چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

مفروضات نظریهٔ رفتار مصرف كننده در اقتصاد اسلامی


مفروضات نظریهٔ رفتار مصرف كننده در اقتصاد اسلامی

نظریه های رفتار مصرف كننده, یكی از زیرشاخه های علم اقتصاد خُرد است كه با نظریهٔ تقاضا ارتباط تنگاتنگی دارد در این نظریه ها تحلیل می شود كه مصرف كننده, درآمد محدود خود را در برابر خواسته ها و نیازهای گوناگونی كه دارد, چگونه و براساس چه قاعده ای تخصیص می دهد و عكس العمل او در برابر تغییرات قیمت ها و دیگر متغیرهای مربوط چه سان است

نظریه‌های‌ رفتار مصرف‌كننده‌ به‌ دلیل‌ آن‌كه‌ با رفتار انسان‌ در جایگاه‌ موجودی‌ صاحب‌ اراده‌ و هدفمند ارتباط‌ دارند، بر مفروضات‌ ویژه‌ای‌ دربارهٔ‌ ماهیت‌ انسان‌ و مبانی‌ تصمیم‌گیری‌ او مبتنی‌ هستند. این‌ مفروضات‌ اغلب‌ جنبهٔ‌ ایدئولوژیك‌ داشته، در نظام‌های‌ ارزشی‌ متفاوت، دارای‌ گونه‌های‌ متفاوتی‌ خواهند بود. بحث‌ این‌ مقاله، بررسی‌ این‌ مفروضات‌ در چارچوب‌ ارزش‌های‌ حاكم‌ بر جامعهٔ‌ اسلامی‌ است. ابتدا به‌ ادبیات‌ این‌ موضوع‌ در اقتصاد سرمایه‌داری‌ و آرای‌ اندیشه‌وران‌ مسلمان‌ نگاهی‌ خواهیم‌ افكند؛ و سپس‌ با استفاده‌ از نصوص‌ اسلامی، مفروضات‌ مربوط‌ به‌ نظریهٔ‌ رفتار مصرف‌كنندهٔ‌ مسلمان‌ را استنباط‌ خواهیم‌ كرد.

●●مقدمه‌

نظریه‌های‌ رفتار مصرف‌كننده، یكی‌ از زیرشاخه‌های‌ علم‌ اقتصاد خُرد است‌ كه‌ با نظریهٔ‌ تقاضا ارتباط‌ تنگاتنگی‌ دارد. در این‌ نظریه‌ها تحلیل‌ می‌شود كه‌ مصرف‌كننده، درآمد محدود خود را در برابر خواسته‌ها و نیازهای‌ گوناگونی‌ كه‌ دارد، چگونه‌ و براساس‌ چه‌ قاعده‌ای‌ تخصیص‌ می‌دهد و عكس‌العمل‌ او در برابر تغییرات‌ قیمت‌ها و دیگر متغیرهای‌ مربوط‌ چه‌سان‌ است. در این‌ زمینه‌ در اقتصاد متعارف، سه‌ نظریهٔ‌ عمده‌ وجود دارد: نظریهٔ‌ مبتنی‌ بر مطلوبیت‌ اصلی، نظریهٔ‌ مبتنی‌ بر منحنی‌های‌ بی‌تفاوتی‌ و نظریهٔ‌ رجحان‌ آشكار. موضوع‌ رفتار مصرف‌كننده‌ در متون‌ دینی‌ نیز با اهمیت‌ فوق‌العاده‌ و در سطح‌ گسترده‌ای‌ مطرح‌ شده‌ و اندیشه‌وران‌ مسلمان‌ تاكنون‌ آرای‌ متعددی‌ را در تحلیل‌ رفتارهای‌ مبتنی‌ بر این‌ متون‌ ابراز كرده‌اند.

یكی‌ از اساسی‌ترین‌ مفاهیمی‌ كه‌ اقتصاددانان‌ در تحلیل‌ رفتار مصرف‌كنندگان‌ به‌كار برده‌اند، مفهوم‌ انسان‌ اقتصادی‌ است. نظریه‌پرداز اقتصادی‌ برای‌ آن‌كه‌ بتواند رفتار تخصیص‌ درآمدی‌ فرد را تبیین‌ و تحلیل‌ كند، پیش‌ از هر چیز، نیازمند ترسیم‌ مفهومی‌ از انسان‌ است‌ كه‌ اهداف، انگیزه‌ها و روش‌ تعقیب‌ اهداف‌ او را به‌صورت‌ قاعدهٔ‌ اساسی‌ بیان‌ كند؛ اما از آن‌جا كه‌ به‌هرحال‌ این‌ مفهوم، مفهومی‌ انتزاعی‌ است، به‌ طبع‌ در انتزاع‌ آن، دیدگاه‌های‌ ارزشی‌ نقش‌ انكارناپذیری‌ دارند؛ بدین‌سبب‌ هر مدلی‌ كه‌ از انسان‌ اقتصادی‌ طر‌احی‌ شود، نمونهٔ‌ تجسم‌یافتهٔ‌ عقاید، آرمان‌ها و ارزش‌های‌ فرد یا مكتبی‌ است‌ كه‌ آن‌ را ارائه‌ كرده؛ به‌ همین‌ جهت، مفهومی‌ از انسان‌ اقتصادی‌ كه‌ امروزه‌ در تحلیل‌های‌ اقتصاد متعارف‌ بدان‌ استناد می‌شود، بازتاب‌ ارزش‌های‌ لیبرالیسم‌ است؛ چنان‌كه‌ دایك‌ (اقتصاددان‌ امریكایی) می‌گوید:

در نظریهٔ‌ بازار، بایدها زیر پوشش‌ اصطلاح‌ معروف‌ آن، یعنی‌ انسان‌ اقتصادی‌ عاقل‌ پنهان‌ می‌شود.۱

فرگوسن‌ نیز به‌رغم‌ اصرار فراوانی‌ كه‌ در ابتدا بر ماهیت‌ غیرارزشی‌ نظریات‌ اقتصادی‌ كلاسیك‌ جدید داشت، پس‌ از مشاجرهٔ‌ای‌ طولانی، به‌ این‌ واقعیت‌ اعتراف‌ كرده، می‌گوید:

قبول‌ نظریهٔ‌ اقتصادی‌ كلاسیك‌ جدید، امری‌ است‌ اعتقادی. من‌ شخصاً‌ چنین‌ اعتقادی‌ دارم.۲

نظریه‌های‌ اقتصاد جدید در تحلیل‌ رفتار مصرف‌كننده‌ به‌ طور عموم‌ بر این‌ فرض‌ها استوارند كه‌ انسانِ‌ عاقل‌ اقتصادی‌ فقط‌ از انگیزهٔ‌ نفع‌ شخصی‌ تأثیر می‌پذیرد، و نفع‌ شخصی‌ برای‌ مصرف‌كننده، حد‌اكثر ساختن‌ رضایت‌ خاطرِ‌ حاصل‌ از مصرف‌ كالاها و خدمات‌ است. او می‌تواند با تشخیص‌ خود و بدون‌ استمداد از وحی‌ یا سفارش‌ هر فرد یا نهاد دیگری، كالاهای‌ گوناگون‌ را براساس‌ میزان‌ مطلوبیت‌ آن‌ها دسته‌بندی‌ كرده، با عقل‌ حسابگر خود، بهترین‌ راه‌ دستیابی‌ به‌ حد‌اكثر مطلوبیت‌ را تشخیص‌ دهد.

اتخاذ این‌ فرض‌ها در چارچوب‌ ارزش‌های‌ مورد قبول‌ مكتب‌ سرمایه‌داری، ممكن‌ است‌ به‌طور كامل‌ منطقی‌ به‌نظر آید؛ اما چنان‌چه‌ مبانی‌ هستی‌شناختی‌ و انسان‌شناختی‌ آن‌ها را از دیدگاه‌ عقاید و ارزش‌های‌ اسلامی‌ بكاویم، ممكن‌ است‌ به‌جای‌ آن‌ها به‌ فرض‌های‌ دیگری‌ دست‌ یابیم. برای‌ روشن‌ شدن‌ این‌ مسأله، مبانی‌ فرض‌های‌ مزبور را در سه‌ محورِ‌ مبانی‌ انسان‌شناختی، اهداف‌ و انگیزه‌ها، و روش‌ دستیابی‌ به‌ اهداف‌ مصرف‌كننده‌ از دیدگاه‌ مكتب‌ سرمایه‌داری، اندیشه‌وران‌ مسلمان‌ و نصوص‌ اسلامی‌ بررسی‌ خواهیم‌ كرد.

۱. مبانی‌ و مفروضات‌ نظریهٔ‌ رفتار مصرف‌كننده‌ در اقتصاد سرمایه‌داری‌

۱-۱. مبانی‌ انسان‌شناختی‌

مبنای‌ انسان‌شناختی‌ نظریه‌های‌ رفتار مصرف‌كننده‌ در اقتصاد سرمایه‌داری‌ دارای‌ چند مؤ‌لفهٔ‌ اساسی‌ است.

۱-۱-۱. اصل‌ فلسفی‌ دئیسم: تفكر مذهبی‌ دوران‌ پیش‌ از رنسانس، الاهیات‌ وحیانی‌ بود. در این‌ تفكر، خداوند، آفریدگار و پروردگار عالم‌ است‌ و قرار داشتن‌ طبیعت‌ تحت‌ تدبیر مشیت‌ الاهی‌ و وجوب‌ وحی، از اهم‌ باورهای‌ آن‌ به‌شمار می‌رود.۳ پس‌ از رنسانس، به‌دلیل‌ نارسایی‌ آموزه‌های‌ كلیسا كه‌ عهده‌دار تبلیغ‌ و ترویج‌ الاهیات‌ وحیانی‌ بود، این‌ تفكر، از صحنهٔ‌ امور اجتماعی‌ كنار نهاده‌ شد و تفكر «دئیسم» (الاهیات‌ طبیعی) جای‌ آن‌ را گرفت. ویژگی‌ عمدهٔ‌ این‌ تفكر، اتكا به‌ عقل‌ انسان‌ و بی‌نیازی‌ او از آموزه‌های‌ آسمانی‌ و نفی‌ ارتباط‌ خداوند با عالم‌ طبیعت، پس‌ از آفرینش‌ است.۴ تفكر دئیسم، جوامع‌ بشری‌ را از حاكمیت‌ برخی‌ آموزه‌های‌ ناصواب‌ و غیرمعقول‌ كلیسا رهانید؛ ولی‌ بروز این‌ تفكر، نقطهٔ‌ آغازی‌ برای‌ جدا شدن‌ انسان‌ از آموزه‌های‌ انسان‌ساز ادیان‌ الاهی‌ و سرگشتگی‌ او در ظلمتكدهٔ‌ طبیعت‌ بود و نطفهٔ‌ تمام‌ علوم‌ اجتماعی‌ جدید از جمله‌ اقتصاد با همین‌ دیدگاه‌ بسته‌ شد.

۲-۱-۱. اصل‌ ناتورالیسم‌ (طبیعت‌گرایی): طبیعت‌گرایی، یكی‌ از نتایج‌ تفكر دئیسم‌ است‌ كه‌ بر حاكمیت‌ قوانین‌ طبیعی‌ بر امور عالم‌ و از جمله‌ جوامع‌ انسانی‌ تأكید می‌كند. فیزیوكرات‌ها، نخستین‌ كسانی‌ بودند كه‌ چنین‌ عقیده‌ای‌ را دربارهٔ‌ اقتصاد، ابراز كردند. آنان‌ قانون‌ طبیعت‌ را بهترین‌ قانون‌ برای‌ تنظیم‌ روابط‌ اجتماعی‌ دانستند كه‌ كافی‌ است‌ آن‌ها را بفهمیم‌ تا از آن‌ها پیروی‌ كنیم.۵

در مكتب‌ فیزیوكرات‌ها، قوانین‌ طبیعی‌ كه‌ از آن‌ پس‌ نظام‌ طبیعی‌ نامیده‌ شد، همان‌ عظمت‌ قوانین‌ هندسی‌ با صفات‌ دوگانهٔ‌ آن‌ یعنی‌ «كلیت» و «تغییرناپذیری» را دارا است. آزادی‌ اقتصادی‌ به‌معنای‌ نفی‌ دخالت‌ دولت‌ و رهایی‌ از تمام‌ قیود و ارزش‌های‌ محدودكنندهٔ‌ فرد، تعادل‌ خودكار مكانیكی، مكانیسم‌ بازار رقابتی، جدایی‌ اقتصاد از اخلاق‌ متعالی‌ و ارزش‌های‌ والای‌ انسانی، رهاورد تفكر طبیعت‌گرایانه‌ است.

۳-۱-۱. اصالت‌ انسان‌ (اُمانیسم): امانیسم‌ «یك‌ عقیده، حالت‌ یا روش‌ زندگی‌ [است] كه‌ بر منافع‌ و ارزش‌های‌ بشری، تمركز یافته‌ است».۶ در مكتب‌ امانیسم، برخلاف‌ مكتب‌ تئیسم‌ كه‌ اصالت‌ را به‌ خداوند می‌دهد و منشأ تعیین‌ ارزش‌ها و قانونگذاری‌ و حاكمیت‌ را ذات‌ باری‌تعالی‌ می‌داند، فقط‌ به‌ انسان، ارزش‌ و اصالت‌ داده‌ می‌شود و ملاك‌ خوبی‌ و بدی‌ها و قوانین‌ و مقررات، افكار و تمایلات‌ انسان‌ است.

۴-۱-۱. اصالت‌ فرد (فردگرایی): با پیدایی‌ تفكر امانیسم، دو نظریهٔ‌ اصالت‌ فرد۷ و اصالت‌ جمع۸ در عرصهٔ‌ انسان‌شناسی‌ از آن‌ سرچشمه‌ گرفتند. این‌ دو نظریه‌ در اصالت‌ دادن‌ به‌ وجدان‌ بشری‌ مشتركند؛ ولی‌ اولی، اصالت‌ را به‌ وجدان‌ فردی‌ و دومی‌ به‌ وجدان‌ جمعی‌ می‌دهد. از این‌ دو نظریه، آن‌چه‌ در عمل، حضور خود را در عرصهٔ‌ تفكر اجتماعی‌ حفظ‌ كرده، نظریهٔ‌ اصالت‌ فرد است‌ كه‌ چنین‌ تعریف‌ می‌شود:

فردگرایی، نظریه‌ یا ایدئولوژی‌ اجتماعی‌ است‌ كه‌ ارزش‌ اخلاقی‌ بالاتری‌ را به‌ فرد در برابر جامعه‌ اختصاص‌ می‌دهد، و در نتیجه، از آزادگذاشتن‌ افراد به‌ نحوی‌ كه‌ عمل‌ كنند به‌ هر آن‌چه‌ تصور می‌كنند به‌ نفع‌ شخصی‌ خودشان‌ است، حمایت‌ می‌كند.۹

مفهوم‌ فردگرایی‌ به‌ یك‌ اعتبار، به‌ سه‌ نوع‌ تقسیم‌ می‌شود: فردگرایی‌ ذره‌ای، ملكی‌ و اخلاقی. فردگرایی‌ ذره‌ای‌ از اندیشهٔ‌ هابز سرچشمه‌ می‌گیرد كه‌ افراد را مانند اتم‌ها و ذر‌ات‌ ماد‌ی‌ متحركی‌ معرفی‌ می‌كند كه‌ هركدام‌ به‌دنبال‌ ثروت‌ و قدرت‌ و هزینهٔ‌ دیگری‌ است‌ و جامعه، مجمعی‌ از این‌ اتم‌ها به‌شمار می‌رود.۱۰

فردگرایی‌ ملكی، چنان‌كه‌ آربلاستر می‌گوید، به‌ این‌ معنا است‌ كه‌ زندگی‌ شخص‌ به‌ خود او تعلق‌ دارد. این‌ دارایی‌ خود او است‌ و به‌ خداوند، جامعه‌ یا دولت‌ تعلق‌ ندارد و می‌تواند هر طور مایل‌ است، با آن‌ رفتار كند.۱۱

فردگرایی‌ اخلاقی، بیانگر این‌ است‌ كه‌ معیار نیكی‌ و بدی، نفس‌ و تمایلات‌ نفسانی‌ فرد است. پذیرش‌ فرمان‌های‌ اخلاقی‌ دینی‌ یا دنیایی‌ (جامعه‌ و دولت) بر كسی‌ واجب‌ نیست. هر كسی‌ مكلف‌ است‌ فقط‌ به‌ ندای‌ وجدانش‌ دربارهٔ‌ ارزش‌های‌ اخلاقی‌ گوش‌ فرا دهد.۱۲

۵-۱-۱. اصل‌ اخلاقی‌ فایده‌گرایی۱۳: این‌ اصل، دارای‌ سه‌ قضیهٔ‌ اصلی‌ است.

أ. خوشی‌ و لذت‌ فردی، باید غایت‌ عمل‌ فردی‌ باشد.‌

‌ب. هر خوشی‌ و لذت‌ فردی، قرار است‌ كه‌ برای‌ یك‌ نفر (نه‌ بیش‌تر) فرض‌ و حساب‌ شود.‌ ‌

ج. هدف‌ عمل‌ اجتماعی‌ باید حد‌اكثر كردن‌ مطلوبیت‌ كل‌ باشد.۱۴

براساس‌ اصول‌ یاد شده، انسان‌ مفروض‌ در نظریه‌های‌ رفتار مصرف‌كننده‌ در اقتصاد متعارف، موجودی‌ بریده‌ از خدا و آموزه‌های‌ آسمانی‌ (دئیسم)، واگذار شده‌ به‌ قوانین، سنت‌ها و نظام‌های‌ طبیعی‌ (طبیعت‌گرایی)، دارای‌ اصالت‌ و مرجع‌ تعیین‌ ارزش‌ها، قوانین‌ و حاكمیت‌ سیاسی‌ (اُمانیسم)، دارای‌ هویت‌ فردی‌ در ابعاد وجودی، ملكی‌ و اخلاقی‌ (فردگرایی) و تابع‌ لذت‌ها و خوشی‌های‌ نفس‌ (فایده‌گرایی) است؛ به‌ همین‌ دلیل‌ در این‌ نظریه‌ها از احكام‌ و ارزش‌های‌ مبتنی‌ بر وحی، مانند تخصیص‌ درآمد برای‌ رفاه‌ دیگران‌ یا جلب‌ خشنودی‌ خداوند و احكام‌ بازدارنده‌ای‌ چون‌ ممنوعیت‌ اسراف‌ و تبذیر و... سخن‌ گفته‌ نمی‌شود.

۲-۱. اهداف‌ و انگیزه‌های‌ مصرف‌كننده‌

چنان‌كه‌ در اصل‌ فایده‌گرایی‌ بیان‌ شد، در اقتصاد سرمایه‌داری، ارزش‌ ذاتی‌ و هدف‌ نهایی‌ رفتار افراد، لذت‌ و خوشی‌ است. در جهت‌ این‌ هدف، هدف‌ میانی‌ كه‌ برای‌ رفتار مصرف‌كننده‌ در نظر گرفته‌ می‌شود، حد‌اكثرسازی‌ مطلوبیت‌ است. مطلوبیت، معادل‌ واژهٔ‌ «Utility» و به‌معنای‌ فایده‌ و رضایت‌ خاطری‌ است‌ كه‌ انسان‌ از مصرف‌ كالا یا خدمت‌ به‌دست‌ می‌آورد. این‌ مفهوم، بیش‌ از همه، مدیون‌ دیدگاه‌های‌ بنتام‌ است؛ گرچه‌ پیش‌ از او، هاچسن‌ (۱۷۲۵)، بكاریا (۱۷۷۶) و پرایستلی‌ (۱۷۶۸) آن‌ را به‌كار برده‌ بودند. از دیدگاه‌ بنتام، هدف‌ تمام‌ اعمال‌ انسان، لذت‌ و رنج‌ است. وی‌ می‌گوید:

ما فقط‌ یك‌ وظیفه‌ داریم‌ و آن‌ جست‌وجوی‌ بالاترین‌ لذت‌ ممكن‌ است‌ و مسألهٔ‌ رفتار انسان، فقط‌ تعیین‌ این‌ است‌ كه‌ چه‌ چیزهایی‌ بیش‌ترین‌ لذت‌ را به‌ انسان‌ می‌بخشد.۱۵

ویلیام‌ جونز در تأیید اندیشهٔ‌ بنتام‌ می‌گوید:

رنج‌ و لذت، بدون‌ شك، اهداف‌ نهایی‌ همهٔ‌ محاسبات‌ اقتصادی‌ برای‌ حد‌اكثر كردن‌ لذت‌ است‌ و همین‌ امر، مسألهٔ‌ اقتصادی‌ را تشكیل‌ می‌دهد.۱۶

مفهوم‌ فایده‌گرایی، گونه‌ای‌ از قوانین‌ طبیعی‌ مورد نظر فیلسوفان‌ قرن‌ هفدهم‌ است‌ كه‌ تفسیر قانونمندی‌ از رفتارهای‌ فردی‌ و خوشبختی‌ همگانی‌ به‌ دست‌ می‌دهد. در این‌ تفسیر، چنان‌كه‌ شومپیتر توضیح‌ می‌دهد، لذت‌ها و رنج‌های‌ هر فرد، كمیت‌های‌ اندازه‌گرفتنی‌ فرض‌ می‌شوند كه‌ از جمع‌ جبری‌ آن‌ها خوشبختی‌ فرد حاصل‌ می‌شود؛ آن‌گاه‌ از جمع‌ خوشبختی‌های‌ فردی‌ كه‌ به‌ همهٔ‌ آن‌ها وزن‌ برابر داده‌ می‌شود می‌توان‌ سعادت‌ و رفاه‌ اجتماعی‌ را محاسبه‌ كرد.۱۷

‌سیدرضا حسینی‌

پی‌نوشت‌ها:

.۱ سیدمهدی‌ زریباف: علم‌ اقتصاد نوین‌ از دیدگاه‌ مكاتب‌ روش‌شناسی، مجلهٔ‌ «نامهٔ‌ علوم‌ انسانی» ش‌ ۱.

.۲ ای. ك. هانت: تكامل‌ نهادها و ایدئولوژی‌ سرمایه‌داری، ترجمهٔ‌ سهراب‌ بهدادی، شركت‌ سهامی‌ كتابهای‌ جیبی، ص‌ ۱۱۸.

.۳ ر.ك: باربور ایان: علم‌ و دین، ترجمهٔ‌ بهأالدین‌ خرمشاهی، مركز نشر دانشگاهی، اول، ص‌ ۲۵.

.۴ ر.ك: همان، ص‌ ۷۵ و ۷۶.

.۵ شارل‌ ژید، و شارل‌ ژیست: تاریخ‌ عقاید اقتصادی، ترجمهٔ‌ كریم‌ سنجابی، سوم، ص‌ ۲.

.۵۵۰. Webter۰۳۹;s new collegiate dictionary, GC, Merrian company U.S.A , P. ۶

. Individulism.۷

. Collectivism.۸

.۷۹۰. The New palgrave, V. ۲, P. ۹

.۱۰ ر.ك: فردریك‌ كاپلستون: فیلسوفان‌ انگلیسی‌ از هابز تا هیوم، ترجمهٔ‌ امیر جلال‌الدین‌ اعلم، انتشارات‌ سروش، ص‌ ۴۴.

.۱۱ آنتونی‌ آربلاستر: ظهور و سقوط‌ لیبرالیسم‌ غرب، ترجمهٔ‌ عباس‌ مخبر، نشر مركز، ۱۳۶۷، ص‌ ۳۸.

.۱۲ همان، ص‌ ۲۲.

۳. Utilitiarianism.۱

.۷۷۰P. ؛۴۴. The new palgrave: Volum ۱

.۱۵ و. ت. جونز: خداوندان‌ اندیشهٔ‌ سیاسی، ترجمهٔ‌ علی‌ رامین، ص‌ ۴۹۰.

.۱۶ همایون‌ كاتوزیان: ایدئولوژی‌ و روش‌ در اقتصاد، ترجمهٔ‌ م. قائد، ص‌ ۲۲۶.

.۱۷ جوزوف‌ شومپیتر: تاریخ‌ تحلیل‌ اقتصادی، ترجمهٔ‌ فریدون‌ فاطمی، نشر مركز، اول، ۱۳۷۵، ص‌ ۱۷۱.

.۱۸ ر.ك: همان، ص‌ ۱۷۰ - ۱۷۵.

.۱۹ و. ت. جونز، خداوندان‌ اندیشهٔ‌ سیاسی، ص‌ ۴۹۰.

.۲۰ جون‌ رابینسون: فلسفهٔ‌ اقتصادی، ترجمهٔ‌ علی‌ رامین، ص‌ ۲۱.

.۲۱ سیزده‌ تن‌ از نویسندگان: اقتصاد خرد نگرش‌ اسلامی، ترجمهٔ‌ حسین‌ صادقی، دانشگاه‌ تربیت‌ مدرس، ص‌ ۲۰۰.

.۲۲ همان، ص‌ ۱۹۹.

.۲۳ همان‌ ص‌ ۱۵۳ - ۱۶۹.

.۲۴ ر.ك: ایرج‌ توتونچیان: تئوری‌ تقاضا و تحلیل‌ اقتصادی‌ انفاق.

.۲۵ سیزده‌ تن‌ از نویسندگان: اقتصاد خرد نگرش‌ اسلامی، ص‌ ۱۲۰ - ۱۲۲.

.۲۶ محمدجعفر انصاری‌ و...: درآمدی‌ به‌ مبانی‌ اقتصاد خرد با نگرش‌ اسلامی، پژوهشكدهٔ‌ حوزه‌ و دانشگاه، ص‌ ۴۶.

.۲۷ سیزده‌ تن‌ از نویسندگان: اقتصاد خرد نگرش‌ اسلامی، ص‌ ۱۴۰.

.۲۸ همان، ص‌ ۱۴۱ و ۱۴۲.

.۲۹ سیدكاظم‌ صدر: اقتصاد صدر اسلام، انتشارات‌ دانشگاه‌ شهید بهشتی، اول، ۱۳۷۵، ص‌ ۱۹۳.

.۳۰ همان، ص‌ ۱۹۴.

.۳۱ وَ‌أَقِیمُوا الصَّ‌لاَهَٔ‌ وَ‌آتُوا الزَّكَاهَٔ‌ وَ‌أَقرِضُوا اَ‌ قَرضاً‌ حَسَناً‌ وَمَا تُقَدٍّمُوا لاِ‌ َنفُسِكُم‌ مِن‌ خَیرٍ‌ تَجِدُوهُ‌ عِندَ‌ اِ‌ هُوَ‌ خَیراً‌ وَ‌أَ‌عظَمُ‌ أَجراً؛ نماز را برپا دارید و زكات‌ بپردازید و به‌ خدا «قرض‌الحسنه» دهید [= در راه‌ خدا انفاق‌ كنید] و [بدانید] آن‌چه‌ را از كارهای‌ نیك‌ برای‌ خود از پیش‌ می‌فرستید، نزد خدا به‌ بهترین‌ وجه‌ و بزرگ‌ترین‌ پاداش‌ خواهید یافت.

.۳۲ انعام‌ (۶): ۱۰۲.

.۳۳ مائده‌ (۵): ۶۴.

.۳۴ یُدَبٍّرُ‌ الا‌ َمرَ‌ مِنَ‌ السَّمأِ‌ اًِلَی‌ الا‌ َرضِ. سجده‌ (۳۲): ۵.

.۳۵ اًِنَّا هَدَینَاهُ‌ السَّبِیلَ‌ اًِمَّا شَاكِراً‌ وَ‌اًِمَّا كَفُوراً. الانسان‌ (۷۶): ۳.

.۳۶ وَ‌آتُوهُم‌ مٍّن‌ مَّالِ‌ اِ‌ الَّذِ‌ی‌ آتَاكُم. نور (۲۴): ۳۳.

.۳۷ اًِنِ‌ الحُكمُ‌ اًِ‌لاَّ‌ لِلهِ‌ یَقُصُّ‌ الحَقَّ‌ وَ‌هُوَ‌ خَیرُ‌ الفَاصِلِینَ. انعام‌ (۶): ۵۹؛ ر.ك: یوسف‌ (۱۲): ۴۱ و ۶۸.

.۳۸ ر.ك: مرتضی‌ مطهری: جامعه‌ و تاریخ، انتشارات‌ صدرا، ص‌ ۱۸ - ۲۲.

.۳۹ «آفرینش‌ انسان‌ را از گِل‌ آغاز كرد؛ سپس‌ نسل‌ او را از شیرهٔ‌ كشیده‌ای‌ كه‌ آبی‌ پست‌ است، قرار داد؛ آن‌گاه‌ او را بیاراست‌ و از روح‌ خویش‌ در او دمید». سجده‌ (۳۲): ۷ - ۹.

.۴۰ «انسان‌ همان‌گونه‌ كه‌ خیر را می‌خواند، بد را می‌خواند». اسرأ (۱۷): ۱۱.

.۴۱ «گروهی‌ بدبختند و گروهی‌ خوشبخت». هود (۱۱): ۱۰۴.

.۴۲ «او بسیار ستمگر و نادان‌ است». احزاب‌ (۳۳): ۷۲.

.۴۳ «انسان‌ ستمگر و ناسپاس‌ است». ابراهیم‌ (۱۴): ۳۴.

.۴۴ «و انسان‌ همواره‌ شتابزده‌ است». اسرأ (۱۷): ۱۱.

.۴۵ «به‌ یقین‌ انسان‌ حریص‌ و كم‌طاقت‌ آفریده‌ شده‌ است». معارج‌ (۷۰): ۱۹.

.۴۶ «نفس‌ [سركش] بسیار به‌ بدی‌ها امری‌ می‌كند، مگر آن‌چه‌ را پروردگارم‌ رحم‌ كند». یوسف‌ (۱۲): ۵۳.

.۴۷ «ما رسولان‌ خود را با ادلهٔ‌ روشن‌ فرستادیم، و با آن‌ها كتاب‌ [آسمانی] و میزان‌ [شناسایی‌ حق‌ از باطل‌ و قوانین‌ عادلانه] را نازل‌ كردیم‌ تا مردم‌ به‌ عدالت‌ قیام‌ كنند». حدید (۵۷): ۲۵.

.۴۸ توبه‌ (۹): ۷۲.

.۴۹ «و هر كس‌ از خدا و رسولش‌ اطاعت‌ كند، به‌ یقیین‌ خوشبخت‌ خواهد شد؛ خوشبختی‌ بزرگی». سبا (۳۴): ۲.

.۵۰ «هر كس‌ پاداش‌ دنیا بخواهد، پاداش‌ دنیا و آخرت‌ نزد خدا است‌ و خدا، شنوای‌ دانا است». نسأ (۴): ۱۳۴.

.۵۱ «اما [شما] زندگی‌ دنیا را برمی‌گزینید، با آن‌كه‌ [جهان] آخرت‌ نیكوتر و پایدارتر است». علی‌ (۸۷): ۱۶ - ۱۷.

.۵۲ «هیچ‌كس‌ نمی‌داند چه‌ چیز از آن‌چه‌ روشنی‌بخش‌ دیدگان‌ است‌ (به‌ پاداش‌ آن‌چه‌ انجام‌ می‌دادند)، برای‌ آنان‌ پنهان‌ شده‌ است». سجده‌ (۳۲): ۱۷.

.۵۳ نسأ (۴): ۱۳۴.

.۵۴ «آری، هر كس‌ كه‌ روی‌ خود را تسلیم‌ خدا كند و نیكوكار باشد، پاداش‌ او نزد پرودگارش‌ ثابت‌ است». بقره‌ (۲): ۱۱۲.

.۵۵ ابن‌المبارك، كتاب‌ الذهد، ص‌ ۳۰، ح‌ ۱۱۸.

.۵۶ اسرأ (۱۷): ۱۱.

.۵۷ ر.ك: محمدتقی‌ مصباح‌ یزدی: معارف‌القرآن، الدارالاسلامیه، لبنان، الطبعهٔ‌الاولی، ج‌ ۳، ص‌ ۸ و ج‌ ۴، ص‌ ۱ - ۱۴؛ عبدا جوادی‌ آملی: شریعت‌ در آینه‌ی‌ معرفت، ص‌ ۳۷۱ - ۳۷۷.

.۵۸ ر.ك: محمدتقی‌ مصباح‌ یزدی: اخلاق‌ در قرآن، تحقیق‌ و نگارش‌ از حسین‌ اسكندری، ج‌ ۱، ص‌ ۸۳ - ۸۷.

.۵۹ ر.ك: محمدجعفر انصاری‌ ...: درآمدی‌ به‌ مبانی‌ اقتصاد خرد نگرش‌ اسلامی، ص‌ ۱۴ و ۲۴.

.۶۰ «پس، در كارهای‌ نیك‌ بر یك‌دیگر پیشی‌ گیرید». بقره‌ (۲): ۱۴۸.

.۶۱ «و كسانی‌ كه‌ هر گاه‌ خرج‌ كنند، نه‌ اسراف‌ می‌كنند و نه‌ سختگیری، و میان‌ این‌ دو اعتدال‌ هست». فرقان‌ (۲۵): ۶۷.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.