دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

زن , موجود دسته دوم


زن , موجود دسته دوم

میزان تحصیلات افراد هر جامعه به خصوص سطح سواد آموزی زنان به ویژه در كشورهای جهان سوم از شاخص های مهم توسعه یافتگی است

میزان تحصیلات افراد هر جامعه به خصوص سطح سواد‌آموزی زنان (به ویژه در كشورهای جهان سوم) از شاخص‌های مهم توسعه‌یافتگی است. در سال ۱۳۲۴ نخستین زن ایرانی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و در طول نیم قرن تعداد زنان تحصیلكرده رشد چشمگیری داشته است.

در سال‌های اخیر آمار قبولی دختران در دانشگاه‌ها سیر صعودی داشته و آنها نشان داده‌اند كه در برخی رشته‌ها موفق‌تر از پسران هستند اما برخی افراد پیشی گرفتن دختران در تحصیلات عالیه را به عنوان یك معضل و از علل اصلی كاهش آمار ازدواج دانسته و خواستار محدود شدن پذیرش دختران در برخی از رشته‌های دانشگاهی شده‌اند و این در حالی است كه كارشناسان اجتماعی نظر دیگری دارند.

● اشتغال زنان

بحث اشتغال زنان همواره به عنوان شاخص مهم در ارزیابی توسعه كشورها مطرح می‌شود، شاخصی كه میزان توسعه‌یافتگی كشور را از لحاظ استفاده از منابع انسانی نشان می‌دهد. معدود كشورهای توسعه یافته‌ای را می‌توان یافت كه آمار اشتغال زنان در آن پایین باشد و نیز معدود كشور فقیر و توسعه نیافته‌ای وجود دارد كه آمار اشتغال زنان در آن بالا باشد.

با یك رویكرد جنسیتی، بحث اشتغال زنان به عنوان یكی از شاخص‌های مهم سنجش میزان قدرت زنان نیز مطرح می‌شود. مطالعات و بررسی‌های متعددی نشان داده است كه حضور زنان در ساختار قدرت و نقش و موقعیت آنان در تقسیم كارهای حوزه خصوصی و خانوادگی نیز با موضوع اشتغال گره خورده است یعنی هر چند اشتغال در روان‌شناسی ایرانی بار مضاعفی برای زنان به حساب می‌آید از دیدگاه‌های سنتی، امری غیرضروری تلقی می‌شود. گرچه هم از دیدگاه‌های توسعه‌ای كه به جامعه در مقیاس كلانش نگاه می‌كند و هم از دیدگاه‌ و رویكرد جنسیتی كه تبعیض نسبت به زنان و فرصت‌های نابرابر برای آنان را در جامعه در نظر می‌گیرد رابطه مشخصی بین فعالیت اقتصادی زنان با حضورشان در ساختار قدرت و تغییر نقش‌های سنتی در درون خانواده و بهبود موقعیت آنان در حوزه خصوصی وجود دارد.

بر اساس آمار سال ۱۳۷۵، زنان ۱۱ درصد نیروی كار كشور را تشكیل می‌دهند كه بر اساس برآوردهای موجود در سال ۸۵، این میزان به كمتر از ۱۵ درصد می‌رسد.

این در حالی است كه در بسیاری از كشورهایی كه از لحاظ توسعه‌یافتگی در سطح كشور ما هستند و از لحاظ اجتماعی در موقعیت‌های مشابه با ما قرار دارند میزان اشتغال زنان بالاتر است به‌طوری كه در تركیه ۲۵ درصد و در كره جنوبی چهل درصد بازار كار در دست زنان است.

● اشتغال، تحصیلات و طبقه اجتماعی

اشتغال زنان در ایران با میزان سواد و سطح تحصیلات آنان ارتباط تنگاتنگی دارد. آمارها نشان می‌دهد كه میزان اشتغال در زنانی كه تحصیلات عالی دارند چهار برابر زنان دارای تحصیلات متوسطه و ۱۳ برابر زنانی است كه بی‌سواد هستند.

<دكتر امین‌ا... برایی قرایی مقدم> آسیب‌شناس اجتماعی می‌گوید: <مسئولیت زندگی بر عهده دختران نیست و آنها با مشكل خدمت وظیفه روبه‌رو نیستند بنابراین فرصت بیشتری برای مطالعه و ادامه تحصیل دارند.

همچنین به علت نگاهی كه جامعه نسبت به جنس زن داشته است، آنها به‌طورآگاهانه و ناآگاهانه ادامه تحصیل را راهی برای ابراز شایستگی و لیاقت خود می‌دانند. زنان از تحصیلات برای رسیدن به استقلال مالی و دوام و استحكام زندگی مشتركشان استفاده می‌كنند.>

مقدم می‌افزاید: <تحصیلات موقعیت اجتماعی دختران را ارتقا داده و شانس ازدواج و یافتن همسر مناسب را افزایش می‌دهد.

برخی از دختران برای ارتقای طبقه اجتماعی خود وارد دانشگاه‌ها می‌شوند و برای یافتن جایگاهی مناسب در جامعه تلاش می‌كنند تا شایستگی‌های خود را نشان داده و وجهه و پایگاه اجتماعی مناسب و مستحكمی كسب كنند.>

● میزان باسوادی

در سال ۱۳۳۵ حدود هشت درصد از دختران شش سال به بالا باسواد بوده‌اند كه در سال ۱۳۷۵ به حدود ۷۴ درصد و در سال ۱۳۸۳ به حدود ۸۰/۳ درصد رسیده است. میزان باسوادی مردان در سال ۱۳۸۰ حدود ۸۸/۹ درصد به دست آمده است. افزایش میزان باسوادی در مناطق روستایی خیلی چشمگیر است.

در سال ۱۳۳۵ فقط یك درصد از زنان روستایی باسواد بوده‌اند كه در سال ۱۳۸۳ به حدود ۷۰/۴ درصد رسیده است. همچنین در سال ۱۳۸۳ حدود ۹۶/۴ درصد دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله روستایی باسواد بوده‌اند كه این میزان برای مناطق شهری ۹۸/۹ درصد است.

در سال ۱۳۷۶ حدود پنجاه درصد زنان باسواد در حال تحصیل بوده‌اند كه در سال ۱۳۸۳ به دلیل كاهش میزان موالید در دهه گذشته به حدود ۳۹ درصد رسیده است. در سال ۱۳۷۶ اكثریت زنان در مقطع ابتدایی و راهنمایی ۷۲( درصد) تحصیل كرده‌اند كه این میزان در سال ۱۳۸۳ به ۵۵ درصد رسیده است. در سال ۱۳۷۶ كمتر از چهار درصد زنان دانشجو بوده‌اند كه در سال ۱۳۸۳ به ۹/۳ درصد رسیده است. این نسبت در مناطق شهری حدود ۱۲/۱ و در مناطق روستایی ۷/۲ درصد است.

گفتنی است پیش‌بینی می‌شود سرشماری امسال خبرهای خوشی درباره رشد باسوادی در كشور خواهد داشت.

● زن و خانواده

خانواده یك سازمان كوچك و بسیار دقیق و حساس است كه به حضور كامل زن و مرد به عنوان دو فرد كامل كه دارای رشد فكری و شخصیتی باشند نیازمند است. هرگز مفهوم ازدواج و زندگی مشترك، پنهان شدن یكی در ذیل عنوان و مشخصات و اهداف دیگری نیست.

ازدواج، بنا نهادن یك خانواده است و خانواده یك سازمان بسیار دقیق و حساس است و به افراد با لیاقتی احتیاج دارد تا اموراتش را سازمان دهند.

آنچه كه لازمه یك زندگی زناشویی موفق است احترام متقابل و تساوی حقوق زندگی بین زن و مرد است.

در سال ۱۳۶۵ در برابر هر هزار نفر جمعیت حدود هفت ازدواج به وقوع پیوسته كه در سال ۱۳۸۲ به بیش از ده در هزار رسیده است. میزان طلاق در سال ۱۳۶۵ حدود هفت در ده هزار نفر جمعیت بوده كه در سال ۱۳۸۳ به ۱/۱ در هزار رسیده است. همچنین در سال ۱۳۶۵ در برابر هر صد ازدواج ده مورد طلاق ثبت شده كه در سال ۱۳۸۲ به حدود ۱۰/۶ رسیده است. در سال ۱۳۸۳ حدود ۵۴ درصد از زنان ده ساله و بیشتر دارای همسر بوده‌اند. ۳۹ درصد هرگز ازدواج نكرده بودند. همچنین در این سال شش درصد بی‌‌همسر بر اثر فوت همسر و ۳۹ درصد بی‌‌همسر بر اثر طلاق همسر بوده‌اند.

در سال ۱۳۶۵ میانگین سن در اولین ازدواج برای مردان ۲۴ سال و برای زنان بیست سال بوده است. در سال ۱۳۸۳ میانگین سن ازدواج مردان و زنان به ترتیب ۲۶/۷ و ۲۳/۹ سال رسیده است.

حال باید گفت اگر زنی بخواهد در هر مورد شانه از زیر بار مسئولیت‌ها خالی كند هرگونه امكان رشد و پرورش فكری را از خود سلب كرده است.

لازم است بدانید مردان هم موجوداتی معادل زنان هستند با كمی اختلافات جسمی كه لازمه تكامل زندگی بشر است.همان‌طور كه برای مردان لازم است قبل از ازدواج كاملا رشد فكری و شخصیتی پیدا كنند و تخصصی را كاملا بیاموزند برای زنان هم لازم است قبل از ازدواج كاملا رشد فكری و شخصیتی پیدا كنند و یك تخصص را بیاموزند.

با توجه به نقش سازنده زنان در عرصه‌های مختلف و با در نظر گرفتن مسئولیت‌های سنگین زنان فعال در اجتماع كه همزمان بار مسئولیت و وظایف خانوادگی را نیز به عهده دارند می‌‌توان گفت بزرگ‌ترین وظیفه زن مادر شدن و شیرین‌ترین ثمره زندگی، فرزند است.

كلید تندرستی كودك در دست مادر است. سرمایه‌های فردای جامعه هستند و كودكان زیباترین و حساس‌ترین و آسیب‌پذیرترین گروه اجتماع را تشكیل می‌‌دهند.

● زنان و مشاركت

مشاركت زنان (اظهار‌نظر، مشورت در امور مختلف و...) توانایی زنان در كنترل درگیری‌های خانوادگی، آگاهی از حقوق اجتماعی و شهروندی و گرایش به ارتباط با شبكه‌‌های اجتماعی با افزایش سطح تحصیلات زنان افزایش می‌‌یابد.همچنین با افزایش تحصیلات زنان، دارایی‌های شخصی و به تبع آن درآمد نیز افزایش می‌‌یابد و این استقلال مالی می‌تواند به شكوفایی استعدادها و میزان مشاركت اجتماعی و اقتصادی آنها كمك كند.مطالعات نشان می‌‌دهد كه افزایش تحصیلات زنان به مقدار قابل توجهی به سلامت روانی زنان افزوده می‌‌شود كه این مسئله آرامش تمام افراد خانواده و در نتیجه افراد اجتماع را به دنبال خواهد داشت و رضایت شغلی نیز از جمله مواردی است كه تحت تاثیر تحصیلات زنان است و این دو رابطه مستقیمی با هم دارند كه باعث افزایش كارایی فردی و اجتماعی می‌‌شود.

● مشاركت سیاسی

مشاركت خاص سیاسی زنان (جمع‌آوری رای برای كاندیداها و تعلق فكری به یك جناح خاص سیاسی) با بالا رفتن تحصیلات افزایش و در مقابل مشاركت عام سیاسی كاهش می‌‌یابد همچنین بالا رفتن تحصیلات باعث افزایش اعتماد اجتماعی زنان و میزان اعتقاد به دموكراسی نیز می‌‌شود كه این مسئله برای بهتر شدن برخی مسایل در جامعه یك فرصت قلمداد می‌‌شود.از دیگر پیامدها، رابطه مستقیم و شدید بین تحصیلات و آگاهی سیاسی زنان است كه این آگاهی سیاسی می‌‌تواند بر مسایل سیاسی جامعه از جمله افزایش سلامت انتخابات اثر بگذارد. نكته مهم و قابل ذكر این است كه هویت ملی زنان ربطی به تحصیلات زنان ندارد و ۹۸ درصد زنان دارای هویت ملی متوسط و بالا هستند. همچنین ۹۵ درصد زنان بدون توجه به تحصیلاتشان قانونگرا هستند.

<علی‌اصغر هدایتی> رییس جهاد دانشگاهی علوم پزشكی شهید بهشتی با بیان ارائه راهكارهای ارائه شده در بالا گفت: می‌‌توان این راهكارها را در سه حوزه مورد بررسی قرار داد. در حوزه اجتماعی، راهكارها شامل آموزش مدیران در رابطه با تغییر نگرش آنان نسبت به اشتغال زنان، اتخاذ تدابیر لازم جهت برخورداری زنان و مردان از آموزش عالی با توجه به قابلیت‌ها و توانایی‌های آنان، تغییر قوانین و سیاست‌های مربوط به زنان برای رفع موانع موجود در رابطه با مشاركت زنان در عرصه‌های مختلف، انجام آموزش‌های لازم جهت بالا بردن اعتماد به نفس زنان و خودباوری آنها در راستای مشاركت سیاسی و اجتماعی، ایجاد امنیت شغلی و آزادی عقیده برای زنان، تقویت آموزش‌های فنی و حرفه‌ای دوره متوسطه برای دختران، تقویت تشكل‌های غیردولتی دختران جهت ارضای نیازهای روحی و روانی، استفاده از زنان تحصیلكرده در مواقع بحرانی در سطوح ملی و منطقه‌ای جهت مدیریت داده است.

وی درباره راهكارهای حوزه اقتصادی نیز گفت: زنان تحصیلكرده نیمی از سرمایه‌های توسعه یافته انسانی ما را تشكیل می‌‌دهند و راهكار سهمیه‌بندی برای پیشگیری از ورود زنان به دانشگاه راه حلی است كه مطلوبیت و امكان آن مورد تردید است. با ایجاد دانشگاه‌های مجازی (و یا بدون كنكور) هر اعمال فشاری كه بر تركیب پذیرفته‌شدگان وارد شود به راحتی خنثی می‌‌شود.

همچنین برای افزایش نرخ مشاركت و اشتغال زنان باید ظرفیت‌سازی مناسبی صورت گیرد.

وی با بیان این‌ كه برنامه‌‌ریزی آموزشی و توسعه رشته‌های مرتبط با فعالیت بانوان می‌‌تواند راهكار مناسبی برای مقابله با تبعات تحصیلات زنان باشد، تاكید بر جذب زنان در مسئولیت‌های آموزشی و پژوهشی علاوه بر امور اداری و دفتری و توجه به كارآفرینی در برنامه‌ریزی آموزشی، تقویت زمینه‌های اشتغال دانش‌آموختگان در مسئولیت‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری، اقتصادی و سیاسی را از دیگر راهكارهای این حوزه بیان كرد.

هدایتی با اشاره به راهكارهای بخش سیاسی نیز به ایجاد زمینه‌های لازم جهت افزایش حضور زنان در مجلس شورای اسلامی، برگزاری كارگاه‌های آموزشی جهت آشنایی زنان با حقوق سیاسی و اجتماعی خویش، ایجاد تشكل‌هایی با مدیریت زنان جهت افزایش مشاركت سیاسی زنان، افزایش سهم زنان در رشته‌های مرتبط با علوم سیاسی و ایجاد سازمان‌هایی جهت جذب زنان به منظور توانمندسازی آنها در زمینه مسایل سیاسی اشاره كرد.

● سخن آخر

گفتنی است نیمی از جمعیت كشور را بانوان تشكیل می‌‌دهند و رسیدن به توسعه مطلوب و پایدار صرفا با یك نیمه میسر نخواهد شد و نیاز به سیاست‌گذاری و برنامه ریزی‌های كلان جامعه دارد.