دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ساختار گرایان و موقعیت فلسفه تكنولوژی


ساختار گرایان و موقعیت فلسفه تكنولوژی

میان رشته­­ای­ ترین فلسفه­های مرتبه دوم هستند می­دانیم در فلسفه ذهن پرسش هایی چون آگاهی چیست حالات آگاهانه چگونه كیفیاتی را دارا هستند هوش مصنوعی به چه معناست

میان رشته­­ای­‌ترین فلسفه­های مرتبه دوم هستند. می­دانیم در فلسفه ذهن پرسش‌هایی چون: آگاهی چیست؟ حالات آگاهانه چگونه كیفیاتی را دارا هستند؟ هوش مصنوعی به چه معناست؟ شباهت‌های رایانه و انسان كدام‌ها هستند؟ روبه‌رو هستیم. برای جواب به این پرسش‌ها نیاز به علومی چون: منطق، ریاضیات، مهندسی سخت‌افزار و نرم‌افزار رایانه و همچنین زبان­‌شناسی و روانشناسی و عصب­‌شناسی است، تا این معارف در یك منظومه و مجموعه بتوانند به این پرسش‌های كلان و اندیشه­‌سوز نزدیك شوند. از نیمه دوم سده بیستم بدین سو بسیاری از علوم میان­‌رشته­ای با توجه به عاجز بودن یك شاخه از جواب به پرسش‌های مهم به وجود آمده‌اند. یكی از این معارف میان­رشته­ای فلسفه تكنولوژی است.

فلسفه تكنولوژی در اوان رشد خود به صورت نسبت میان فلسفه و تكنولوژی خود را عیان می­كرد. به این معنا كه پیشتر این نكته مدنظر قرار می­گرفت كه فیلسوفان در باب تكنولوژی چگونه و به چه طریق سخن می­گویند و دیدگاه تحلیلی در مورد تكنولوژی واجد چه ویژگی‌هایی است. بی‌­‌تردید مهم‌ترین متفكری كه در باب تكنولوژی سخن گفته مارتین هایدگر فیلسوف معروف آلمانی است كه هم تأمل فلسفی در باب تكنولوژی را از دیگر تأملات در این مورد جدا كرده و هم نسبت میان این دو عرصه را موضوع تفكرات فلسفی خویش قرار داده است. رویكردهایی كه این نسبت را پررنگ می­كردند و می­كنند اكثرا یا آرمان‌شهری یا ویران‌‌­شهری هستند. یعنی یا از تكنولوژی به مثابه محوری برای رسیدن به یك جامعه ایده‌­آل یاد می­كردند یا آن را عاملی برای اضمحلال شخصیت و هویت بشر قلمداد می­نمودند. به همین جهت است كه ایده دترمینیسم تكنولوژیك كه بر طبق آن آینده بشر با تكنولوژی مشخص می­شود در دل این تلقی رشد می‌كند. این تلقی البته تلقی كل­‌‌گرایانه است. این رویكرد كلی همچنین یا خوشبینانه یا بدبینانه است كه این دو به نگاه‌های آرمان­شهری و ویران­شهری معروف هستند. فیلسوفان تكنولوژی جدید چون دون آیدی و آندره فینبرگ از این مرحله معمولا به عنوان مرحله اول شكل‌گیری فلسفه تكنولوژی یاد می­كنند. ساختار‌گرایی به جهت همین آفت كلی­گویی و كلی­بافی تكنولوژی پا به عرصه وجود گذاشت. ساختار‌گرایان تاكید كردند تكنولوژی جز با تحلیل تك‌تك مراحل ساخت ابزارهای تكنولوژی و تعاملی كه با گروه‌ها و طبقات اجتماعی دارد قابل فهم نیست. به نظر ساختار‌گرایان همانگونه كه در علم باید از گونه­ای جامعه­شناسی و روانشناسی علم سخن گفت در اینجا هم باید توقعات و انتظارات جامعه را در سامان نوعی خاص از تكنولوژی مدنظر قرار داد. این توقعات و چشم‌اندازهای ابداع‌‌كنندگان و كاربران تكنولوژی است كه در كم‌وكیف تكنولوژی نقش ایفا می­كند. بدین‌گونه بود كه پای جامعه‌شناسی و روانشناسی و مطالعات علم و تكنولوژی و همچنین سیاستگذاری‌های مختلف به گستره فلسفه تكنولوژی باز شد. فلسفه تكنولوژی از این چشم­انداز به بستری شبیه شد كه كثیری از علوم و معارف در آن فرصت بروز و نمود پیدا كردند. بگذریم از اینكه پاره­ای از انتقادات به رویكرد ساختارگرایانه به تكنولوژی وارد بودند. فی‌­المثل قایلان به این دیدگاه عموما به شیوه اختراع و رشد تكنولوژی نگاه می­كردند و كمتر از تأثیراتی كه این تكنولوژی بر افراد و جوامع می‌گفتند سخن می­راندند. علاوه بر این ساختار‌گرایان همچنان كه در مطالعات علم از گونه­ای نسبی­گرایی معرفتی حمایت می­كردند در این گستره نیز جانبداری آنها از نوعی نسبی­‌گرایی بود. آنها در علم معیار درستی و نادرستی گزاره­های علمی را نه مطابقت با خارج و دیگر معیارهای صدق كه میزان مقبولیت اجتماعی آن نظریه‌ها می­دانستند. در عرصه تكنولوژی هم آنها از همین سیاق پیروی می­­كردند. به نظر آنها معیاری برای سنجش كارآمدی یا ناكارآمدی جز مقبولیت و توجه گروه‌های اجتماعی موجود نیست. معمولا این دو نقد را بر ساختار‌گرایان متقدم روا داشته‌اند و همین نكته سبب شده پاره‌ای از طرفداران این نوع ساختار‌گرایی كه پس از اسلاف خود به كار

فكری – فلسفی مشغول بودند سعی در كمرنگ كردن این دو نقیصه كنند. در این راستا آنها معمولا در راستای رفع نقص اول سخن رانده‌اند و نقص دوم به جهت آنكه با ماهیت كار ساختار‌گرایی پیوند دارد همچنان بر سر‌ جای خود باقی است. به جهت تأكید ساختار‌گرایان بر میان­‌رشته‌ای بودن فلسفه تكنولوژی و همچنین توجه به تكنولوژیهای مختلف، تاریخ شكل‌گیری آنها و شیوه فراگیر شدنشان، آنها به علوم بسیاری عطف ­توجه نشان دادند؛ از تاریخ علم و تكنولوژی گرفته تا جامعه‌­شناسی و روانشناسی علم و تكنولوژی و از توجه به دقت‌های فنی و ابزاری گرفته تا خاستگاه‌های علمی تكنولوژی و همچنین نسبت تودرتوی علم و تكنولوژی. بدین‌ترتیب می­توان ساختار‌گرایی را یكی از مهم‌ترین نحله­هایی دانست كه تكنولوژی را از آفت كلی­گویی آرمان­شهری و ویران‌شهری در باب تكنولوژی رهانید و فیلسوفان تكنولوژی را بدان سمت سوق داد كه به صورت ریز و تخصصی وجوه و شئون مختلف تكنولوژی را پررنگ كنند.