چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

مقام قهرمانی برای شهر توریست ها از وقتی شكیل آمد


یكی از بهترین و منظم ترین تماشاگرانی كه تا به حال دیده ام, طی مسابقه تیم های میامی هیت و نیویورك نیكز در لیگ بسكتبال حرفه ای آمریكا NBA در اواخر هفته پیش بود

تماشاگران چنان یكدست بودند كه به دشواری می شد تشخیص داد در كدام قسمت آدم عادی با چهره های مشهور ادغام شده اند.وقتی مسابقه آغاز شد، ورزشگاه بیش از ظرفیت اش تماشاگر در خود جای داده بود، یك جراح پلاستیك می گفت: «برای مدت سه سال من در اینجا تقریباً تنها بودم و هرجا كه دلم می خواست، می توانستم بنشینم. اما الان هركس مجبور است فقط سرجایش و روی صندلی خودش بنشیند.» آن روز میامی هیت، نیكز را شكست داد تا پانزدهمین بردش را در ۱۶ دیدار آخر خود دشت كند. یك نویسنده روزنامه میامی هرالد می گفت: «این تیم آنقدر خوب است كه می تواند قهرمان شود. برای اولین بار است كه می توان این حرف را با صراحت و قاطعیت زد. در شهر ما معمولاً فوتبال آمریكایی مطرح تر بوده است ولی پیروزی های هیت چیزی خلاف این را نشان می دهد. سرانجام این شهر صاحب یك تیم پرشكوه بسكتبال و چیزی شده است كه سزاوار آن بود.»

اما میامی فقط بعد از جنگ جهانی دوم قابل اسكان و زندگی شد. موقعی كه سفرهای هوایی به این شهر امكان پذیر و شهر گرم و خانه های آن مجهز به تهویه هوا و كولر شد. در سال ۱۹۶۶ شرایط به قدری مساعد شده بود كه این شهر توانست صاحب و حامی یكی از تیم های لیگ «فوتبال آمریكایی» شود و آن تیم میامی دلفینز بود. اما فقط در اواخر دهه ۱۹۸۰ بود كه خود شهر حالت یك محل و مكان برجسته و درجه اول را گرفت. هتل های مستقر در ساحل جنوبی تمیز و ترمیم شدند و سن اهالی شهر نیز قدری پایین تر آمد. اگر در میامی زد و خورد و تیراندازی به خصوص بین «لاتن»های مهاجر و اهالی منطقه یك رسم و روال جاری بود، به آرامی این عادت از شهر رخت بربست.آنگاه نوبت به چهره های مشهور رسید تا احساس امنیت كنند و به شهر بیایند و در آنجا ساكن شوند و وقتی یكی دو چهره معروف سینمایی اقدام به خریداری خانه هایی در سطح شهر كردند، چنان سروصدایی به پا شد كه كشف قاره آمریكا توسط كریستوف كلمب در سال ۱۴۹۲چنان شلوغی و اهمیتی را نیافته بود.

در همان سال ها بود كه تیم هایی در رشته های بیسبال و هاكی نیز در میامی مستقر شدند. تیم بسكتبال هیت چند سال پیشتر و از سال ۱۹۸۸ به راه افتاده و با قبول شكست در تمامی ۱۷ بازی نخست خود به گونه ای به تاریخ پیوسته بود. ولی مشخصه های جغرافیایی و امنیتی و اجتماعی به نفع این شهر رای می دادند. هر روز این شهر بزرگ و مطرح تر می شد. البته این امر شامل قسمت های فقیرنشین شهر نمی شد و در این بخش ها تنها چیزی كه رشد می كرد، حجم فقر و نیاز بود.وقتی كه هیت شروع به بهتر شدن كرد، كمتر كسی اهمیتی برای آن قایل شد. الكساندر وولف نویسنده كتاب كلاسیك بسكتبال «بازی بزرگ دنیای كوچك» روزی به من گفت: «با اطمینان به شما می گویم كه میامی یك شهر ویژه بسكتبال نیست. اصلاً در ایالت فلوریدا (كه میامی در آن واقع است) فوتبال آمریكایی دلمشغولی اول است.»

• ورود مرد فراری از لس آنجلس

البته مشغولیت اول بعد از هنرمندان و چهره های مشهور ساكن در منطقه، در همین راستا بود كه در ماه جولای ۲۰۰۴ (تیرماه امسال) هیت بزرگ ترین ستاره بسكتبال را استخدام كرد. شكیل اونیل پس از درگیری هایی كه با برخی از اعضای لس آنجلس لیكرز داشت از این شهر فرار كرد و همه چیز گواهی می داد كه این مرد گنده و قدرتمند (و شاید هم هنرمند) میامی را به عنوان مقصد بعدی اش تعیین كرده است. بازیكنان بسكتبال اصولاً میامی را دوست دارند. آنجا كه ورزش هم سنگین و هم در عین حال تفریحی است و در نزدیكی یك ورزشگاه همیشه بهترین رستوران ها را برای صرف غذا می یابید و فضای شهر به گونه ای است كه تصور می كنید تمام سكنه آن توریست و مسافرند. آن شب ها كه هیت در «NBA» بازی ندارد می توانید نفرات این تیم را لب ساحل و در حال انجام بازی های دوستانه بسكتبال و رفع خستگی ببینید و هنرمندان نیز در حال تردد هستند و مردم عادی را هم می بینید كه كنار آنها قرار دارند.«شك» در بدو ورود به میامی، یك خانه ویلایی در جزیره ستاره (كه لابد نام آن را به خاطر حضور و زندگی ستاره ها در آنجا چنین برگزیده اند) خریداری كرد و قول داد كه دستاوردهای بزرگی را برای تیم هیت به ارمغان خواهد آورد. شوخی های او از حرف های جدی اش قابل تمییز دادن نبودند. «اگر عكس هایی از من گرفتید كه حالت مناسبی در آنها نداشتم، آنها را فقط در صورتی به نشریات بفروشید كه ۲۰ درصد سهم خود من را نیز بدهید.»

لحظه ای كه «شك» پایش را در میامی گذاشت هركس كه دستش به دهانش می رسید زنگ می زد و خواستار خریداری بلیت های مسابقات میامی هیت می شد. حتی بازی های «پیش فصل» و تداركاتی میامی نیز در استادیوم هایی مملو از جمعیت برگزار می شد. بازی هفته پیش با نیویورك نیز در حضور ۲۰ هزار تماشاگر انجام پذیرفت.الان زمانی است كه بر طبق سنت،گذار چهره های مشهور به میامی می افتد، از هنرمندان آشنا گرفته تا برخی آدم های معتبر جهان ورزش و اقتصاد، برای آنها تماشای درخشش شكیل دلپذیر بوده است و در آن روز خاص نیز شك ۳۳ امتیاز و ۱۸ ریباند را به ثبت رساند.

ولی در كنار او یك عامل هیجان ساز دیگر هم وجود داشته و او دوواین وید جوان است. این «گارد» ۲۳ ساله به جای بازی در میدان ترنم می كند . هنوز همگان معتقدند كه بسكتبال نیز یك ورزش تیمی است اما اگر دو بازیكن برجسته داشته باشید كه به خوبی یكدیگر را كامل كنند، كافی خواهد بود و می تواند راهگشای پیروزی باشد. میامی با اونیل و وید این دو آدم را دارد و چون اینجا میامی است، كمتر كسی از كارهای نمایشی غافل است، قبل از اكثر مسابقات هیت و یا در بین كوارترها هنرمندان سالن را روی سرشان می گذارند و چیزی كه باقی نمی ماند نظم و آرامش است و در این شهر، كمتر چیزی همانی است كه در ظاهر نشان می دهد.وقتی در پایان مسابقه به رختكن هیت رفتیم، یك جفت كفش غول آسا برروی زمین نظر ما را جلب می كرد. لازم نبود كسی بگوید كه این متعلق به شكیل است، فقط یك غول بی شاخ و دم می تواند پاهایش این قدر بزرگ باشد و البته فقط اوست كه روی كفش هایش نیز چند آرم تجاری خاص جلب نظر می كند. یك عكس نیز بر دیوار نصب است كه او را در حال دانك كردن نشان می دهد. كاری كه اگر دیگران باید بپرند تا انجامش دهند، او آن را بدون پرش به انجام می رساند.

در رختكن نیكز هم می شد مردی را دید كه قرار بود شك را مهار كند. نظرمحمد «گارد» نیویورك را می گوییم. آیا طی بازی «شك» به او چیزی را گفته بود. «او دید كه روی شانه ام عكس و نشان او را خالكوبی كرده ام. آدم جالبی است. گفت برعلیه تو اعلام جرم می كنم.»

نظرمحمد خندید و رفت، ولی قبل از رفتن این را هم گفت: «به شك گفتم باید به من یك پول حسابی هم بدهی، چون برایت مجانی تبلیغ كرده ام.»

با این حال همه می پرسند آیا شك به تبلیغ اضافی هم احتیاج دارد. به خصوص اگر ژوئن (خرداد) آینده حكم قهرمانی هیت را هم مثل لیكرز در «NBA» صادر كند؟



همچنین مشاهده کنید