جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فرار هالیوودی از ایران,ماجرای گریختن ۶ گروگان آمریكایی


فرار هالیوودی از ایران,ماجرای گریختن ۶ گروگان آمریكایی

این متن به عملیات سازمان جاسوسی آمریكا در سال ۱۹۸۰ برای نفوذ به ایران و خارج ساختن شش تن از كارمندان سفارت خود كه توانسته بودند در گیرودار تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام از مهلكه بگریزند می پردازد آنچه می خوانید تلخیص خاطرات آنتونیو جِی مندز ـ طراح و مجری عملیات نفوذی در ایران ـ است كه از هالیوود به عنوان پوشش جاسوسی استفاده كردند

آماده‌باش كامل بر سیا حاكم بود. اداره ما نیز همچون بیشتر بخشها و زیر‌مجموعه‌های سازمان اطلاعات و امنیت به‌طور شبانه‌روزی فعالیت می‌كرد. فضایی كه حالت فوق‌العاده وپیچیدگی كار ما به‌وجود آورده بود داستانهای متعددی را درباره خلاقیتها و ابتكارات عملیاتی و فنی ما بر سر زبانها انداخت.

●مأموریت جدید، چالش جدید

روز یازدهم دسامبر ۱۹۷۹ (كه یك ماه از تسخیر سفارت در تهران گذشته بود ) مرا از ریاست بخش هویتهای مستعار اداره خدمات فنی به ریاست شعبه تأیید اصالت اسناد این اداره گماردند. مأموریت عملیاتی من در سراسر دنیا ساختن هویتهای مستعار، تهیه و تدارك اسناد و مدارك جعلی، بررسی قانونی و اصالت‌یابی مدارك مشكوك در راستای عملیات ضد تروریستی، یا مقاصد ضد اطلاعاتی بود.

برای حل‌و‌فصل قضیه شش كارمند وزارت خارجه (كه در سفارت كانادا در ایران پناه گرفته بودند) ابزار و امكاناتی نیاز داشتم و این در نخستین روزهای سِمُت جدیدم چالش بزرگی به حساب می‌آمد. ابتدا بدون فوت‌ وقت تیم كوچكی برای كار روی این مسئله تشكیل دادم.

پیچیدگی و حساسیت كار بسیار بالا بود. پناه‌جویان سفارت كانادا در تهران دارای پرونده اطلاعاتی بودند و ما باید در یك هماهنگی با دولت و سیاستمداران ارشد آمریكا و دولتمردان كانادایی برای آنها هویت جدیدی می‌تراشیدیم. ریسك عملیات، فوق‌العاده بالا بود و در صورت شكست، ضمن جلب توجه جهان به قضیه تازه، اوضاع آمریكا نیز وخیم‌تر می‌شد و حتی سرنوشت گروگانهای سفارت را نیز در معرض خطر جدی قرار می‌داد. علاوه بر این، كاناداییهای مقیم ایران، سفیر و اتباعشان و نیز امنیت سفارتخانه آنهادر صورت شكست، تحت ‌تأثیر قرار می‌گرفت. با این حال ما برای موفقیت خود متكی به تجربه موفقیت‌‌آمیز و چشمگیر چندین ساله خود در عملیات های مشابه بودیم.

●گردآوری اطلاعات مقدماتی

چندی پیش توانسته بودیم یكی از مأموران خود را از طریق فرودگاه مهرآباد از ایران خارج سازیم. وی در مورد نحوه حراست از فرودگاه و قابلیتها و كارآیی عوامل حراست و كنترل، اطلاعات فنی چند‌جانبه‌ای در اختیارمان نهاده بود. حال باید در مورد صحت و سقم اطلاعات جدید و اطمینان از روزآمد بودن آنها به‌ویژه بخش مربوط به كنترل مدارك مسافران تجزیه و تحلیل كرده و به یك جمع‌بندی برسیم، تا مجبور نشویم از صفر آغاز كنیم.

چند تن از افسران و مأموران جاسوسی و اطلاعاتی ما برای گردآوری اطلاعات به‌طور دائم به ایران رفت‌و‌آمد می‌كردند.ادامه كار آنها به‌دلیل استفاده از منابع و اطلاعات آنها بود.

●گذرنامه

سؤال ما در مورد گذرنامه این بود كه از گذرنامه‌های عادی آمریكایی استفاده كنیم، یا گذرنامه‌های كانادایی، یا سایر كشورها.

نظر مدیران سیا درباره جعل گذرنامه‌های خارجی مثبت نبود. زیرا نگران بودند كه افرادشان به علت عدم آشنایی با جوانب یك داستان پوششی خارجی نتوانند از عهده كار برآیند. از طرفی، ایرانیان به دو گذرنامه خارجی جعل‌‌شده توسط اداره خدمات فنی در سفارت آمریكا كه متعلق به دو مأمور سیا در تهران بود دست‌ یافته و از این بابت نگرانی آمریكا را تشدید كردند. یكی از مأموران در میان گروگانهای سفارتخانه بود. كشف گذرنامه‌های جعلی بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های ایرانی و سایر كشورها داشت.

در مورد گذرنامه‌های كانادایی تردید داشتیم كه كانادا به نقض قوانین گذرنامه‌ای كشور خود تمایل داشته باشد. گمان نمی‌كردیم اتاوا حاضر باشد در صورت لو رفتن مقاصد واقعی ما و استفاده شهروندان آمریكایی از گذرنامه‌های كانادایی، شهروندان و اموال خود را در ایران در معرض خطر مضاعف گذارد.

با در نظر گرفتن همه جوانب، سرانجام با وجود تمام خطرها استفاده از گذرنامه‌های كانادایی تأیید شد.سرانجام تصمیم بر این شد كه روی گزینه فوق كار كنیم، اما پیش از آن تمركز خود را بر ساخته و پرداخته كردن سرپوش نجات آن شش نفر گذاشتیم.

●در جست‌وجوی اطلاعات

جست‌وجوی همه‌جانبه‌ای را برای كسب اطلاعات و اخبار از افراد و گروههایی كه از طریق فرودگاه مهرآباد به داخل یا خارج ایران تردد می‌كنند آغاز كردیم. در این اثنا، بخش خاور نزدیك مدیریت عملیات سیا گزینه دیگری را پیشنهاد كردند: فراری دادن گروگانها به تركیه از راه زمین، به كمك یك قاچاقچی و از مسیر مخصوص این افراد.

بر طبق آخرین اطلاعات ،متوجه شدیم گروههایی كه قانونی به ایران سفر می‌كنند شامل كارشناسان نفتی شركتهای اروپایی، تیمهای خبری همه كشورها، جویندگان عتیقه و خیرخواهان سراسر دنیا هستند. جمع زیادی از این افراد را شهروندان ‌آمریكایی تشكیل می‌دادند كه با توجه به سابقه و الگوی این گروهها و نظارت دقیق و كنترلی كه نیروهای امنیتی و اداره مهاجرت ایران بر این آدمها اعمال می‌كرد هیچ‌یك به درد مقاصد ما نمی‌خوردند. به اعتقاد ما می‌بایست مأموران اطلاعاتی حرفه‌ای ما تحقیق نهایی را در خاك ایران انجام دهند و ضمن ملاقات با آن شش تن اوضاع روحی و روانی و توانایی ایشان برای اجرای عملیات را ارزیابی كنند.

از مدیران ارشد بخش خاور نزدیك تقاضای ملاقات كردیم تا موقعیت خود را برای آنها تشریح كرده و گزینه‌ها را در میان گذاریم. اطلاع داشتیم كارمند عالی‌رتبه بخش خاور نزدیك كه در امر نجات شش آمریكایی مشاركت داشت و در این بحران رابط ما با كاناداییها بود قبلاً در اُتاوا مذاكراتی با مقامات یكی از وزارتخانه‌های این كشور انجام داده و موضوع گذرنامه‌ها را نیز در مذاكراتش گنجانده بود. ملاقات ما با كارمندان بخش خاور نزدیك مفید بود و آنها به طور اصولی با مواضع ما موافقت كردند.

نگرانی كاناداییها از بابت ساز‌و‌كار فرار گروگانها و نحوه استفاده از گذرنامه‌های كانادایی قابل درك بود، بنابراین پیشنهاد كردیم از طرف اداره‌ خدمات فنی نماینده‌ای را به اُتاوا گسیل كنیم تا جزئیات عملیات را برای ایشان تشریح كند.

من به همراه جومیسوری، ـ از متخصصان مدارك اداره خدمات فنی ـ بی‌ درنگ به اتاوا عزیمت كردیم. عكسهای گذرنامه‌ای و اطلاعات زیستی مستعار متناسب با شرایط فیزیكی آن شش نفر را به امید متقاعد ساختن كاناداییها به آنها ارائه كردیم.

پیشتر طی تماسی با تایلور ـ سفیر كانادا ـ از او در مورد تمایلش به مشاركت و مساعدت در امر برنامه‌ریزی عملیات نجات مخفی جویا شده بودیم و پاسخهای او موجب دل‌گرمی ما شده بود.

در مذاكراتمان با مقامات كانادایی فهمیدیم طی قوانین موضوعه این كشور صدور گذرنامه كانادایی برای اتباع غیركانادایی صرفاً برای مقاصد انسان‌دوستانه مانعی ندارد. با علم به این موضوع بلافاصله برای شش میهمان سفارت كانادا در تهران تقاضای صدور شش گذرنامه احتیاطی كردیم. و دو گذرنامه اضافی نیز برای استفاده "اسكورتهای" سیا. كاناداییها در مورد تقاضای اول ما مخالفتی نكردند، اما چون در قوانین مجلس این كشور صدور گذرنامه به مأموران اطلاعاتی، حرفه‌ای پیش‌بینی نشده بود تقاضای دوم را رد كردند.

لُن دیگالدو، رابط ما در وزارتخانه كانادایی به‌طرز معجزه‌آسایی به یك ایراد ظریف و حساس در كار ما برخورد كه تذكر وی بسیار به‌جا و به‌موقع صورت گرفت. نام مستعاری كه برای یكی از آن شش تن انتخاب كرده بودیم نامی عبری بود كه دركشورهای مسلمان حساسیت‌زاست. بلافاصله نام مناسبی جایگزین نام قبلی كردیم.

مرحله بعدی شامل گفت‌وگو درباره مشخصات و داستان پوششی بودكه برنامه های خود را درباره پوشش گروهی و پوشش فردی، لزوم گردآوری اطلاعات بیشتر از مسافران، اعزام مأمور یا مأمورانی به تهران برای تحقیقات نهایی راجع به حراست و كنترل فرودگاه و ملاقات با شش میهمان مخفی سفارت كانادا توضیح دادیم.

در این ملاقات فرصتی پیش آمد تا ایده‌ای را كه در خانه‌ام پیش از عزیمت به كانادا راجع به مشخصات و داستان پوششی در ذهنم شكل گرفته بود مطرح كنم. وقتی جزئیات چنین داستانهایی با تجارب عملی یا سابقه استفاده‌كننده كاملاً منطبق باشد، نتیجه مطلوبی خواهد داشت. شرح و بسط داستان در صورت امكان باید به حدی كسل‌كننده باشد كه ناخواسته توجه كسی جلب نشود. در این مورد خاص می‌بایست شاخ و برگهایی به آن می‌افزودیم كه كسی بو نبرد این یك پوشش عملیاتی است.

●مشورت با هالیوود

در منصب ریاست بخش هویتهای مستعار اداره خدمات فنی سازمان سیا از خدمات و نظرات مشاوران متعددی در صنعت سرگرمی و تفریحات بهره‌مند شده بودم. جهت مشورت در اَمر گریم به سراغ جِروم كالووی، هنرمند فوق‌العاده خبره این رشته رفتیم. او مفتخر به دریافت چند جایزه از سازمان سیا از جمله «نشان لیاقت» از این سازمان شده بود. سازمان سیا به این سادگیها به افراد غیر پرسنلی خود نشان اعطا نمی‌كند. انگیزه جروم برای كمك به ما كاملاً میهن‌پرستانه بود.

ما قبلاً جروم را در قضایای بحران گروگان‌گیری درگیر ساخته بودیم. یك هفته پس از تصرف سفارتخانه ما در تهران از او دعوت كردم به واشنگتن بیاید. بیست و چهار ساعته به مدت پنج روز به كمك او و تیم هویت مستعار برای تكمیل یك نقشه فریب زحمت كشیدیم كه سرانجام با صدور دستوری مبنی بر انصراف از این نقشه، جروم به كالیفرنیا بازگشت.

هنرمند زبردست ما پیش از عزیمت دوباره تمایل خویش را به هرگونه كمك برای نجات گروگانها اعلام كرد. در اتاوا كه بودم از هتل با جروم تماس گرفته از او پرسیدم برای اعزام یك تیم پیش‌ قراول برای مكان‌یابی صحنه‌های فیلم چند نفر لازم است. جروم هشت نفر با این مسئولیتها را نام برد: مدیر تولید، تصویربردار، مدیر هنری، مدیر حمل‌ونقل، مشاور متن، همكار تهیه‌كننده، مدیرمالی، و كارگردان. این گروه لوكیشن را از نقطه‌نظر هنری، لجستیك و مالی ارزیابی می‌كنند.طبق یك حساب سرانگشتی حتی یك فیلم‌برداری چند روزه میلیونها دلار خرج روی دستمان می‌گذاشت.

فیلمسازی در دنیا روال تعریف‌شده‌ای ندارد. بنابراین گشت‌و‌گذار كمپانیهای فیلمسازی هالیوود برای پیدا كردن یك خیابان یا تپه مناسب با صحنه‌ای از سكانسهای فیلمشان تعجب كسی را برنمی‌انگیزد.

پژوهشگر: ع.ف. آشتیانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.