شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تبعات رحلت پیامبر ص


تبعات رحلت پیامبر ص

یکی از پرسش های اساسی درباره تاریخ اسلام و امت اسلامی, شهادت همه کسانی است که از سوی خداوند به عنوان اهل بیت پیامبر ص معرفی شده اند

پیامبر(ص) بزرگ ترین انسانی است که هستی به خود دیده است. امت اسلامی که او ایجاد کرده نیز به عنوان برترین امت از سوی خداوند معرفی شده است؛ اما با همه اینها، این امت برخلاف همه تلاش های شبانه روزی و جانکاه، نتوانست مسیری را که پیامبر(ص) ترسیم کرده بود ادامه دهد و به همان سرعتی که در مقام برترین ها و اوج ها قرار گرفت، به همان سرعت به دست گروهی دچار سقوط شد.

این در حالی است که خداوند و پیامبر(ص) بارها و بارها به امت هشدار داده است که مواظب امتحان و آزمون های سخت الهی باشند که اقوام پیشین را دچار غضب الهی کرده است؛ با این همه کسانی که رهبری امت را غاصبانه در اختیار گرفتند، امت را به فساد و تباهی شگفتی سوق دادند که همه اهل بیت عصمت و طهارت و پنج تن آل عبا را که خداوند و پیامبر(ص) بارها بر مقام و منزلت ایشان تاکید داشته به شهادت رسانیدند و حتی از ترس جنایت بر اجساد ایشان، مقابرشان مدت ها مخفی ماند.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا تحلیل و تبیین قرآن را درباره علت بازگشت امت اسلامی به دوره جاهلیت را بیان کند.

● چرایی شهادت سروران بهشت

یکی از پرسش های اساسی درباره تاریخ اسلام و امت اسلامی، شهادت همه کسانی است که از سوی خداوند به عنوان اهل بیت پیامبر(ص) معرفی شده اند. همه این افراد به دست امت اسلامی به شهادت رسیدند و برخلاف احکام صریح قرآن که قتل بی گناهان حرام است، کسانی به دست امت اسلامی به قتل می رسند که از نظر قرآن به عنوان الگوهای انسانیت معرفی شده اند و مقامات آنان بارها به اشکال گوناگون تبیین شده است.

با نگاهی به آموزه ها و آیات قرآنی به روشنی می توان دریافت که اهل بیت پیامبر(ص) دارای مقامات بزرگی در نزد خداوند هستند و خداوند ایشان را به عنوان اسوه های نیک و برتر به همگان معرفی کرده است.

در آیاتی از جمله ۳۳ سوره احزاب به عنوان دارندگان عصمت و طهارت که از هرگونه رجس و پلیدی درامان هستند، معرفی می شوند و از امت اسلام خواسته شده تا بر ایشان درود و سلام و صلوات بفرستند.

از نظر قرآن، اهل بیت پیامبر(ص) از چنان جایگاهی برخوردارند که هیچ انسان دیگری در آن مقام نیست. بر امت اسلامی است که مودت و محبت ایشان را به عنوان یک حکم الهی و اجر رسالت داشته باشند. (شوری، آیه ۲۳) هرچند که باز همین امت اسلام هستند که از این اجر و مزد رسالت بهره مند می شوند، (سباء، آیه ۴۷) زیرا محبت و مودت ایشان موجب جلب خشنودی و رضایت و محبت الهی می شود؛ چرا که محبت و مودت به اهل بیت(ع) موجب خشنودی پیامبر(ص) و در نتیجه خشنودی خداوند نیز می شود. (آل عمران، آیه ۳۱)

این محبت و مودت می بایست در شکل اطاعت متجلی شود؛ زیرا محبت همراه با مخالفت هرگز معنا و مفهومی نخواهد داشت، حال چه رسد که با نام مودت و محبت به دشمنی نیز اقدام شود. خداوند راه رسیدن به محبت خود را اطاعت از پیامبر(ص) می شمارد و محبت و اطاعت اهل بیت(ع) را به عنوان ولایت در آیاتی از جمله ۵۹ سوره نساء و ۳ سوره مائده واجب دانسته است.

خداوند جایگاهی بس رفیع و بلند برای اهل بیت(ع) در نظر گرفته است. براساس آیاتی از جمله آیه ۶۱ سوره آل عمران، امیرمومنان علی(ع) نفس و جان پیامبر(ص) است و هرگونه مقامی که برای پیامبر(ص) ثابت شده جز پیامبری، برای امیرمومنان علی(ع) نیز ثابت است. از این رو در حدیث منزلت و احادیث دیگر جز همین عنوان پیامبری همه عناوین برای آن حضرت(ع) ثابت دانسته شده است. براساس روایت «حسین منی و انا من حسین» (بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۶۱، فضائل الخمسه من الصحاح السته ، فیروزآبادی، ج۳، ص۲۶۲؛ کشف الغمه، ج۲، ص۶؛ کامل الزیارات، ص۲۵) می توان گفت که محتوای آیه۱۶ سوره آل عمران درباره یگانگی پیامبر(ص) و علی(ع) درباره دیگر امامان معصوم(ع) نیز تعمیم می یابد. لذا آن حضرت(ع) همه انوار اهل بیت و امامان معصوم(ع) را از یک نور واحد خود می داند.

خداوند همچنین در سوره انسان به تفصیل از مقامات اهل بیت(ع) سخن به میان می آورد و به صراحت و به نص قرآنی اعلام می کند که ایشان از کسانی هستند که مورد رضایت خداوند بوده و در بهشت رضوان الهی از پاداش های بسیار و بی مانند آن بهره می برند.

پیامبر(ص) نیز بارها و بارها در اشکال مختلف که در منابع روایی فریقین آمده، از مقامات آنان سخن به میان آورده است و حسنین را سرور جوانان بهشت معرفی می کند و می فرماید: الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه . (بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۶) و نیز ج۹۴، ص۳۹۱)

پیامبر(ص) درباره فاطمه(س) نیز چنان سخن می گوید که هرگونه تعرض به ایشان در حکم تعرض به پیامبر(ص) دانسته می شود. او به عنوان جگر گوشه پیامبر(ص) (بحارالانوار، ج۳۲، ص۴۳۲) معرفی شده به گونه ای که هر کس او را به خشم آورد پیامبر(ص) را به خشم آورده و هر که پیامبر(ص) را به خشم آورد، خداوند را به خشم آورده است. (همان و نیز مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۲۳۳ با اندکی تفاوت در عبارت، بحارالانوار، ج۳۴، ص۰۸، صحیح مسلم، ج۶۱، ص۲، مستدرک حاکم، ج۳، ص۳۷۱، حلیه الاولیاء، ج۲، ص۰۴)

آن حضرت (س) نور چشم پیامبر(ص) و میوه دل اوست: و هی نور عینی و ثمره فوادی، او نور چشم و میوه دل من است.» (بحارالانوار، ج۴۳، ص۴۲).

از نظر پیامبر(ص) که همان نظر و حکم خداوند است، هرگونه رضایت خداوندی منوط به رضایت پیامبر(ص) است. پس اگر پیامبر(ص) بر کسی محبت کند او محبوب خدا و بر هر کسی که خشم گیرد او مغضوب خداوند خواهد بود.

با نگاهی به آیاتی از قرآن از جمله ۷۱ سوره انفال و حتی آیه۵۵ سوره زخرف می توان دریافت که عظمت پیامبر(ص) در پیشگاه خداوند تا چه اندازه است؛ زیرا خداوند تأسف حضرت موسی(ع) را به خود نسبت می دهد در حالی که مقام پیامبر(ص) بسیار بالاتر و برتر از حضرت موسی(ع) است.

اما این پرسش اکنون دوباره مطرح می شود که چرا کسانی که در نظر خداوند و پیامبر(ص) چنین جایگاهی داشته اند، از سوی امت اسلامی به قتل می رسند و دختر پیامبر(ص) در همان فردای رحلت پیامبر(ص) میان در و دیوار قرار می گیرد و در خانه اش به آتش کشیده شده و فرزندش محسن سقط می شود و یا امیرمؤمنان علی(ع) با ریسمان به بند کشیده شده و با شمشیر بران به سوی مسجد برای بیعت برده می شود و سالیانی مطرود دولتمردان و دربار خلافت می شود و در نهایت در مسجد خدا به نام خدا فرق سرش شکافته و به شهادت می رسد و امام حسن(ع) فرزند پیامبر(ص) به زهر، مسموم و آن گاه جسدش از سوی امت اسلام تیرباران می شود و امام حسین(ع) پس از کشته شدن بیش از ۸۱تن از بستگانش در کربلا، آن چنان به دست امت اسلام از قفا سر از تن وی جدا می شود و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان خارجیان علیه دین به اسارت برده می شوند؟

چرا همه کسانی که خداوند در قرآن به صراحت ایشان را به عنوان اهل عصمت و طهارت و اهل بهشت معرفی می کند، به نیت تقرب به خدا و ورود به بهشت، به شهادت می رسند و امت اسلام، تقرب خود به خدا را در کشتن اولیای الهی و انسان های متاله و ربانی جست وجو می کند؟!

● بازگشت جاهلی و جهالت امت اسلامی

اگر بخواهیم پاسخ دقیق و مناسب به این پرسش و چرایی بدهیم، می بایست به قرآن بازگردیم تا تحلیل و تبیین قرآن را از این چرایی روشن سازیم.

همان گونه که خداوند در آیاتی از جمله ۰۱۱ سوره آل عمران بیان کرده، امت اسلام در عصر پیامبر(ص) بهترین و برترین امت و جامعه ای بود که در طول تاریخ بشری شکل گرفته است. از این رو این امت در آن دوره به عنوان امت برتر و نمونه به جهانیان معرفی می شود.

اما این دلیل نمی شود که این امت دچار آزمون و ابتلائات الهی نشود؛ زیرا آزمون ها و ابتلائات الهی از سنت ها و قوانین حاکم بر هستی و جامعه و تاریخ بشری است. (عنکبوت، آیه ۲) بنابراین، امت اسلام همانند دیگر امت ها دچار آزمون های سخت و فتنه های بسیاری می شود تا سیه رو شود هر که در او غش باشد.

براساس برخی از روایات مشهور و معتبر، هر آنچه در قرآن از امت های پیشین به ویژه امت یهود گزارش شده بر سر امت اسلام نیز خواهد آمد و طابق النعل بالنعل امت اسلام با آزمون هایی همانند امت یهود مواجه خواهند شد و بسیاری در این آزمون ها ریزش کرده و بسیاری نیز رویش می کنند.

خداوند بارها در جنگ ها و مصیبت ها، امت اسلام را آزمود و در این میان بسیاری نیز موفق و سربلند بیرون آمدند و منافقان رسوا شدند. گزارش های قرآنی در این باره به ویژه درباره جنگ بدر و احد و حنین و احزاب بسیار است و می توان با مراجعه به این آیات میزان و مقدار آزمون ها و ریزش ها و رویش ها را دریافت.

پیامبر(ص) وعده می دهد که پس از وی، امت به آزمون های بسیار سختی مبتلا می شود که کمتر کسی از آن جان به سلامت بیرون می برد. خداوند نیز به امت هشدار می دهد که در صورت مرگ و قتل پیامبر(ص) کاری نکنند که به گذشته بازگردند و انقلاب جاهلی رخ دهد: و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل أفان مات أو قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین؛ و محمد جز فرستاده ای که پیش از او ]هم[ پیامبرانی ]آمده و[ گذشتند نیست آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمی گردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانی به خدا نمی رساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداش می دهد (آل عمران، آیه ۴۴۱)

به نظر می رسد که این بازگشت به دوره جاهلیت پس از رحلت پیامبر(ص) رخ داده است؛ زیرا نشانه های بسیاری را می توان یافت که این ادعا را ثابت می کند؛ حتی اگر از همه شواهد و نشانه های قطعی در این بازگشت به عصر جاهلیت بگذریم، نشانه هایی چون شهادت و قتل اهل بیت(ع) خود گواه روشنی بر این بازگشت است؛ زیرا تنها در صورت بازگشت جاهلی است که امت اسلام چنین درنده خو، اولیاء و اوصیای پیامبر(ص) را به قتل و شهادت می رسانند و با این کار خویش به خدا تقرب می جویند.

نشانه های جاهلی که قرآن بیان می کند، کم ارزشی دختر در میان مردم و قتل و زنده به گور کردن آنان (نحل، آیات ۵۸ و ۵۹ و ۲۶؛ تکویر، آیات ۸ و ۹)، وادار کردن دختران به فحشاء (نور، آیه ۳۳)، تعصب های قبیله ای (فتح، آیات ۲۵ و ۶۲) تعصب به زبان عربی (شعراء، آیات ۱۹۵ و ۱۹۸ و ۹۹۱)، تجاوزگری و بی عدالتی (اعراف، آیه ۳۳)، تقلید کورکورانه از نیاکان و رهبران (بقره، آیه ۰۷۱؛ مائده، آیات ۱۰۳ و ۴۰۱؛ زخرف، آیات ۲۲ و ۴۲)، شرابخواری (بقره، آیه ۹۱۲؛ مائده آیه ۰۹) ضلالت و گمراهی از راه خدا و دین اسلام (بقره، آیه ۸۹۱)، تکاثر و تفاخر به مال و ثروت و مردگان (تکاثر) و مانند آن بوده است.

در دوره جاهلیت، هیچ ارزش عقلانی و وحیانی مورد توجه نبوده و ضدارزش ها به ارزش تبدیل شده و چیزی از سنت های دین حنیف ابراهیمی باقی نمانده بود. عبادت ایشان جز با کف و سوت زدن بروز نمی یافت. (انفال، آیه ۵۳) و جنگ و خصومت در میان آنان به سبب تجاوزگری، امری متداول بود. (آل عمران، آیه ۳۰۱)

به هر حال، هرچیزی که درباره زشتی ها در یک جامعه قابل تصور است، در جامعه جاهلیت وجود داشت. پیامبر(ص) با تلاش های بیست و سه ساله خود گام های بلندی برای تحول در این جامعه برداشت و جامعه نمونه و برتری را ارایه داد؛ اما گروهی از منافقان که همواره در کمین بودند، توانستند دوباره پس از رحلت پیامبر(ص) مسیر اصلی را تغییر دهند و در یک فرآیندی مردم را منقلب کردند و آیین جاهلیت را به شکلی زنده کردند؛ زیرا مردم بر دین ملوک و رهبران خود هستند و زمانی که رهبران برخلاف نص صریح قرآن و روایات به اجتهاد می پردازند و در برابر نص ولایت، خلافت قبیله ای را مطرح می کنند و یا به جای نص حج تمتع و متعه، هر دو را ابطال می کنند زیرا برخلاف فرهنگ جاهلی بوده است، می توان دانست که چگونه آن هشدار قرآنی درباره بازگشت به جاهلیت پس از رحلت پیامبر(ص) تحقق می یابد.

● خلافت قبیله ای

امت اسلامی پس از پیامبر(ص) در نخستین گام، برخلاف آموزه ها و دستورهای صریح، قرآن و فرمان پیامبر(ص) به شیوه جاهلی به انتخاب رهبران جامعه اقدام کردند و در شورایی از رهبران قبایل براساس انگیزه های قبیله ای، رهبرانی را برای جامعه برگزیدند. این گونه است که میان اوس و خزرج و قریش دعوا بر سر رهبری رخ می دهد و هر کسی مقامات قبیله ای خود را به رخ دیگر قبایل می کشد که در نهایت قبیله قریش پیروز این میدان می شود.

دامن زدن به اختلافات قبیله ای تعصبات جاهلی از اموری بود که در همان روزهای آغاز حکومت خلافت قبیله ای نمود پیدا می کند و ترور رهبران قبیله ای در دستور کار قرار می گیرد. در این دوره، تغییرات به قصد بازگشت به اصول جاهلی انجام می گیرد و در دوره عثمان این امر به شدت مورد تاکید و توجه است. از این رو افتخارات قبیله ای و نیز تعصبات عربی در برابر غیرعربی و تبعیض در تقسیم بیت المال دوباره زنده می شود.

در مدت اندکی، شرابخواری، زنبارگی، بزم های شبانه و برگزاری مراسم طرب و خنیاگری و مانند آن چنان در جامعه رواج می یابد که دیگر جز نام اسلام از حقیقت آن خبری نیست.لذا به سادگی با همه اصول اساسی اسلام به مخالفت می پردازند و پوستین وارونه اسلام را به تن امت اسلام می کنند. بنابراین، کشتن اهل بیت(ع) که در قرآن دست کم محبت و مودت ایشان فرض شده در دستور کار قرار می گیرد تا بدان وسیله به خداوند تقرب جویند و به بهشت درآیند. به این معنا که اگر ولایت ایشان به عنوان ولایت اطاعت حتی اگر مورد قبول امت اسلامی نبود، ولی مودت و محبت ایشان می بایست در دستور کار باشد، اما می بینیم که امت حتی به راحتی از این حکم درمی گذرند و نه تنها محبت نمی کنند بلکه با آتش زدن خانه و کشتن فرزند و تیرباران کردن جسد و اسب تاختن بر تن شهیدان اهل بیت(ع) دشمنی و خشم خود را نسبت به پیامبر(ص) و اهل بیت او اعلام می کنند.

پس از مدتی شرایط به گونه ای می شود که زندگی در جامعه اسلامی و تحت حکومت های باطل، به ذلت تبدیل می شود و عزت و کرامت آدمی تباه می شود. امام حسین (ع) به اشکال مختلف این معنا را بیان می کند و می فرماید مرگ با عزت و آزادگی بهتر است از زیستن با ذلت و حقارت یا این که مردن از ننگ و ذلت پذیری بهتر است یا این که مرگ با عزت، زندگی جاوید است و زندگی با ذلت و همراه با ظالمین چیزی جز مرگ نیست.

در این زمانه بازگشت به سوی جاهلیت است که مردم بنده و برده دنیا و جلوه های فریبنده آن هستند و دین لقلقه زبانشان است، تا جایی که گذران زندگی آنها پابرجا باشد، دین را نگهداری می کنند و زمانی که به بلا آزموده شوند، دینداران قلیل اند و حضرت امام حسین(ع) از مردم می خواهد تا به اصول اسلاما پیامبری بازگردند: من شما را به کتاب خدا و سیره پیامبر خدا فرامی خوانم، چرا که در جامعه شما سنت نبوی را از بین رفته و بدعت و فریبکاری را جایگزین آن کرده اند ولذا می کوشد تا امت را به اصلاح آورد و از فساد جاهلی رهایی بخشد: همانا قیام من برای اصلاح امت جدم بود و هدف مهم من امر به معروف و نهی از منکر است.

اما امت اسلام که انقلاب جاهلی کرده است پاسخ درخواست های ایشان را نمی دهد و گوشی برای پذیرش دعوت هایی چون آیا حمایتگری هست که از حریم اهل بیت پیامبر خدا حمایت کند؟ آیا فریادرسی هست که برای رضای خدا به فریاد ما برسد؟ آیا کمک کننده ای است که ما را برای مقابله با استبداد یاری دهد؟ وجود ندارد تا بشنود و پاسخ مناسب و شایسته ای دهد. (نگاه کنید، فرهنگ سخنان امام حسین(ع) و نیز الارشاد فی معرفه حجج الله ج ۲ ص ۱۹)

بنابراین، می توان دریافت که با رحلت پیامبر(ص) امت چگونه به فساد و تباهی جاهلی دچار می شود و رهبران قبیله ای به عنوان خلافت پیامبر(ص) انقلاب جاهلی را رقم می زنند که هنوز هم آثار آن در جوامع اسلامی و بشری نمودار است و مشکلات امت اسلام هنوز هم حل نشده باقی مانده است و تلاش های امامان معصوم(ع) نتوانسته آب رفته را به جوی حقیقت اسلام بازگرداند و امت در مسیر اصلاح و صلح قرار گیرد.

فرشته محیطی



همچنین مشاهده کنید