاطون (۳۴۷ - ۴۲۷ ق.م) و ارسطو (۳۲۲ -۳۴۸ ق.م) در قرون چهارم و پنجم قبل از میلاد پیوند نزدیکی داشته است.

این متفکران یونانی علم اخلاق را در کنار علم پزشکی فرا گرفته بودند و آن را به عنوان "هنر زیستن" و "مراقبت و مواظبت از نفس" توصیف می نمودند. کلیات فلسفه اخلاقی سقراط، افلاطون و ارسطو در مباحث فلسفه اخلاق بیان گردیده است. در همان دوران، بقراط (۴۵۰ - ۳۸۰ ق.م) که او را پدر علم طب نیز نامیده ‌اند. سوگند نامه معروف خود را تنظیم نمود. بقراط اولین کسی بود که مبانی اخلاقی را در قابل قسم نامه با طبابت در آمیخت ، و به عبارتی، بزرگترین سهم بقراط در زمینه پزشکی، اعتقاد او به اصول اخلاقی بود که سوگند نامه معروفش تبلور آن است.

سوگند نامه بقراط قدیمی ترین قوانین اخلاق پزکشی را در متن خود دارد و هنوز هم در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان تعهد نامه پزشکان هنگام اتمام دوره تحصیل قرائت می شود. البته قبل از بقراط نیز برخی مقررات وجود داشته از جمله قوانین حمورابی که در آن به مجازات پزشکان خطا کار اشاره شده است. اما جنبه های اخلاقی را مطرح ننموده است. سوگند نامه بقراط در حقیقت به منزله یک تعهد نامه اخلاقی برای قبول و به کار بستن اصول اخلاقی حرفه پزشکی است.

● متن سوگند بقراط

" من به آپولون، پزشک آسکلیپوس، هیژیا و پاناکیا سوگند یاد میکنم و تمام خدایان و الهه ها را گوه می گیریم که در حدود قدرت و بر حسب قضاوت خود مفاد این سوگند نامه و تعهد کتبی را اجرا نمایم. من سوگند یاد می کنم که شخصی را که به من حرفه پزشکی خواهد آموخت مانند والدین خود فرض کنم و در صورتی که محتاج باشد درآمد خود را با وی تقسیم کنم و احتیاجات وی را مرتفع سازم.

پسرانش را مانند برادران خود بدانم و در صورتی که بخواهند به تحصیل پزشکی بپردازند بدون مزد یا قراردادی حرفه پزشکی را به آنها بیاموزم. اصول دستورهای کلی، دروس شفاهی و تمام معلومات پزشکی را جز پسران خود، پسران استادم شاگردانی که طبق قانون پزشکی پذیرفته شده و سوگند یاد کرده اند به دیگری نیاموزم. پرهیز غذایی را بر حسب توانایی و قضاوت خود به نفع بیماران تجویز خواهم کرد نه برای ضرر و زیان آنها و به خواهش اشخاص به هیچ کس داروی کشنده نخواهم داد و مبتکر تلقین چنین فکری نخواهم بود. همچنین وسیله سقط جنین در اختیار هیچ یک از زنان نخواهم گذاشت.

با پرهیزگاری و تقدس زندگی و حرفه خود را نجات خواهم داد. بیماران سنگ دار را عمل نخواهم کرد و این عمل را به اهل فن واگذار خواهم نمود. در هر خانه ای که باید داخل شوم برای مفید بودن به حال بیماران وارد خواهم شد و از هر کار زشت ارادی و آلوده کننده به خصوص اعمال ناهنجار و با زنان و مردان خواه آزاد و خواه برده باشند اجتناب خواهم کرد. آنچه در حین انجام دادن حرفه خود و حتی خارج از آن درباره زندگی مردم خواهم دید یا خواهم شنید که نباید فاش شود به هیچ کس نخواهم گفت زیرا این قبیل مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد. اگر تمام این سوگند نامه را اجرا کنم و به آن افتخار کنم از ثمرات زندگی و حرفه خود برخوردار شوم و همیشه بین مردان مفتخر و سربلند باشم، ولی اگر آن را نقص کنم و به سوگند عمل نکنم از ثمرات زندگی و حرفه خود بهره نبرم و همیشه بین مردان سرافکنده و شرمسار یاشم " .

پس از میلاد مسیح (ع) برخی اخلاقیون مسیحی از جمله آکونیاس، در قرون سوم و چهارم پس از میلاد، فلسفه اخلاق دینی را در مقابل حکمت رواقی که فلسفه ای مادی گرایانه (قرون سوم ق.م تا قرن سوم ب.م) بود بیان و تدوین نمودند. اخلاق فلسفی مبتنی بر مسیحیت در جهان غرب تا اوایل عصر جدید فرهنگ مغرب زمین را تحت سیطره داشت. قرون ۱۷ و ۱۸ بعد از میلاد تقریبا دوران گذر از قرون وسطی به عصر جدید پیشرفت های علمی بشر در جهان غرب محسوب می شود.

در این دوران هیوم (۱۷۱۱ -۱۷۷۶)، کانت (۱۷۲۴ - ۱۸۰۴) بنتام (۱۷۴۸ - ۱۸۳۲) مهم ترین نظریات تاثیر گذار بر اخلاق پزشکی را در غرب ارائه نمودند. سپس، میل (۱۸۰۶ - ۱۸۷۳) و مور (۱۸۷۳ - ۱۹۵۸) در دهه های بعد به بیان دیدگاههای فلسفی خود در حیطه اخلاق پرداختتند که در موضوع اخلاق پزشکی نیز تاثیراتی داشته است. اما قرن نوزدهم و سپس قرن بیستم همزمان بود با علمی شدن طب که تغییر و تحولات عمیقی را در اخلاق پزشکی در پی داشته است.

در این دوران گسترش دانش طب، ایجاد تکنولوژی های نوین و پیدایش موضوعات اخلاقی جدید باعث ایجاد تحولاتی ضروری در اخلاق پزشکی سنتی گردید.

اخلاق پزشکی سنتی طی دهه های اخیر همانگونه که در مبحث آموزشی و اخلاق پزشکی بیان شد، با اخلاق پزشکی کاربردی نوین جایگزین گردیده است. درحال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان اخلاق پزشکی نوین به صورت علمی وعملی با شیوه های جدید مبتنی بر حل مساله مطرح و به درجات متفاوت فعال می باشد. در برخی کشورهای غربی و اروپایی طی سه دهه اخیر کمیته های بالینی اخلاق پزشکی (CECS) با سیر رو به رشدی تشکیل شده و به فعالیت پرداخته اند. این کمیته ها به طور موثر و مطلوبی بر الگوی مراقبت ها تاثیر گذار هستند و عملکرد آنها شامل شکل دهی سیاست بیمارستان در موضوعات و مسائل اخلاقی - قانونی نظارت بر مشاوره های فردی در موارد بالینی خاص و مشکل و سازماندهی تعلیم وتربیت متخصصین امر اخلاق پزشکی می باشد.

● اخلاق پزشکی در ایران باستان

طب واخلاق پزشکی در بین ایرانیان از قدمتی طولانی برخوردار است. سابقه پزشکی در ایران طبق برخی منابع مربوط به دوران قبل از بقراط می باشد که از اخلاق پزشکی پارسیان درآن دوران با اصطلاح "مدرن" یاد گردیده است. از قدیمی ترین روزگاران امر طبابت در ایران با دیانت توام بوده است. طب باستانی ایرانی با آیین زرتشت و تعلیمات اوستا پیوند جدایی ناپذیری داشته است. به طور کلی پزشکان از طبقه روحانیون که عالی ترین طبقه از طبقات چهارگانه (روحانیون-سربازان - کشاورزان و صنعتگران) بودند انتخاب می شدند.

این طبقه رشته الهیات و طب را همزمان تحصیل می نمودند و بعد از اتمام مقدمات آن یکی از این دو رشته را انتخاب کرده و ادامه می دادند. موبدان زرتشتی بر حسن انجام اخلاق پزشکی که بخشی از امور دینی محسوب می شد نظارت می کردند و رئیس پزشکان نیز فن طبابت را تحت مراقبت و کنترل داشت و در کمک به بینوایان امر می کرد. در بخش "وندادید" اوستا گفتارهایی در بابت ویژگیهای پزشکان آمده است. شرایط طبیب این بوده که اولا کتب زیادی مطالعه کرده و در فن خود تجربه کافی داشته باشد.

ثانیا با صبر و حوصله به سخنان بیمار گوش فرا دهد و بیمار را با وجدانی بیدار معالجه کند و ثالثا از خدا بترسد. در آئین زرتشت مهارت در درمان بیماران تنها معیار یک پزشک شایسته نبود بلکه شخصیت اخلاقی و دارا بودن وجدان در رتبه ای اولی تر قرار داشته است. زرتشتیان نسبت به اعمال خلاف چون سقط جنین، بارداری غیر مشروع و خطاهای پزشکی تعصب و حساسیت خاصی داشتند.

در عهد ساسانی اصول طب ایران کاملا زرتشتی و مبتنی بر روایات اوستایی بود اما نفوذ طبابت یونانی نیز در آن مشهود می باشد. صفات یک طبیب شایسته درعصر ساسانی این بود که دانا بوده و نسبت به اعضا بدن و داروها شناخت کامل داشته باشد دنیا پرست نباشد و امراض را دقیق معاینه و معالجه نماید.

"کلیله و دمنه" که در زمان ساسانیان به وسیله برزویه طبیب به فارسی میانه ترجمه شده است در باب نخست خود برخی از صفات طبیب خوب را بر می شمرد از جمله چنین بیان می کند: "فاضل تر اطبا آن است که به معالجت از جهت ذخیره آخرت مواظبت نماید. به صواب آن لایق تر که بر معالجت مواظبت نمایی و بدان التفات نکنی که مردمان قدر طبیب ندانند".

منابع:

موازین اخلاق در پژوهشهای علوم پزشکی: دکتر یدالله فرهادی، دکتر علی رضا موسوی جراحی، دکتر زهره حقیقی؛

پزشک و ملاحضات اخلاقی: دکتر باقر لاریجانی

پایگاه اطلاع رسانی "مرکز مطالعات و تحقیقات اخلاق پزشکی"


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید