پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
افغانستان

افغانستان یكی از كشورهای آسیای میانه به شمار میآید كه از غرب به ایران، از جنوب و شرق به پاكستان و از شمال به تركمنستان، ازبكستان و تاجیكستان میرسد. این كشور از زمان داریوش هخامنشی بخشی از خاك ایران بود و در سال ۱۸۵۷ از ایران جدا شد. بیشتر درآمد این كشور كوهستانی از راه دامپروری و كشاورزی به دست میآید. جنگهای داخلی آسیب زیادی به اقتصاد آن وارد كرده است. كشت گستردهی خشخاش، حضور نیروهای آمریكایی و بازماندگان طالبان و درگیریهای قومی، از چالشهای پیشروی دولت افغانستان است.
● نیمنگاه
▪ موقعیت: آسیای میانه، شرق ایران، شمال و غرب پاكستان
▪ مختصات جغرافیایی: بین ۶۰ تا ۷۵ درجه شرقی و ۲۹ تا ۳۸ درجه شمالی
▪ مساحت: ۶۴۷۵۰۰ كیلومتر مربع
▪ مرز: ۵۵۲۹ كیلومتر( ۲۴۳۰ كیلومتر با پاكستان، ۹۳۶ كیلومتر با ایران، ۷۴۴ كیلومتر با تركمنستان، ۱۳۷ كیلومتر با ازبكستان، ۱۰۶ كیلومتر با تاجیكستان ، ۷۶ كیلومتر با چین)
▪ آب و هوا: خشك و نیمهخشك، زمستانها سرد و تابستانهای گرم
▪ بلندترین نقطه: نوشاك با ۷۴۸۵ متر از سطح دریا
▪ پستترین نقطه: آمودریا با ۲۵۸ متر از سطح دریا
▪ جمعیت: ۳۱۰۵۶۹۹۷ نفر(برآورد ۲۰۰۶ )
▪ دین: اسلام( ۸۰ درصد سنی، ۱۹ درصد شیعه، ۱ درصد دینها دیگر)
▪ زبانها: فارسی افغانی یا دری(رسمی)، پشتو(رسمی)، تركی و تركمنی، بلوچی، پاشایی
▪ حكومت: جمهوری اسلامی
▪ ریاست جمهور: حامد كرزای
▪ پایتخت: كابل
▪ منابع طبیعی: گاز، زغالسنگ، اندكی نفت، مس، كرومیت، تالك، باریت، گوگرد، سرب، روی، آهن،میكا، برلیوم، نمك، سنگهای ساختمانی، سنگهای جواهر
▪ صنعت: تولید پارچه، صابون، لوازم خانگی، كفش، كود، سیمان، فرش(از گاز و نفت چندان بهرهبرداری نمیشود)
▪ محصولات كشاورزی: گندم، جو، میوه، پنبه، برنج، خشخاش، آجیل، فرآوردههای دامی(بهویژه پوست گوسفند)
▪ تولید ناخالص ملی: ۵/۲۱ میلیارد دلار(برآورد ۲۰۰۴ )
▪ پول: افغانی
▪ دامنهی اینترنتی: af
▪ پیششماره: ۹۳+
● ریشهی نام افغانستان
در سنگنوشتهی نقش رستم به واژهی " ابگان " بر میخوریم كه نام منطقهای در پیشاور و مرز خاوری امپراتوری ساسانی در زمان شاپور یكم بوده است. واژهی ابگان با گذر زمان به افغان دگرگون شده است. از این رو، ابن بطوطهی مراكشی دربارهی كابل چنین گفته است: " این شهر در گذشته بزرگ بوده و اكنون روستایی است كه طایفهای از عجمها كه به آنها افغان میگویند در آنجا زندگی میكنند. اكنون افغان به همهی قومهایی گفته میشود كه در كشور كنونی افغانستان زندگی میكنند و از نژاد آریایی به شمار میآیند."
سیدمهدی فرخ، كه زمانی سفیر ایران در افغانستان بود، در كتاب تاریخ افغانستان به نظر دیگری اشاره میكند و مینویسد:"برخی از تاریخنگاران افغانی، افغانها را فرزند اوغان پسر ارمیا از نسل حضرت سلیمان (بر او درود) میدانند. این وجه تسمیه را به تشویق فرمانروایان هند كه بر افغانستان تسلط داشتهاند ، ساخته و پرداختهاند تا وجه اشتراك نژادی و زبانی بین ایرانیان و افغانها را از میان ببرند."
● جغرافیای افغانستان
افغانستان سرزمینی كوهستانی است و ناهمواریهای زیادی دارد. رشته كوه هندوكش بزرگترین سد طبیعی بین شمال و جنوب افغانستان است. بلندی برخی نقطههای این رشته كوه به بیش از ۷ هزارمتر میرسد. این رشته كوه به سوی غرب پهناورتر گسترش بیشتری پیدا میكند و به رشته كوه پاروپامیسوس میپیوندد كه به مرز شرقی ایران میرسد. شاخهای از هندوكش به نام رشته كوه بابا از بخش میانی افغانستان میگذرد. در میان این كوهها و برآمدگیها درهها و دشتهای باروری وجود دارد كه درآمد اصلی مردم افغانستان از كشاورزی در همینجاها به دست میآید.
هیرمند، آمودریا و هریرود از بزرگترین رودهایی هستند كه این دشتها را سیراب میكنند. هیرمند كه از هندوكش سرچشمه میگیرد به جنوب غربی كشور جریان دارد و به خاك ایران سرازیر میشود. رودخانهی كابل، كه پایتخت بر كنارهی آن ساخته شده است، از این رو بسیار شناخته شده است كه به گذرگاه خیبر میرسد كه راه رسیدن به پاكستان است. دریاچهی آب ایستا(جنوب غزنه) و پنج دریاچه به نام بند امیر(غرب بامیان) از دیگر سرچشمههای آب این سرزمین هستند. جنوب این كشور، بهویژه جنوب غربی، بسیار خشك و بیابانی است. پهنههای جنگلی فقط یك درصد از خاك افغانستان را میپوشانند.
● مردمان افغان
خاورشناسان قومهای اصلی كه ملت افغانستان را میسازند به شرح زیر بیان میكنند:
۱) پشتونها(پختونها) یا (پاتانها) كه پرشمارترین قوم افغانی است. آنها علاوه بر زبان پشتو زبان فارسی دری را نیز میدانند. این قوم به دو گروه درانی (ابدالی) و غلجایی (غلزایی) تقسیم میشوند. آنها شصت درصد جمعیت كشور افغانستان را تشكیل میدهند و بیشتر در جنوب و مركز افغانستان زندگی میكنند. بیشتر زمامداران افغانستان از میان پشتونها بودهاند.
۲) تاجیكها، قومی ایرانیتبار هستند و زبان آنها فارسی است. آنها بیشتر در مرز شرقی ایران و شمال شرقی افغانستان ساكن هستند. تاجیكها را از نخستین بومیان ساكن در مركز افغانستان دانستهاند. تاجیكها بیشتر در نواحی دشت كوهدامن در شمال دره ی كابل، دره ی پنج شیر و بدخشان زندگی میكنند . برخی از تاجیكها با سایر افغانها درهم آمیختهاند و در پیرامون كابل، قندهار، هرات و بلخ زندگی میكنند.
۳) هزارهها كه به چند گروه تقسیم میشوند، در منطقهی هزاره جات(هزارستان) در جنوب هندوكش، كوه بابا تا نزدیكی قندهار، و غرب غزنه زندگی میكنند. گروههایی از آنها در شمال هندوكش، بغلان، سمنگان، بلخ و جوزجان، بدخشان و قندوز زندگی میكنند. برخی خاورشناسان معتقدند كه هزارهها ریشهی مغولی دارند، اما به زبان فارسی سخن میگویند و برخی خاورشناسان معتقدند كه هزارهها از تیرهی هند و ایرانی هستند كه در منطقهی هندوكش ساكن شدهاند.
علاوه بر این قومها و تیرهها، گروههایی از ازبكها، تركمنها، جمشیدیها(ایرانیان اصیل هستند)، قرقیزها و بلوچها (ایرانی اصیل هستند ) نیز در افغانستان زندگی میكنند.
● افغانستان در دورهی باستان
آریاییها از هزارهی دوم و نخست پیش از میلاد به فلات ایران، از جمله جایی كه اكنون افغانستان نامیده میشود، گام نهادند. این سرزمین در زمان داریوش هخامنشی زیر فرمان امپراتوری پارسها درآمد و در سال ۳۲۶ پیش از میلاد به دست سپاهیان اسكند مقدونی افتاد و آنها از گذرگاههای باریك این سرزمین به هندوستان یورش بردند. پس از این كه بازماندگان اسكندر از پارتها(اشكانیان) شكستها سختی خوردند، قوم یوئهچی به سرزمین افغانستان وارد شدند و فرمانروایی كوشانیان را بنیان نهادند. آنها فرهنگ بودایی را به این سرزمین وارد كردند و در سدهی اول و دوم میلادی به اوج شكوفایی خود رسیدند. سپس، خراجگزار ساسانیان شدند و سرانجام فرمانروایی آنها به دست هفتالیان برافتاد. هفتالیان توانستند از نفوذ ساسانیان بر این سرزمین بكاهند تا این كه خسرو انوشیروان به كمك تركان غربی آنان را شكست داد. در سالهای پایانی فرمانروایی ساسانیان، چینیها بخشهای زیادی از این سرزمین را زیر فرمان خود بردند.
● افغانستان در دورهی اسلامی
افغانستان در دورهی اسلامی نخست زیر فرمان طاهریان، صفاریان و سامانیان بود و سپس به دست غزنویان افتاد. غزنویان شهر غزنه را پایتخت خود قرار دادند و از همینجا بود كه سلطان محمود غزنوی كشورگشاییهای خود را آغاز كرد. از همین زمان است كه نام افغانها را در نوشتههای تاریخنگاران و جهانگردان میبینیم. غزنویان پس از سالها ستم بر مردم ایران و افغانستان، به دست فرمانروایان محلی غور تار و مار شدند و غوریان برخی از قبرهای فرمانروایان غزنوی را شكافتند و استخوانها آنان را آتش زدند. سپس، غزها و خوارزمشاهیان، غوریان را شكست دادند. جلال الدین منكبرتی، آخرین فرمانروای خوارزمشاهی، در جایی از خاك افغانستان با مغولها درگیر شد و شمار زیادی از آنها را كشت، اما سرانجام به هندوستان گریخت.
افغانستان در دورهی اوگتای قاآن(خان مغول) بخشی از امپراتوری مغول شد. پس از مرگ اوگتای، افغانستان به ایلخانان ایران رسید و در روزگار آنان، آلكرت قدرت یافتند و نزدیك ۲۰۰ سال بر افغانستان فرمان راندند. تیمور لنگ این فرمانروایی را برانداخت. پس از مرگ تیمور همهی افغانستان به دست شاهرخ افتاد و او در ۴۰ سال حكومت خود به آبادانی آن سرزمین پرداخت. سپس، تیموریان هندوستان نزدیك ۲۰۰ سال بر بخشهایی از افغانستان فرمان راندند. در دورهی صفویان، سیستان و هرات در تصرف ایران و قندهار گاه در دست ایرانیان و گاه در دست تیموریان هندوستان بود. در زمان شاه سلطان حسین صفوی، محمود افغان به ایران تاخت و پسرش، اشرف افغان چندی در ایران فرمانروایی كرد تا نادرشاه دست او را از ایران كوتاه كرد و بار دیگر افغانستان بخشی از ایران شد.
● جدا شدن افغانستان از ایران
پس از آنكه در سدهی شانزدهم میلادی كمپانی هند شرقی انگلیس در شبه قاره هند نفوذ كرد و دولت بریتانیا توانست تا میانهی سدهی هجدهم میلادی بر این منطقه مسلط شود، در این فكر بود كه چگونه از نفوذ روسیه تزاری به هندوستان جلوگیری كند. پس از قتل نادرشاه افشار در فتح آباد خبوشان در ۱۷۴۷ میلادی، احمدخان ابدالی(درانی)، كه از سرداران نادر بود، سرسلسله امیران و پادشاهانی در افغانستان شد كه به نام درانی(ابدالی) شناخته شدند. از میان آنها تیرهای به نام باركزای(فرزند بارك) در هرات، قندهار و كابل حكمران شدند. این امیران و فرمانروایان چون در برابر حكومت تهران از زمان فتحعلی شاه به بعد یاغی به شمار میآمدند ، برای حفظ حكومت خود به پشتیبانی دولت بریتانیا نیاز داشتند.
دولت بریتانیا از این فرصت استفاده كرده ضمن دادن قول پشتیبانی از امیر دوست محمدخان باركزای در برابر ایران، در دربار ناصرالدین شاه نفوذ كرده و به كمك میرزا آقاخان نوری(اعتمادالدوله) صدراعظم ناصر الدین شاه كه وابسته به سیاست انگلستان بود، به شاه خاطرنشان ساختند كه به حسام السلطنه سردار ایرانی كه هرات را فتح كرده است، فرمان بازگشت به خاك ایران بدهند و گرنه دولت بریتانیا با نیروی دریایی خود در خلیج فارس، ساحل جنوبی ایران را اشغال میكند و حتی سلطنت ناصرالدین شاه نیز به مخاطره خواهد افتاد.
نویسنده: آقای سیروس غفاریان
منبع:
۱. دانشنامه ادب فارسی (افغانستان) به سرپرستی حسن انوشه، انتشارات وزارت ارشاد
۲. تاریخ سیاسی افغانستان، سیدمهدی فرخ، تهران، ۱۳۱۴
۳. افغانستان در پنج قرن اخیر، میرمحمد صدیق فرهنگ، انتشارات احسانی
۴. تاریخ خاورمیانه، جورج لینچافسكی، ترجمه جزایری، انتشارات اقبال، تهران، ۱۳۳۷
۵. مصاحب، غلامحسین. دایره المعارف اسلامی، مقالهی افغانستان. انتشارات فرانكلین، تهران، ۱۳۴۵
۶. غفاریان، سیروس. حكومتگران كشورهای اسلامی. انتشارات مدرسه، تهران ۱۳۸۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست