دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مرگ هرگز نمی میرد


مرگ هرگز نمی میرد

یادداشتی بر مجموعه شعر «روزی برای تو خواهم گفت» سروده احمد رضا احمدی

«... من حاضر نیستم یک کلمه را بیخودی به خاطر وزن بکشم، وزن را می‏کشم...»

احمد‌رضا احمدی ۱

«روزی برای تو خواهم گفت» مجموعه شعری است از احمد‌رضا احمدی که ۱۳ «شعر» ، ۳۸ «نثر»، ۱۰ «شعر‌ وُ نثر» را در بر می‏گیرد. اشعار این دفتر از نظر قالب در نوع شعر «موج نو» قرار می‏گیرند زیرا نه تنها وزن عروضی ندارند بلکه آهنگ و موسیقی آنها حتا مانند شعر سپید هم آشکار نیست. در حقیقت منطق غیر نثری آنها و تشبیهات و استعارات نوین آنها یعنی مجموعا زبان شعری، بدانها، آهنگی معنوی می‏بخشد که در نثر دیده نمی‏شود: چه لحظه‏ها که ما توقف کردیم/ تا مرگ هم توقف کند/ اما مرگ سرشار از امید/ ما را رها نمی‏کرد/ دستی از آسمان به زمین آمد/ که ما را فریب دهد/ که در خانه بمانیم/ در خانه ماندیم/ اما چشم یاری نمی‏کرد/ که بنفشه‏ها را ببینیم/ ما به یاد نداشتیم/ که چه بر تن داریم/ یا تکه گونی‏ای که از پاییز/ مانده بود/ بر تن داریم/ چه حادثه ای بود/ که ناگهان/ ترقه ترکید/ و خورشید طلوع کرد/ ۲

نثرهای این دفتر نثرهایی شاعرانه( Poetic Pose) ‏اندزیرا شبیه شعرند و پُرند از هنجار افزایی‏های ادبی یا شعری که به زبان عادی بلکه عامیانه امروز بار شده است، یعنی مختصات شعری از قبیل آهنگ، سجع، و بازی‏های لفظی (بدیع) و عناصر خیال‏آفرین به زبان اضافه شده است (Extra regularity). فکر و تخیل جدید زبان را در زیر فشار خود خم کرده است و به آن شکل‏های غریبی داده است. ابهام، اسناد مجازی، تشخیص و...‌بر تمام زوایای نثر چیره شده‏اند. بدینسان با هنجارهایی مواجهیم که مالوف نثر متعارف نیست. این هنجارها نسبت به هنجارهای ادبی متعارف تازگی دارد و علاوه بر نشان دادن این که این نثر ادبی است نشان می‏دهد نثرِ نوِِ احمد‌رضا احمدی سبک داری است: درختان باران‏زده را در ماتم و نیستی چندین بار هجا کردیم، چه سود که درختان برگ‏ها را نثار باران کرده بودند به آسانی دانستیم مرگ در کمین ما پشت درختان تنومند مخفی است. رگ‏های دستانمان نمایان و حریق‏زده در آفتاب می‏درخشیدند، این برای مرگ نشانی خوبی بود که ما را زود و بدون زحمت به چنگ آورد. دیگر سخن از هستی و نیستی نبود سخن از آرشه ویلنی بود که در سرما یخ می‏بست و کودکی از وحشت بمباران نام مادر خود را فراموش کرده بود، مادر مرگ را صدا می‏کرد خاطرات ما تکه‏تکه می‏شد به کودک اصابت می‏کرد برگی از پاییز جدا شد کنار ما به سنگ اصابت کرد، برقی زد و سپس ناپدید شد. تو مدام می‏گریستی برگ‏ها برای تو شفا نبود، حتی عشق هم ترا تسلّی نبود، می‏دانستی مرگ پنهان در پشت درختان تنومند ما را از عکس‏های عروسی مان شناخته است. ۳

شعر وُ نثر‏های این دفتر ترکیبی از شعرها وُ نثرهای احمد‌رضا احمدی است: بر زمین پای می‏کوبد که ما را متوجه حرکت زمین و سیارات کند که در یک فنجان چای سرد می‏شود وقفه‏ای نیست زمین می‏چرخد/ حدس‏های ما درباره آینده ـ دختران دم بخت، رسیدن انگورها، خوشبختی ـ لمیدن زیر تاک‏های انگور به یاس مبل می‏شود خیال می‏کردیم پایز به ما دلخوشی و شور می‏دهد پس تا پایان پایز صبر کردیم و صبور بودیم اما چه شد/ روزها از حوصله ما بیرون بود/ قطراتی آب از ناودان‏ها بر سرمان می‏ریخت/ سپس هیچ در هیچ/ به کنارم نشسته بودی/ ساعت حرکت قطار را می‏پرسیدی/ هنگامی‏که هواپیمای تو در اقیانوس سقوط کرد/ مردان و زنان در خانه‏ها پرده‏ها می‏کشیدند/ که شام را در سکوت بخورند/ ناخواسته و با دلشوره/ سوار قطار شدیم/ نمی‏دانستیم به راستی قطار کجا می‏رود/ می‏خواستیم در بمباران هوایی از / پایتخت دور شویم/ در قطار به هنگام آژیر/ پتوها سقفی از سیمان است/ صدای آژیر را می‏شنیدیم/ حتی آهی هم نکشیدیم/ طیاره‏های عراقی اطرف ایستگاه/ راه آهن را بمباران کردند/ قطار به راه افتاد/ اما لختی بعد/ قطار در سکوت ما در اندوه و / بی سرانجامی در کنار بهمن مانده بود/ ما بهت‏زده/ در واگن‏های تاریک/ پرتقال‏ها را از پوست جدا می‏کردیم. ۴

● شعر‌ وُ نثر‌های این دفتر شعرهایی منثور

(Prose Poem) اند ـ‌ مانند برخی از آثار آرتور رمبو، اسکار وایلد و تی اس الیوت ـ که احمد‌رضا احمدی آنها را به صورت ترکیب شعر وُ نثر نوشته است. در این شعر‌ وُ نثر‌ها صنایع ادبی و تصاویر شاعرانه دیده می‏شود. سخن آخر اینکه ایده و مفهوم مهم و مکرر و گسترده (درونمایه) «اشعار»، «نثرها» و «شعر وُ نثرهای» این دفتر تمِ «مرگ» (تمِ مرکزی و اصلی) است و تم‏های فرعی در حول و حوش آن پراکنده‏اند البته به رغم اینکه تمِ این «اشعار»، «نثرها» «شعر وُ نثرها» واحد است اما موضوعات آنها متنوع‏اند.

علی حسن‏زاده

پا‌نوشت‏ها:

(۱) فرخ‏زاد، فروغ، از نیما تا بعد، برگزیده ای از شعر امروز ایران، با انتخاب فروغ فرخ‏زاد، تهران: انتشارات مروارید: چاپ هفتم: ۱۳۷۷، ص ۳۱۱

(۲) احمدی، احمد‌رضا، روزی برای تو‌ خواهم گفت، تهران: نشر ثالث، ۱۳۸۷، صص ۲۸ـ ۲۹

(۳) همان، صص ۷۶ـ ۷۷

(۴) همان، صص ۱۳۸، ۱۳۹، ۱۴۰