پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سیاستمدار آرمانی


سیاستمدار آرمانی

نباید این نکته را از نظر دور داشت که از یک طرف تنوع و پیچیدگی شرایط سیاسی جامعه اسلامی پس از پیامبر (ص) با شرایط یک جامعه انقلابی در حد شکل‌گیری با روندهای پس از دوران انقلاب شباهت …

نباید این نکته را از نظر دور داشت که از یک طرف تنوع و پیچیدگی شرایط سیاسی جامعه اسلامی پس از پیامبر (ص) با شرایط یک جامعه انقلابی در حد شکل‌گیری با روندهای پس از دوران انقلاب شباهت بسیار دارد، و از طرف دیگر خلافت علی‌بن‌ابیطالب به‌عنوان رهبر نظام اسلامی تنها موردی در طول تاریخ است که امام معصوم (ع) در راس حکومت قرار گرفته است و با حوادث سیاسی متعدد و پیچیده‌ای که نمونه‌های آن در همه جوامع اتفاق می‌افتد مواجه بوده است. مطالعه مواضع سیاسی علی (ع) در مقاطع مختلف می‌تواند رهگشای پژوهندگان بسیاری در جهت دستیابی به ریشه جریانات سیاسی اسلام و کاربرد آن به‌عنوان الگوهای مطمئن برای پیروان او و بلکه همه بشریت در رویدادهای سیاسی، اجتماعی باشد بویژه آنکه وی امام معصوم بود و قول و فعل و تقریر وی حجت است.

اصولا عکس‌العمل‌های افراد و در شرایط گوناگون و در مقابل جریانات زندگی در شخصیت افراد منعکس می‌شود و بدین ترتیب ظرفیت‌ها سنجیده می‌شوند، هر چه این ظرفیت‌ها وسیع‌تر باشد شخصیت نمود عمیق‌تر به خود می‌گیرد و طبعا اذهان را در ابعاد وسیع‌تری به خودش معطوف می‌کند. علی‌بن ابیطالب شخصیتی است در همین راستا که قرن‌ها است بشریت را در رابطه با خود به فکر فرو برده است، اصلی‌ترین امتیاز وی در کنار این مسئله این است که قلب‌ها و روح‌ها را تسخیر کرده و به آن نور عشق و عرفان بخشیده است و این نیست مگر از فروغ روح بزرگ علی (ع) که توانسته کمالات مختلف انسانی را در یک ظرف با هم جمع کند.

شعله‌های عشق را با حماسه و لبه تیز شمشیر، و شجاعت را با رافت و رحمت، و اشک را با خون، شجاعت علی (ع) فقط در میدان جنگ نبود، بلکه قهرمانی بود در جدال با نفس و دستیابی به صفای باطن و صداقت ایمان و به همین جهت است که قرن‌ها محققین برای وی قلم زده‌اندو معطوف او بوده‌اند و علی‌رغم تتبعات فراوان هنوز از رازهای ناگفته باقی است، و عجب این است که درگیری اندیشه در خصوص وی به حدی است که عده‌ای خدایش خوانده‌اند و عده‌ای کافرش. با مطالعه دوران سرگذشت بشر شاید هیچ شخصی را نتوان یافت که پیروانش به قدری در آزار و شکنجه بوده که حتی نتوانند اسم امام و رهبر خود را بر سر زبان آورند و دشمنانش به این اندازه در محو و نابودی شخصیت او تلاش و جدیت کنند، ولی با این وجود یکی از بزرگترین شخصیت‌های بشری را حائز باشد و نامش بر تارک وجود ثبت گردد.

عمر که یکی از مخالفان اصلی او محسوب می‌شود درباره‌اش می‌گوید: “زنان دیگر عاجزند که چون علی (ع) را به دنیا آورند.” شبلی شمیل نویسنده ماتریالیست مسلک در خصوص وی‌ می‌گوید: “پیشوا علی‌بن ابیطالب، بزرگترین بزرگان، یگانه نسخه‌ای است که نه شرق و نه غرب صورتی مطابق آن اصل ندارد نه در گذشته و نه در جدید.” و جبران خلیل جبران مسیحی درباره او می‌نویسد: “علی از دنیا درگذشت در حالی که شهید عظمت خود شد، از دنیا چشم پوشید در حالی که نماز میان دو لبش بود.” و در آخر جرداق نیز چنین می‌گوید: “ای جهان چه می‌شد اگر هر چه قدرت و قوه داری به کار می‌بردی و در هر زمان علی‌ای با آن عقلش، با آن قلبش، با آن زبانش، با آن ذوالفقارش به عالم می‌بخشیدی”.

سیدرضا علوی