دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پیامدهای تحریم سرمایه گذاری در منابع انرژی ایران


سرمایه گذاری در استخراج و صادرات نفت, منبع بزرگی برای کسب درآمدهای ارزی ایجاد می کند حفظ و افزایش سقف كنونی تولید نفت, گسترش صادرات نفتی و ابجاد اشتغال در ایران, از مواردی هستند که با بازسازی صنایع و تاسیسات استخراج نفت آسان تر به دست می آید به ویژه آن که برخی مخازن گاز و نفت ایران با کشورهای همسایه مشترک است و سرمایه گذاری نكردن در استخراج آنها آسیب جدی به كشور وارد می سازد از این رو نفس ممانعت در سرمایه گذاری, خود به خود سبب اخلال در نظام توزیع و تخصیص درآمدهای کشور می شود در چنین بستری, تحریم ایران پیامدهایی در پی دارد

تضعیف توان ملی و نقش آفرینی ایران در منطقه

تحریم آمریکا، ریسک سرمایه گذاری در ایران را نیز افزایش داد و شرکت ها ی خارجی با این که علاقه مند به سرمایه گذاری در ایران بودند، نوعی ممانعت روانی، تاثیر بازدارنده ای در سرمایه گذاری آنها در ایران داشت. تحریم آمریکا سبب شد تا شرکت های نوپا و آنهایی که بیشترین معامله شان با آمریکایی ها بود، براساس منطق اقتصادی، ریسک نکنند و منتظر سرمایه گذاری شرکت های دیگر باشند و این سیاست انتظار، سبب حبس توانایی های ایران و ثابت ماندن ظرفیت تولیدی ایران شد. این در حالی بود که رقیبان منطقه ای ایران در صادرات نفت، مدام برمیزان سرمایه گذاری و تولید روزانه خود می افزودند.

بی توجهی به موقعیت جغرافیایی ایران برای انتقال انرژی

بسیاری از خطوط مورد نظر برای انتقال انرژی مناطق شمالی ایران، با وجود نا امنی سیاسی، مورد توجه مثبت دولت آمریکا قرار گرفتند. ایران از این لحاظ ارزان ترین، کوتاه ترین ومناسب ترین مسیر برای انتقال انرژی حوزه دریای خزر است.شبکه موجود لوله های نفت و گاز ایران و تاسیسات وابسته به آن، ارزان ترین مسیر برای تولیدکنندگان حوزه خزر برای انتقال انرژی است. همچنین بنادر خلیج فارس نزدیک ترین مکان به بازار در حال رشد جنوب شرق آسیا هستند، اما دولت آمریکا در زمان ریاست جمهوری کلینتون، مانع تبدیل ایران به گذرگاه انرژی حوزه خزر شده است و هم مقامات کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و هم شرکت های آمریکایی و سایر شرکت های معتبر دنیا را از معامله با ایران و سرمایه گذاری در این كشور در زمینه اکتشاف و استخراج نفت منع کرده است. در همین راستا بود که کلینتون به درخواست شرکت «موبیل» برای صدور مجوز به منظور انتقال نفت از حوزه دریای خزر به پالایشگاه های شمال ایران و تحویل همان مقدار نفت در خلیج فارس برای عرضه در بازارهای بین المللی پاسخ مثبت نداد. آمریکا همچنان مصمم است که با قطع درآمدهای صادرات نفت، ایران را در آستانه فروپاشی قرار دهد و آن را در سطح بین المللی منزوی كند.

افزایش هزینه های وارداتی

تحریم های آمریکا علیه ایران، بر واردات کلیه کالا نیز، تاثیر سوء داشت، زیرا آن دسته از شرکت های آمریکایی که به ایران کالا صادر می کردند، از بیم مجازات های دولت مجبور شدند کالاهای خود را از طریق واسطه ها به ایران صادر کنند. استفاده از واسطه ها سبب می شد که مبالغی اضافه برای واردات پرداخت شود.

به دشواری انداختن ایران در تامین مالی از منابع بین المللی

پس از تحریم ایران از سوی ایالات متحده آمریكا، با سخت گیری این كشور نسبت به طرف های تجاری ایران، سرمایه گذاری در استخراج و صدور تنها منبع مهم ثروت ایران با بحران جدیدی روبه رو شد. ایران برخی نیازهای وارداتی و پرداخت بدهی ها را از طریق گشایش اعتبار خارجی تامین می كرد. تحریم آمریکا و تردید در توان صادرات نفتی ایران سبب شد بانک های بازرگانی و آژانس های اعتباری جهان از پرداخت تسهیلات به ایران خودداری كنند. این در حالی بود که ایران سالانه باید حدود 5 میلیارد دلار بابت قرض های پیشین خود پرداخت می كرد. آمریکا در چنین شرایطی خواهان لغو خرید نفت ایران و فشار به تهران برای تغییر رفتار بود. در سال های 96-1995 ایران قصد داشت سالانه 2 میلیارد دلار از بازارهای مالی دنیا قرض و از آن برای پرداخت بدهی ها و واردات مواد اولیه غذایی استفاده كند.کارشناسان اعتقاد دارند که تغییر موضع ایران از یک وام گیرنده به پرداخت کننده وام، سبب کاهش ارزی هفت تا ده میلیارد دلار در سال شده و ایران مجبور شده است واردات خود را به نصف کاهش دهد. البته همه این مبلغ از پیامدهای تحریم نبود بلکه نبود سرمایه گذاری متناسب ایران، سبب اتلاف سرمایه ها می شد و منابع مالی گرفته شده در کوتاه و میان مدت، توانایی پرداخت اصل مبلغ را نداشت. مدیریت نامناسب سبب شد تا بسیاری از منابع مالی اتلاف شود و توان بازتولید وجود نداشته باشد و این خود ثمربخشی تحریم آمریکا را دوچندان کرد.

اجبار ایران برای ورود به یک بازی پیچیده و استراتژیک

اغلب کشورهای تولیدکننده نفت از جمله ایران در زمینه افزایش توان تولیدی و توسعه تاسیسات زیربنایی، به کشورهای بزرگ دنیا از جمله آمریکا وابستگی استراتژیك دارند، زیرا نفت تنها منبع تامین درآمدهای ارزی این کشورهاست و تاسیسات استخراج آن را معمولا کشورهای آمریکا، روسیه، ایتالیا، فرانسه، انگلستان و هلند دارند. گفتنی است که آمریکا در زمینه فناوری نفتی تقریباً حاکمیتی جهانی دارد و شرکت های متعلق به این کشور در جهان، به ویژه در خلیج فارس، بیشترین کنترل و نفوذ را در صنعت بین المللی نفت دارند.آمریکا با استفاده از این برتری استراتژیک، خواهان تغییر رفتار ایران شده است.

کاسته شدن از جایگاه ایران در منطقه خاورمیانه

سرمایه گذاری نكردن پایدار و گسترده در حوزه های نفتی ایران در آینده هویدا خواهد شد. به نظر آمریکایی ها ایران در دهه سوم انقلاب اسلامی با چالش های فزاینده ای به ویژه در زمینه اشتغال، مسکن، آلودگی هوای تهران، واردات مواد غذایی استراتژیک، سرمایه گذاری درمنابع انرژی، پرداخت بدهی های خارجی، افزایش مصرف داخلی انرژی و افزایش جمعیت روبه رو خواهد شد و مهم ترین منبع سامان دهی این معضلات، صادرات نفتی است که به دلیل نبود سرمایه گذاری مناسب، شرایط نامساعدی خواهد داشت و مجموعه این شرایط، ایران را از اعتبار ژئوپلیتیک ساقط خواهد کرد، زیرا به نظر مقامات آمریکا با تضعیف صنایع نظامی ( یکی از محورهای اشتغال زا در صنایع ایران )، ایجاد بی اعتمادی در طرف های تجاری ایران، محروم سازی ایران از دسترسی به ارز معتبر بین المللی و مجازات طرف قرارداد با ایران، تحرک منطقه ای ایران به نحو چشمگیری محدود می شود و در نتیجه تسلیم خواسته های آمریکا خواهد شد.