دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پدیده پیچیده انقلاب


پدیده پیچیده انقلاب

در این مقاله سعی بر آن شده با یک نگاه کلی به علت اصلی سقوط رژیم شاه یا افول سلطنت ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی بپردازیم

در این مقاله سعی بر آن شده با یک نگاه کلی به علت اصلی سقوط رژیم شاه یا افول سلطنت ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی بپردازیم. دورانی که در آن بال‌‌های سیاه دیکتاتوری و استبداد (قاجار و پهلوی) بر پهنه سرزمین همیشه جاوید ایران سایه افکنده بود؛ شاهانی که دست‌نشانده استعمارگران بودند و جز سرقت و به تاراج بردن ثروت ملی این مردم پاک و ساده‌دل هدفی نداشتند. برای سقوط رژیم شاه عوامل متعددی را می‌توان نام برد که هرکدام به عنوان یک نظریه و تئوری قابل توجه و به نوعی تحلیلی صحیح از انقلاب اسلامی ایران است ولی سقوط یک سلسله پادشاهی کهن را نمی‌توان در یک یا دو عامل دانست یا در یک مدت‌زمان کوتاهی آن را پردازش کرد.

اما دوره‌های مابین کودتای ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) که شاه را به سلطنت بازگرداند تا آستانه انقلابی که وی را برای همیشه از کشور بیرون راند ۱۹۷۹/۱۹۷۸(۱۳۵۷) فصل تازه‌ای را در ساختار اجتماعی در حال تغییر ایران گشود که فصل گذار کشاورزی ماقبل سرمایه‌داری و صنعتی شدن سریع بخش شهری به یاری درآمدهای عظیم نفتی بود. در آن سال‌ها که آن را دوران نوسازی و تجدد عنوان می‌کنند، شاه با درآمدهایی که از عواید فروش نفت در سال‌های ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۸ به دست آورده بود، قصد تغییر ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران را داشت که دستاورد آن همه سعی و تلاش، قیام خونین پانزده خرداد است که سرآغاز ظهور بزرگمرد انقلابی تاریخ جهان، امام خمینی است؛ مبارزی خستگی‌ناپذیر علیه ظلم و ستم. سه نظریه را برای سقوط رژیم شاه می‌توان ارائه کرد: ۱- مدرنیزه کردن بی‌برنامه و بی‌محابای شاه باعث اصلاحات اقتصادی، اجتماعی عمیق و بی‌ریشه‌ای شد که قصد داشت جامعه ایران را از حالت روستایی و سنتی به یک جامعه مدرن صنعتی تبدیل کند که در این میان شاه با عدم درک صحیح از جامعه‌ای که شاخصه بارز آن مذهبی بودن و سنت بود، دست به اقدام چنین اصلاحاتی زد. ۲- دیدگاه روز یا همان دیدگاه انقلابیون که انقلاب را واکنشی می‌دانند که مردم نسبت به سیاست اسلام‌زدایی و پشت کردن به دین از جانب شاه از خود نشان دادند. ۳- عوامل اقتصادی و مشکلات اقتصادی در اواخر حکومت شاه که باعث رشته برنامه‌های توسعه اقتصادی و مشکلات بعضاً نسنجیده شد که در اواسط دهه ۱۳۵۰ به تدریج پیامدها و آثار منفی خود را نمایان کرد.

انقلاب اصولاً پدیده بسیار پیچیده‌ای است و عوامل متعددی در پدید آمدنش دخیل و نیروهای اجتماعی بسیار در آن دست‌اندرکارند که هرکدام انگیزه و اهداف خود را دنبال می‌کنند اما عوامل اصلی سقوط شاه را می‌توان در توهم توطئه در ذهن شاه، از دست دادن مشروعیت پس از کودتای ۲۸ مرداد، بسته شدن درهای مشارکت مردمی، بسته شدن فضای سیاسی، سرکوب شدید روحانیون و روشنفکران، تک‌حزبی شدن جامعه ایران، فساد شدید مالی و رشوه‌خواری، بی‌بند و باری دربار شاه، وابستگی شدید اقتصادی به استعمارگران، توسعه ناهمگون چه در عرصه اقتصادی و چه در عرصه اجتماعی، مخالفت شدید با مذهب و مذهبیون، سرکوب شدید اعتصابات کارگری و ... دانست.

اما در این عرصه مبارزه علیه ظلم و ستم نباید رهبری کاریزماتیک انقلاب اسلامی ایران را که با داشتن ایدئولوژی و ارائه تئوری حکومت اسلامی که باعث هماهنگی میان اجزای اصلی انقلاب اسلامی ایران شد، فراموش کرد. امام خمینی به عنوان یک رهبر بزرگ انقلابی توانست با قیام ۱۳۴۲ و در ادامه آن، مبارزاتی علیه رژیم شاه و سخنرانی‌های تند و صریح علیه فساد بی‌حد و وصف شاه و رو کردن دست آن عامل و دست‌نشانده قدرت‌های سرمایه‌داری غرب و استکباریون، نشان دهد پیروزی نهایی از آن مظلومین و مستضعفین است. امام با ریشه‌کنی استبداد در ایران به ملت‌های آزاده این درس را آموخت که انقلاب اسلامی ایران بهترین الگوی حکومت اسلامی برای جنبش‌های آزادی‌بخشی جهان است.

محمدصادق سهاسیری