جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
دعای ابوحمزه ثُمالی
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشاینده مهربان
اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بی فی
خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من
حیلَتِکَ مِنْ اَینَ لِی الْخَیرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَینَ
با حیلهات. از کجا خیری به دست آورم ای پروردگار من با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو و از کجا
لِی النَّجاه وَلا تُسْتَطاعُ اِلاّ بِکَ لاَ الَّذی اَحْسَنَ اسْتَغْنی عَنْ عَوْنِکَ
نجاتی برایم باشد با اینکه نجاتی نتوان یافت جز به کمک تو. نه آن کس که نیکی کند بی نیاز است از کمک تو
وَرَحْمَتِکَ وَلاَ الَّذی اَسآءَ وَاجْتَرَءَ عَلَیکَ وَلَمْ یرْضِکَ خَرَجَ عَنْ
و رحمتت و نه آنکس که بد کند و دلیری بر تو کند و خوشنودیات نجوید از تحت قدرت تو بیرون رود
قُدْرَتِکَ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ بگوید تا آنکه نفس قطع شود [بِکَ] عَرَفْتُکَ
ای پروردگار من ... بهوسیله خودت من ترا شناختم
وَاَنْتَ دَلَلْتَنی عَلَیکَ وَدَعَوْتَنی اِلَیکَ وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَ
و تو مرا برخود راهنمایی کردی و بهسوی خود خواندی و اگر تو نبودی من ندانستم که تو کیستی
اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی اَدْعوُهُ فَیجیبُنی وَ اِنْ کُنْتُ بَطیـئاً حینَ یدْعوُنی
ستایش خدایی را که میخوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتی میخواندم بهکندی به درگاهش روم
وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی اَسْئَلُهُ فَیعْطینی وَاِنْ کُنْتُ بَخیلاً حینَ یسْتَقْرِضُنی
و ستایش خدایی را که میخواهم از او و به من عطا میکند و اگرچه در هنگامی که او از من چیزی قرض خواهد من بخل کنم
وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی اُنادیهِ کُلَّما شِئْتُ لِحاجَتی وَاَخْلوُ بِهِ حَیثُ شِئْتُ
و ستایش خدایی را که هرگاه برای حاجتی بخواهم او را ندا کنم و هر زمان بخواهم برای
لِسِرِّی بِغَیرِ شَفیـع فَیقْضی لی حاجَتی اَلْحَمْدُللهِِ الَّذی لا اَدْعُو غَیرَهُ
راز و نیاز بدون واسطه با او خلوت کنم و او حاجتم را برآورد. ستایش خدایی را که جز او
وَلَوْ دَعَوْتُ غَیرَهُ لَمْ یسْتَجِبْ لی دُعآئی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی لا اَرْجُو
کسی را نخوانم و اگر غیر او دیگری را میخواندم دعایم را مستجاب نمیکرد و ستایش خدایی را که بهجز او
غَیرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَیرَهُ لاََخْلَفَ رَجآئی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی وَکَلَنی
امید ندارم و اگر به غیر او امیدی داشتم ناامیدم میکرد و ستایش خدایی را که مرا به حضرت خود
اِلَیهِ فَاَکْرَمَنی وَلَمْ یکِلْنی اِلَی النّاسِ فَیهینُونی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی
واگذار کرده و از این رو به من اکرام کرده و به مردم واگذارم نکرده که مرا خوارکنند و ستایش خدایی را که
تَحَبَّبَ اِلَی وَهُوَ غَنِی عَنّی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی یحْلُمُ عَنّی حَتّی کَاَ نّی
با من دوستی کند در صورتی که از من بی نیاز است و ستایش خدایی را که نسبت به من بردباری کند تا به جایی که
لا ذَنْبَ لی فَرَبّی اَحْمَدُ شَیء عِنْدی وَاَحَقُّ بِحَمْدی اَللّـهُمَّ اِنّی اَجِدُ
گویا گناهی ندارم. پس پروردگار من ستودهترین چیزها است نزد من و به ستایش من سزاوارتر است. خدایا من همه راههای
سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَیکَ مُشْرَعَهًٔ وَمَناهِلَ الرَّجآءِ اِلَیکَ مُتْرَعَهًٔ
مقاصد را به سوی تو باز میبینم و چشمههای امید را بهسویت سرشار مییابم
وَالاِْسْتِعانَهَٔ بِفَضْلِکَ لِمَنْ اَمَّلَکَ مُباحَهًٔ وَاَبْوابَ الدُّعآءِ اِلَیکَ
و یاری جستن به فضل تو برای آرزومندانت مباح و بیمانع است و درهای دعا بهسوی تو برای
لِلصّارِخینَ مَفْتوُحَهًٔ وَاَعْلَمُ اَنَّکَ لِلرّاجی بِمَوْضِعِ اِجابَهٔ وَلِلْمَلْهوُفینَ
فریادکنندگان باز است و به خوبی می دانم که تو برای اجابت شخص امیدوار آمادهای و برای فریادرسی اندوهگینان
بِمَرْصَدِ اِغاثَهٔ وَاَنَّ فِی اللَّهْفِ اِلی جوُدِکَ وَالرِّضا بِقَضآئِکَ عِوَضاً
مهیای فریادرسی هستی و بهراستی میدانم که در پناهندگی به جود و کرمت و خشنودی به قضا و قدرت عوضی است
مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَمَنْدوُحَهًٔ عَمّا فی اَیدِی الْمُسْتَاْثِرینَ وَاَنَّ
از جلوگیری کردن بخیلان و گشایشی است از احتیاج بدانچه در دست دنیاطلبان است و بهراستی
الرّاحِلَ اِلَیکَ قَریبُ الْمَسافَهِٔ وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاّ اَنْ
کوچ کننده به درگاهت راهش نزدیک است و مسلماً تو از خلق خود در حجاب نشوی مگر آنکه
تَحْجُبَهُمُ الاَْعمالُ دوُنَکَ وَقَدْ قَصَدْتُ اِلَیکَ بِطَلِبَتی وَتَوَجَّهْتُ اِلَیکَ
کردارشان میان آنها و تو حاجب شود و من با مطلبی که دارم قصد تو را کرده
بِحاجَتی وَجَعَلْتُ بِکَ اسْتِغاثَتی وَبِدُعآئِکَ تَوَسُّلی مِنْ غَیرِ
و با حاجت خود رو به درگاه تو آوردم و استغاثهام را به درگاه تو قرار دادم و دعای تو را دست آویز خود کردم بی آنکه من
اسْتِحْقاِ لاِسْتِماعِکَ مِنّی وَلاَ اسْتیجاب لِعَفْوِکَ عَنّی بَلْ لِثِقَتی
استحقاق داشته باشم که تو از من بشنوی و نه مستوجب آنم که از من بگذری بلکه بدان اعتمادی که من
بِکَرَمِکَ وَسُکوُنی اِلی صِدِِْ وَعْدِکَ وَلَجَائ اِلی الاْیمانِ
به کرم تو دارم و آن اطمینانی که به درستی وعدهات دارم و به خاطر پناهندگیام به ایمان
بِتَوْحیدِکَ وَیقینی بِمَعْرِفَتِکَ مِنّی اَنْ لا رَبَّ [لی] غَیرُکَ وَلا اِلـهَ اِلاّ
و اعتقادی که بر یگانگی تو دارم و یقینی که به معرفت و شناسایی تو دارم که میدانم پروردگاری غیر
اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ اَللّـهُمَّ اَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُکَ حَقٌّ وَوَعْدُکَ
تو نیست و معبودی جز تو وجود ندارد یگانهای که شریکی برایت نیست خدایا تو فرمودی و گفتارت حق و وعده ات
صِدٌِْ وَاسْئَلوُا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَ اللهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً وَلَیسَ مِنْ
راست است (که فرمودی) «و درخواست کنید خدا را از فضلش که بهراستی او به شما مهربان است» و رسم تو چنان نیست
صِفاتِکَ یا سَیدی اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِیهَٔ وَاَنْتَ الْمَنّانُ
ای آقای من که دستور سوال بدهی ولی از عطا و بخشش دریغ نموده و خودداری کنی و تویی بخشاینده
بِالْعَطِیاتِ عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِکَ وَالْعائِدُ عَلَیهِمْ بِتَحَنُّنِ رَاْفَتِکَ اِلـهی
به عطایا بر اهل کشور خود و متوجه بدانها به مهربانی و رأفتت. خدایا
رَبَّیتَنی فی نِعَمِکَ وَاِحْسانِکَ صَغیراً وَنَوَّهْتَ بِاسْمی کَبیراً فَیامَنْ
مرا در خردسالی در نعمتها و احسان خویش پروریدی و در بزرگی نامم را بر سر زبانها بلند کردی پس ای که
رَبّانی فِی الدُّنْیا بِاِحْسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ وَاَشارَ لی فِی الاْخِرَهِٔ
در دنیا مرا به احسان و فضل و نعمتهای خود پروریدی و برای آخرتم
اِلی عَفْوِهِ وَکَرَمِهِ مَعْرِفَتی یا مَوْلای دَلیلی عَلَیکَ وَحُبّی لَکَ شَفیعی
به عفو وکرم اشارت فرمودی ای مولای من شناساییام به تو راهنمای من بهسوی تو است و محبتی که به تو دارم شفیع من است
اِلَیکَ وَاَنـَا واثِقٌ مِنْ دَلیلی بِدَلالَتِکَ وَساکِنٌ مِنْ شَفیعی اِلی
به درگاهت و من از راهنمایی کردن این دلیلم بهسوی تو مطمئنم و از پذیرفتن شفیعم از جانب تو
شَفاعَتِکَ اَدْعوُکَ یا سَیدی بِلِسان قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ اُناجیکَ
آسوده خاطرم. میخوانمت ای آقای من به زبانی که گناه لالش کرده. پروردگارا با تو راز گویم
بِقَلْب قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ اَدْعوُکَ یا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِیاً خآئِفاً اِذا
بهوسیله دلی که جنایت به هلاکتش کشانده میخوانمت. ای پروردگار من هراسان و خواهانو امیدوار و ترسان،
رَاَیتُ مَوْلای ذُنوُبی فَزِعْتُ وَاِذا رَاَیتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ
ای مولای من هنگامی که گناهانم را مشاهده میکنم هراسان شوم و چون بزرگواری تو را بینم به طمع افتم. خدایا اگر بگذری
فَخَیرُ راحِم وَاِنْ عَذَّبْتَ فَغَیرُ ظالِم حُجَّتی یا اَللهُ فی جُرْاَتی عَلی
بهترین مهرورزی و اگر عذاب کنی ستم نکردهای، دلیل و بهانه من ای خدا در اینکه دلیری کنم
مَسْئَلَتِکَ مَعَ اِتْیانی ما تَکْرَهُ جُودُکَ وَکَرَمُکَ وَعُدَّتی فی شِدَّتی مَعَ
در سوال کردن از تو با اینکه رفتارم خوشایند تو نیست همان جود و کرم تو است و ذخیره من در سختیام با
قِلَّهِٔ حَیائی رَاْفَتُکَ وَرَحْمَتُکَ وَقَدْ رَجَوْتُ اَنْ لا تَخیبَ بَینَ ذَینِ
بی شرمی من همان رأفت و مهربانی تو است و بهراستی امیدوارم که نومید مکنی میان این وآن آرزویم را
وَذَینِ مُنْیتی فَحَقِّقْ رَجآئی وَاسْمَعْ دُعآئی یا خَیرَ مَنْ دَعاهُ داع
پس امیدم را صورت عمل ده و دعایم را شنیده گیر ای بهترین کسی که خوانندگان بخوانندش
وَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راج عَظُمَ یا سَیدی اَمَلی وَسآءَ عَمَلی فَاَعْطِنی
و برتر کسی که امیدواران بدو امید دارند ای آقایم، آرزویم بزرگ و عملم زشت است پس تو
مِنْ عَفْوِکَ بِمِقْدارِ اَمَلی وَلا تُؤاخِذْنی بِاَسْوَءِ عَمَلی فَاِنَّ کَرَمَکَ
از عفو خویش به اندازه آرزویم به من بده و مرا به بدترین عملم مؤاخذه مکن زیرا کرم تو برتر است
یجِلُّ عَنْ مُجازاهِٔ الْمُذْنِبینَ وَحِلْمَکَ یکْبُرُ عَنْ مُکافاهِٔ الْمُقَصِّرینَ
از مجازات گنهکاران و بردباریات بزرگتر است از مکافات تقصیرکاران
وَاَ نَا یاسَیدی عائِذٌ بِفَضْلِکَ هارِبٌ مِنْکَ اِلَیکَ مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ
و من ای آقایم به فضلت پناهنده گشته و از تو بهسوی خودت گریختهام و خواستارم آنچه را وعده کردی از
الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِکَ ظَنّاً وَما اَ نَا یا رَبِّ وَما خَطَری هَبْنی
چشم پوشی نسبت به کسی که خوش گمان به تو است، من چهام پروردگارا؟ و چه اهمیتی دارم؟ مرا
بِفَضْلِکَ وَتَصَدَِّْ عَلَی بِعَفْوِکَ اَی رَبِّ جَلِّلْنی بِسَِتْرِکَ وَاعْفُ عَنْ
به فضل خویش ببخش با عفو خود بر من نیکی کن و منت گذار، پروردگارا مرا به پوشش خود بپوشان
تَوْبیخی بِکَرَمِ وَجْهِکَ فَلَوِ اطَّلَعَ الْیوْمَ عَلی ذَنْبی غَیرُکَ ما فَعَلْتُهُ
و به کرم ذاتت از سرزنش کردن من درگذر پس اگر دیگری جز تو بر گناهم آگاه میشد آن گناه را انجام نمیدادم
وَلَوْ خِفْتُ تَعْجیلَ الْعُقوُبَهِٔ لاَ اجْتَنَبْتُهُ لا لاَِنَّکَ اَهْوَنُ النّاظِرینَ وَاَخَفُّ
و اگر از زود به کیفر رسیدن میترسیدم باز هم خودداری میکردم و اینکه با این وصف گناه کردم نه برای آن بود که تو سبکترین بینندگانی
الْمُطَّلِعینَ[ عَلَی ]بَلْ لاَِنَّکَ یارَبِّ خَیرُ السّاتِرینَ وَاَحْکَمُ الْحاکِمینَ
و یا بی مقدارترین مطلعین هستی بلکه برای آن بود که تو ای پروردگار من، بهترین پوشندگان و حکم کنندهترین حاکمان
وَاَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ سَتّارُ الْعُیوُبِ غَفّارُ الذُّنوُبِ عَلاّمُ الْغُیوُبِ تَسْتُرُ
و گرامیترین گرامیان و پوشاننده عیوب و آمرزنده گناهانی. گناه را به کرمت میپوشانی
الذَّنْبَ بِکَرَمِکَ وَتُؤَخِّرُ الْعُقوُبَهَٔ بِحِلْمِکَ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی حِلْمِکَ بَعْدَ
و کیفر را به واسطه بردباریات به تأخیر اندازی پس تو را ستایش سزا است بر بردباریات، پس
عِلْمِکَ وَعَلی عَفْوِکَ بَعْدَ قُدْرَتِکَ وَیحْمِلُنی وَیجَرِّئُنی عَلی
از دانستن و بر گذشتت پس از توانایی داشتن و همین گذشت تو از من مرا وادار کرده و دلیر ساخته بر
مَعْصِیتِکَ حِلْمُکَ عَنّی وَیدْعوُنی اِلی قِلَّهِٔ الْحَیآءِ سَِتْرُکَ عَلَی
نافرمانیات و همان پرده پوشیات بر من مرا به بی شرمی واداشته
وَیسْرِعُنی اِلَی التَّوَثُّبِ عَلی مَحارِمِکَ مَعْرِفَتی بِسَعَهِٔ رَحْمَتِکَ
و همان معرفتی که من به فراخی رحمتت دارم و بزرگی عفوت مرا بهدست زدن به کارهای حرام شتابان میکند
وَعَظیمِ عَفْوِکَ یا حَلیمُ یا کَریمُ یا حَی یا قَیومُ یا غافِرَ الذَّنْبِ یا
ای بردبار، ای بزرگوار، ای زنده و ای پاینده، ای آمرزنده گناه، ای
قابِلَ التَّوْبِ یا عَظیمَ الْمَنِّ یا قَدیمَ الاِْحسانِ اَینَ سَِتْرُکَ الْجَمیلُ
پذیرنده گناه، ای بزرگ نعمت، ای دیرینه احسان، کجاست پردهپوشی زیبایت؟
اَینَ عَفْوُکَ الْجَلیلُ اَینَ فَرَجُکَ الْقَریبُ اَینَ غِیاثُکَ السَّریعُ اَینَ
کجاست گذشت بزرگت؟ کجاست گشایش نزدیکت؟ کجاست فریادرسی فوریت؟ کجاست
رَحْمَتُکَ الْواسِعَه اَینَ عَطایاکَ الْفاضِلَه اَینَ مَواهِبُکَ الْهَنیئَه اَینَ
رحمت وسیعت؟ کجاست عطاهای برجستهات؟ کجاست بخششهای دلچسبت؟ کجاست
صَنائِعُکَ السَّنِیه اَینَ فَضْلُکَ الْعَظیمُ اَینَ مَنُّکَ الْجَسیمُ اَینَ
نیکیهای شایانت؟ کجاست فضل عظیمت؟ کجاست نعمت بزرگت؟ کجاست
اِحْسانُکَ الْقَدیمُ اَینَ کَرَمُکَ یا کَریمُ بِهِ وَ بِمُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد فَاسْتَنْقِذْنی وَبِرَحْمَتِکَ
احسان دیرینهات؟ کجاست کرمت؟ ای کریم بدان(چه گفتم) و به محمد و آل محمد مرا نجات ده و به رحمتت
فَخَلِّصْنی یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ لَسْتُ اَتَّکِلُ فِی
خلاصم کن، ای نیکو، ای نیکو بخش، ای نعمت ده، ای زیاده بخش چنان نیست که من برای
النَّجاهِٔ مِنْ عِقابِکَ عَلی اَعْمالِنا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَینا لاَِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی
نجات از عقاب تو به کارهایمان تکیه کنم بلکه به فضلی که بر ما داری تکیه زنم، زیرا تو اهل تقوی
وَاَهْلُ الْمَغْفِرَهِٔ تُبْدِئُ بِالاِْحْسانِ نِعَماً وَتَعْفوُ عَنِ الذَّنْبِ کَرَماً فَما
و شایسته آمرزشی، آغاز کنی به احسان از روی نعمت بخشی و گذشت کنی از گناه از روی کرم و بزرگواری و با این وضع
نَدْری ما نَشْکُرُ اَجَمیلَ ما تَنْشُرُ اَمْ قَبیحَ ما تَسْتُرُ اَمْ عَظیمَ ما اَبْلَیتَ
ما ندانیم کدامیک را سپاس گوییم؛ آن نیکیها که پراکنده کنی یا زشتیها که بپوشانی یا بزرگ آزمایشت
وَاَوْلَیتَ اَمْ کَثیرَ ما مِنْهُ نَجَّیتَ وَعافَیتَ یا حَبیبَ مَنْ تَحَبَّبَ اِلَیکَ
و شایستگی نعمتت یا آن همه چیزهایی که ما را از آن نجات داده و عافیت دادی ای دوست کسی که با تو دوستی کند
وَیا قُرَّهَٔ عَینِ مَنْ لاذَبِکَ وَانْقَطَعَ اِلَیکَ اَنْتَ الْمُحْسِنُ وَنَحْنُ
و ای نور دیده کسی که پناه به تو آرد و از دیگران ببرد تویی نیکوکار و ماییم
الْمُسیئوُنَ فَتَجاوَزْ یا رَبِّ عَنْ قَبیحِ ما عِنْدَنا بِجَمیلِ ما عِنْدَکَ وَاَی
گنهکار، پس درگذر ای پروردگار از زشتیهای ما به نیکیهای خود و کدام
جَهْل یا رَبِّ لا یسَعُهُ جوُدُکَ اَوْ اَی زَمان اَطْوَلُ مِنْ اَناتِکَ وَما قَدْرُ
نادانی است ای پروردگار که جود تو فرایش نگیرد و چه روزگاری درازتر از زمان بردباری تو است و چه ارزشی دارد
اَعْمالِنا فی جَنْبِ نِعَمِکَ وَکَیفَ نَسْتَکْثِرُ اَعْمالاً نُقابِلُ بِها کَرَمَکَ بَلْ
اعمال ما در جنب نعمتهایت و چگونه زیاد بشمریم اعمال (بدمان) را که بتوانیم آنها را برابر با کرم تو کنیم بلکه
کَیفَ یضیقُ عَلَی الْمُذْنِبینَ ما وَسِعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِکَ یا واسِعَ
چگونه ممکن است میدان بر گنهکاران تنگ شود با آن رحمت وسیعت
الْمَغْفِرَهِٔ یا باسِطَ الْیدَینِ بِالرَّحْمَه فَوَ عِزَّتِکَ یا سَیدی لَوْ نَهَرْتَنی
که ایشان را فراگرفته، ای وسیع آمرزش، ای دو دستت به رحمت باز سوگند به عزتت ای آقای من، اگرچه برانیم
ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ وَلا کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ لِمَا انْتَهی اِلَی مِنَ
من از در خانهات برنخیزم و از تملق و چاپلوسیات دست برندارم چون
الْمَعْرِفَهِٔ بِجوُدِکَ وَکَرَمِکَ وَاَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشآءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشآءُ
اطلاع از جود و کرمت پیدا کردهام و تویی کننده هرچه بخواهی. عذاب کنی هرکه را خواهی
بِما تَشآءُ کَیفَ تَشآءُ وَتَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ کَیفَ تَشآءُ لا
به هر چه خواهی به هر طور که خواهی و رحم کنی هر که را خواهی به هر چه خواهی هرطور که خواهی
تُسْئَلُ عَنْ فِعْلِکَ وَلا تُنازَعُ فی مُلْکِکَ وَلا تُشارَکُ فی اَمْرِکَ وَلا
بازپرسی از کار تو نشود و نزاعی در فرمانرواییات رخ ندهد و شریکی در کارت نباشد
تُضآدُّ فی حُکْمِکَ وَلا یعْتَرِضُ عَلَیکَ اَحَدٌ فی تَدْبیرِکَ لَکَ الْخَلْقُ
و ضدیتی در حکمت نباشد و کسی نیست که در تدبیر تو بر تو اعتراض کند. آفرینش
وَالاَْمْرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ الْعالَمینَ یا رَبِّ هذا مَقامُ مَنْ لاذَبِکَ
و دستور از تو است برتر است خدا، پروردگار جهانیان، پروردگارا این جایگاه کسی است که به تو
وَاسْتَجارَ بِکَرَمِکَ وَاَلِفَ اِحْسانَکَ وَنِعَمَکَ وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذی
روی آورده و به کرمت پناه جسته و به احسان و نعمتت خو گرفته و تویی بخشایندهای که
لایضیقُ عَفْوُکَ وَلا ینْقُصُ فَضْلُکَ وَلا تَقِلُّ رَحْمَتُکَ وَقَدْ تَوَثَّقْنا
تنگ ناید عفوت و کاهش نیابد فضل و بخششت و کم نگردد مهر و رحمتت و ما
مِنْکَ بِالصَّفْحِ الْقَدیمِ وَالْفَضْلِ الْعَظیمِ وَالرَّحْمَهِٔ الْواسِعَهِٔ اَفَتَُراکَ یا
بدان چشم پوشی دیرینه و فضل عظیمت و رحمت پهناورت اعتماد کردهایم آیا چنان میبینی
رَبِّ تُخْلِفُ ظُنوُنَنا اَوْ تُخَیبُ آمالَنا کَلاّ یا کَریمُ فَلَیسَ هذا ظَنُّنا بِکَ
پروردگارا که برخلاف گمانهای ما رفتار کنی یا آرزوهایمان نومید کنی؟ هرگز! ای کریم چون ما چنین گمانی به تو نداریم
وَلا هذا فیکَ طَمَعُنا یا رَبِّ اِنَّ لَنا فیکَ اَمَلاً طَویلاً کَثیراً اِنَّ لَنا فیکَ
و طمع ما درباره تو اینگونه نیست. پروردگارا بهراستی ما درباره تو آرزوی دراز و بسیاری داریم. بهراستی ما نسبت به تو
رَجآءً عَظیماً عَصَیناکَ وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَینا وَدَعَوْناکَ وَنَحْنُ
امید بزرگ و زیادی داریم، تو را نافرمانی کردیم ولی امیدواریم که تو بپوشانی بر ما و خواندیم تو را و امیدواریم
نَرْجوُ اَنْ تَسْتَجیبَ لَنا فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ
که تو اجابت کنی ما را پس امید ما را تحقق بخش ای مولای ما که بهراستی ما میدانیم که به اعمالمان مستوجب چه(پاداشی)
بِاَعْمالِنا وَلکِنْ عِلْمُکَ فینا وَعِلْمُنا بِاَنَّکَ لا تَصْرِفُنا عَنْکَ وَاِنْ کُنّا
هستیم، ولی علم تو درباره ما و علم ما درباره تو این است که ما را از درگاهت نرانی و اگرچه ما
غَیرَ مُسْتَوْجِبینَ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجوُدَ عَلَینا وَعَلَی الْمُذْنِبینَ
مستوجب رحمت تو نیستیم، ولی تو شایسته آنی که بر ما بخشش کنی و بر گنهکاران
بِفَضْلِ سَعَتِکَ فَامْنُنْ عَلَینا بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَجُدْ عَلَینا فَاِنّا مُحْتاجوُنَ
به فضل وسیعت توجه فرمایی، پس بر ما منت گذار بدانچه تو شایسته آنی و بر ما جود کن که ما نیازمند
اِلی نَیلِکَ یا غَفّارُ بِنوُرِکَ اهْتَدَینا وَبِفَضْلِکَ اسْتَغْنَینا وَبِنِعْمَتِکَ
عطای توییم، ای آمرزنده، به نور تو راه یافتیم و به فضل تو بی نیازی جستیم و به نعمت تو
اَصْبَحْنا وَاَمْسَینا ذُنوُبُنا بَینَ یدَیکَ نَسْتَغْفِرُکَ الّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ
صبح و شام کردیم. گناهان ما پیش روی تو است که ما از آنها آمرزش خواهیم و بهسویت توبه کنیم
اِلَیکَ تَتَحَبَّبُ اِلَینا بِالنِّعَمِ وَنُعارِضُکَ بِالذُّنوُبِ خَیرُکَ اِلَینا نازِلٌ
تو با نعمتهایت بر ما دوستی کنی و ما به گناهان با تو معارضه و برابری کنیم. خیر تو بر ما نازل گردد
وَشَّرُنا اِلَیکَ صاعِدٌ وَلَمْ یزَلْ وَلا یزالُ مَلَکٌ کَریمٌ یاْتیکَ عَنّا بِعَمَل
و در برابر شر ما بهسوی تو بالا آید و تو همیشه تا بوده و هست پادشاه بزرگوار و کریمی بوده ای که از جانب ما کارهای
قَبیح فَلا یمْنَعُکَ ذلِکَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِکَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَینا بِآلائِکَ
زشت بهسوی تو آید ولی آنها جلوگیریات نکند از اینکه ما را به نعمتهای خود فراگیری و خود بر ما تفضل کنی
فَسُبْحانَکَ ما اَحْلَمَکَ وَاَعْظَمَکَ وَاَکْرَمَکَ مُبْدِئاً وَمُعیداً تَقَدَّسَتْ
پس منزهی تو که چقدر بردباری و چه بزرگ و کریمی چه در آغاز (نعمت) و چه در ادامه آن نامهایت مقدس
اَسْمآئُکَ وَجَلَّ ثَناؤُکَ وَکَرُمَ صَنائِعُکَ وَفِعالُکَ اَنْتَ اِلهی اَوْسَعُ
و ستایشت ارجمند است و کارها و رفتارت گرانبها است فضل تو ای معبود من
فَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقایسَنی بِفِعْلی وَخَطیـئَتی فَالْعَفْوَ الْعَفْوَ
وسیعتر و بردباریات بزرگتر از آن است که مرا به کردار و گناهم بسنجی. از من درگذر، درگذر،
الْعَفْوَ سَیدی سَیدی سَیدی اَللّـهُمَّ اشْغَلْنا بِذِکْرِکَ وَاَعِذْنا مِنْ
درگذر ای آقای من... آقای من... آقای من، خدایا ما را به ذکر خود مشغول کن و از
سَخَطِکَ وَاَجِرْنا مِنْ عَذابِکَ وَارْزُقْنا مِنْ مَواهِبِکَ وَاَنْعِمْ عَلَینا مِنک
خشمت پناهمان ده و از عذابت امانمان ده و از بخششهایت روزیمان گردان و از
فَضْلِکَ وَارْزُقْنا حَجَّ بَیتِکَ وَزِیارَهَٔ قَبْرِ نَبِیکَ صَلَواتُکَ وَرَحْمَتُکَ
فضل خود بر ما انعام کن و روزی ما کن حج خانهات و زیارت قبر پیامبرت را که درود تو و رحمت
وَمَغْفِرَتُکَ وَرِضْوانُکَ عَلَیهِ وَعَلی اَهْلِ بَیتِهِ اِنَّکَ قَریبٌ مُجیبٌ
و آمرزش و خوشنودیات بر او و بر خاندانش باد که بهراستی تو به خلق نزدیکی و اجابت کننده دعایی
وَارْزُقْنا عَمَلاً بِطاعَتِکَ وَتَوَفَّنا عَلی مِلَّتِکَ وَسُنَّهِٔ نَبِیکَ صَلَّی اللهُ
و عمل به طاعتت را روزی ما گردان و بر کیش خودت و روش پیامبرت ـ که درود تو
عَلَیهِ وَالِهِ اَللّـهُمَّ اغْفِرْ لی وَلِوالِدَی وَارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیراً
بر او و آلش باد ـ ما را بمیران. خدایا بیامرز مرا و پدر و مادرم را و برایشان رحم کن چنانکه مرا در کودکی پروریدند
اِجْزِهما بِالاِْحسانِ اِحْساناً وَبِالسَّیئاتِ غُفْراناً اَللّـهُمَّ اغْفِرْ
و پاداششان بده در برابر نیکی به نیکی و در مقابل بدیها به آمرزش. خدایا بیامرز
لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ الاَْحیآءِ مِنْهُمْ وَالاَْمواتِ وَتابِعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ
مردان و زنان باایمان را چه زندگانشان و چه مردگانشان را و پیوند ده میان ما و ایشان را
بِالْخَیراتِ اَللّـهُمَّ اغْفِرْ لِحَینا وَمَیتِنا وَشاهِدِنا وَغآئِبِنا ذَکَرِنا وَاُنْثانا
در نیکیها. خدایا بیامرز زنده ما و مرده ما و حاضر ما و غایب ما، مرد ما و زن ما را
صَغیرِنا وَکَبیرِنا حُرِّنا وَمَمْلوُکِنا کَذَبَ الْعادِلوُنَ بِاللهِ وَضَلّوُا ضَلالاً
کوچک ما و بزرگ ما را، آزاد ما و برده ما را، دروغ گفتند برگشتگان از خدا و گمراه شدند گمراهی
بَعیداً وَخَسِروُا خُسْراناً مُبیناً اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
دوری و زیان کردند؛ زیان آشکاری، خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد
وَاخْتِمْ لی بِخَیر وَاکْفِنی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ دُنْیای وَآخِرَتی
و کارم را ختم به خیر کن و کفایت کن آنچه اندیشهام را به خود مشغول کرده از کار دنیا و آخرتم
وَلاتُسَلِّطْ عَلَی مَنْ لا یرْحَمُنی وَاجْعَلْ عَلَی مِنْکَ واقِیهًٔ باقِیهًٔ وَلا
و مسلط مکن بر من کسی را که به من رحم نکند و بنه بر من از نزد خود نگهبانی همیشگی و
تَسْلُبْنی صالِحَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی وَارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ رِزْقاً واسِعاً
از من نعمتهای شایسته خود را که به من دادهای سلب مفرما و از فضل خویش روزی فراخ
حَلالاً طَیباً اَللّـهُمَّ احْرُسْنی بِحَراسَتِکَ وَاحْفَظْنی بِحِفْظِکَ وَاکْلاَْنی
و حلال و پاکی برای من روزی گردان. خدایا به نگهبانی خود مرا نگهبانی فرما و به حفظ خود حفظم کن و در حمایت خود
بِکِلائَتِکَ وَارْزُقْنی حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامِ فی عامِنا هذا وَفی کُلِّ عام
نگاهداریم کن و روزی من کن حج، خانه محترمت را در این سال و در هر سال
وَزِیارَهَٔ قَبْرِ نَبِیکَ وَالاَْئِمَّهِٔ عَلَیهِمُ السَّلامُ وَلا تُخْلِنی یا رَبَّ مِنْ
و زیارت قبر پیغمبرت و قبور ائمه علیهم السلام را و محرومم مکن پروردگارا از
تِلْکَ الْمَشاهِدِ الشَّریفَهِٔ وَالْمَواقِفِ الْکَریمَهِٔ اَللّـهُمَّ تُبْ عَلَی حَتّی
زیارت این مشاهد شریفه و زیارتگاههای گرامی. خدایا توبه ام ده تا
لا اَعْصِیکَ وَاَلْهِمْنِی الْخَیرَ وَالْعَمَلَ بِهِ وَخَشْیتَکَ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ما
نافرمانیات نکنم و به دلم انداز کار نیک را و عمل بدان و ترست را در شب و روز تا هنگامی که
اَبْقَیتَنی یا رَبَّ الْعالَمینَ اَللّـهُمَّ اِنّی کُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَیاْتُ وَتَعَبَّاْتُ
در این دنیا زندهام داری ای پروردگار جهانیان، خدایا من هر زمان پیش خود گفتم که دیگر مهیا و مجهز شدهام
وَقُمْتُ لِلصَّلوهِٔ بَینَ یدَیکَ وَناجَیتُکَ اَلْقَیتَ عَلَی نُعاساً اِذا اَنـَا
و برخاستم برای خواندن نماز در برابرت و با تو به راز پرداختم تو بر من چرت و پینکی را مسلط کردی در آن هنگامی که
صَلَّیتُ وَسَلَبْتَنی مُناجاتَکَ اِذا اَ نَا ناجَیتُ مالی کُلَّما قُلْتُ قَدْ
داخل نماز شدم و حال مناجات را از من گرفتی در آن وقتی که به راز و نیاز پرداختم، مرا چه شده است که هرگاه با خود گفتم
صَلَُحَتْ سَریرَتی وَقَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوّابینَ مَجْلِسی عَرَضَتْ
باطن و درونم نیکو شده و نزدیک شده از مجالس توبهکنندگان مجلس من، گرفتاری
لی بَلِیهٌٔ اَزالَتْ قَدَمی وَحالَتْ بَینی وَبَینَ خِدْمَتِکَ سَیدی لَعَلَّکَ عَنْ
و پیش آمدی برایم رخ داده که پایم لغزش پیدا کرده و میان من و خدمتگزاریات حائل گشته، ای آقای من، شاید مرا از در
بابِکَ طَرَدْتَنی وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیتَنی مُسْتَخِفّاً
خانهات راندهای و از خدمتت دورم کردهای یا شاید دیدهای سبک شمارم
بِحَقِّکَ فَاَقْصَیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیتَنی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ
حقت را پس دورم کردهای یا شاید دیدهای از تو رو گرداندهام پس خشمم کردهای یا شاید مرا
وَجَدْتَنی فی مَقامِ الْکاذِبینَ فَرَفَضْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیتَنی غَیرَ شاکِر
در جایگاه دروغگویانم دیدهای پس رهایم کردهای یا شاید دیدهای سپاسگزار
لِنَعْمآئِکَ فَحَرَمْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنی مِنْ مَجالِسِ الْعُلَمآءِ فَخَذَلْتَنی
نعمتهایت نیستم پس محرومم ساختهای یا شاید مرا در مجلس علما، نیافتهای پس خوارم کردهای
اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیتَنی فِی الْغافِلینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیسْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ
یا شاید مرا در زمره غافلانم دیدهای پس از رحمت خویش بی بهره ام کردهای یا شاید
رَاَیتَنی آلِفَ مَجالِسِ الْبَطّالینَ فَبَینی وَبَینَهُمْ خَلَّیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ لَمْ
مرا مأنوس با مجالس بیهوده گذرانم دیدهای پس مرا به آنها واگذاشتهای یا شاید
تُحِبَّ اَنْ تَسْمَعَ دُعآئی فَباعَدْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمی وَجَریرَتی
دوست نداشتی دعایم را بشنوی پس از درگاهت دورم کردهای یا شاید به جرم و گناهم کیفرم دادهای
کافَیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّهِٔ حَیآئی مِنْکَ جازَیتَنی فَاِنْ عَفَوْتَ یا رَبِّ
یا شاید به بی شرمیام مجازاتم کردهای پس اگر از من بگذری پروردگارا
فَطالَ ما عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبینَ قَبْلی لاَِنَّ کَرَمَکَ اَی رَبِّ یجِلُّ عَنْ
بجاست چون بسیار اتفاق افتاده که از گنهکاران پیش از من گذشتهای زیرا کرم تو پروردگارا برتر از
مُکافاتِ الْمُقَصِّرینَ وَاَ نَا عائِذٌ بِفَضْلِکَ هارِبٌ مِنْکَ اِلَیکَ مُتَنَجِّزٌ ما
کیفر کردن تقصیرکاران است و من پناهنده به فضل توام و از ترس تو بهسوی خودت گریختهام و درخواست
وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِکَ ظَنّاً اِلهی اَنْتَ اَوْسَعُ فَضْلاً
انجام وعدهات را در چشم پوشی از کسی که خوش گمان به تو است دارم. خدایا تو فضلت و سیعتر
وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقایسَنی بِعَمَلی اَوْ اَنْ تَسْتَزِلَّنی بِخَطیئَتی وَما
و بردباریات بزرگتر از آن است که مرا به کردارم بسنجی یا اینکه مرا به خطایم بلغزانی و چه
اَ نَا یا سَیدی وَما خَطَری هَبْنی بِفَضْلِکَ سَیدی وَتَصَدَِّْ عَلَی
هستم من ای آقای من و چه ارزشی دارم؟ مرا به فضل خویش ببخش ای آقای من و بر من
بِعَفْوِکَ وَجَلِّلْنی بِسَِتْرِکَ وَاعْفُ عَنْ تَوْبیخی بِکَرَمِ وَجْهِکَ سَیدی
با عفو خود نیکی کن و با پرده پوشیات بپوشانم و درگذر از سرزنش کردنم به بزرگواری ذاتت، آقای من
اَنَا الصَّغیرُ الَّذی رَبَّیتَهُ وَاَ نَا الْجاهِلُ الَّذی عَلَّمْتَهُ وَاَ نَا الضّآلُّ الَّذی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست